تاریخ : ۱۰:۴۹ - ۱۴۰۴/۰۹/۰۹
کد خبر : 219044
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

امیدوارم سریالم به آی‌فیلم بیاید و دیده شود

وحید آقاپور، بازیگر در گفت‌وگو با «فرهیختگان»

امیدوارم سریالم به آی‌فیلم بیاید و دیده شود

وحید آقاپور، بازیگر در گفت‌وگو با «فرهیختگان» گفت: تصورم این است که مانند سایر سریال‌های تلویزیون، این سریال در شبکه آی‌فیلم و در بازپخش بیشتر دیده خواهد شد. فکر می‌کنم «دشتستان» هم در بازپخش در شبکه آی‌فیلم احتمالاً تماشاگر بیشتری را همراه خود خواهد داشت.

در سال‌هایی که مرز میان تلویزیون و پلتفرم‌ها روزبه‌روز پررنگ‌تر شده و بسیاری از بازیگران ناچار شده‌اند مسیر ثابت و مشخصی برای خود انتخاب کنند، وحید آقاپور در هر دو بخش حضور داشته. حتی اگر حضورش در پروژه‌های تلویزیونی کم‌رنگ‌تر شده و بیشتر در تولیدات پلتفرمی حضور داشته باشد، باز هم ردپا و اثرش را می‌توان در جریان اصلی دنبال کرد. 
تجربه‌های متنوع او، از اجرای برنامه «ممیزی» که از سال ۱۳۹۸ آغاز شد و با وجود فراز و نشیب‌های بسیار تا امروز ادامه پیدا کرده، تا حضور در «کارناوال» با دو اجرای عروسکی جدید و متفاوت نشان می‌دهد نگاهش به رسانه در یک قالب محدود نیست. حالا اما، پس از وقفه‌ای چندساله، با سریالی جدید به نام «دشتستان» به تلویزیون بازگشته است. این گفت‌وگو حاصل طی کردن مسیر هنری اوست؛ مسیری که با همکاری‌های تلویزیونی، اجرای آثار نمایشی در پلتفرم‌ها و فعالیت در تئاتر امتداد یافته. در این گفت‌وگو از نگاه او به شرایط امروز تلویزیون و پلتفرم‌ها، سریال جدیدش، تجربه اجرای «ممیزی» و دیگر فعالیت‌هایش صحبت کرده‌ایم؛ روایتی از هنرمندی که تلاش می‌کند میان قالب‌ و فرم‌های مختلف، مسیر شخصی و خلاقانه خود را پیدا کند.

به عنوان اولین سؤال، درباره‌ حضورتان در سریال «دشتستان» بگویید؛ اینکه پروژه چگونه به شما معرفی شد و چه چیزی در این نقش برایتان جذاب بود؟ 
حدوداً اواخر اردیبهشت‌ماه سال گذشته بود که یکی از دستیاران مجموعه با من تماس گرفت و گفت قرار است سریالی ساخته شود و یکی از نقش‌ها را برای من در نظر گرفته‌اند. من هم گفتم ابتدا می‌خواهم فیلمنامه را بخوانم تا ببینم فضای کار چگونه است و آیا دوستش دارم یا نه. حدود ده، دوازده قسمت از فیلمنامه که آماده بود را خواندم و از فضای سریال و داستان خوشم آمد. به نظرم یک کمدی محترمانه و آبرومند بود. از طرفی چند سالی هم بود که در تلویزیون کار نکرده بودم. بعد به‌صورت حضوری به دفتر کارگردان رفتم و با ایشان آشنا شدم. چند جلسه‌ای با هم دیدار کردیم، صحبت کردیم و ادامه مسیر قصه‌ای را که خوانده بودم جویا شدم. چون فیلمنامه هنوز کامل نشده بود، طراحی ادامه داستان را هم برایم توضیح دادند. به نظرم رسید که می‌تواند سریال خوبی از دل این فیلمنامه ساخته شود. بنابراین به مجموعه پیوستم. تقریباً از زمانی که صحبت اولیه انجام شد تا شروع تولید سریال، سه چهار ماه گذشت و سپس پروژه آغاز شد و حالا نتیجه‌اش همان چیزی است که شب‌ها از تلویزیون پخش می‌شود. 

اگر قرار بود خودتان با یکی از آدم‌های قدیمی یا گذشتگان در شهر بچرخید، چه کسی را انتخاب می‌کردید؟ 
اگر بخواهم رویکرد عاطفی داشته باشم به این پرسش، افرادی را انتخاب می‌کنم که از نزدیکانم بودند و در این سال‌ها از دستشان داده‌ام. ولی اگر رویکردم برگرفته از علایق شغلی و هنری و ذوقی باشد، خیلی دوست داشتم با مرحوم احمد آقالو در این شهر معاشرت داشته باشم. چون از بازیگر‌هایی بودند که در دوره شروع علاقه من به بازیگری همیشه در ذهنم بودند و در سال‌های دانشجویی هم همین‌طور؛ اما هیچ‌وقت فرصت مواجهه نزدیک، معاشرت و یادگیری از ایشان برایم پیش نیامد. 

شما حدوداً سه دهه است که وارد کار هنری شده‌اید و حتماً فراز و نشیب‌ها و سختی‌های زیادی داشته‌اید. در این سال‌هایی که فعالیت هنری داشتید تا رسیدن به جایگاه فعلی و این محبوبیتی که اکنون دارید، چه چیزی باعث شده که در این مسیر باقی بمانید و ادامه بدهید؟ 
در سؤالی که پرسیدید یک پیش‌فرضی هست که گفتید محبوبیتی دارم. نمی‌دانم واقعاً چقدر درست است؛ ترجیح می‌دهم بگویم اگر چیزی هست نظر لطف شماست. واقعیت این است که اگر بخواهم این سال‌ها را مرور کنم، یکی از دلایلش پوست‌کُلفت بودن و استقامت ذاتی خودم است که کلاً آدم مقاومی هستم. نکته بعدی این است که در تجربه بازیگری روی صحنه و مواجهه با تماشاگر تئاتر، یک لذتی به نظر من وجود دارد که من وقتی این لذت را ــ در ابعاد کوچک و آماتوری ــ چشیدم، طعمی داشت که مرا ر‌ها نکرد. و فکر کردن به همان لذت همیشه باعث شد این مسیر را ر‌ها نکنم و ادامه بدهم تا بتوانم مدام با این لذت، در شکل درست‌تر و حرفه‌ای‌ترش مواجه شوم و از آن محروم نمانم. 

به نظرتان راه میان‌بری وجود داشته که با سختی کمتر و سرعت بیشتر این مسیر طی شود؟ 
حالا بعضاً در دایره کسانی که در وادی بازیگری فعالیت می‌کنند، می‌بینیم بعضی‌ها زودتر به نتیجه می‌رسند، بعضی دیرتر. ولی به نظر من نمی‌شود راه میان‌بری را معرفی کرد. اگر برای کسی هم میان‌بری اتفاق می‌افتد، بیشتر ذیل عنوان «شانس» به نظر من تعریف می‌شود و نمی‌شود نسخه‌اش را یک نسخه عمومی و همگانی تلقی کرد و برای همه پیچید. مسیر هر کسی به نظر من منحصر به فرد است و برای خود همان شخص تعریف می‌شود. اگر بخواهیم در تجارب همگانی‌مان چند مؤلفه را اشاره کنیم، همان پشتکار، ادامه دادن و دلسرد نشدن است. و در این حرفه نمی‌شود خیلی به میان‌بر‌ها اکتفا کرد. 

این روز‌ها در فضای تلویزیون و به‌طور کلی در حوزه تصویر، شرایطی به وجود آمده که کمتر پیش می‌آید هنرمندی هم‌زمان در تلویزیون و پلتفرم‌ها فعالیت کند. انگار نوعی نگاه به وجود آمده که: «وقتی در پلتفرم کار می‌کنم، دیگر سراغ تلویزیون نمی‌روم.» این مسئله باعث می‌شود هنرمندان ناخودآگاه خود را محدود کنند؛ مثلاً فقط در یک فضا حضور پررنگ داشته باشند و در فضای دیگر کمتر دیده شوند. درحالی‌که ما شما را در تلویزیون، پلتفرم و حتی تئاتر می‌بینیم و این اتفاق نشان می‌دهد خودتان را محدود نکرده‌اید. توضیح می‌دهید چه شرایطی در میان هنرمندان به وجود آمده و چرا شما جزء افرادی نیستید که خود را به یک مدیوم خاص محدود کنند؟ 
دقیقاً شرایطی پیش آمده که یک بازیگر، تایتلِ «تلویزیون» یا «پلتفرم» را می‌خورد. این سؤال، به نظر من خیلی مهم و مفصل است. اگر کمی عمیق‌تر نگاه کنیم، بخشی از روی‌گردانی هنرمند‌ها از تلویزیون برمی‌گردد به موضع‌گیری‌های سیاسی تلویزیون در یک سری بزنگاه‌های حساس. خب طبیعتاً وقتی تلویزیون نگاهش کمی محدود به یک نوع خاص از نگاه سیاسی می‌شود، طیف‌هایی که مخالف یا متفاوت از آن نگاه هستند، روی برمی‌گردانند. این نگاه سیاسی قطعاً تأثیر دارد. اما فارغ از همه این مسائل، بالاخره تلویزیون رسانه‌ای است که همه مردم به آن دسترسی دارند؛ یعنی در مناطق دورافتاده و مناطقی که شاید به لحاظ اقتصادی دسترسی به پلتفرم برای مردم خیلی امر عادی نباشد، تلویزیون وجود دارد و دیده می‌شود. همچنین جدا از نگاه سیاسی، تلویزیون یک رسالت دیگر هم دارد و آن تولید محتوای سرگرم‌کننده برای عموم مردم است. من با این قسمت از کار تلویزیون همراه هستم و نگاهم این است که با آن بخشی از تلویزیون که وظیفه‌اش تولید محتوای سرگرم‌کننده است می‌توانم همکاری کنم؛ منتها محتوایی که با استاندارد‌های ذهنی خودم همخوان باشد. ولی کلاً با نفس این تقسیم‌بندی که یک‌سری بازیگر‌ها «بازیگر تلویزیون» هستند و یک‌سری «بازیگر پلتفرم»، موافق نیستم. یعنی می‌دانم که این تقسیم‌بندی در خیلی جا‌ها اعمال می‌شود؛ اما همان‌طور که برای بازیگر‌ها باید ملاک، یک اثر هنری ارزشمند و واجد ویژگی‌های هنری باشد، برای پروژه‌ها هم وقتی می‌خواهند انتخاب کنند باید بازیگری ملاک باشد که توانمند بوده و وجهه اجتماعی خوبی داشته باشد؛ حالا فارغ از اینکه این بازیگر بیشتر در پلتفرم دیده شده یا در تلویزیون یا در سینما. ولی اگر بخواهم جمع‌بندی کنم: در نهایت اگر این اتفاق افتاده که من هم در تلویزیون بوده‌ام و هم در پلتفرم، برای من جای خوشحالی دارد. و امیدوارم در هرکدام که بوده‌ام، توانسته باشم مخاطبانی را که آن اثر را می‌بینند، راضی کرده باشم. 

شما به نکته مهمی اشاره کردید؛ اینکه تلویزیون رسانه‌ای است که برای همه مردم ساخته شده و همیشه تأثیرگذاری گسترده‌ای داشته است؛ از دست رفتن این ظرفیت، واقعاً جای تأسف دارد. 
 برای ما‌هایی که کار هنری می‌کنیم و حتی به‌عنوان یک ناظر بیرونی وقتی نگاه می‌کنم، بسیار برای تلویزیون ناراحت می‌شوم. اغلب کارگردان‌ها و بازیگر‌های شاخصی که شما می‌بینید در پلتفرم‌ها کار می‌کنند، پرورش‌یافته تلویزیون هستند. تلویزیون اعتبار مالی‌اش و فرصت‌هایش را در اختیار این‌ها گذاشته و این‌ها پرورش پیدا کردند، کارکشته شدند و به مرحله‌ای رسیدند که به‌عنوان کارگردان‌های قابل اعتبار و قابل اتکا به صنعت فیلمسازی معرفی شدند. اینکه تلویزیون بتواند، بدون هیچ تعصب و حمایتی، سرمایه‌هایی را که اساس خودش هستند ر‌ها کند و برایش مهم نباشد که در عرصه‌های دیگری فعالیت کنند و دیگر انتخابشان تلویزیون نباشد، خیلی جای تأسف دارد. امیدوارم این رویه اصلاح شود و ما شاهد بازگشت هنرمندانی باشیم که در تلویزیون چهره‌های محبوب و تأثیرگذاری بودند. 

از تفاوت‌های تجربه‌هایتان در تلویزیون و پلتفرم برایمان می‌گویید؟ 
به نظر من عمده تفاوت پلتفرم و تلویزیون الان بیشتر مربوط می‌شود به خطوط قرمز و فضای آزاد یا محدود؛ یعنی اگر یک قصه یکسان را بخواهید در پلتفرم و تلویزیون بسازید، فرقش این است که در تلویزیون از نظر وضعیت حجاب، وضعیت پوشش و شکل مناسبات، یک‌خورده دست و پایتان بسته است و محدودیت دارد. ولی در پلتفرم این محدودیت وجود ندارد و می‌شود گفت پلتفرم به شکل ظاهری زندگی این روز‌ها نزدیک‌تر است و مردم آن را شبیه‌تر به خودشان می‌دانند. این مؤلفه طبیعتاً در اقبال مردم تأثیرگذار است؛ محتوایی که مردم احساس کنند به روزگارشان نزدیک‌تر است را بیشتر می‌پسندند. با این نگاه می‌شود گفت که به نظر من اتفاق عجیبی نخواهد افتاد اگر تلویزیون هم کمی آزادی عملش را، چه در حوزه سوژه‌ها و چه در شکل پرداخت ظاهری فیلم و سریال‌ها، بتواند آزادانه‌تر انتخاب کند تا مردم بتوانند بیشتر با آثار ارتباط بگیرند. 

یکی از کار‌های شاخص شما در این سال‌ها برنامه «ممیزی» است که از سال ۹۸ تولید و پخش می‌شود. البته در مقطعی یک وقفه کوتاه هم داشت؛ اما در مجموع نزدیک به شش سال است که این برنامه ادامه دارد. «ممیزی» در شرایطی آغاز شد که آن زمان در فضای مجازی، مخصوصاً اینستاگرام، مردم بیشتر با شوخی و طنز به سراغ محتوای موسیقی می‌رفتند و نمونه‌هایی هم در یوتیوب دیده می‌شد ولی محدود بودند و چندان فراگیری نداشتند. خط اصلی این نوع برنامه‌ها تقریباً مشابه بود؛ اما تفاوت در ادبیات و بیان بود. «ممیزی» اما رویکرد متفاوتی انتخاب کرد و اتفاقاً با استقبال زیادی مواجه شد. به‌ویژه اینکه دوربین را روبه‌روی همان «سانسورچی» نشاند؛ کسی که همیشه حضورش محسوس بود اما دیده نمی‌شد و همین زاویه نگاه تازه برای مخاطب جذابیت داشت. لطفاً کمی درباره ایده اولیه برنامه و اینکه چگونه شکل گرفت توضیح دهید. 
این برنامه قبل از اینکه به شکل تصویری دربیاید، به شکل آیتم نمایشی رادیویی در رادیو جوان در سال‌های 85 و 86 توسط حامد جوادزاده تولید می‌شد؛ برنامه موفقی بود. من در آن برنامه حضور نداشتم. سال‌های نود و سه و نود و چهار، حامد جوادزاده تصمیم گرفت آن برنامه را از یک آیتم رادیویی به آیتم تلویزیونی تبدیل کند. در سال نود و چهار، در تلویزیون یک برنامه ساخته می‌شد به نام «شهرآورد» که برنامه‌ای ترکیبی بود. یک قسمتش همین برنامه «ممیزی» بود؛ البته خیلی طولانی نبود و حجم کوتاهی داشت، قسمت‌هایی شاید پنج شش دقیقه‌ای. بعد از آن، چون به نظر می‌آمد این برنامه کشش تولید مجدد دارد، تصمیم گرفتیم سال نود و هشت برنامه را مجدداً تولید کنیم؛ با آزادی عمل بیشتر و اینکه در سوژه‌ها و محتوایی که می‌خواهیم عرضه کنیم دستمان بازتر باشد. به همین دلیل در فضای پلتفرم پیشنهادش را مطرح کردیم و مجدداً تولیدش را شروع کردیم. خوشبختانه شروع خیلی خوبی داشت و مخاطب دوستش داشت و ادامه پیدا کرد. به‌خصوص که بخشی از محتوای برنامه راجع به سانسور است و بخشی دیگر راجع به نقد جریان‌های اجتماعی و سیاسی روز، اتفاق‌هایی که در جامعه می‌افتد؛ و این شاید گاهی حتی از آن بخش سانسور برای مخاطب جذاب‌تر باشد. به این ترتیب تا الان ادامه پیدا کرده است. ما تا الان شاید بیش از صد و بیست، سی قسمت این برنامه را ساخته و عرضه کرده‌ایم. 

شده خواننده‌ای که با او شوخی کردید، ناراحت شود؟ 
به طور مستقیم نه. در این سال‌ها چنین موردی نداشتیم. برخی از خواننده‌ها هیچ واکنشی نشان ندادند و برخی هم استقبال کردند و خوشحال شدند. حتی پیام دادند که برنامه را دیده و دوست داشته‌اند. 

میزان بداهه بودن برنامه چقدر است؟ 
ما اصولاً از قبل برنامه را می‌نویسیم. در برخی بخش‌ها چهارچوب کلی را مشخص می‌کنیم و در برخی موارد دیالوگ‌نویسی نیز انجام می‌شود؛ اما هنگام ضبط، گاهی جملاتی بداهه گفته می‌شود. برخی از این جملات بداهه، بسیار خوب و ماندگار می‌شوند؛ مثلاً آن جمله‌ای که من می‌گویم «ما چقدر ساده‌ایم»، بداهه ضبط شد و تبدیل به میم شد. با این حال، چهارچوب کلی و نکات مهم برنامه عمدتاً از قبل طراحی شده‌ و بداهه‌گویی بسیار محدود است. 

به‌عنوان یک هنرمند، شخصیتی که در «ممیزی» بازی کردید را چقدر منطبق بر واقعیت می‌دانید و از واقعیت الگو گرفتید؟ 
به نظر خودم خیلی نزدیک بود. فضایی که در میان دست‌اندرکاران ایجاد سانسور، جهت‌دهی فکری به هنرمند‌ها، اعمال تنگ‌نظری‌های عجیب و غریب وجود دارد، کم و بیش خصوصیات مشترکی دارند و شمایل‌شان هم به همین شکل است و چون خودم هم در کار تئاتر بسیار با آن‌ها مواجه بودم، خط فکری و حساسیت‌ها و خلاصه جهان فکری و فرهنگی آن‌ها را می‌شناختم و همانطور هم سعی کردم آن را عرضه کنم. 

تصوری که وجود دارد این است که پلتفرم‌‌ها آزاد هستند و می‌‌توانند هر محتوایی را نشان دهند؛ اما اتفاقاتی که هرچند وقت یک‌بار در پلتفرم‌ها دیده می‌شود، حذف و سانسورشدن محتوا‌های نمایشی است. برای مثال همین قسمت آخر کارناوال. سؤالم این است که در «ممیزی» چقدر این اتفاق افتاده و آیا خط‌قرمزهایی وجود داشته که مثلاً فلان قسمت حذف شود؟
در ممیزی هم به برخی مسائل فکر می‌‌کنیم که گفتنشان صلاح نیست؛ اما آنچه که در ممیزی اتفاق افتاده در حوزه سانسور، بیشتر مربوط به حذف کامل یک قسمت بوده نه اینکه بخش‌هایی حذف شود. اساساً محتوای برخی قسمت‌ها غیرقابل‌پخش تشخیص داده و کنار گذاشته شده است. البته این اتفاق، اتفاق فراوانی نبوده؛ مثلاً شاید در کل سه چهار قسمت از برنامه‌‌های ما دچار این ماجرا شده و کنار گذاشته شده است. در مجموع می‌توانم بگویم با برنامه «ممیزی» با سعه‌صدر برخورد کردند.

حرف آقای جوان و «کارناوال» شد. درباره تجربه حضور در این برنامه به‌عنوان یک برنامه جدید صحبت ‌کنید. 
خوشحالم جزو کسانی بودم که توسط رامبد جوان به کارناوال دعوت شدم. چون هم خودش، هم کارش و هم دغدغه‌های هنری‌اش را دوست دارم. وقتی من را دعوت کرد، طول کشید تا به این ایده برسم که می‌خواهم چه کاری انجام دهم. موضوعات دیگری در ذهنم بود که به دلایلی آن‌ها خط خورد تا رسیدم به اینکه من می‌خواهم یک نمایش عروسکی کار کنم و با دوست عزیزم محمد لقمانیان جلسه‌ای گذاشتم و نتیجه شد کاری که دیدید. به نظرم نمایش عروسکی، قالبی است که خیلی ظرفیت دارد و می‌تواند محبوب، سرگرم‌کننده و جذاب باشد. عروسک به شما آزادی عمل‌ در حوزه محتوا و خطوط قرمز می‌‌دهد و دست شما را باز می‌‌گذارد و به همین دلیل من رفتم سمت نمایش عروسکی، خصوصاً اینکه در دوره دانشجویی هم نمایش عروسکی کار کرده بودم و تجربه‌اش را داشتم و سال‌ها بود که از آن دور افتاده بودم. شاید برایم از این نظر هم خالی‌ازلطف نبود که بروم سراغ کاری که ازش فاصله گرفتم. خوشبختانه با همکاری محمد لقمانیان که از نظر من، هنرمند عروسکی بسیار توانا و شاخص ماست، در دو قسمتی که در کارناوال بودیم بسیار واکنش‌های مثبتی گرفتیم، هم راجع‌به کلیت کار و هم خود عروسک. خیلی‌ها گفتند عروسک بی‌چشم‌ورو حیف است و با آن یک برنامه مستقل را پیش ببریم و حتی خود رامبد هم این پیشنهاد را به ما داد که البته هنوز فرصتش را پیدا نکردیم. در کل حضور در کارناوال برایم تجربه ارزشمندی بود، به‌خصوص مواجه‌شدن با مخاطبی که سینه‌به‌سینه تو را به‌صورت زنده نگاه می‌کند و در محل ضبط برنامه حضور دارد و در مرحله آخر با تو گفت‌وگو می‌‌کند و نظر می‌‌دهد. بخش گفت‌وگو برای من جزو قسمت‌های جذاب کارناوال بود. این برنامه بسیار نو بود و جایش خالی بود و به نظر من رامبد با ساخت کارناوال به یکی از نیاز‌های اصلی‌ای که داشتیم پاسخ داد و امیدوارم ادامه پیدا کند و در فصل‌های بعدی کامل‌تر و جذاب‌تر شود.

حتی من اضافه می‌کنم که اگر این برنامه وارد تلویزیون شود، قطعاً بیشتر دیده خواهد شد و شاید حق آن بهتر ادا شود.
اگر تلویزیون آزادتر باشد، جای مناسب‌تری برای «کارناوال» خواهد بود، به‌خصوص که تلویزیون توانایی دارد مخاطبان خانه‌ها را وارد سیستم رأی‌گیری کند. حق مردم ماست که برنامه‌ای مثل «کارناوال» را در چهارچوب تلویزیون تماشا کنند.

در مورد آزادی عمل عروسک، یاد مصاحبه‌ای از آقای جوان افتادم. ایشان گفته بودند اگر هرکدام از صحبت‌های جناب‌خان را یک آدم واقعی بیان می‌کرد، قطعاً پیامد‌های منفی‌ای در پی داشت؛ اما جناب‌خان می‌گفت و حتی مسئولان هم با او می‌خندیدند و خوششان می‌آمد. این نشان‌دهنده قدرت عروسک است.
دقیقاً. این ظرفیت عروسک در گفتار و دیالوگ را نشان می‌دهد؛ به‌ویژه در جامعه‌ای مانند جامعه ما که یکی از موضوعاتش نقد مسئولان است و این نقد می‌تواند گاهی برای کسانی که آن را مطرح می‌کنند، دردسر ایجاد کند. چه نقد جدی باشد و چه طنزآمیز، کاراکتر عروسکی می‌تواند نقش پررنگ‌تری ایفا کند و هنرمند را از برخی مشکلات حفظ نماید.

ما در این سال‌های اخیر شما را بیشتر در برنامه‌های غیرسینمایی می‌بینیم، مثل «کارناوال»، «جوکر» و «ممیزی». آیا احتمال دارد که خودتان به سمت برنامه‌سازی بروید؟
گاهی به برنامه‌سازی فکر می‌کنم. بعضی وقت‌ها از خودم خیلی دور می‌بینمش و بعضی وقت‌ها خیلی به خودم نزدیک؛ اما واقعیت این است که اگر روزی بخواهم از جایگاه بازیگر خارج شوم و کار دیگری انجام دهم، قطعاً آن کار، کارگردانی خواهد بود. چه کارگردانی تئاتر که قبلاً به شکل محدود تجربه‌اش کردم، چه کارگردانی فیلم و سریال. در مقام سازنده برنامه ترکیبی، تاک‌شو، گیم‌شو یا رئالیتی‌شو خودم را نمی‌بینم. اگر بخواهم کار دیگری انجام دهم، کارگردانی یک محتوای دراماتیک یا نمایشی خواهد بود.

استقبال مردم و بازخورد‌هایی که از بازی در سریال گرفته‌اید، چگونه بوده است؟
صادقانه فیدبکی مستقیم از مردم دریافت نکردم. بیشتر بازخورد‌ها از دوستان و اقوام بوده و کسانی که سریال را دیده‌اند، آن را دوست داشتند. خودم هم سریال را دیدم و راضی بودم. بااین‌حال، تصورم این است که مانند سایر سریال‌های تلویزیون، این سریال در شبکه آی‌فیلم و در بازپخش بیشتر دیده خواهد شد. حتی یک نکته طنزآمیز بگویم. اکنون اگر تلویزیون یک سریال با یک تیم بسیار خوب و امتحان‌پس‌داده بسازد و فرض کنید در شبکه یک پخش شود. همان سریال دو ماه بعد در آی‌فیلم پخش شود، قطعاً بیننده بیشتری خواهد داشت تا در شبکه یک. این اتفاقی است که برای تلویزیون افتاده است. فکر می‌کنم «دشتستان» هم در بازپخش در شبکه آی‌فیلم احتمالاً تماشاگر بیشتری را همراه خود خواهد داشت.