
فرهیختگان: بازی شهر قدس بیش از هر چیز یک چیز را ثابت کرد: استقلال وقتی یاسر آسانی نفس نکشد، خودش هم فلج میشود. تیمی که در هفتههای گذشته با گلهای او بازیها را یکییکی میبرد و برابر حریفان متوسط و ضعیف، با همان فرمول همیشگی راه باز میکرد، مقابل الوصل در اولین تله تاکتیکی واقعی گیر کرد و دیگر راه نیامد.
الوصل بازی را از یک نقطه شروع کرد: حذف یاسر آسانی از نقشه استقلال.
نه با پرس دیوانهوار، نه با خشونت؛ با یک نقشه ساده اما دقیق. آنها بین مدافع مرکزی و هافبک دفاعیشان هر بار یک نیمفضا را میبستند، توپگیری را یک خط جلوتر تنظیم کردند و اجازه ندادند آسانی توپ را در منطقه محبوبش تحویل بگیرد. استقلال نه فقط توسط آسانی گل نزد، بلکه حتی نتوانست او را در موقعیتی قرار دهد که تهدید واقعی باشد.
این مهار، دو پیام روشن داشت: اول اینکه استقلال بدون آسانی هنوز راه فراری ندارد؛ دوم اینکه تیمی که برابر ضعیفترها راه رفتنی درست میکند، مقابل نظم یک حریف جدی کاملاً از کار میافتد.
این ضعف در تیم کاملاً دیده شد. استقلال برای چند هفته از فرمولی ساده استفاده کرد: رساندن سریع توپ به آسانی، بهرهبردن از لحظه انفجار او و حلکردن بازی. اما مقابل الوصل، وقتی آن لحظهها حذف شد، هیچ ایده دیگری روی زمین نماند. خط هافبک نه پاس عمقی داد، نه بین خطوط جابهجا شد، و نه توانست ریتم بازی را بالا ببرد.
الوصل هم پیچیدگی نداشت؛ فقط پرس حسابشده، کنترل فضا و بستن مسیر سانتر. نتیجهاش این شد که استقلال حتی در ۲۰ متر آخر هم شکل حمله پیدا نکرد. تیمی که مقابل حریفان کوچک راحت ضربه آخر را میزند، مقابل تیمی با نظم تاکتیکی، انگار برقش قطع میشود.
این بازی نشان داد استقلال تا وقتی یک راهحل دارد، یک تیم است؛ اما وقتی تنها مسیرش را ببندند، تیمی میشود که فقط توپ میچرخاند و امیدوار است اتفاقی بیفتد. مهار آسانی نه فقط مهار یک مهاجم، که مهار کل استقلال بود.
الوصل دقیقاً از همین نقطه ضربه زد:
فلجکردن جریان گلسازی تیمی که در نبود طرح دوم، محکوم میشود به بازی خنثی، بیخطر و قابل پیشبینی.
نتیجه ۱–۱ فقط یک تساوی نبود؛ یک هشدار روشن بود. استقلال تا وقتی برای روزی که آسانی مهار میشود طرح جایگزین نداشته باشد، برابر هر تیم با نظم متوسط هم همینقدر گیر میافتد.