تاریخ : ۰۹:۲۲ - ۱۴۰۴/۰۹/۰۴
کد خبر : 218706
سرویس خبری : اقتصاد

بر باد رفتن رؤیای یک‌شبه پول‌دار شدن در فارکس

شکست ۹۹ درصدی ماجراجویان ارز

بر باد رفتن رؤیای یک‌شبه پول‌دار شدن در فارکس

یکی از مهم‌ترین جمع ‌صفر‌ها، جمع صفر مکانیکی در بازار‌هایی مثل فارکس و شرط‌بندی ورزشی است. این‌ها مصداق‌های مشهور و کلاسیک جمع صفر هستند؛ بازار‌هایی با بازده کل صفر و صرفاً دست‌به‌دست شونده. ا

فرهیختگان: در سال‌های اخیر برخی از اقتصاددانان به طور قابل‌توجهی به مفهوم «جمع صفر» (Zero Sum) در بازار‌های مالی و مخاطرات توجه‌نکردن به مفهوم و پیامد‌های این جمع صفر‌ها پرداخته‌اند. حامد قدوسی ازجمله پژوهشگران ایرانی است که عمدتاً در صفحه شخصی‌اش در شبکه ایکس (توییتر سابق) به بررسی و تحلیل این موضوع می‌پردازد. اقتصاددانان به موضوع جمع صفر همواره به‌عنوان یک نگرانی نگاه کرده‌اند. دغدغه اصلی در این موضوع، دو مشکل یعنی «بازتوزیع» و «تخریب رشد مولد» است. به عبارتی، بازار‌های مالی و به طور عمده بازار سهام با تولید سود‌های خیلی فراتر از کلیت اقتصاد (به قیمت فقیر کردن یک قشر دیگر) نه‌تنها رفتار بلندمدت جامعه در قبال خلق واقعی ثروت را دچار خدشه می‌کند، بلکه با تشدید فقر و ایجاد ناپایداری در بازار‌های دیگر (مثل مسکن) می‌تواند اثرات اجتماعی بسیار عمیقی داشته باشد.

یکی از مهم‌ترین جمع ‌صفر‌ها، جمع صفر مکانیکی در بازار‌هایی مثل فارکس و شرط‌بندی ورزشی است. این‌ها مصداق‌های مشهور و کلاسیک جمع صفر هستند؛ بازار‌هایی با بازده کل صفر و صرفاً دست‌به‌دست شونده. این بازار‌ها برخلاف بازار سهام جمع بزرگی از مردم را درگیر خود نمی‌کنند و احتمالاً تبعات اقتصاد کلانی ندارند؛ اما انتشار یک داده در روز‌های اخیر از وضعیت سود و زیان فعالان بازار فارکس نکته قابل تأملی را نشان داد. بر اساس این گزارش، تنها یک درصد از همه معامله‌گران در فارکس می‌توانند پس از کسر کارمزد‌ها، سود خالص کسب کنند. حدود ۴۰ درصد از معامله‌گران فقط یک ماه معامله می‌کنند، حدود ۸۰ درصد در دو سال اول معامله را ر‌ها می‌کنند و فقط ۷ درصد بعد از پنج سال در بازار باقی می‌مانند. 

بر باد رفتن رؤیای یک‌شبه پول‌دار شدن

بر اساس گزارشی که شرکت تجارت کوانتومی Tradeciety منتشر کرده، گرچه همه معامله‌گران با رؤیای یک‌شبه پول‌دار شدن فعالیت‌های خود را در بازار‌های مالی شروع می‌کنند؛ اما تنها یک درصد از همه معامله‌گران می‌توانند پس از کسر کارمزد‌ها، سود خالص کسب کنند. این گزارش نشان می‌دهد حدود ۴۰ درصد از معامله‌گران فقط یک ماه معامله می‌کنند، حدود ۸۰ درصد در دو سال اول معامله را ر‌ها می‌کنند. طبق این گزارش، فقط ۷ درصد بعد از پنج سال در بازار باقی می‌مانند. 

گزارش Tradeciety نشان می‌دهد معامله‌گران، سهام برنده را با نرخ ۵۰ درصد بالاتر از سهام بازنده می‌فروشند. ۶۰ درصد از فروش‌ها برنده و ۴۰ درصد از فروش‌ها بازنده هستند. معامله‌گران روزانه با عملکرد قوی گذشته، در آینده نیز بازده خوبی کسب می‌کنند. اگرچه تنها حدود یک درصد از کل معامله‌گران روزانه قادر به پیش‌بینی سود خالص بدون احتساب کارمزد هستند.  معامله‌گرانی که تا 10 سال سابقه منفی دارند، همچنان به معامله ادامه می‌دهند. این نشان می‌دهد که معامله‌گران روزانه حتی وقتی سیگنال منفی در مورد توانایی خود دریافت می‌کنند، به معامله ادامه می‌دهند. معامله‌گران روزانه‌ سودآور بخش کوچکی از کل معامله‌گران را تشکیل می‌دهند؛ حدود 1.6 درصد در سال به طور متوسط. با این حال، این معامله‌گران روزانه بسیار فعال هستند و ۱۲ درصد از کل فعالیت‌های معاملاتی روزانه را تشکیل می‌دهند.

در بین تمام معامله‌گران، معامله‌گران سودآور، معاملات خود را بیشتر از معامله‌گران روزانه‌ غیرسودآور افزایش می‌دهند. طبق این گزارش، سرمایه‌گذارانی که تفاوت زیادی بین شرایط اقتصادی موجود و سطح آرزو‌هایشان وجود دارد، سهام پرخطرتری را در پرتفوی خود نگه می‌دارند. سرمایه‌گذاران تمایل دارند سرمایه‌گذاری‌های سودآور خود را بفروشند و در عین حال سرمایه‌گذاری‌های زیان‌ده خود را نگه دارند. سرمایه‌گذاران بیشتر احتمال دارد سهامی را که قبلاً با سود فروخته‌اند، دوباره بخرند تا سهامی که قبلاً با ضرر فروخته‌اند. معامله‌گران با ضریب هوشی بالا تمایل دارند صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک بیشتری و تعداد سهام بیشتری را نگهداری کنند. بنابراین، از اثرات تنوع‌بخشی سود بیشتری می‌برند. 

شکست معامله‌گران از احساسات 

پژوهشگران حوزه مالی در پاسخ به این سؤال که چرا معامله‌گران شکست می‌خورند، می‌گویند اغلب اوقات تصمیمات معاملاتی بر اساس تحقیقات دقیق، روش‌های معاملاتی آزمایش‌شده یا دفترچه معاملاتی افراد نیست، بلکه بر اساس احساسات، نیاز به سرگرمی و امید به کسب ثروت در کمترین زمان یا همان یک‌شبه‌پولدارشدن است. چیزی که معامله‌گران همیشه فراموش می‌کنند این است که معامله‌گری یک حرفه است و نیاز به مهارت‌هایی دارد که باید در طول سال‌ها توسعه یابد. به اعتقاد پژوهشگران حوزه مالی، بخشی از شکست‌ها در حوزه بازارهای مالی با راهکارهایی اتفاق می‌افتد که معمولاً کتاب‌های انگیزشی و کتاب‌های موفقیت و ثروت به افراد ارائه می‌دهند. افراد با خواندن دلایل بسیار سطحی از موفقیت معامله‌گران بزرگ، تاجران بزرگ، کارآفرینان بزرگ، بدون مهارت‌آموزی و صرفاً با حجم بالایی از احساسات، به امید یک‌شبه‌پولدارشدن، بدون آموزش و تمرین در بازارهای مالی فعالیت می‌کنند که خروجی آن، جمع صفر برای این افراد است.

یک پژوهشگر بازارهای مالی معتقد است تحقیقات بسیاری نشان می‌دهد اینکه بسیاری از افراد در بازارهای مالی تابع احساسات خود هستند و دنبال آموزش و یادگیری نمی‌روند، دلیل مهمی دارد. مانع اصلی آموزش معامله‌گری این واقعیت است که داده‌های بسیار زیادی وجود دارد، مطالب بسیار متنوع، استراتژی‌ها و تکنیک‌های بسیار زیادی برای امتحان‌کردن وجود دارد، بنابراین فرد احساس می‌کند کاملاً گم شده است. با چنین تجربه‌ای، اکثر معامله‌گران از قبل متوجه می‌شوند که اوضاع چگونه پیش می‌رود. آنها معمولاً در نقطه سربه‌سر گیر می‌کنند و معاملات برنده شروع به پوشش معاملات بازنده می‌کنند.

در مجموع، مسیر فعالیت در بازارهای مالی بسیار سخت و طولانی است و اکثر معامله‌گران به‌اندازه کافی زمان و انگیزه ندارند که به راه خود ادامه دهند. براین‌اساس، فقط قوی‌ترین‌ها می‌مانند، همان‌هایی که طبق بررسی‌های مختلف، یک درصد از معامله‌گران هستند. براین‌اساس، دلایل شکست معامله‌گران در بازارهای مالی را می‌توان در دو شاخص کلی خلاصه کرد؛ اولی مشکلات روان‌شناختی و دومی مشکلات فنی/ آموزشی است.  درخصوص دلایل روان‌شناختی باید گفت این بخش، قلب اصلی شکست معامله‌گران است. کنترل ذهن و احساسات، بسیار سخت‌تر از یادگیری تحلیل تکنیکال است.

ترس و طمع دشمنان اصلی معامله‌گرند. پس از آن، عدم مدیریت ریسک و سرمایه یعنی نداشتن حد ضرر، معامله با حجم بسیار بالا، عدم رعایت نسبت ریسک، عدم انضباط شخصی یعنی پیروی از هیجان و شایعات، عدم پایبندی به پلن معاملاتی و انتقام از بازار دلایل روان‌شناختی دیگری هستند که منجر به ضرر و زیان گسترده در بازارهای مالی می‌شود. پیروی کورکورانه از دیگران و دنبال کردن سیگنال‌ها و تحلیل‌های معامله‌گران دیگر در فضای مجازی بدون اینکه خود فرد منطق پشت معامله را درک کند، از دلایل فردی دیگری هستند که به شکست معامله‌گران ختم می‌شود. به دو عامل قبلی که عوامل فردی بودند، باید عوامل بیرونی را نیز اضافه کنیم؛ عدم ثبات اقتصادی و سیاسی و مخاطرات امنیتی و حتی مخاطرات طبیعی نیز می‌تواند پیش‌بینی‌های اغلب فعالان بازارهای مالی را به هم بریزد. 

متن کامل این گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.