
رویترز و نیویورکتایمز گزارش دادهاند، قرار است در جریان سفر ولیعهد عربستان به آمریکا، فروش ۴۸ فروند جنگنده نسل پنجم رادارگریز اف-۳۵ به این کشور نهایی شود.
محمد بن سلمان روز سهشنبه هفته جاری وارد واشنگتن خواهد شد. از نوع اظهارنظر مقامات صهیونیست درباره خطرات و شروط فروش اف-۳۵ به عربستان و ترکیه مشخص میشود که احتمال انعقاد قرارداد با ریاض بالاست. تعدد اظهارات و کشاندن پای ترکیه به بحث، این مسئله را گوشزد میکند، زیرا موضوع فروش اف-۳۵ به آنکارا برای دستکم دوماه قبل است. همزمان با طرح پیشنهادهایی از سوی تلآویو برای واشنگتن درباره گرفتن امتیازات قابلتوجه از سعودیها در ازای جنگندههای نسل پنجم، سفیر رژیم صهیونیستی در آمریکا هشدار داده فروش این جنگندهها به ترکیه میتواند «تعادل راهبردی» موردنظر تلآویو را بر هم بزند.
در این بخش، زوایایی از فروش جنگندههای نسل پنجم آمریکا به کشورهای منطقه موردبررسی قرار گرفته است.
1- با بازگشت ترامپ به کاخ سفید بار دیگر بحث فروش اف-۳۵ به کشورهایی در غرب آسیا مطرح شده است. در دولت اول او قرار بود پس از آنکه امارات به توافق صلح ابراهیم پیوست، بتواند ۵۰ فروند از این جنگنده را خریداری کند. با بازگشت وی به کاخ سفید، مجدداً بحث فروش اف-۳۵ به کشورهای منطقه احیا شده است. این مسئله نشان میدهد ترامپ در راستای تقویت پیوندهای آمریکا با این کشورها و مزایای تبلیغاتی و اقتصادی، چه برای واشنگتن و چه برای شرکتهایش، حاضر به عبور از قواعد سنتی کشورش میشود. نیویورکتایمز بهتازگی و در آستانه سفر محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان به آمریکا گزارش کرده قرار است سعودیها با سازمان ترامپ مذاکراتی در امور تجاری ازجمله ساخت برجی به نام ترامپ در این کشور انجام دهند. اردوغان نیز کارهای مشابهی انجام داده ازجمله قرارداد عظیم ۴۳ میلیارد دلاری برای واردات گاز از آمریکا.
2- فروش اف-۳۵ به کشورهای منطقه در سایه مخالفت رژیم صهیونیستی نشانهای از تضعیف این رژیم است. برای مدتها سیاست حفظ برتری رژیم در منطقه باعث میشد آمریکا از فروش جنگندههای پیشرفته به کشورهای غرب آسیا خودداری کند. اگر جنگندهای فروخته میشد، این جنگندهها فاقد برخی قابلیتها و یا تسلیحات بودند تا نتوان با آنها تلآویو را تهدید کرد. این جنگندهها برد کمتری داشتند، سلاحهای هوا به هوای نسل قبل را استفاده کرده و هیچگونه سلاح تهاجمی دوربردی مانند موشک کروز هواپرتاب یا بمبهای هدایتشونده با برد بلند در اختیار نداشتند. بر اساس همین سیاست فروش اف-۳۵ به کشورهای منطقه ممنوع شد و با بهانهگیریها، ترکیه نیز بهعنوان عضوی از ناتو نتوانست آنها را به خدمت گیرد.
با اجرای عملیات ۷ اکتبر و وقوع جنگ طوفان الاقصی، روند مزبور تغییر کرد. صهیونیستها علیرغم اقدامات نظامی گستردهای که در دو سال اخیر انجام دادهاند، نسبت به قبل ضعیفتر به نظر میرسند. در وهله اول مبادرت به حملات در گستره منطقه حکایت از تلاش رژیم صهیونیستی برای احیای بازدارندگیاش دارد. برایناساس چنین اقدامات تهاجمیای گرچه نمایش قدرت بهحساب میآید؛ اما اجرا، تداوم و تصاعدشان دست تلآویو را رو میکند. اگر قدرت تلآویو با حملات نظامی مؤثر واقع میشد نیازی به ادامه، گسترش و تشدید عملیات نظامی نبود. تلآویو به دلیل ناکامی در تثبیت قدرت خود در چشم رقبا، تلاشهایش برای این تثبیت را ارتقا میدهد تا بتواند بازدارندگی گذشتهاش را احیا کند. نشانه دیگر ضعف، استقرار یگانهای نظامی آمریکا در رژیم صهیونیستی، برای اولینبار است. این اتفاق نخستین استقرار یک قوای خارجی در مناطق تحت اشغال صهیونیستهاست.
نشانه بزرگ بعدی، فروش اف-۳۵ به کشورهای مجاور رژیم صهیونیستی است. اگر امارات بهعنوان مشتری جنگنده نسل پنجم آمریکایی فاصله قابلتوجهی با فلسطین اشغالی داشت، ترکیه و عربستان بسیار نزدیکتر هستند. کمترین فاصله بین عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی ۳۰ کیلومتر است و ترکیه نیز در کمترین میزان، ۴۰۰ کیلومتر با سرزمینهای اشغالی فاصله دارد. بااینحال فاصله امارات با صهیونیستها ۱۵۰۰ کیلومتر است. فروش اف-۳۵ و هر جنگنده دیگری به امارات خطر کمتری برای صهیونیستها داشت؛ اما حالا خطر به آنها نزدیک میشود.
صهیونیستها از این اتفاق ابراز نگرانی کردهاند؛ اما میدانند تیغشان همانند گذشته برش ندارد. ازاینرو بهجای اعتراضها و اقداماتی از نوع گذشته، منعطفتر عمل میکنند. در خصوص عربستان آنها دو نظر را برای مطلوب شدن مطرح کردهاند. نخست آنکه آمریکا قرارداد فروش را به پیوستن عربستان به توافق ابراهیم منوط کند و دوم آنکه سعودیها این جنگندهها را در غرب خاک خود که به فلسطین اشغالی نزدیک است، مستقر نکنند.
3- در غرب آسیا چند نیروی نظامی عمده با پتانسیل درگیری با یکدیگر وجود داشتند که با تحولات دو سال اخیر موازنه میان آنها با تغییروتحول مواجه شده است. تا پیشازاین، ترکیه برای مقابله با روسیه، یونان و ایران به اف-۳۵ نیاز داشت. سعودیها نیز عمدتاً با نگاه به ایران مقاصد و نیازهای خود را توجیه میکردند؛ اما سقوط سوریه و بمباران دوحه، محاسبات را تغییر داده است. با سقوط سوریه احتمال درگیری نظامی میان ترکیه با روسیه در خاک این کشور بسیار کمرنگ شده است. در مقابل، ترکیه شاهد هدف قرارگرفتن مواضع و محمولههای نظامیاش در سوریه توسط صهیونیستها بوده است. همچنین بمباران قطر تهدیدی عمومی علیه همه کشورهای منطقه ایجاد کرد.
در وضعیت جدید ترکیه و عربستان هردو علاوه بر دیگر اهداف، برای مقابله با تهدیدهای رژیم صهیونیستی به جنگندههای پیشرفته نسل پنجم نیاز دارند. از سوی دیگر سعودیها شاهد خریدهای انبوه امارات و قطر در حوزه هوایی هستند و برای برتر ماندن در حوزه جنوبی خلیجفارس، به سلاح ویژهای نیاز دارند.
4- فعلاً نام ترکیه و عربستان سعودی در لیست خرید اف-۳۵ قرار دارد. آمریکا با توجیهاتی مانند نقش این دو کشور بزرگ منطقهای در سیاستهای خود در غرب آسیا، به دنبال فروش اف-۳۵ به آنها و دورزدن لابی صهیونیستی و اعتراض دیگر کشورهای منطقه است؛ اما احتمالاً پس از آنکه قرارداد با این دو کشور نهایی شود، واشنگتن به بهانه حفظ توازن، دست به فروش آنها به امارات، قطر و حتی کویت خواهد زد. فروش تعداد بیشتری از جنگندههای اف-۳۵ مزایای مستقیم و غیرمستقیم زیادی برای آمریکا و ترامپ دارد. به شکل مستقیم فروش سلاح درآمد کلانی دارد؛ اما مزایای غیرمستقیم میتواند بیشتر باشد. بزرگترین مزایای غیرمستقیم این قراردادها، اقدامات اقتصادی کشورها برای جلب رضایت واشنگتن است. بهعنوان نمونه کره جنوبی درخواست خود برای استفاده از زیردریاییهای مجهز به پیشران هستهای را در شرایطی مطرح کرد که تفاهمنامهای چند صد میلیاردی دلاری برای سرمایهگذاری در آمریکا امضا کرده بود. عربستان و ترکیه نیز قصد دارند در خلال قراردادهای چند ده تا چند صد میلیارد دلاری رضایت آمریکا را برای خرید اف-۳۵ جلب کنند. علاوه بر این، هرچه تعداد سفارشهای یک جنگنده افزایش یابد، با توسعه خطوط تولید، قیمت نهایی این جنگنده کاهش مییابد. این تفاوت قیمت گاهی به ۳۰ درصد میرسد.