
طرفداران پهلوی که در زمان جنگ 12روزه در خط مقدم رژیم صهیونیستی علیه ایران موضع میگرفتند، در تازهترین اقدامشان روز جمعه (23 آبان) از نقاط آسیبدیده فلسطین اشغالی و گورستان تلآویو بازدید کردند. تور همبستگی آنها در فلسطین اشغالی در حالی برگزار شد که کمتر از 6 ماه پیش، در ماههای خرداد و تیر، حملات وحشیانه اسرائیل به نقاط مسکونی کشور جان بیش از هزار شهروند ایرانی را گرفت. این گروه فارسیزبان، نهتنها این جنایت رژیم صهیونیستی را محکوم نکرد، بلکه سعی داشت آن را در افکار عمومی جامعه بینالملل مشروع جلوه دهد. بهعلاوه، این سفر اقلیتی که تعداد مسافرانش بهاندازه انگشتان دست نمیرسد، در زمانی صورتگرفته که به گفته مقامات اسرائیلی، این رژیم اکنون در فضای بینالمللی به «حاشیه» رانده شده است. با این حساب هیچ دلیل منطقی وجود ندارد که حضور یک گروه ایرانی در اسرائیل و گرفتن عکس یادگاری با قاتلان هموطنانشان را توجیه کند. یکی از نکات حاشیهای اما مهم سفر آنها به سرزمینهای اشغالی، انتشار تصاویر برخی از ویرانیهای مربوط به حملات کوبنده ایران بود که پیشتر نتوانسته بود از لایههای سانسور عبور کند.
سفر پهلویستها به سرزمینهای اشغالی و بازدیدشان از نقاط آسیبدیده و گورستان تلآویو، برای بسیاری بحثبرانگیز بود؛ اما مسئله صرفاً محدود به رفتن چند فارسیزبان به اسرائیل نیست. مسئله پیام ضمنی این سفر است. این افراد در تمام دوره جنگ ۱۲روزه، در رسانهها و شبکههای اجتماعی مواضعی گرفتند که بهصراحت در راستای روایت اسرائیل قرار داشت؛ روایتی که تلاش میکرد حمله به ایران را اقدامی «دفاعی» یا «اجتنابناپذیر» جلوه دهد. برای بسیاری از مردم ایران، حتی آنهایی که انتقادهای جدی به سیاستهای داخلی کشور دارند، این مواضع قابلقبول نبود؛ چون درنهایت هر اختلافی هم که وجود داشته باشد حمله خارجی خطقرمز ملی محسوب میشود.
در چنین شرایطی برگزارشدن یک تور همبستگی توسط این گروه کوچک در تلآویو، این تصور را ایجاد میکند که این افراد تلاش دارند تصویری متفاوت از احساسات مردم ایران ارائه دهند. گویی میخواهند بگویند بخشهایی از ایرانیان با سیاستهای اسرائیل همدل هستند. این در حالی است که شواهد کاملاً خلاف این را نشان میدهد؛ حتی در روزهای پرتنش جنگ، جامعه ایران واکنش بسیار یکپارچهای داشت و اکثر مخالفان و منتقدان دولت نیز جانب کشورشان را گرفتند. پانتهآ مدیری با نام اصلی نیلوفر مدیری یکی از اعضای تور تلآویوگردی است. او یکی از مجریان و گویندگان سابق شبکههای منوتو، بیبیسی و سپس اینترنشنال بود که به دلیل آنچه «اختلاف عقیده و اندیشه» میداند از سمتش اخراج شد. بااینحال سردبیر اینترنشنال اعلام کرد جدایی مدیری بیشتر به دلیل «سهلانگاری» بوده است. درنهایت مدیری اعلام کرد شرکت رسانهای مستقل خود را راهاندازی کرده و همچنان فعالیتهایش علیه ایران را ادامه خواهد داد.
رضا پهلوی، اپوزیسیونی که به گفته خودش «ذهن کندی دارد» در جریان جنگ اخیر ایران و اسرائیل، مواضع عجیب زیادی گرفت. او حملات اسرائیل را محکوم نکرد و حتی این وضعیت جنگی را فرصتی برای جریان خودش و بازگشت به ایران دانست. این رفتار او واکنشهای تند داخلی و خارجی را به همراه داشت. حتی وزیر دفاع پاکستان او را «خائن» و «انگل امپریالیست» خواند. بااینحال رابطه رضا پهلوی با اسرائیل تازگی ندارد و او از مدتها پیش تلاش کرده با مقامات این رژیم ارتباط برقرار کند. سفرهای علنی او به اسرائیل ازجمله دیدار با بنیامین نتانیاهو و روابط با اندیشکدههای آمریکایی حامی اقدام نظامی علیه ایران، بخشی از همین رویکرد بوده است.
او که حالا خیلی بیشتر از گذشته منزوی شده، حمایت واقعی و شبکه قابلتوجهی در داخل ایران ندارد و بیشتر بهعنوان ابزاری تبلیغاتی برای مخالفان حکومت در ایران و حامیان اسرائیل دیده میشود. پهلوی حتی همزمان با جنگ 12روزه علیه ایران فراخوانهایی برای ایجاد آشوب در کشور داد که مطلقاً از سوی جامعه ایرانی نادیده گرفته شد و بسیاری از ایرانیها، حتی مخالفان حکومت حول پرچم کشور جمع شدند. در فروردین 1403 هم تعدادی از ایرانیان ساکن اروپا و حامی پهلوی به سرزمینهای اشغالی سفر کردند و در اقدامی عجیب، از حملات اسرائیل علیه غزه و کشتار کودکان فلسطینی حمایت کردند! درست زمانی این اتفاق رخ داد که جامعه جهانی نسبت به نسلکشی رژیم صهیونیستی آگاهی پیدا کرده و از لندن تا پاریس و واشنگتن و ونکوور تظاهرات میلیونی برگزار میشد.
سوای همه این موارد، علاقه طرفداران پهلوی نسبت به رژیم صهیونیستی با چیزی که فرح دیبا، همسر محمدرضا پهلوی در یکی از خاطراتش درباره اسرائیل اذعان کرده همخوانی ندارد. بر اساس چیزی که فرح دیبا میگوید، بعد از فرار از ایران به همراه محمدرضا پهلوی، هیچکدام از کشورهای آمریکایی و اروپایی راهشان ندادند تا اینکه انور سادات، رئیسجمهور وقت مصر پناهشان داد؛ چراکه شاه در جنگ مصر با اسرائیل به آنها کمک کرده بود. حالا رضا پهلوی، فرزند محمدرضا در حال تکرار همان اشتباه پدرش است و درحالیکه هیچیک از نهادهای دیپلماتیک جهانی او را جدی نمیگیرند، خود را غلام حلقهبهگوش کسانی کرده که زمانی به پدرش خیانت کردند.