
رسانههایی که روزگاری برای سر ابومحمد الجولانی، رئیس فعلی دولت سوریه آگهی میزدند، امروز رقابت سختی برای سفیدشویی تصویر تروریستی او دارند. ریشه این رقابت به تحولات سوریه پیوند خورده است. گروهک تروریستی «تحریرالشام» به رهبری جولانی که سالها در فهرست گروههای تروریستی آمریکا و اتحادیه اروپا بود، پس از سقوط دولت بشار اسد، به قدرت رسید و به یکباره به تحتالحمایگی کامل غرب درآمد. بلافاصله وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد در حال بررسی حذف نام جولانی از فهرست تروریسم است. پس از آن جایزه 10 میلیون دلاری سر جولانی لغو شد و پروژه بازسازی چهره گروهک تحریرالشام در دستور کار رسانههای غربی قرار گرفت. این رسانهها از جمله بیبیسی، فاکسنیوز و حتی الجزیره انگلیسی، با انجام مصاحبههای پیدرپی و جهتدهی خبری، شروع به سفیدنمایی چهره جولانی و نمایش او بهعنوان یک مقام اتوکشیده، میانهرو و دموکرات کردند. در این مدت، جولانی حتی توانست در عربستان سعودی با دونالد ترامپ دیداری کوتاه داشته باشد. در تازهترین اقدام و همزمان با اولین حضور جولانی در آمریکا و دیدار با ترامپ، شبکه راستگرای فاکسنیوز بهعنوان حامی رسانهای اصلی ترامپ با وی گفتوگو کرده و همان خط سفیدشویانه را پیش برده است.
جولانی هفدهم آبانماه وارد آمریکا شد و بلافاصله پس از آن، اسعد شیبانی، وزیر خارجه دولت جولانی ویدئویی منتشر کرد که نشان میداد جولانی در یک زمین بسکتبال به همراه برد کوپر، فرمانده سنتکام و کوین لامبرت، فرمانده ائتلاف بینالمللی ضدداعش، در حال بازی بسکتبال است؛ همان کسانی که روزی موقعیت جولانی را دنبال میکردند تا با توجه به قرارگیری اسمش در لیست تروریسم جهانی، در فرصتی مناسب شیشه عمرش را بشکنند. حالا جولانی اینجاست؛ در قلب آمریکا و در فاصله بسیار نزدیک با برجهای دوقلویی که 24 سال قبل توسط القاعده، گروهک تروریستی که جولانی عضوش بوده به طرز وحشتناکی هدف گرفته شد و حافظه معاصر آمریکاییها را دوپاره کرد. آمریکا انتقام 11 سپتامبر را از مردم افغانستان و عراق گرفت؛ جنایتی که تبعاتش همچنان کشورهای خاورمیانه را آزار میدهد. بااینحال دونالد ترامپ، یکی از عوامل اصلی آن حادثه را روبهروی خود در کاخ سفید مینشاند و دربارهاش میگوید: «او یک رهبر بسیار قوی است. از منطقهای بسیار سخت آمده و مردی سختکوش است. من او را دوست داشتم و با او کنار میآیم.» ازاینگذشته طرز پذیرش او در کاخ سفید هم جالب است. او خلاف پروتکل معمول استقبال رئیسجمهور آمریکا از مقامات کشورهای مختلف در کاخ سفید، از در پشتی به اتاق بیضی ترامپ وارد شده و بدون پرچم سوریه و حتی نشست خبری مشترک با ترامپ کاخ سفید را ترک کرده است. ماهیت رفتار آمریکا با عناصرش همین است؛ تحقیر و درعینحال تجهیز و به قدرت رساندن آنها برای کسب انواع منافع راهبردی.
طی سفر نسبتاً طولانی جولانی به آمریکا، فاکسنیوز فرصتی برای گفتوگو با او پیدا کرد. مجری این شبکه به حملات 11 سپتامبر اشاره کرد و پرسید: «آیا شما از اینکه القاعده آن حملات را انجام داد که سههزار آمریکایی را کشت، ابراز پشیمانی میکنید؟» جولانی هم که مشخص بود از قبل پاسخ به این سؤال را آماده کرده، گفت در آن زمان ۱۹ سال داشته و بدون آنکه حضورش در القاعده را رد کند صرفاً به جوان بودنش اشاره کرده و به این وسیله ادعا دارد نقشی در تصمیمگیری نداشته است. تقریباً روشن است که فاکسنیوز این سؤال را پرسیده تا جولانی بتواند با جوابی از پیش تعیینشده فرصتی برای تطهیر خود در اذهان مردم آمریکا پیدا کند. او در ادامه در پاسخ به این سؤال که آیا ترامپ درباره گذشتهاش و ارتباط جولانی با تروریسم القاعده صحبت کرده، از پاسخ طفره رفت و گفت: «این موضوع به گذشته مربوط است!» کلایتون موریس، روزنامهنگار و مجری سابق فاکسنیوز طی پستی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت جنگ علیه «تروریسم» همیشه یک «کلاهبرداری» بوده. او با اشاره به حضور جولانی در دفتر ترامپ اشاره کرد و نوشت: «این هم مدرک!»
تحلیلگران بینالمللی از جمله مارکو وینچنزو تأکید دارند ادعای میانهروی این گروه صرفاً یک نمایش سیاسی است و شواهد میدانی هیچ تغییری در رفتار آن نشان نمیدهد. در همین فضا، مقامات غربی چون آنتونی بلینکن، وزیر خارجه پیشین و اورزولا فندرلاین، رئیس کمیسیون اروپا نیز از «اظهارات مثبت» و «اقدامات امیدبخش» جولانی سخن گفتهاند و همان خط سفیدشویی را پی گرفتهاند. تجربه سوریه بار دیگر نشان داد معیارهای حقوق بشری غرب کاملاً تابع منافع سیاسی است؛ هرجا منافع اقتضا کند، میتوان از یک فرمانده القاعدهای چهرهای دموکرات و مدافع آزادی ساخت. اکنون رقابتی آشکار میان قدرتهای غربی برای تطهیر و بهرسمیتشناختن تروریستهایی در جریان است که روزگاری از زیر پرچم داعش برخاستهاند و امروز در سایه حمایت آمریکا، اروپا، ترکیه و برخی دولتهای عربی در پی تثبیت قدرت خود در دمشق هستند. این روند، نه بازسازی سوریه، بلکه بازآرایی تروریسم در پوشش دموکراسی است.
این عملیات رسانهای با همکاری شبکههای دیگری نیز مثل بیبیسی و الجزیره انگلیسی شدت گرفت. در روایت این شبکهها، جولانی نه آن تروریستی که تا همین چند ماه پیش در فهرست سیاه سازمان ملل بوده، بلکه مدیری است که «چهارمیلیون نفر را در ادلب اداره میکند» و در حال یادگیری «اصول حکمرانی مدرن» است. مصاحبههای تنظیمشدهای که در آن ظاهر میشود و از دموکراسی و اداره مدنی سخن میگوید، دقیقاً در راستای سیاست ریبرندینگ طراحی شدهاند؛ همان الگویی که پیشتر در تطهیر طالبان نیز به کار رفت.
در ادامه روند تطهیر چهره ابومحمد الجولانی، رسانههای غربی این بار او را در قالب یک «چهره فرهنگی و سیاسی» به تصویر میکشند. تنها چندماه پس از قدرتگیری جولانی در سوریه، تلویزیون سلطنتی انگلستان با وی مصاحبهای ترتیب داد. در این مصاحبه، جولانی با تلاشی از پیش تعیینشده سعی کرد فاصلهای مصنوعی میان خود و طالبان ایجاد کند و گفت: «سوریه با افغانستان که یک کشور قبیلهای است فرق دارد و حکومت سوریه با تاریخ و فرهنگ این کشور همساز خواهد بود.» جولانی در ادامه، در پاسخ به سؤال خبرنگار درباره آموزش زنان و مصرف مشروبات الکلی گفت: «ما ۸ سال در ادلب دانشگاه داشتیم» اما بلافاصله نشان داد نمیتواند از پس پوشش «دموکرات محافظهکار» که برایش دوختهاند برآید و گفت: «چیزهایی هست که حق ندارم دربارهشان حرف بزنم، چون مسائل حقوقی هستند.» اما درحالیکه جولانی در برابر دوربینهای بیبیسی از تفاوت سوریه با افغانستان سخن میگفت، مقامات اروپایی نیز هماهنگ با این سناریو مشغول آمادهسازی افکار عمومی برای پذیرش حاکمیت جدید در دمشق بودند. اورزولا فوندرلاین، رئیس کمیسیون اروپا در سخنانی گفت که «سوریه قدیم» محو شده؛ اما «سوریه جدید» هنوز متولد نشده... او صراحتاً اعلام کرد اروپا در «تولد سوریه جدید» ایفای نقش خواهد کرد.
بهموازات آن، گییر پدرسن، فرستاده ویژه سازمان ملل به سوریه نیز از «امید به تحقق سوریه جدید مبتنی بر قانون اساسی و انتخابات آزاد» گفت و روند مشروعیتبخشی تدریجی به حکومتی که بر پایه حذف مخالفان، سرکوب اقلیتها و بدهوبستانهای اطلاعاتی با غرب بنا شده است، وارد فاز جدید شد.