
بهمن سال گذشته در هفتههای نخست ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید، او با صدور یک یادداشت اجرایی خواهان تداوم کمپین «فشار حداکثری» با هدف به «صفر» رساندن صادرات نفت ایران بود. بر اساس این یادداشت، وزیر خارجه آمریکا موظف میشد «معافیتهای تحریمی موجود را اصلاح کند یا بازگرداند.» او حتی موظف شده بود برای «پیادهسازی کارزاری برای به صفر رساندن صادرات نفتی ایران، با وزیر خزانهداری همکاری کند.»
باگذشت بیش از 9 ماه از اعمال این کمپین و حتی تحمیل یک جنگ 12 روزه علیه ایران، آمریکاییها نهتنها نتوانستند در صادرات نفت ایران خللی ایجاد کنند که صادرات نفتی در مقاطعی جهش قابلتوجهی را نیز تجربه کرد. این را «سعید قاسمینژاد»، مشاور ارشد امور ایران در بنیاد تروریستی «دفاع از دموکراسیها» (FDD) در تازهترین مقالهاش اعتراف کرده است.
سال ۹۸ یعنی یک سال پس از نخستین کارزار فشار حداکثری دولت ترامپ، واشنگتن، رژیم صهیونیستی را به میدان آورد تا با حمله به ناوگان نفتکشهای ایران، بازوی نظامی آمریکا در این کارزار باشد و مانع از صادرات نفت ایران شود. صهیونیستها که تصور نمیکردند تبعات این ماجراجویی چه خواهد بود، به چند نفتکش ایرانی حمله کردند. آنگونه که سردار شهید حسین سلامی، فرمانده وقت کل سپاه پاسداران گفته بود، در ابتدا معلوم نبود چه کسی کشتیهای ایرانی را هدف میگیرد؛ اما بالاخره ایران متوجه شد که «اسرائیل بهگونهای مرموزانه و مبهم» این کار را انجام میدهد.
بر همین اساس ایران دست به اقدام متقابل زد. سردار شهید سلامی گفت: «کشتی پنجم را که زدیم دست آنها بالا رفت و گفتند نبرد کشتیها را متوقف میکنیم.» از آن روز تا امروز خیلی چیزها عوض شده است. ایران وارد فاز علنی تجارت نفتی شده و تحریمهای نفتی آمریکا را نیز به شکست کشانده؛ اما اسرائیل پای خود را در باتلاقی به نام دریای سرخ میبیند که کشتیهایش هرروز با تهدید جدیدی از سوی یمن مواجهند.
بنیاد دفاع از دموکراسیها (FDD) در سال ۲۰۰۸ پروژه «انرژی ایران» را راهاندازی کرد تا راههای محرومکردن ایران از درآمدهای بخش انرژی را بررسی کند. این بنیاد نقش برجستهای در شکلدهی سیاستهای تحریمی آمریکا ایفا کرد و رویکردش در حمایت از قوانین تحریم، مورد تحسین نمایندگان دو حزب کنگره قرار گرفت، پس از تحریمهای اولیه نفتی که بهتنهایی فلجکننده نبودند، مارک دوبوویتز، مدیر اجرایی FDD، در جلسه استماع کمیته فرعی امنیت ملی کنگره (۲۰۱۱) موفقیت دولت اوباما در تحریم انرژی را «جزئی» خواند و پیشنهادهایی عملی برای تحریم مؤثرتر فروش نفت ایران ارائه داد.
وال استریت ژورنال بعدها نوشت FDD بیشتر کارهای اساسی در این زمینه را انجام داده بود. سال ۱۳۹۹، سعید قاسمینژاد، مشاور ارشد امور ایران در بنیاد دفاع از دموکراسیها (FDD)، پیشنهاد تحریم جامع صنعت پتروشیمی ایران را مطرح کرد و با توجه به سختتر بودن اجرای تحریمهای پتروشیمی به نسبت تحریم نفتی ۳ گام پیشنهادی را پیش روی ترامپ قرار داد با این مضمون که «نخست دولت ترامپ باید صراحتاً همه شرکتهای درگیر در صنعت پتروشیمی ایران را مشخص و تحریم کند. دوم ایالات متحده صادرات فناوری، خدمات و کالاهای مورداستفاده در این صنعت به ایران را کاملاً ممنوع نماید و سوم آمریکا هرگونه سرمایهگذاری خارجی در صنعت پتروشیمی ایران را ممنوع کند.»
در کنار بنیاد ادعایی دفاع از دموکراسی، سازمان ضدایرانی اتحاد علیه ایران هستهای (UANI) نیز بهعنوان بال دیگر لابی تحریم علیه ایران فعالیت میکند. این سازمان ضدایرانی تحریم شبکه نفتکشهای وابسته به ایران را بهعنوان یکی از بخشهای اصلی فعالیتهای خود انتخاب کرده و در این باره به دولتهای غربی مشورت میدهد. وجود چنین لابیهایی باعث شد در سال ۸۹ قطعنامه ۱۹۲۹ علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شود.
مطابق این قطعنامه اجازه بازرسی کشتیهای ایرانی که در آبهای آزاد حرکت میکنند به کشورهای جهان داده شده بود؛ اما ترس از مواجهه با ایران باعث شد این بند چیزی بیشتر از یک متن روی کاغذ نباشد؛ اما در ادامه آمریکا برای مانعتراشی در کشتیرانی و صادرات نفت ایران جنگ نفتکشها را نیز علیه ایران کلید زد.