تاریخ : ۰۹:۴۲ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۵
کد خبر : 217473
سرویس خبری : سیاست و بین‌الملل

پیروزی ممدانی و شکست ایدۀ اول آمریکای ترامپ

تقویت جریان چپ‌گرایی با نمایندگی اقلیت‌ها

پیروزی ممدانی و شکست ایدۀ اول آمریکای ترامپ

پیروزی زهران ممدانی را باید به‌عنوان یک نقطه‌عطف در تحولات اجتماعی و سیاسی آمریکا دید. در انتخاباتی که تقریباً تمام شبکه‌های قدرت علیه او صف کشیده بودند، از چهره‌های شاخص دموکرات تا جمهوری‌خواهان و حتی چهره‌های ثروتمند و بانفوذ، هدف مشترکشان شکست ممدانی بود.

24 سال پس از حادثه 11 سپتامبر در نیویورک و آغاز موج اسلام‌هراسی، مردم این ایالت زهران ممدانی مسلمان را به‌عنوان شهردار خود انتخاب کردند. او با 51 درصد آرا (422هزار و 716 رأی) برابر دو رقیب خود به پیروزی رسید و قرار است از روز شنبه به‌عنوان جوان‌ترین شهردار 100 سال گذشته نیویورک فعالیت کند. معمولاً انتخابات‌های ریاست‌جمهوری و کنگره ایالات متحده توجه رسانه‌های بین‌المللی را جلب می‌کنند؛ اما انتخابات ایالتی اخیر به طرز کم‌سابقه‌ای موردتوجه ناظران بین‌المللی قرار گرفت. اینکه یک مسلمان شیعه برای نخستین بار شهردار ایالت معروف آمریکا شده مهم است؛ اما به نظر می‌رسد مؤلفه‌ کافی‌ای برای پیروزی او نبوده است.  در فضای انتخاباتی ایالات متحده، ممدانی را به‌عنوان یک سوسیال‌دموکرات می‌شناسند و عمده شعار‌ها و سخنرانی‌های او ریشه در همین تفکر دارد. اغلب رسانه‌های بین‌المللی هم این موضوع را موردتوجه قرار داده‌اند که در نظم مستقر سرمایه‌دارانه آمریکا، یک سوسیالیست بدون پایگاه رأی پیشینی، لابی و پول‌پاشی توانسته شهردار مهم‌ترین و بزرگ‌ترین شهر آمریکا شود.  این شهردار ۳۴ساله در سخنرانی پیروزی خود به دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا اشاره کرد که هدفش «مرعوب‌کردن مستبد و توقف ترامپ و هم‌پیمانانش» است و پیروزی در انتخابات شهرداری را گامی برای مقابله با خیانت‌های ترامپ به مردم و جلوگیری از بازگشت قدرت او توصیف کرد. بااین‌حال دو سؤال اصلی در بین‌ اذهان مطرح است؛ اول اینکه ممدانی مسلمان، شیعه، چپ‌گرا و مهاجر چطور توانست با موانع مختلفی ازجمله دونالد ترامپ، ایلان ماسک و... بجنگد و پیروز شود. مسئله دوم نیز حول پیام‌ها و معنا‌های این پیروزی است. 

ممدانی چطور پیروز شد؟ 

مجموعه وعده‌های اقتصادی زهران ممدانی بازتابی از رویکرد چپ‌گرایانه اوست که بر بازتوزیع منابع، مهار سرمایه‌داری افسارگسیخته و بازگرداندن قدرت به طبقه کارگر تمرکز دارد. او در برنامه خود بر تثبیت اجاره‌بهای مسکن و مقابله با مالکان متخلف تأکید کرده و وعده داده با بازسازی ساختار شهرداری و نظارت مؤثر، امنیت مسکن را به بنیان ثبات اقتصادی شهروندان بدل کند. در حوزه حمل‌ونقل، اعلام کرده قصد دارد کرایه اتوبوس‌ها را حذف کرده و با ایجاد خطوط سریع‌السیر، سیستم حمل‌ونقل عمومی را کارآمدتر و در دسترس‌تر سازد.  ممدانی امنیت اجتماعی را در افزایش بودجه پلیس نمی‌داند و معتقد است سرمایه‌گذاری باید بر سلامت روان، آموزش و پیشگیری از خشونت باشد. او وعده داده بودجه برنامه‌های مقابله با نفرت‌پراکنی را تا ۸۰۰ درصد افزایش دهد. از دیگر برنامه‌های او ایجاد نظام مهدکودک رایگان برای کودکان زیر پنج سال، ارتقای دستمزد مربیان و توسعه فروشگاه‌های مواد غذایی دولتی است تا فشار هزینه‌های زندگی از دوش خانواده‌های کارگر برداشته شود. ممدانی همچنین وعده داده در 10 سال آینده ۲۰۰ هزار واحد مسکن مقرون‌به‌صرفه با مشارکت اتحادیه‌های کارگری بسازد و منابع مالی این طرح‌ها را از طریق افزایش مالیات شرکت‌های بزرگ و ثروتمندان تأمین کند.  این شعار‌های اقتصادی حتی با نگاه چپ به قشر پرولتاریا نقش مؤثرتری در پیروزی ممدانی داشته است تا مسلمانی و مذهبش. 

علیه الیگارشی قدرت

پیروزی زهران ممدانی را باید به‌عنوان یک نقطه‌عطف در تحولات اجتماعی و سیاسی آمریکا دید. در انتخاباتی که تقریباً تمام شبکه‌های قدرت علیه او صف کشیده بودند، از چهره‌های شاخص دموکرات تا جمهوری‌خواهان و حتی چهره‌های ثروتمند و بانفوذ، هدف مشترکشان شکست ممدانی بود. ترامپ حتی حاضر شد به نفع اندرو کومو، رقیب دموکرات او موضع بگیرد تا مانع پیروزی‌اش شود؛ اما این بسیج بی‌سابقه الیگارشی آمریکا ناکام ماند. ناکامی‌ای که البته می‌تواند از خود پیروزی ممدانی مهم‌تر باشد. دلیل این بسیج همه‌جانبه علیه ممدانی، مواضع ضدساختار و به‌ویژه انتقادات تند او از سیاست خارجی آمریکا بود. از پایان‌دادن به جنگ‌هایی که آمریکا در آن دخیل است تا محکومیت جنایات اسرائیل، مواضعی است که کاملاً در تضاد با منافع ساختار مسلط قدرت در واشنگتن و نیویورک قرار دارد. 

پایان هژمونی پول

آنچه این پیروزی را ویژه‌تر می‌کند، شیوه‌ای است که ممدانی داشت. او هیچ وابستگی‌ به لابی‌های ثروت و قدرت نداشت. در کشوری که لابی‌گری قانونی است و لابی‌های بزرگ ده‌ها میلیون دلار برای پیشبرد منافع خود در سیاست خرج می‌کنند، ممدانی بدون حمایت این ساختار فاسد و به‌ویژه از لایه‌های سخت لابی صهیونیستی آیپک توانست رأی بیاورد. تمام هزینه‌های کمپین او از کمک‌های خرد مردمی تأمین شد و همین استقلال از لابی‌ها و کمپانی‌ها، او را به نماد نوعی بازگشت به سیاست پاک و مردمی در آمریکا تبدیل کرد. 

تغییر گفتمان در نسل جدید

معنای عمیق‌تر پیروزی ممدانی؛ اما فراتر از شخص اوست. این پیروزی نشانه‌ روندی جدید در تحولات فکری نسل جوان آمریکاست. در جامعه‌ای که دهه‌ها زیر سلطه گفتمان سرمایه‌داری بوده، حالا نسل جدیدی در حال ظهور است که هم از دوگانه سنتی دموکرات-جمهوری‌خواه خسته شده و هم در ذهنش «سوسیالیسم» دیگر واژه‌ای منفور نیست و نظرسنجی‌های مختلف هم حکایت از همدلی بی‌سابقه آمریکایی‌ها با فلسطین دارند و اسرائیل را قدرتی متجاوز می‌دانند. این تغییر گفتمانی نیز تکه‌ای از پازل پیروزی ممدانی را شامل می‌شد. 

جدو قطبی شدیدتر

انتخابات نیویورک نشان داد بافتار سیاسی آمریکا به سمت دو قطب چپ افراطی و راست افراطی در حال حرکت است. دیگر از سیاست‌مداران میانه‌رو که بتوانند میان این دو اردوگاه پل بزنند، خبری نیست. حالا جامعه‌ای شکل گرفته که یا باید کاملاً چپ باشد یا به‌شدت راست تا بتواند مخاطب خود را پیدا کند. پیروزی ممدانی از یک‌سو و قدرت‌گیری دوباره ترامپ از سوی دیگر، دو روی همین سکه‌اند؛ سکه‌ای که نشان می‌دهد آمریکا به سمت شکاف‌های عمیق‌تر اجتماعی و سیاسی می‌رود. برخی تحلیلگران هشدار داده‌اند اگر این دو جریان افراطی بیش از این از هم دور شوند، خطر تقابل داخلی و حتی «جنگ سرد اجتماعی» در آمریکا دور از ذهن نخواهد بود. ممدانی چهره‌ای است که در مرز میان اقلیت و اکثریت، دین و سکولاریسم، مهاجرت و بومی‌بودن ایستاده است. او مسلمان و شیعه است؛ اما اعتقاداتش از تصور ما به‌عنوان یک مسلمان شیعه فاصله زیادی دارد. او به‌عنوان یک چهره چپ‌گرا، صراحتاً از همجنس‌گرایان حمایت کرده و این حمایت را با شعار «عدالت بدون آزادی، معنایی ندارد» توجیه می‌کند. هم‌زمان در مراسم عزاداری مذهبی شرکت می‌کند و با چنین رویکردی تلاش کرده دینداری را با مدرنیته هم‌زیست کند. 
درست در زمانی که موج اعتراضات داخلی علیه سیاست‌های مهاجرستیزانه ترامپ به راه افتاده و ایالات متحده با تبعات تعطیلی دولت فدرال کلنجار می‌رود، ممدانی در نخستین سخنرانی‌اش پس از پیروزی تأکید می‌کند «نیویورک همچنان شهری با مهاجران خواهد ماند؛ شهری ساخته‌شده توسط مهاجران، قدرت‌گرفته از مهاجران و از امشب، رهبری‌شده توسط یک مهاجر.» او حتی با صدای بلند برای ترامپ و دولتش کری می‌خواند؛ «نیویورک دیگر شهری نیست که در آن بتوانید با اسلام‌هراسی در انتخابات پیروز شوید... ترامپ به من گوش کن! برای رسیدن به هرکدام از ما، باید از همه ما عبور کنی!»
جدل ترامپ با شهرداران مسلمان محدود به نیویورک نیست. او، صادق‌خان، شهردار مسلمان لندن را هم بار‌ها هدف حمله قرار داده و در مجمع اخیر سازمان ملل او را «شهردار وحشتناک» خوانده است. چند روز پیش نیز ترامپ صادق‌خان را «یکی از بدترین شهردار‌های جهان» توصیف کرده بود. شهردار لندن هم در پاسخ، ترامپ را فردی نژادپرست و ضدمسلمان توصیف کرده و تأکید کرده دستاورد‌هایش در لندن باید به‌جای حملات ترامپ دیده شود. 

گفتگوی مرتبط را در ادامه بخوانید:

امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: گسترش فقر و جنایت در نیویورک، «ممدانی» را جذاب کرد