تاریخ : ۲۰:۲۷ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۱
کد خبر : 217241
سرویس خبری : سیاست و بین‌الملل

نائینی، میراثی که دشمن از آن می‌ترسد

وظیفه ما؛ فعال‌سازی میراث فکری

نائینی، میراثی که دشمن از آن می‌ترسد

بزرگ‌ترین اشتباه در تحریف شخصیت نائینی، نادیده گرفتن روح «اجتهاد به‌روز» اوست. نائینی در عصری که هنوز مباحث مربوط به تفکیک قوا و ساختارهای نوین حکومتی در میان عالمان به صورت مدون مطرح نبود، با شجاعتی کم‌نظیر، مبانی فقهی حکومت را در قالب «تنبیه الامه» پی‌ریزی کرد.

شادی ورشوچی، دکترای کلام اسلامی: در گیرودار نبردهای روایتی امروز، هنگامی که تلاش می‌شود تا هرگونه پشتوانه‌ فکری انقلاب اسلامی را از تاریخ جدا کنند، نام بزرگ «علامه میرزای نائینی» دوباره بر سر زبان‌ها افتاده است. جریان‌های معاند، با استفاده از دوگانه‌سازی‌های کاذب، سعی می‌کنند میراث ایشان را تقلیل دهند و او را صرفاً به‌عنوان یک «منتقد استبداد» در چهارچوب‌های غربی معرفی کنند؛ اما اگر با نگاهی عمیق‌تر به اندیشه این فقیه بزرگ بنگریم، درمی‌یابیم که نائینی نه یک منتقد صرف، بلکه معمار اصلی پلی است که سنت حوزوی را به عرصه تمدن نوین اسلامی پیوند می‌زند؛ پلی که امروز بیش از هر زمان دیگری برای عبور از شبهات حکمرانی ضروری است.

نائینی؛ مجتهدی به تمام معنا

بزرگ‌ترین اشتباه در تحریف شخصیت نائینی، نادیده گرفتن روح «اجتهاد به‌روز» اوست. نائینی در عصری که هنوز مباحث مربوط به تفکیک قوا و ساختارهای نوین حکومتی در میان عالمان به صورت مدون مطرح نبود، با شجاعتی کم‌نظیر، مبانی فقهی حکومت را در قالب «تنبیه الامه» پی‌ریزی کرد. این کتاب، صرفاً تلاشی برای تبیین لزوم نظارت بر شاه نبود؛ بلکه ساختار فقهی «حکومت ولایتیه» را در برابر نظام‌های غیردینی ترسیم می‌کرد.
این رویکرد به نائینی اجازه داد تا یک اصل بنیادین را پایه‌ریزی کند: حاکمیت الهی (ولایت فقیه) باید از طریق سازوکارهای عقلانی و مردمی پیاده‌سازی شود. او با طرح نظریه «حکومت ولایتیه»، به صورت پیشینی، الگوی حکمرانی در عصر غیبت را به گونه‌ای تئوریزه کرد که با نیازهای دوران مدرن و مطالبات عقلی مردم سازگار باشد. این همان چیزی است که طلبه‌ انقلابی امروز باید آن را به‌عنوان میراث خود بداند: فقهی که از انزوا خارج شده و آماده‌ حل مشکلات پیچیده‌ حکمرانی است.

نقشه‌ راه برای حکمرانی؛ از تنبیه الامه تا ساختار جمهوری اسلامی

آیا می‌توان اندیشه‌ نائینی را برای پاسخ به شبهات امروز در حوزه‌ حکمرانی و مردم‌سالاری دینی به کار برد؟ پاسخ قاطعانه مثبت است. ساختار جمهوری اسلامی، تجلی عملی همان اندیشه‌ای است که نائینی در نطفه پروراند.
وقتی نائینی بر شرط نظارت فقها تأکید می‌کند، در واقع سدی مقابل انحرافات احتمالی قوه مقننه و مجریه می‌کشد؛ تضمینی برای این است که خروجی صندوق رأی، از مسیر شریعت خارج نشود. وقتی او بر نقش مردم در انتخاب حاکمان و نظارت ملی تأکید دارد، عملاً زیربنای «جمهوریت» نظام ما را فراهم کرده است؛ البته جمهوریتی که مبتنی بر «اسلامیت» است.
این همان چیزی است که دشمن از آن هراس دارد. دشمن می‌خواهد «جمهوریت» را از «اسلامیت» جدا کند و نائینی، در صد سال گذشته، با استحکام علمی نشان داده که این دوگانه‌سازی، یک ساختار ساختگی و غربی است. اندیشه‌ او پلی است که نشان می‌دهد مردم‌سالاری دینی نه یک تناقض، بلکه یک ضرورت فقهی برای عصر غیبت است.

وظیفه ما؛ فعال‌سازی میراث فکری

میراث نائینی، یک اثر تاریخی نیست که در کتابخانه خاک بخورد؛ بلکه نقشه‌ راهی است که باید با زبان امروز به نسل جوان منتقل شود. این وظیفه، تنها بر عهده‌ حوزه نیست، بلکه فعالان فرهنگی و رسانه‌ای باید با تولیدات خلاقانه، این چهره‌ واقعی از عالم مبارز را معرفی کنند.
ما باید نشان دهیم که چگونه یک فقیه جامع‌الشرایط می‌تواند با درک عمیق زمانه، علاوه بر این که از استبداد برحذر بماند، چهارچوب‌های حکومت دینی را نیز بر اساس اصول فقهی، برای صد سال آینده نیز طراحی کند. نائینی، نشان داد که «سنت» اگر در دستان «اجتهاد فعال» باشد، در برابر «تمدن نوین» عقب‌نشینی نمی‌کند و خود معماری آن را بر عهده می‌گیرد. این رسالت ما در تبیین این میراث گران‌بهاست. همواره باید تلاش کنیم تا با نشان دادن شخصیت هایی چون ایشان، الگوی ناب اسلامی را به جهان بشریت معرفی کرده و از تحریف و دستبرد دشمن خائن به میراث اسلامی جلوگیری کنیم و خاری در چشم اندیشه غرب بر این گوهرهای والای انسانیت باشیم.