تاریخ : ۲۱:۴۰ - ۱۴۰۴/۰۸/۰۸
کد خبر : 217061
سرویس خبری : وقایع اسرائیلیه

ماجرای بی‌ارزش‌شدن پول در غزه

«وقایع اسرائیلیه» بررسی می‌کند

ماجرای بی‌ارزش‌شدن پول در غزه

اقتصاد غزه در پی فروپاشی کامل زیرساخت‌های مالی و بانکی، به مرحله‌ای رسیده که پول دیگر نقش سابق خود را از دست داده و مبادله مستقیم کالا، جای آن را گرفته است. در شهری که زمانی گردش پول بخشی از زندگی مردم بود، اکنون قند با عدس، نان با لوبیا و حتی لوازم خانگی با آرد معاوضه می‌شود.

پوریا سلطانی زاده، وقایع اسرائیلیه: در پی فروپاشی شبکه‌های رسمی اشتغال و خدمات، مردم غزه ناگزیر شده‌اند به الگو‌های تازه‌ای از بقا روی آورند؛ الگو‌هایی که ریشه در اقتصاد غیررسمی و ابتکارهای فردی دارد. ده‌ها هزار نفر از کارگران رسمی، کارمندان دولت و صاحبان کسب‌وکار‌های کوچک، در اثر تخریب محل کار یا قطع ارتباط با بازار‌های بیرونی، شغل خود را از دست داده‌اند. با از میان رفتن ساختار‌های اقتصادی و اداری، زندگی روزمره به سمت شکل‌هایی ساده‌تر و بدوی‌تر از فعالیت اقتصادی سوق یافته است.

بخش قابل‌توجهی از مردم اکنون به مشاغل غیررسمی، خانگی یا خیابانی مشغولند؛ از فروش مواد خوراکی و وسایل روزمره در بازار‌های موقتی گرفته تا تعمیر ابزار‌های مستعمل و وسایل خانگی. در غیاب زیرساخت‌های اقتصادی، شبکه‌های تأمین کالا و نظام بانکی، ساختار رسمی اقتصاد غزه تقریباً فروپاشیده است. جریان پول نقد به‌شدت کاهش یافته و بسیاری از شهروندان دیگر امکان دسترسی به حساب‌های بانکی یا برداشت وجه نقد را ندارند.

اقتصاد بقا

در چنین شرایطی، نوعی «اقتصاد بقا» شکل گرفته است؛ اقتصادی که بر پایه دادوستد مستقیم کالا، کار‌های دستی و خدمات کوچک می‌چرخد. مردم برای ادامه زندگی به روش‌های خودجوش متوسل شده‌اند؛ تعمیر اشیای فرسوده، بازسازی وسایل قدیمی و برپایی بازار‌های محلی برای مبادله کالا. امروز سطح اشتغال در غزه به پایین‌ترین میزان در تاریخ خود رسیده است. نزدیک به ۸۰ درصد از جمعیت فعال بیکارند و از میان کسانی که هنوز کار می‌کنند، تقریباً نیمی در بخش غیررسمی فعالیت دارند. درآمد متوسط خانوار اکنون کمتر از یک‌چهارم دوران پیش از جنگ است؛ واقعیتی تلخ که نشان می‌دهد زندگی اقتصادی مردم غزه بیش از هر زمان دیگری بر خلاقیت، تاب‌آوری و همکاری‌های کوچک روزمره استوار شده است.

بازگشت به گذشته‌های خیلی دور

اقتصاد غزه در پی فروپاشی کامل زیرساخت‌های مالی و بانکی، به مرحله‌ای رسیده که پول دیگر نقش سابق خود را از دست داده و مبادله مستقیم کالا، جای آن را گرفته است. در شهری که زمانی گردش پول بخشی از زندگی مردم بود، اکنون قند با عدس، نان با لوبیا و حتی لوازم خانگی با آرد معاوضه می‌شود. بحران نقدینگی، تعطیلی بانک‌ها و تورم سرسام‌آور، نظام اقتصادی را از درون فلج کرده و مردم را به سمت راه‌هایی ابتدایی اما کارآمد برای ادامه زندگی سوق داده است. یاسر زیاده، پدر پنج فرزند از محله شجاعیه، از این دگرگونی چنین می‌گوید: «دیگر دنبال پول نیستم، دنبال کسی‌ام که چیزی داشته باشد که من نیاز دارم. من لوبیا دارم، در عوضش چند قرص نان می‌خواهم.» او مجبور شده محصول اندک خود را در برابر آرد یا نان معاوضه کند، چون دیگر توان خرید مواد غذایی با قیمت‌های نجومی را ندارد. این تجربه، تنها روایت او نیست؛ پدیده مبادله کالا، حالا در سراسر غزه فراگیر شده و به نشانه‌ای روشن از فروپاشی کامل بازار تبدیل شده است. ام‌محمد شنینو، مادر سه‌فرزند از محله زیتون، روایت خود را چنین بازگو می‌کند: «یک کیلو قند را با نیم کیلو عدس و کمی سبزی عوض کردم تا برای خانواده‌ام غذایی درست کنم. پولی ندارم؛ اما نمی‌توانم ببینم بچه‌هایم گرسنه می‌خوابند. این انتخاب نبود، اجبار بود.» او از طریق گروهی در شبکه‌های اجتماعی توانسته این معاوضه را انجام دهد، نشانه‌ای از آنکه حتی در دل بحران، مردم همچنان راه‌هایی برای یاری یکدیگر می‌یابند. در چنین فضایی، ارزش‌ها نیز دگرگون شده‌اند. خالد السمری، کارگر بیکار ساختمان‌سازی، می‌گوید: «وقتی برق نیست، داشتن ماشین لباسشویی چه فایده دارد؟ آرد از هر چیزی مهم‌تر است.» او حاضر شده ماشین لباسشویی خود را در برابر یک کیسه آرد بدهد، کالایی که اکنون بیش از ۱۵۰۰ شکل اسرائیلی، معادل حدود ۴۲۰ دلار قیمت دارد. در غزه امروز، داشتن آرد یا قوطی شیر از هر وسیله برقی یا مبلمان ارزشمندتر است؛ اقتصاد دیگر نه بر پایه معامله، بلکه بر محور بقا می‌چرخد. در بازار‌ها و حتی در گروه‌های مجازی، پیام‌هایی چون «یک یخچال دارم، در ازای یک کیسه آرد می‌دهم» یا «به شیرخشک نیاز دارم، در عوض لباس نو می‌دهم» فراوان دیده می‌شود. این بازگشت به دادوستد پایاپای، نشانه واضحی از اقتصادی است که از مدار رسمی خارج شده و به ابتدایی‌ترین شکل خود بازگشته است.

فرسوده و کهنه، مثل اسکناس‌های غزه

محمد الاشقر، جواهرفروش ۴۸ ساله که پس از آوارگی از غزه در دیرالبلح سکونت دارد، یکی از چهره‌های شاخص این دگرگونی است. او که زمانی طلا و جواهر صیقل می‌داد، حالا با چسب و تیغ ظریف X-Acto، اسکناس‌های فرسوده را ترمیم می‌کند تا دوباره در گردش بمانند. روی میز کار کوچک او، ابزار‌های ساده‌ای چیده شده‌اند؛ چند نوع چسب شفاف، قیچی و تکه‌هایی از کاغذ مخصوص. هر روز حدود 200 اسکناس از زیر دست او می‌گذرد- پاره، چروک‌خورده، لکه‌دار یا وصله‌شده- و پس از تعمیر، به زندگی بازمی‌گردند. او با مهارتی که حاصل تجربه و حوصله روز‌های سخت است، نوارچسب‌های قدیمی را از روی اسکناس جدا می‌کند، باقیمانده چسب را پاک می‌سازد و لایه نازکی از چسب شفاف می‌زند تا هنگام تا شدن ترک نخورد. الاشقر می‌گوید: «این کار آسان نیست؛ اما در آن مهارت پیدا کرده‌ام. حس خوبی دارد وقتی می‌بینی چیزی را که قرار بود دور انداخته شود، دوباره زنده می‌کنی.» کارگاه کوچک او به پناهگاهی برای اسکناس‌های فرسوده و در عین حال، برای انسان‌هایی بدل شده که می‌خواهند در دل ویرانی، نشانه‌ای از استمرار زندگی بیابند. صبح‌ها صفی از مردم جلوی مغازه‌اش جمع می‌شود. برای هر اسکناس، بسته به میزان خرابی، دو تا سه شکل می‌گیرد؛ مبلغی اندک؛ اما برای بسیاری از مشتریان، تنها راه بازگرداندن اندک سرمایه باقی‌مانده‌شان به چرخه زندگی است. این شغل تازه،‌ زاده بحرانی است که همه‌چیز را در غزه تغییر داده است. بیش از یک سال است مردم همان اسکناس‌ها را دست‌به‌دست می‌کنند؛ پولی که از فرط استفاده، پوسیده، پاره و شکننده شده است. بسته‌شدن بانک‌ها و جلوگیری از ورود و خروج اسکناس و سکه باعث شده نقدینگی به کالایی کمیاب و گران‌قیمت بدل شود. در این میان، باند‌هایی که کنترل معدود دستگاه‌های خودپرداز باقی‌مانده را در دست گرفته‌اند، با دلالی پول نقد وضعیت را دشوارتر کرده‌اند.

آخرین خودپرداز

آخرین دستگاه خودپرداز فعال در غزه اواخر سال ۲۰۲۴ از کار افتاد و با خاموشی آن، آخرین روزنه ارتباط مردم با نظام بانکی نیز بسته شد. بیشتر بانک‌ها یا در اثر حملات هوایی اسرائیل ویران شده‌اند، یا به‌دلیل ناامنی و نبود زیرساخت، در‌هایشان را به روی مردم بسته‌اند. با قطع ورود اسکناس تازه و بسته‌شدن راه‌های انتقال پول، جریان نقدی در جامعه تقریباً متوقف شده است. بخش اعظم پول نقد باقی‌مانده در دست بازرگانان بزرگ و عمده‌فروشان محدودی متمرکز شده که توانسته‌اند با کانال‌های خاص، کالا‌هایی از مصر یا اسرائیل وارد کنند. این بازرگانان هزینه واردات را از طریق انتقال‌های بانکی برون‌مرزی پرداخت می‌کنند؛ اما در داخل غزه تنها پول نقد می‌پذیرند، پولی که برای مردم عادی به‌سختی یافت می‌شود، در نتیجه فاصله طبقاتی و اقتصادی بیش از پیش عمیق شده است. در حالی‌که بیشتر مردم برای یافتن اسکناس‌های وصله‌خورده و قابل استفاده تلاش می‌کنند، نقدینگی واقعی در دست گروه کوچکی از تجار متمرکز مانده است. برای ساکنان عادی، پول دیگر نه ابزاری برای خرید، بلکه رؤیایی دست‌نیافتنی است و در غزه بی‌پول، حتی ارزش اسکناس پاره نیز از طلا بیشتر شده است.

دلالان پول، دلالان خون

همان‌طور که پیش‌تر گفتیم، در غزه بی‌پول و ویران، جایی که بانک‌ها از کار افتاده‌اند و اسکناس به کالایی کمیاب بدل شده، طبقه تازه‌ای از واسطه‌ها ظهور کرده است؛ دلالان پول، یا همان «صراف‌های» بازار سیاه. در غیاب نظام بانکی رسمی، این افراد به منبع اصلی تأمین نقدینگی برای مردم تبدیل شده‌اند. آن‌ها اسکناس را از تاجران عمده‌فروش می‌خرند و با کارمزد‌های بالا به مردم درمانده می‌فروشند. مشتریان معمولاً مبلغ مورد نظر را از طریق انتقال دیجیتالی به حساب دلال واریز می‌کنند و در ازای آن، تنها بخشی از ارزش واقعی پول را نقد تحویل می‌گیرند. به‌گزارش فایننشال‌تایمز، با شدت گرفتن حملات اسرائیل و وخیم‌تر شدن بحران مالی در زمان جنگ، حق‌الزحمه این دلالان دوبرابر شده و از حدود ۱۵ درصد به ۳۰ درصد افزایش یافته بود. یکی از آن‌ها می‌گوید: «مشتری هزار شکل برایم انتقال می‌دهد؛ اما فقط 700 شکل نقد می‌گیرد.» او توضیح می‌دهد که اسکناس‌ها را خود پیش‌تر از تاجری بالادست با ۲۵ درصد سود خریده است. این چرخه چندلایه از واسطه‌گری، نقدینگی اندک موجود را در میان گروه کوچکی از افراد می‌چرخاند و فشار بر مردم عادی را دوچندان می‌کند. در واقع، هر اسکناس پیش از رسیدن به دست مصرف‌کننده، چندین بار معامله می‌شود و هر بار بخشی از ارزش خود را از دست می‌دهد. به‌گزارش CBC News، این دلالان - که مردم آن‌ها را «صراف» می‌نامند - به بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی روزمره غزه تبدیل شده‌اند. یکی از همین صراف‌ها می‌گوید: «گردش پول نقد در دست تجار بزرگ و بانفوذ است و تنها راه انتقال پول به داخل یا خارج از منطقه، از طریق اپلیکیشن دیجیتال وابسته به بانک فلسطین انجام می‌شود.» او با تلخی می‌افزاید: «کسانی که بر این وضعیت کنترل دارند، از شرایط سخت مردم سوءاستفاده می‌کنند. این یک تجارت است؛ اما بوی ناامیدی می‌دهد.» حتی کیفیت اسکناس‌ها نیز در این بازار غیررسمی تعیین‌کننده است. در نبود پول تازه، اسکناس‌های موجود اغلب چروکیده، پاره و لکه‌دارند. اسکناس‌های نوتر ارزش بیشتری دارند، چون احتمال پذیرفته‌شدن‌شان در معاملات بیشتر است. بسیاری از فروشندگان از قبول اسکناس‌های کهنه خودداری می‌کنند و همین باعث شده اسکناس سالم به کالایی ممتاز بدل شود؛ چیزی میان ابزار پرداخت و شیء قیمتی. در این چرخه معکوس، پول دیگر فقط وسیله‌ای برای خرید نیست؛ خود پول، کالایی شده که برای به‌دست‌آوردنش باید هزینه سنگینی پرداخت. در غزه امروز، هر اسکناس در گردش، داستانی از رنج، معامله و بقا را با خود حمل می‌کند.