
فرهیختگان:نیمکتنشینی رامین رضاییان یا ناراحتی بیفوما یا اخم حسین حسینی یا بیانضباطی دور از انتظار اندونگ در بازگشت به ایران یک معنا بیشتر ندارد. اینکه مربی باید تصمیم درستی اتخاذ کند وگرنه بقیه هم شروع میکنند به ترهخُرد نکردن برای تصمیمات او.
قصه اصلاً رنگ تیم نیست. قصه آبی و قرمز هم نیست. قصه فقط یک چیز است و یک چیز. اینکه فوتبالی باقی بماند که من و شما سر آبی و قرمز و زردش با هم کری بخوانیم یا تبادلنظر کنیم.
در فوتبالی که جذب بازیکن تبدیل شده به تنها اساس موفقیت یک مدیر در فصل نقلوانتقالات و از همه مهمتر بقای او، مربیها انضباط و اقتدار خود را شدیداً در خطر میبینند. خاصه اینکه باشگاهی دچار این اشتباه شده باشد که تعداد زیادی از بازیکنان خود را از یک ایجنت تهیه کرده باشد و شیشه عمر مربی عملاً در دست یک مدیر برنامه باشد که اگر هوس کرد یا پای لجولجبازی افتاد، آن را محکم بر زمین بکوبد.
تنها جایی که مربی میتواند اقتدار نشان دهد و هم رسانه و هم افکار عمومی با آن موافقند و از او حمایت میکنند، بحث برخورد انضباطی است. وقتی خبر میآید که بیفوما در حال ایجاد حاشیه در پرسپولیس است باید تعجب کرد و حتی افسوس خورد چرا که بیفوما کلاً یکیدو سال است وارد فوتبال ایران شده، چند ماه است به پرسپولیس پیوسته و هنوز تاج گلی هم به سر این تیم نزده. وای به روزی که بخواهد بهعنوان آقای گل مسابقات سر تمرین برود!
بحث نیمکتنشینی رامین رضاییان و صالح حردانی هم هست. ساپینتو باید در استفاده مناسب از هر دو بازیکن توانمندش بهگونهای برنامهریزی کند که هم نظم و کنترل رختکن از دستش در نرود، هم اینکه از پتانسیل هر دو بازیکن بهخوبی بهره ببرد و هم اینکه استقلال اسیر حواشی و تبعات ناشی از نیمکتنشین شدن یکی از این دو نگردد. مهمتر اینکه اقتدار سرمربی زیر سؤال نرود. ساپینتو به معنای مطلق کلمه از یک گلوله جا خالی داد و یک کودتا را پشت سر گذاشت و ماندنی شد. دوباره از دست دادن کنترل رختکن به معنای دوباره برگشتن به همان فضای بحرانی است.
پرونده اندونگ را هم باید خیلی با سیاست مدیریت کرد که اختلافات احتمالی باشگاه با مدیر برنامههایش به روابط مربی و بازیکن ضربه نزند.
سپاهان هم برای مهار مسئله حسین حسینی خیلی زود وارد عمل شد و بلافاصله بعد از نخستین جرقههای حاشیه، ورود کرد تا ماجرا بیخ پیدا نکند.
بحث دعوت کردن مربیان به حذف کردن نفرات کلیدی نیست. بحث مدیریت کردن رختکن است. بزرگترین مأموریت مربیان و مدیران، مدیریت کردن منابع انسانی تحت اختیار آنهاست و گاهی باید برای این مدیریت کردن از تدبیر استفاده کرد و گاه از نظم و قانون.
به مربیان لیگ باید هشدار داد. مماشات شما با هر بازیکنی که بخواهد اقتدارتان را زیر سؤال ببرد، تنها برای خودتان گران تمام میشود چون تجربه نشان داده بازیکنانی که به اقتدار یک مربی تن ندادهاند، اقتدار جانشین او را بهراحتی پذیرفتهاند!