تاریخ : ۱۰:۰۰ - ۱۴۰۴/۰۷/۳۰
کد خبر : 216449
سرویس خبری : سیاست و بین‌الملل

۸۰۰ پایگاه نظامی و دهه‌ها جنگ؛ میراث واشنگتن برای جهان

«فرهیختگان» روایت می‌کند

۸۰۰ پایگاه نظامی و دهه‌ها جنگ؛ میراث واشنگتن برای جهان

آمریکا فلسفه وجودی پایگاه نظامی را «دفاع از امنیت جهانی و مقابله با تهدیدات تروریستی» می‌داند؛ اما واقعیت میدانی چیز دیگری است. این پایگاه‌ها اغلب به ابزار‌هایی برای پیشبرد منافع هژمونیک، اعمال فشار سیاسی و اجرای عملیات نظامی علیه کشور‌های مستقل تبدیل شده‌اند.

در حال حاضر ایالات متحده آمریکا بزرگ‌ترین شبکه نظامی فرامرزی جهان را در اختیار دارد. بنابر گزارش مرکز پژوهش‌های بین‌المللی کندی، این کشور حدود ۸۰۰ پایگاه نظامی زمینی، دریایی، هوایی و جاسوسی در خارج از مرز‌های خود مستقر کرده است؛ شبکه‌ای که از شرق آسیا تا آمریکای لاتین و از اروپای شرقی تا خاورمیانه امتداد دارد. بخش قابل‌توجهی از این پایگاه‌ها در منطقه حساس خاورمیانه قرار دارند؛ منطقه‌ای که طی دهه‌های گذشته، نقطه اصلی رقابت‌های ژئوپلیتیکی و مداخلات مستقیم و غیرمستقیم واشنگتن بوده است. آمریکا فلسفه وجودی این پایگاه‌ها را «دفاع از امنیت جهانی و مقابله با تهدیدات تروریستی» می‌داند؛ اما واقعیت میدانی چیز دیگری است. این پایگاه‌ها اغلب به ابزار‌هایی برای پیشبرد منافع هژمونیک، اعمال فشار سیاسی و اجرای عملیات نظامی علیه کشور‌های مستقل تبدیل شده‌اند. حضور گسترده نظامی آمریکا در منطقه نه‌تنها صلح و ثبات به ارمغان نیاورده، بلکه در بسیاری از موارد عامل اصلی بی‌ثباتی، جنگ و آشوب بوده است. 
در ادامه، بر مهم‌ترین عرصه‌های مداخله آمریکا در منطقه؛ از ایران و عراق تا افغانستان، لبنان، لیبی و سوریه مروری شده است. بیشتر این کشور‌ها و دیگر ملت‌هایی که مداخلات ایالات متحده را تجربه کرده‌اند، همچنان رنج آن را تحمل می‌کنند. 

ایران؛ از 28 مرداد تا 1 تیر

ایران سال‌هاست که در تیررس مداخلات سیاسی و نظامی ایالات متحده قرار دارد. نمونه تاریخی آن کودتای 28 مرداد 1332 (1953) است که با طراحی سازمان سیا و حمایت دولت آیزنهاور، دولت ملی‌گرای محمد مصدق ساقط شد. مصدق به دلیل ملی کردن صنعت نفت ایران و ایستادگی در برابر نفوذ غرب هدف این کودتا قرار گرفت. این اقدام که با همکاری انگلیس اجرا شد، محمدرضا پهلوی را به قدرت بازگرداند و زمینه‌ساز مداخله‌ حداکثری قدرت‌های خارجی در ایران شد. در جنگ تحمیلی ایران و عراق (1988-1980) آمریکا بیشترین نقش را داشت. دولت رونالد ریگان با تحویل تسلیحات، اطلاعات جاسوسی و فناوری ساخت سلاح‌های شیمیایی به رژیم صدام، به طولانی شدن جنگی کمک کرد که صد‌ها هزار قربانی از دو طرف گرفت. تراژدی تلخ شلیک به هواپیمای مسافربری ایران‌ایر در سال 1988 در ذهن همه‌ مردم ماندگار شد. نیروی دریایی آمریکا به بهانه «هدف اشتباه» هواپیمای غیرنظامی را با 290 مسافر بر فراز خلیج‌فارس هدف قرار داد. 

لبنان؛ همه‌چیز فدای منافع اسرائیل 

لبنان یکی دیگر از کشور‌هایی است که زیر سایه مداخلات آمریکا قرار گرفته است. در سال 1958 نیروی دریایی آمریکا لبنان را به بهانه حفاظت از منافع خود و در زمان دولت کمیل شمعون اشغال کرد. در سال 1982 پس از ترور «بشیر جمایل»، رئیس‌جمهور دست‌نشانده آمریکا، نیرو‌های آمریکایی وارد بیروت شدند تا از نیرو‌های اشغالگر اسرائیلی به رهبری آریل شارون حمایت کنند. این مداخله به اخراج سازمان آزادی‌بخش فلسطین از بیروت منجر شد؛ اما تنش‌ها و درگیری‌ها در لبنان را تشدید کرد. در سال‌های 2004 تا 2005 پس از ترور رفیق حریری، نخست‌وزیر سابق لبنان، آمریکا با متهم کردن سوریه، فشار‌های سیاسی و تهدیدهای نظامی را علیه دمشق افزایش داد. این اقدامات، بخشی از استراتژی آمریکا برای تضعیف محور مقاومت و حمایت از اسرائیل بود. 

افغانستان؛ اشغال به بهانۀ دموکراسی

افغانستان یکی از تلخ‌ترین فصل‌های مداخلات آمریکا در خاورمیانه است. پس از حملات 11 سپتامبر 2001، دولت جرج دبلیو بوش با شعار «مبارزه با تروریسم» در 7 اکتبر همان سال به افغانستان حمله کرد. هدف اعلام‌شده نابودی القاعده و اسامه بن‌لادن بود که زمانی در دوران ریگان به‌عنوان «جنگجوی آزادی» از آن‌ها حمایت شده بود؛ اما این تهاجم به اشغالی طولانی‌مدت تبدیل شد که تا سال 2021 ادامه یافت. نتیجه این مداخله، تحمیل رنج جبران‌ناپذیر به مردم افغانستان و ایجاد موج شدید فرستادن مهاجر در این کشور شد.

عراق؛ قربانی 11 سپتامبر و طمع‌های نفتی

عراق یکی از اصلی‌ترین عرصه‌های مداخله آمریکا در خاورمیانه بوده است. داستان از 1991 آغاز شد، زمانی که صدام به کویت حمله کرد و دولت جرج بوش پدر عملیات «طوفان صحرا» را برای اخراج نیرو‌های عراقی از کویت به راه انداخت. با وجود غالب بودن قدرت نظامی آمریکا رژیم صدام سرنگون نشد؛ چراکه حفظ او در آن زمان به نفع استراتژی‌های منطقه‌ای آمریکا بود. این تصمیم حضور نظامی آمریکا در منطقه را تقویت کرد و زمینه‌ساز مداخلات بعدی شد. در سال 2003 دولت جرج دبلیو بوش با ادعا‌هایی مبنی بر تولید سلاح‌های کشتار جمعی و ارتباط صدام با القاعده، به عراق حمله کرد. پس از سه هفته، عراق اشغال شد؛ اما هیچ‌مدرکی برای این اتهامات پیدا نشد. این تهاجم، عراق را به ورطه هرج‌ومرج و بی‌ثباتی کشاند. 

لیبی؛ سرنگونی قذافی و تولد هرج‌ومرج 

لیبی یکی دیگر از قربانیان سیاست‌های مداخله‌جویانه آمریکا در خاورمیانه است. در سال 1986 نیروی هوایی آمریکا به پایگاه‌های نظامی در «طرابلس» و «بنغازی» حمله کرد. این حمله که به بهانه تنبیه «معمر قذافی» رئیس‌جمهور لیبی و جلوگیری از اقدامات تروریستی انجام شد به کشته‌شدن غیرنظامیان منجر شد. در سال 2001 دولت جرج بوش بدون ارائه مدرک، لیبی را به نقض کنوانسیون منع سلاح‌های بیولوژیکی متهم کرد. نقطه اوج مداخله آمریکا در لیبی، به سال 2011 بازمی‌گردد. 

سوریه؛ سرنگونی اسد و گماشتن تروریست 10 میلیون دلاری

سوریه یکی دیگر از کشور‌هایی است که هدف مداخلات سیاسی و نظامی آمریکا قرار گرفته است. در سال 2003 پس از اشغال عراق، آمریکا تحت طرح «خاورمیانه بزرگ» هدف اشغال سوریه را پیگیری کرد. در سال‌های 2004 تا 2005، پس از ترور رفیق حریری در لبنان، آمریکا با متهم کردن سوریه، فشار‌های سیاسی و تهدیدهای نظامی را علیه دمشق شدت بخشید. این اقدامات بخشی از تلاش برای تضعیف محور مقاومت و حمایت از اسرائیل بود. از سال 2011، آمریکا با حمایت از گروه‌های مخالف بشار اسد و تأمین تسلیحات، به تشدید جنگ داخلی در سوریه دامن زد. 

یمن؛ بن‌بست در دریای سرخ

حملات آمریکا به یمن در دولت‌های بایدن و ترامپ با هدف تأمین امنیت دریانوردی و پایان دادن به حملات علیه کشتی‌های مرتبط با رژیم صهیونیستی انجام شد. ناوها و جنگنده‌های آمریکایی بارها مواضع یمن را هدف قرار دادند؛ اما در عمل به اهداف اعلام‌شده و اشغال یمن مثل کشورهای مستقل دیگر نرسیدند. در نهایت با وساطت عمان، واشنگتن ناچار به پذیرش آتش‌بس شد.

گزارش کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.