تاریخ : ۱۸:۱۸ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۰
کد خبر : 215722
سرویس خبری : سیاست و بین‌الملل

حزب‌الله نقش مؤثرش را در دفاع از لبنان چگونه مدیریت می‌کند؟

محمد خواجویی در گفت‌وگو با «فرهیختگان» پاسخ داد

حزب‌الله نقش مؤثرش را در دفاع از لبنان چگونه مدیریت می‌کند؟

خواجویی اولین دلیل حزب‌الله برای واکنش نشان ندادن به حملات اسرائیل را نیاز به بازسازی توان تشکیلاتی و لجستیکی خود پس از جنگ دانست.

محمد خواجویی معتقد است به طور کلی چهار دلیل اصلی باعث شد حزب‌الله بعد از آتش‌بس با اسرائیل در نوامبر سال گذشته، واکنش بزرگی نسبت به استمرار اشغالگری اسرائیل در پنج نقطه از جنوب لبنان و همچنین نسبت به استمرار حملات اسرائیل به نقاط مختلف لبنان و ترور‌ها نداشته باشد. 

1- بازسازی توان تشکیلاتی و لجستیکی 

خواجویی اولین دلیل حزب‌الله برای واکنش نشان ندادن به حملات اسرائیل را نیاز به بازسازی توان تشکیلاتی و لجستیکی خود پس از جنگ دانسته و توضیح داد: «به هر حال، در جنگی که سال گذشته رخ داد و نقطه شروعش البته دو سال پیش بود حزب‌الله ضرباتی را متحمل شد. بخش عمده آسیب‌ها به ساختار فرماندهی، حوزه تدارکات و سامانه‌های موشکی و لجستیکی وارد شد. طبیعتاً پس از این آسیب‌ها، حزب‌الله نیاز داشت برای اینکه در آینده نیز همچنان به عنوان یک نیروی مؤثر حضور داشته باشد، فرصتی برای بازسازی خود پیدا کند. طبیعتاً اگر می‌خواست مجدداً در طول این یک سال مانند گذشته واکنش نسبت به اسرائیل داشته باشد، این می‌توانست مانعی بر سر راه بازسازی باشد، زیرا بازسازی نیاز به فرصت و آرامش نسبی دارد. هرچند این آرامش مطلق نبود، اما دست‌کم حزب‌الله در این یک سال وارد درگیری بزرگ نشده و این فرصت ناشی از نیاز حزب‌الله به احیای خود و جلوگیری از استمرار ضربات بزرگ به آن بوده است.»

2- احیای روابط سیاسی

این کارشناس مسائل لبنان دومین دلیل سکوت حزب‌الله را تلاش برای احیای روابط سیاسی حزب‌الله در داخل لبنان می‌داند. وی در این باره گفت: «پس از ضرباتی که حزب‌الله در جنگ متحمل شد، این موضوع مطرح شد که آسیبی که به حزب‌الله در عرصه جنگ وارد شده، می‌تواند باعث شود حزب‌الله در عرصه سیاسی در وضعیت انزواگونه قرار بگیرد. گرچه قدرت تأثیرگذاری حزب‌الله در روند سیاسی بسیار کاهش یافت و این را در جریان انتخاب جوزف عون و همچنین تشکیل دولت به ریاست نواف سلام مشاهده کردیم، حزب‌الله در آن مقطع تلاش کرد بخشی از فرایند سیاسی خود را حفظ کند. 
در تعیین وزرای شیعه کابینه نواف سلام، حزب‌الله در کنار جنبش امل قرار گرفت و نقش تعیین‌کننده داشت و تلاش کرد بخشی از روند باشد، نه جدا از آن. زیرا اگر جدا می‌ماند، چه‌بسا فشار‌ها بر حزب‌الله بیشتر می‌شد و حزب‌الله در عرصه سیاسی تضعیف می‌شد. این نوع سیاست بیشتر ناشی از  رویکرد جدید  حزب‌الله پس از ترور رهبران جهادی و نظامی است. به هر حال سکانداری حزب‌الله بر عهده کسانی است که عمدتاً سابقه سیاسی دارند و طبیعتاً سیاسیون اهل محاسبه و نوعی ملاحظه هستند.»

3- شناخته‌نشدن به عنوان ناقض آتش‌بس

خواجویی در ادامه درباره دلیل سوم حزب‌الله برای پاسخ ندادن به حملات رژیم گفت: «حزب‌الله می‌خواست بعد از جنگی که درگیر آن بود و آتش‌بس که اتفاق افتاد، با اقداماتی که انجام می‌دهد به عنوان ناقض آتش‌بس مطرح نشود. گرچه اسرائیل پس از آتش‌بس نوامبر بار‌ها حملات خود را علیه لبنان انجام داد، تعداد زیادی از افراد را شهید و ترور کرد و در پنج نقطه استراتژیک لبنان همچنان حضور دارد و به عنوان ناقض بزرگ این تعهد آتش‌بس مطرح است، اما به هر حال از نظر حقوقی و اخلاقی در نزد حزب‌الله این اعتبار حفظ شده که این حزب‌الله نبوده که باعث و بانی این اقدامات شده است. حزب‌الله متعهد به این آتش‌بس بوده، اما اسرائیل به‌رغم تعهد طرف مقابل به آتش‌بس، به اقدامات تجاوزکارانه خود ادامه داده است. در این مورد، یعنی در قالب سوم و موضوع تعهد به آتش‌بس، این نکته نیز باید اضافه شود که این وضعیت نوعی فرصت دادن به دولت بود، به عنوان اینکه خود را برای توانمند نشان دادن در دفاع از کیان کشور در معرض آزمایش قرار دهد و نشان دهد تا چه اندازه می‌تواند به عنوان یک طرف رسمی از لبنان و از تمامیت ارضی آن دفاع کند. به عبارتی، این یک جور فرصت دادن به دولت بود برای عرض‌اندام خود. البته باید در نظر گرفت که پس از گذشت یک سال مشخص شد دولت لبنان، با وجود اینکه حزب‌الله اقدامی در واکنش به اسرائیل انجام نداده، هیچ‌گونه توانایی برای دفاع از کشور در مقابل اشغالگری و تجاوزات نداشته و با این اتفاق و با صبری که حزب‌الله در این یک سال داشت، مجدداً مشروعیت و کارکرد سلاح مقاومت به عنوان عامل مؤثر در مقابل اسرائیل اثبات شد. چه‌بسا اگر حزب‌الله فردای نقض آتش‌بس توسط اسرائیل اقداماتی علیه اسرائیل انجام می‌داد، دولت می‌توانست بر آن فشار بیاورد، اما اکنون دولت در شرایطی که حزب‌الله دست به سلاح نزده، عملاً حرفی برای گفتن ندارد، زیرا نتوانسته عامل مؤثری باشد. همیشه این استدلال مطرح می‌شد که سلاح باید در انحصار دولت باشد، اما در این یک سال دولت باید دست‌کم توانایی خود را نشان می‌داد که در غیاب سلاح مقاومت می‌تواند از کشور دفاع کند، اما این اتفاق نیفتاد.»

4- اقتضائات اجتماعی لبنان

اقتضائات اجتماعی داخل لبنان به ویژه در طایفه شیعه، آخرین موضوعی است که به نظر خواجویی، حزب‌الله را مجاب به سکوت کرده است. او در این باره گفت: «جنگ اخیر آسیب‌هایی به مناطق مسکونی شیعیان وارد کرد و آن‌ها به لحاظ روانی تحت فشار قرار گرفتند. رهبران مؤثر خود را از دست دادند، به ویژه شهید سیدحسن نصرالله و این وضعیت نوعی سرخوردگی را در طایفه شیعه به وجود آورد، به خصوص با ضرباتی که در این جنگ متحمل شدند و با اتفاقاتی که در فضای سیاسی لبنان رخ داد. در چنین شرایطی که جامعه با بحران‌هایی روبه‌روست و مسئله آتش‌بس و بازسازی با اما و اگر‌های فراوان همراه است، حزب‌الله یکی از ملاحظات خود را این قرار داده بود که شرایطی ایجاد نکند که جنگ علیه لبنان دوباره شکل بگیرد و طایفه شیعه مجدداً با ضربات بیشتری روبه‌رو شود.»

حزب‌الله در حال مدیریت شرایط کنونی است

خواجویی در بخش پایانی گفت‌وگو با تأکید بر اینکه اساساً کارکرد اصلی حزب‌الله، مقاومت در مقابل اشغالگری است، گفت: «اگر قرار بر این باشد که حزب‌الله در مقابل اقدامات اسرائیل واکنشی نشان ندهد و از طرف دیگر دولت نیز توانایی دفاع از لبنان را نداشته باشد، استمرار این وضعیت درنهایت به نفع حزب‌الله نخواهد بود. طبیعتاً این سؤال مطرح می‌شود که این مقاومت کجاست. در یک سال اخیر، با هدف بازسازی همان نکاتی که پیش‌تر مطرح شد، حزب‌الله نوعی صبر استراتژیک را پیش گرفته است، اما اگر تصور شود این صبر به صورت دائمی قرار است ادامه پیدا کند، کارکرد و هویت اصلی حزب‌الله زیر سؤال رفته است، زیرا اشغالگری و استمرار حملات وجود دارد؛ اما از سمت حزب‌الله اقدامی مشاهده نمی‌شود. اگر چنین اتفاقی رخ دهد، حزب‌الله از سمت بدنه تحت فشار شدیدی قرار خواهد گرفت. از سوی دیگر، حزب‌الله با ملاحظات زیادی روبه‌روست تا اقدامی انجام ندهد که شرایط را بسیار بدتر از گذشته کند. در چنین شرایطی، تصمیم‌گیری برای آن‌ها سخت است؛ زیرا هر اقدامی چه واکنش به اسرائیل و چه عدم واکنش، می‌تواند هزینه‌زا باشد. درصورتی‌که حزب‌الله سکوت را به طور دائمی ادامه دهد و نسبت به اقدامات اسرائیل واکنشی نشان ندهد، حتی ممکن است در داخل طایفه شیعه جریاناتی شکل بگیرد که علیه وضعیت کنونی و استمرار اشغالگری و حملات اسرائیل اقدام کنند؛ به عنوان واکنشی مؤثر در غیاب اقدامات حزب‌الله و همچنین در غیاب دولت. به هر حال حزب‌الله به عنوان نیروی مؤثر و دارای نفوذ بالا، تلاش می‌کند شرایط کنونی را مدیریت کند و به نظر می‌رسد در حال محاسبه برای اتخاذ تصمیم درست در این زمینه است. اسرائیل در گام بعدی خود برای تکمیل نظم مورد نظرش احتمالاً مجدداً سراغ حزب‌الله خواهد آمد، زیرا وضعیت کنونی حزب‌الله برای اسرائیل یک پروژه ناتمام است.»