
محسن فائضی، کارشناسی ارشد مطالعات منطقه ای و کارشناس مسائل فلسطین نوشت: در خصوص توافق امروز میان اسرائیل و حماس آنچه مشخص است تعویق گفتوگوها حول آینده غزه، دولت، سلاح و... به تداوم گفتوگوها برای مرحله دوم آتش بس است. شبیه چیزی که در مرحله قبل رخ داد و پس از ۴۲ روز آتش بس دوباره اسرائیل به مرحله نظامی برگشت. در ادامه تحلیلی از آنچه که به وقوع پیوسته و اتفاقاتی ممکن است در آینده غزه رخ دهد میخوانید.
برای بررسی این موضوع باید موارد توافق شده را بررسی کنیم که به شرح زیر است:
آزادی ۲۰ اسیر زنده اسرائیلی در مقابل ۲ هزار اسیر فلسطینی، از جمله ۲۵۰ حبس ابد تا دوشنبه
تضمین توقف جنگ از سوی میانجیها و آمریکا
آغاز ورود کالاها از ۵ گذرگاه (روزانه ۴۰۰ کامیون) و مدیریت آن هم با انروا و حماس (کنار رفتن شرکت کثیف امریکایی که بواسطه شیوه پخش دلیل اصلی گرسنگی بود)
و از همه مهمتر تخلیه ارتش اسراییل از تمام مناطق جمعیتی غزه جز محور فیلادلفیا و رفح که برخلاف ادعای دو شب پیش نتانیاهو است که گفته بود تبادل با حضور در غزه رخ خواهد داد
خیر. یک پیش فرض وجود دارد و آن اینکه پس از آزادی اسرا، اسرائیل درهای جهنم را باز خواهد کرد. من فکر میکنم اسیران دیگر تاثیر چندانی نه در معادلات داشتند و نه بود و نبودشان تاثیری در شیوه جنگی اسرائیل خواهد داشت. درهای جهنم که هر هفته اعلام میشد باز شده است.
یعنی با فرض بازگشت به جنگ پس از آزادی اسرای اسرائیلی، تغییر خاصی در روند نظامی اسرائیل نسبت به قبل شاهد نخواهیم بود. چون چیزی و روشی برای اجرا نمانده است و باید به همان تلاش برای رسیدن به شهر غزه از طریق حمله زمینی و تداوم کشتار برگردد. سؤال اینجاست که این روش آیا به نابودی حماس منجر خواهد شد؟ آیا اسرائیل برایش منطقی است همان مسیر را دوباره امتحان کند؟
در مورد آینده غزه یا به تعبیری مرحله دوم آتش بس؛ بارها از همان ابتدای ۷ اکتبر در این کانال گفته شد که چرا واگذاری دولت داری در نوارغزه به یک طرف فلسطینی حالت ایدهآل حماس و وضعیت عدم مطلوب اسرائیلیهاست و نتانیاهو روزی نبوده که تکرار نکند فردای جنگ غزه دست هیچ فلسطینی اعم از خودگردان نباید باشد مگرنه انگار هیچ کاری نکردهایم. لذا برای همین ترامپ سعی دارد با یک شورای صلح که بر دولت ملی فلسطینی نظارت کند، وسط خواست اسرائیلی و فلسطینی ها را طراحی کند و البته مقدمه خلع سلاح شود.
اما در مورد سلاح مقاومت باید گفت: تا زمانی که در هر خانواده غزاوی، یک حماسی وجود دارد خلع سلاح معنا نخواهد داشت ولو حماس روی کاغذ بپذیرد که خلع سلاح بشود. دغدغه اصلی حماس ممکن کردن زندگی، بازسازی و بهبود معیشت و کیفیت زندگی در غزه است. چیزی که اگر موفق نشود مشروعیت آن به مرور ممکن است کاسته شود. لذا برای همین حماس به دنبال آتش بس، ایجاد دولت ملی برای بازسازی و حتی ممکن بودن خروج ۲۰۰ تا ۴۰۰ هزار فلسطینی از مجروحان، خانواده ها و آسیب دیدگان در دو سال بزرگترین نسل کشی قرن است و با این مسئله هم نه مشکلی دارد و نه احساس تهدید
هنوز برای خوشحالی یا پیروزی و شکست نامیدن زود است. اما قطعا یک گام به جلوست. به قول یک تحلیلگر اسرائیلی نتانیاهو در هفته های اخیر بارها گفته بود عملیات شهر غزه را آغاز نکرده تا با صلح از آن خارج شود.
اگر اینبار آتش بسی که با تضمین ترامپ (چیزی که حماسی ها تنها تضمین ممکن مینامند که بنظرم درست هم هست) شروع شده هم پایان باید و شکست بخورد میتوان پیش بینی کرد شبیه شرایط یک سال اخیر لبنان در غزه تکرار شود. یعنی وضعیت آتش بسی که کالا وارد میشود، بازسازی در جریان است اما حملات نقطه زنی و فشار بر حماس از سوی کشورهای عربی ادامه دار شود. اما غزه یک تفاوت جدی با لبنان دارد و آن اینکه حماس بازیگر اصلی و تنها تصمیم گیر است، وضعیت نقطه زنی ها و حملات یک طرفه مانند لبنان نخواهد بود. یعنی صلح و آرامش کامل برای اسرائیلی ها هم نخواهد بود.
ضمنا نباید فراموش کرد اسرائیل و نتانیاهو پروندههای زیادی از انتخابات در تابستان آینده، لبنان، یمن و البته ایران را هم پیش رو دارند. تصمیم الان حماس تلاش برای خارج کردن جنگ از دایره اجتماعی و مردمی به بازگشت به میدان امنیتی نظامی است. چون تنها اهرم و واقعی ترین اهرم دشمن برای خلع سلاح مقاومت، فروپاشی اجتماعی است