
6 مرداد 1401 «خندوانه» به اتمام رسید، اما اثرش باعث شد حداقل چهار برنامه فقط به تأثیر از دکور آن ساخته شوند؛ «خودمونی»، «1001»، «هموطنز» و «دمتون گرم». این برنامهها یک صحنه دایرهای را در وسط استودیویی مستطیلشکل گذاشتند و در اطراف دایره، تماشاگران را قرار دادند تا زمانی که مجری و مهمان روی دایره قرار میگیرند و میخواهند با هم گفتوگو کنند، پشتشان مردم و تماشاگران باشند و به نوعی مردم در دکور برنامه سوژگی پیدا کنند. این موضوع اتفاقی طبیعی است که مدیران خانه شیشهای بخواهند از مدلهای موفق برنامهسازی خود استفاده کنند تا تولیدات جدیدشان با بهرهگیری از مؤلفههای کیفی آثار متقدم، سامانی پیدا کند؛ هرچند درباره کیفیت آثار تولیدشده به تأثیر از «خندوانه» بحثهایی وجود دارد.
با گذشت سه سال و چند ماه از پخش «خندوانه»، حالا تلویزیون به جای آنکه بخواهد با مؤلفه برندهای موفقش برنامههای جدید پُربحث تولید کند، سعی کرده برنامههای پرمخاطب قبلی را دوباره به آنتن تلویزیون بازگرداند. مثالش چیست؟ ساخت دوباره «قندپهلو» و آوردن این برنامه روی آنتن تلویزیون؛ برنامهای که فاصله بین فصل دهم و یازدهم آن حدود سه سال و چند ماه زمان بُرد و در این بازه زمانی سهساله، شبکه نسیم تلاش کرد قالب برنامهای چون «قندپهلو» را به برنامههای دیگری چون «بگوبخند» و «خوشنمک» منتقل کند. حالا با تغییرات سازمان، در نحوه تولید برند، برنامه «قندپهلو» از شبکه آموزش به نسیم منتقل شد تا یکی از پرمخاطبترین برنامههای آموزش، به مهمترین شبکه تخصصی حوزه سرگرمی برود. مجموعه این اتفاقات نشان میدهد که سازمان تمایل پیدا کرده به جای تولید برنامههایی با تقلید از برنامههای اصلی، بازتولید را در دستور کار قرار دهد.
«خندوانه»، «دورهمی» و «عصر جدید» پرمخاطبترین آثار تلویزیون در ده سال اخیر بودند، اما هیچکدام نتوانستند کیفیت بالایی ارائه دهند. تلویزیون در سالهای اخیر تلاش کرده این برندها را با نامهای دیگر احیا کند و با تغییر موضوع برنامه، تولیدات مشابهی داشته باشد، اما عمده آثار تولیدشده نتوانستند اقبال مخاطبان را به دست بیاورند. مسئله اصلی هم اینجا بود که با تغییر تهیهکنندگان برنامهها و تیم تولید، نمیشد مؤلفههای یک برنامه موفق را بازیابی کرد.
از طرفی تنها برنامههای اصلی موفق تلویزیون در سالهای اخیر نبودند که کنار گذاشته شدند، بلکه تولیدات درجهدو سیما هم با حذف تدریجیشان، مخاطبان بسیاری از سیما را گرفتند.
برنامههایی همچون «فرمول یک» و «محاکات» تا برنامههایی چون «شوکران»، «کتابباز»، «چرخ» و «آسمان شب» در شبکه چهار، از جمله برنامههایی بودند که در سالهای اخیر میتوانستند احیا و دوباره تولید شوند، اما نهتنها به آنها پرداخته نشد بلکه برنامههای جایگزینی هم برایشان دیده نشد و شبکههایی همچون چهار هم از دور اثرگذاری خارج شدند.
با تغییرات ساختاری فعلی در سازمان صداوسیما، بسیاری از شبکههای تلویزیون از دایره اثرگذاری خارج شدند و بسیاری از موضوعات بهتدریج حذف شدند، در صورتی که هم موضوعاتشان در تلویزیون طالب داشتند و هم مردم به برندهایشان اطمینان داشتند.
در تمام جهان، برنامههای اصلی و موفق شبکهها حفظ و مراقبت میشوند و حتی اگر بنا بر شرایطی دچار توقف در تولید و پخش شده باشند، باز هم آن برند احیا شده و دوباره ساخته میشود. بهخصوص که برندهای موفق، پشتوانه اقبال مخاطب را داشتهاند و بعضاً میتوانند حس نوستالژی را برای مخاطبان زنده کنند. با این حال تلویزیون تا همین اواخر، احیای برخی برندها را از دستور کار خود خارج کرده بود، اما حالا با بازگشت «عموهای فیتیلهای» و احیای برندهایی چون «قندپهلو»، نشان داده میشود که تلویزیون میخواهد از موفقیت برخی از تولیداتش استفاده کرده و آنها را دوباره به پخش بازگرداند.
با این همه، این موضوع همانطور که گفته شد مستلزم نکات بسیاری است؛ نکاتی که اگر به آن بخواهیم به صورت تجمیعی نگاه کنیم میتوان به نکات زیر اشاره کرد.
1. توجه به تغییر ذائقه مخاطب: مخاطب تلویزیون در سالهای اخیر کمحوصلهتر شده و مانند گذشته وقت برای دیدن تمام برنامههای تلویزیون ندارد اما تجربه نشان داده اگر برنامهای جذابیت داشته باشد، مخاطب پایش مینشیند.
2. احیای برند باید با تمام مولفههای موفقیتش احیا شود: برنامه قندپهلو در یک ماه اخیر سعی به احیای شده اما نکته قابل توجه آن این است که برنامه از حالت مسابقه بیرون آمده و مدل دکور و شکل سیمای برنامه به شکل کامل تغییر کرده و همین موضوع ماهیت برنامه را از اساس تغییر داده، همچنین تغییر در تیم اجرا هم یکی از موضوعاتی است که باعث تغییر ساختار این برنامه موفقِ سالهای دور شبکه آموزش شده و مجموعه این اتفاقات باعثِ کاهش یافتن اعتبار برند شده است.
3. پروژه گرتهبرداری جواب نمیدهد: تجربه میزان مخاطبان گرتهبرداریها از برندهای موفق در سالهای اخیر نشان میدهد که گرتهبرداری از تولیدات نمایشخانگی و سابق تلویزیون نمیتواند کمکی به احیای برندها کمکی کرد و نمیشود با کلاژ برندهای موفق سابق تولیدات قابل توجهی روی آنتن برد.
تلویزیون در سالهای اخیر تلاشهای مختلفی برای برنامهسازی داشته اما حالا پس از پاسخ ندادن مخاطب به گرتهبرداریها حالا به سمت احیای برندها رفته. نکتهای که در صحبتهای جبلی هم نهفته و پای ثابت صحبتهای او بوده است. حالا باید دید اثر قندپهلو به دیگر شبکهها میرسد و آیا باید شاهد دیدن فصل جدیدی از برنامههای سابق موفق تلویزیون باشیم؟