تاریخ : ۰۹:۵۰ - ۱۴۰۴/۰۷/۱۵
کد خبر : 215357
سرویس خبری : سیاست

پایان توافق قاهره، استمرار ابهام هسته‌ای

ایران‌ این روزها در مقابل غرب چطور بازی می‌کند؟

پایان توافق قاهره، استمرار ابهام هسته‌ای

درست همان‌گونه که حمله نظامی پیش‌تر وضعیت را دگرگون کرد، اکنون نیز شرایط جدیدی پیش روی ماست. بنابراین، تصمیمات تازه‌ای باید اتخاذ شود و از نظر من توافق قاهره دیگر برای وضعیت فعلی کارایی و موضوعیت ندارد.

توافق قاهره با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که ایران با هدف پذیرش شروط طرف اروپایی برای توقف روند فعال‌سازی اسنپ‌بک آن را پذیرفته بود خیلی زود فروپاشید. روز یکشنبه سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه ایران در گفت‌وگو با خبرنگاران تأکید کرد: «توافق قاهره نمی‌تواند پایه همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی باشد و تهران مسیر خود را مستقل ادامه خواهد داد.»

این تصمیم درحالی گرفته شد که وزارت خارجه پیش از این اعلام کرده بود توافق با آژانس برای از سرگیری نظارت‌های این نهاد تا زمانی معتبر است که اروپا نخواهد اسنپ‌بک را علیه ایران فعال کند. اما به هرحال طرف غربی تمام تلاش‌ها برای توقف مسیر تشدید تنش با ایران را نادیده گرفت و حتی علی‌رغم اینکه ایران پذیرفت با آمریکا در چهارچوب 1+5 بار دیگر دیدار و مذاکره کند، این استیو ویتکاف بود که از حضور در جلسه هماهنگ شده در نیویورک صرف‌نظر کرد تا روند فعال‌سازی اسنپ‌بک تداوم یابد.

در چنین شرایطی طبیعی است که ایران نیز به توافق با آژانس که بخشی از شروط توقف اسنپ‌بک بود پایان دهد. هم‌زمان با این اتفاق یک واقعیت دیگر نیز در مورد تعاملات ایران و آژانس وجود دارد که نشان می‌دهد ایران دیگر قصد ندارد به مسیر سابق خود در تعامل حداکثری بر سر مسئله بازرسی از تأسیسات هسته‌ای ادامه دهد.

در همین چهارچوب نیز تنها فعالیت بازرسان آژانس در چند ماه اخیر در ایران، بازدید بازرسان روس‌تبار از نیروگاه بوشهر بوده است. این بازرسی نیز به این دلیل صورت گرفت که مطابق توافق تهران و مسکو هنگام تعویض میله‌های سوخت نیروگاه بوشهر توسط روسیه، بازرسان آژانس نیز باید حاضر باشند. این مواجهه ایران نشان می‌دهد که ایران در مقابل فشار هم‌زمان غرب و آژانس برای اطلاع از نتایج حمله آمریکا به تأسیسات هسته‌ای مقاومت کرده است. درحالی‌که رژیم صهیونیستی با انتشار اخبار جعلی مانور رسانه‌ای برای ترغیب کردن ترامپ به حمله مجدد علیه ایران را آغاز کرده، واضح است ایران باید از هرگونه درز اطلاعاتی که فرصت حمله مجدد را فراهم آورد، پرهیز کند. سابقه آژانس در درز اطلاعات هسته‌ای ایران به اسرائیل و همسویی کامل این نهاد با آمریکا و عدم محکومیت حمله به تأسیسات تحت نظارت ایران این الزام را به وجود آورده است که پروتکل بازرسی‌ها بعد از حمله 12 روزه و فعال‌سازی اسنپ‌بک تغییر کند. ایده‌هایی همچون پیگیری سیاست ابهام هسته‌ای و همچنین تن ندادن به بازرسی‌های با ریسک درز اطلاعات، اکنون به الزام جدی برای محافظت از تأسیسات هسته‌ای تبدیل شده و حتی حضور در ان‌پی‌تی نیز نباید باعث سهل‌انگاری در مواجهه با این الزام باشد.

صحبت‌های روز گذشته وزیرخارجه این فهم را به وجود می‌آورد که درک خوبی نیز برای محافظت از تأسیسات هسته‌ای وجود دارد: «فعال‌سازی مکانیسم اسنپ‌بک همه شرایط را تغییر داده است. درست همان‌گونه که حمله نظامی پیش‌تر وضعیت را دگرگون کرد، اکنون نیز شرایط جدیدی پیش روی ماست. بنابراین، تصمیمات تازه‌ای باید اتخاذ شود و از نظر من توافق قاهره دیگر برای وضعیت فعلی کارایی و موضوعیت ندارد.»

ابهام هسته‌ای به عنوان راهبرد اصلی

بهترین راهبرد برای ایران در شرایط کنونی، در دستور کار قرار دادن سناریوی ابهام هسته‌ای است. طرف‌های غربی تمام تلاش‌های خود را بر پیدا کردن مکان 440 کیلوگرم اورانیوم با غنای 60 درصدی که مدعی هستند ایران آن را در اختیار دارد، متمرکز کرده‌اند. پس از پایان جنگ تحمیلی 12 روزه، آژانس به جای محکوم کردن حمله به یک تأسیسات مشروع در ایران، در اقدامی سیاسی و هم‌راستا با کشور‌های غربی، به دنبال ارزیابی از مکان‌های مورد هدف قرار گرفته بود تا اطلاعاتی درباره آسیب به زیرساخت‌های هسته‌ای ایران و نتایج آن ازجمله سرنوشت اورانیوم‌های غنی‌شده‌ای که آژانس و غرب مدعی هستند در تأسیسات فردو بوده و در زیر این تأسیسات مدفون شده، به دست آورد.

این رویکرد آژانس، ایران را وادار به حفظ ابهام کرده است. آژانس در حالی مطالبه بازرسی از تأسیسات هسته‌ای را دارد که چنین امکانی به دلایل متعددی فراهم نیست. ابتدا باید توجه کرد که مطابق گفته رئیس‌جمهور آمریکا، این تأسیسات تخریب شده و مکانی که تخریب شده، دیگر نیازی به بازرسی ندارد. علاوه بر این، در صورت آسیب به تأسیسات غنی‌سازی، منطقه ممکن است درگیر نشت مواد رادیواکتیو و آثار آن شود که بدون اطمینان از نبود چنین خطری، بازرسی امکان‌پذیر نیست. همچنین پیش از حمله آمریکا به ایران اسنادی از همکاری آژانس و رژیم صهیونیستی و جاسوسی برخی بازرسان این نهاد از تأسیسات ایران برای اسرائیل منتشر شد که این امر اعتماد را کاملاً از بین برده است. مدیرکل آژانس نیز پیش از آغاز جنگ تحمیلی 12 روزه، بدون هیچ سندی مدعی شد ایران قدرت ساخت 6 یا 7 بمب اتمی دارد تا برای حملات پس از آن به تأسیسات هسته‌ای ایران مشروعیت‌زایی کند. 

آژانس نشان داد بر پایه احتمالات گزارش می‌دهد

در 12 شهریور، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در گزارشی محرمانه برای شورای حکام مدعی شد ذخایر اورانیوم غنی‌شده 60 درصدی ایران به بیش از 440 کیلوگرم رسیده است. این برآورد بر پایه داده‌های ارائه‌شده از سوی ایران، فعالیت‌های محدود راستی‌آزمایی در بازه 27 اردیبهشت تا 22 خرداد و تخمین‌های مبتنی بر عملکرد گذشته تأسیسات هسته‌ای ایران صورت گرفته است.

نکته مهم آن است که آژانس خود اذعان کرده از 23 خرداد به دلیل شرایط امنیتی، هیچ فعالیت میدانی برای جمع‌آوری داده‌ها انجام نداده است. بنابراین، ادعای افزایش ذخایر عملاً بر پایه محاسبات غیرمستقیم و تخمین‌های گذشته ارائه شده و نه بر اساس اندازه‌گیری میدانی دقیق. این گزارش بار دیگر نشان‌دهنده رویکرد غیرفنی، سیاسی و فشارآفرین آژانس در پرونده ایران است. گزارش‌های مشابه در سال‌های گذشته نیز عمدتاً بر اساس برآورد‌ها و نه داده‌های مستقل فنی بوده و به ابزاری برای اعمال فشار سیاسی و رسانه‌ای علیه ایران تبدیل شده‌اند. 
اواسط شهریور، رافائل گروسی در یک نشست خبری در حاشیه نشست فصلی شورای حکام آژانس، در پاسخ به سؤالی درباره خطرات ناشی از شکست احتمالی مذاکرات با ایران در موضوع ازسرگیری بازرسی‌ها، افزود بازرسی‌های آژانس با پذیرفته شدن پیمان عدم اشاعه تسلیحات هسته‌ای یا NPT الزامی است و ایران از لحاظ حقوقی موظف به انجام آن است. مدیرکل آژانس این اظهارات را در حالی مطرح می‌کند که ایران پیش از جنگ تحمیلی 12 روزه، بیشترین همکاری را داشت و تأسیسات هسته‌ای‌اش بیش از هر کشور دیگری بازرسی می‌شد، اما گروسی بدون یافتن هیچ سندی که غیرصلح‌آمیز بودن فعالیت هسته‌ای ایران را تأیید کند، مدعی شد اورانیوم غنی‌شده ایران برای ساخت 6 تا 7 بمب کافی است تا برای حملات پس از آن به ایران مشروعیت‌زایی کند. او بدون اشاره به علت تغییر نحوه همکاری ایران با آژانس و شرایط کنونی، ادعا کرد زمانی که تغییرات مهمی برای ذخایر هسته‌ای کشوری رخ می‌دهد، آن کشور باید اقدامات مشخصی اتخاذ کند و محدوده زمانی عادی برای این اقدامات تعریف شده است. گروسی در حالی این اظهارات را مطرح می‌کند که تأسیسات هسته‌ای ایران به دلیل حمله آمریکا، امکان بازدید ندارد اما او بدون محکومیت حملات آمریکا و بدون اشاره به علت فنی انسداد بازرسی‌ها، از عبارت تغییرات مهم برای ذخایر هسته‌ای استفاده می‌کند تا تلویحاً به ماجرای ادعای مفقودی 440 کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده ایران اشاره کند و ایران را تحت فشار بازه زمانی قرار دهد و مطالبه ازسرگیری همکاری داشته باشد. 

تأسیساتی که وجود ندارد نیاز به بازرسی آژانس هم ندارد

پس از مطالبه تعیین تکلیف اورانیوم غنی شده ایران، در نیویورک این پیشنهاد توسط مکرون مطرح شد که ایران ذخایر اورانیوم خود را در اختیار آمریکا قرار داده تا فعال‌سازی ماشه به تعویق افتد، اما ایران هیچ توجهی حتی در حد رسانه به این پیشنهاد نشان نداد تا این مطالبه حداکثری را به رسمیت نشناسد. در مواجهه با این رویکرد طرف غربی معقول‌ترین حالت این است که بدون اعلام خروج از NPT، اقداماتی که با خروج از آن لازم بوده انجام شود، در دستور کار قرار گیرد بدون اینکه رسماً اعلام شود که ایران از آن خارج می‌شود. مکرون برخلاف ادعای خود با این پیشنهاد به دنبال تعویق اسنپ‌بک نبوده، زیرا روند اقدامات طرف اروپایی نشان می‌داد عزم غرب برای فعال‌سازی اسنپ‌بک جدی است و فرانسه فقط می‌خواست قبل از فعال‌سازی، امتیاز دیگری از ایران بگیرد. حتی اگر تعویق اتفاق می‌افتاد ایران چیزی به دست نمی‌آورد، زیرا اورانیوم را می‌داد و آن‌ها دوباره شش ماه بعد مکانیسم را فعال می‌کردند.

در بهترین حالت این سیکل باطل امتیازدهی بدون دستاوردی برای ایران تکرار می‌شد. ایران می‌تواند اقدامات لازم برای حفاظت از برنامه هسته‌ای خود را انجام دهد و از شفاف‌سازی‌های پرریسک اجتناب کند. این رویکرد اجازه می‌دهد ایران در چهارچوب NPT بماند اما تعهدات را به گونه‌ای تنظیم کند که امنیتش حفظ شود. در مقابل پیشنهاد‌هایی مانند تحویل اورانیوم که تنها به نفع غرب است، این راهبرد تعادل را برقرار می‌کند و جلوی چرخه بی‌پایان امتیازدهی را می‌گیرد. وقتی ترامپ معتقد است تأسیسات هسته‌ای را نابود کرده، پس طرف غربی دقیقاً با چه هدفی به دنبال بازرسی از تأسیسات هسته‌ای است. تأسیساتی که وجود ندارد نیاز به بازرسی هم ندارد. 

گزارش کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.