
تکلیف نمایندگان رسمی کشورها برای حضور در بخش خارجیزبان نودوهشتمین جایزه اسکار با پایان مهلت قانونی ارسال آثار به آکادمی علوم و هنرهای سینما مشخص شد. اکنون صاحبان فیلمها با توجه به امکانات و ظرفیتهایی که در اختیار دارند باید برای ورود به جمع پنج نامزد نهایی این رشته تلاش کنند و در همین راستا برای حضور موفق در مهمترین اتفاق سینمایی سال باید از هر فرصتی که پیش رویشان بهمنظور بهتر دیده شدن میان اعضای آکادمی قرار میگیرد بهره ببرند. در مورد ارزش و اهمیت اسکار در دوران متأخر بحث و نظر فراوان است، ولی باید گفت این مراسم اکنون در دوران افول خود بهسر میبرد و دیگر امکانی برای همنشینی مسالمتآمیز صنعت و هنر سینما فراهم نمیآورد، زیرا با ورود مدیومهای جایگزین نظیر یوتیوب، اینستاگرام، تیکتاک و... جنبه سرگرمکننده این صنعت در حال به حاشیه رفتن بوده و از جنبههای غیرکارکردی و هنری آن نیز چیزی جز مضمون باقی نمانده است؛ اسکار نیز برخلاف روال سابقش همراستا با کن، برلین و... به همین سمت متمایل شده است. با مشخص شدن ترکیب آثار ارسالی کشورها برای ورود به رشته خارجیزبان این رویداد درمییابیم که اعضای آکادمی علوم و هنرهای سینمایی از این بخش نه برای معرفی و همچنین ارج نهادن بر کار فیلمسازان خارجی، بلکه بهعنوان راهی برای گروکشی سیاسی و فرهنگی استفاده میکنند. از دهه 60 تا 90 میلادی «شوروی سابق» و از دهه 90 میلادی به اینسو، همواره «ایران» پای ثابت حضور در جمع پنج نامزد نهایی و برنده اسکار بودهاند. در واقع ریشههای این علاقه را باید در جایی که هیچ ارتباطی با کیفیت فنی و سینمایی آثار ندارد جستوجو کرد و مسئله انتخابهای سیاسی را با کنار گذاشتن عینک خوشبینی دوباره وسط کشید. نامزدهای بخش بینالملل نود و هشتمین دوره مراسم اسکار درحالی در تاریخ ۲۲ ژانویه ۲۰۲۶ مشخص میشوند که سه کشور کانادا، فرانسه و تاجیکستان با آثاری از فیلمسازان و عوامل ایرانی قصد حضور در این مراسم را دارند و از طرفی دیگر، نماینده تونس نیز با روایت یک ماجرای اصیل فلسطینی بههمراه جعفر پناهی در صدر توجه اعضای آکادمی قرار گرفته است؛ اتفاقی که میتوان بهواسطه آن، میل دوباره اسکار به مسائل منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا را شناسایی کرد. در دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ هم طیف دموکرات هالیوود با به حاشیه راندن استانداردهای زیباییشناسانه و صرفاً به بهانه مخالفت با بازیگر سابقا کماهمیت فیلم «تنها درخانه» به موضوع خاورمیانه و در رأس آن ایران علاقه پیدا کرده بودند!
نماینده سینمای فرانسه در اسکار 2026 فیلم «یک تصادف ساده» جعفر پناهی است. سینمای فرانسه پیش از تصاحب بازارهای ملی توسط هالیوود، یکی از غولهای هنر سینما و از رقبای باسابقه و گردنکلفت سینمای آمریکا محسوب میشد که با سه جنبش مهم «افراطگرایی نوین»، «رئالیسم شاعرانه»، «موج نو» و همچنین بهواسطه آثار بازاری و سرگرمکنندهاش تحولی شگرف در این مدیوم پدید آورد. فیلمسازان فرانسوی هم از زمان به وجود آمدن رشته بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان (خارجیزبان) بعد از ایتالیا صاحب رکوردند ولی همانطور که بازار اصلی سینمای این کشور اروپایی رفتهرفته در گذر زمان با اقدامات ویرانگر کمپانیهای هالیوودی در ایجاد تراستهای مالی کوچک و کوچکتر شد، جنبه هنریاش را نیز بهمرور از دست داد تا پس از سالها قدرتنمایی در اسکار با هنرمندانی چون «فرانسوا تروفو»، «ژاک تاتی »، «برتران بلیه»، «کلود للوش» و... به نام کوچکی چون جعفر پناهی برسد! این انتخاب بهروشنی پیامآور سقوط یکی از نمادهای اصلی سینمای اروپا و جهان است و پایان دوران باشکوه فرانسویها در مقام پایهگذاران اصلی سینما را نقطهگذاری میکند. باری، از آخرین مرتبهای که سینمای فرانسه توانست در بخش خارجیزبان اسکار موفق عمل کند و این جایزه را به دست بیاورد 33 سال است که میگذرد و آنها بهجز دوره نودوهفتم اسکار با «امیلیاپرز» ساخته «ژاک اودیار» هیچگاه تا این حد به کسب جایزه نزدیک نبودهاند. به بیان دیگر، استقبال جریان بهاصطلاح مستقل سینمای فرانسه از جعفر پناهی تنها یک رابطه یکطرفه نیست، چون دوستان فرانسوی پناهی نیز همچون خود او از احتمال بالای موفقیت این فیلمساز سود میبرند و در یک معامله برد- برد کارگردانان ایرانی را در برابر سیستم مسلط فیلمسازی در کشورشان قرار میدهند تا مجسمه طلایی اسکار را پس از سالها به خانه میبرند. براساس پیشبینیها یک تصادف ساده نهفقط در رشته خارجیزبان اسکار شانس اصلی دریافت جایزه است، بلکه در بخش بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی هم نامزد میشود که اتفاق مهم و هشدارآمیزی- و نه لزوماً خوبی- برای جریان مسلط سینمای رسمی در درون مرزهای جغرافیایی ایران است.
وبسایتهای سینمایی و رسانهها در اخبار مربوط به اسکار نام فیلم «ارزش احساسی» ساخته «یواخیم تریه» از نروژ را پس از فیلم یک تصادف ساده جعفر پناهی بهعنوان یکی از شانسهای اصلی کسب اسکار بهترین فیلم خارجیزبان از آکادمی علوم و هنرهای سینمایی قرار دادهاند. تریه با این اثر در سال جاری میلادی توانست جایزه بزرگ جشنواره کن را از آن خود کند. ارزش احساسی قصه دو خواهر به نامهای اگنس و نوراست که رابطه خوبی با پدرشان ندارند. پدر که یک کارگردان تئاتر گزیدهکار به حساب میآید برای برقراری مجدد رابطه با فرزندشان به یک ایده تازه تئاتری فکر میکند. علاقهمندان جدی سینما تریه را با فیلم «بدترین آدم دنیا» به یاد میآورند.
سینمای تونس امسال با توپ پر پا به نودوهشتمین مراسم اسکار گذاشته و فیلم «صدای هند رجب» اثر «کوثر بن هنیه» را که ماجرای آن در غزه اتفاق میافتد برای ارزیابی اعضای آکادمی به لسآنجلس ارسال کرده است. این اثر داستان شهادت هند رجب 6 ساله، چهار پسرعمو، عمه، عمو و دو امدادگر به دست رژیم صهیونیستی را روایت میکند. طبق پیشبینیها از «صدای هند رجب» بهعنوان یکی از پنج فیلم نهایی برای شرکت در شب پرستاره دالبی تیهتر یاد میکنند. هنیه پیش از این با ساخت مستند «چهار دختر» نامزد دریافت اسکار بهترین مستند سال 2024 در این رویداد سینمایی شد و در سال 2021 هم با فیلم سینمایی «مردی که پوستش را فروخت» در سیاهه نهایی بهترین فیلم بلند بینالمللی این رویداد سینمایی قرار گرفت.
شهرام مکری، نماینده سینمای مستقل ایران در جدیدترین گشتوگذار سینماییاش فیلم «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» را وارد چرخه جشنوارههای متنوع سینمایی کرده است و برای اولینبار میخواهد شانس خود برای حضور در اسکار را به نمایندگی از تاجیکستان امتحان کند. آنطور که از خلاصه داستان این اثر منتشر شده، با فیلمی اپیزودیک یا شاید هایپرلینک طرف باشیم که ممکن است تصور ما از لحن فرمالیستی آثار این کارگردان را با قالبهای مدرنیستی تاخت بزند. مکری فیلمساز باب میل جشنوارههاست، ولی باید دید که سرنوشت او در بااهمیتترین «جشن» -و نه فستیوال سینمایی- چه میشود؟ آیا تاجیکستان فرصت پیدا میکند تا با یک کارگردان باسواد و تکنیکفهم ایرانی سینمایش را با موفقیت به جهانیان معرفی کند یا خیر؟
اداره فرهنگ دولت فدرال سوئیس برای شرکت در دوره نود و هشتم اسکار درام بیمارستانی «شیفت دیرهنگام» ساخته «پترا وولپه» را به آکادمی علوم و هنرهای سینمایی معرفی کرد. این فیلم قصه فلوریا، پرستار متعهد و دلسوز یک بیمارستان سوت و کور را روایت میکند که باید در شلوغترین روز کاریاش عشق و علاقه به بیماران را با رعایت خلقوخوی خود حفظ کند. اولین نمایش شیفت دیرهنگام در جشنواره فیلم برلین رقم خورد و رفتهرفته توانست در اکران عمومی مخاطبان زیادی را- بهخصوص در کشورها و نقاط آلمانیزبان- به سمت سالنهای سینما برای تماشای خود فرابخواند. این اثر تا هفتهها در میان 10 فیلم پرفروش سوئیس قرار داشت. شرکت پخش دانمارکی Trust Nordisk تاکنون این اثر را به بیش از 50 کشور دنیا فروخته و از ماه آگوست در سینماهای بریتانیا، ایرلند و ایتالیا اکران شده است. سوئیس پیش از این فیلم سینمایی «فرمان الهی» ساخته پترا وولپه را بهعنوان نماینده سوئیس به اسکار سال ۲۰۱۷ معرفی کرده بود. شیفت دیرهنگام میتواند در فهرست کوتاه اسکار که شامل ۱۵ فیلم برای بخش بینالمللی است حضور داشته باشد ولی برای ورود به لیست پنج نامزد نهایی کار سختی، بهویژه با رقبای خاورمیانهایش در پیش دارد.
«برنهارد ونگر» با اولین فیلم بلند خود، «طاووس» گام مهمی در کسب شهرت برداشت و توانست نامش را بهعنوان نماینده اتریش در اسکار سر زبانها بیندازد. طاووس محصول مشترک اتریش و آلمان است که سال گذشته در هفته منتقدان فستیوال فیلم ونیز به نمایش درآمد و با استقبال خوبی از طرف پخشکنندگان و همینطور منتقدان بینالمللی روبهرو شد. ونگر که پیش از این با فیلم کوتاه «ببخشید، دنبال اتاق پینگپنگ میگردم» بر سر زبانها افتاده بود، این بار قصد دارد با طاووس پنجمین نامزدی اتریش در بخش خارجیزبان اسکار و سومین جایزه کشورش در این رشته را به دست بیاورد و جا پای «اشتفان روزویتسکی» و «میشائیل هانکه» بگذارد. حق پخش طاووس در آمریکا متعلق به Oscilloscope و مسئولان پخش بینالمللی آن در اختیار Mk2 films است. «آلبرشت شوخ» بازیگر فیلم «در جبهه غرب خبری نیست» اثر «ادوارد برگر» در این فیلم نیز به ایفای نقش میپردازد.