تاریخ : ۱۲:۲۶ - ۱۴۰۴/۰۷/۰۸
کد خبر : 214976
سرویس خبری : دانشگاه

ماجرای نام‌گذاری واحد «فرشتگان»  دانشگاه آزاد با نظر شهید طهرانچی

رئیس دانشگاه آزاد واحد بین‌الملل فرشتگان مطرح کرد

ماجرای نام‌گذاری واحد «فرشتگان» دانشگاه آزاد با نظر شهید طهرانچی

علی مقداری، رئیس دانشگاه آزاد واحد فرشتگان در خصوص نام گذاری این واحد گفت: «فرشتگان» بهترین انتخاب بود. تعبیر شهید طهرانچی این بود که «اگر برای این بچه‌ها امکانات فراهم شود، می‌توانند همچون فرشته‌ها به پرواز درآیند و وضعیت دانشی خود را ارتقا دهند.»

فرهیختگان: علی مقداری، رئیس دانشگاه آزاد واحد بین‌الملل فرشتگان در گفت‌و‌گو با «فرهیختگان» در خصوص نقش شهید طهرانچی در احداث این واحد برای ناشنوایان و معلولان به سوالاتی پاسخ داد. بخشی از این مصاحبه را در ادامه بخوانید. ( متن کامل مصاحبه را اینجا بخوانید)

بهمن‌ماه 98 دانشگاه فرشتگان رسماً آغاز به کار کرد. شما پیش از ماجرای تأسیس دانشگاه فرشتگان آشنایی و مواجهه‌ای با دکتر طهرانچی داشتید؟ 

اولین مواجهه من با شهید طهرانچی به سال 1394 برمی‌گردد. در آن زمان مدیرکل آموزش و پژوهش وزارت نیرو و همچنین استاد دانشگاه شریف بودم. ایشان در آن مقطع ریاست دانشگاه شهید بهشتی را بر عهده داشتند. از سوی دیگر، دانشگاه شهید عباسپور (صنعت آب و برق) طبق مصوبه دولت قبل (در دوره دکتر احمدی‌نژاد) به دانشگاه شهید بهشتی ملحق شده بود. من از وزارت نیرو مأمور شدم برای حل و پیگیری برخی مشکلات ناشی از ادغام دانشگاه صنعت آب و برق در دانشگاه شهید بهشتی در برخی جلسات هیئت‌امنای دانشگاه شهید بهشتی حضور پیدا کنم. آن زمان وزیر نیرو با اینکه عضو رسمی هیئت‌امنا بودند، مقرر کردند به‌جای ایشان در جلسات شرکت و فرایند همکاری را روان‌تر کنم. در همان یکی دو جلسه‌ای که شرکت داشتم، برای اولین‌بار با شهید دکتر طهرانچی آشنا شدم. بعد از آن جلسات دیگر ارتباط مستقیمی با ایشان نداشتم تا زمانی که به‌عنوان رئیس دانشگاه آزاد منصوب شدند. در آن مقطع من عضو هیئت ممیزه دانشگاه آزاد اسلامی بودم و آنجا فرصت تعامل و همکاری بیشتری با ایشان پیش آمد. 

در آن زمان دکتر طهرانچی حدود سه تا چهارماه بود که به ریاست دانشگاه منصوب شده بودند. من یادداشتی را از طریق تلفن همراه برای ایشان فرستادم و ایشان همان زمان که پشت میز به‌عنوان رئیس جلسه حضور داشتند، آن را بررسی کردند و پروپوزال و پیشنهاد وزارت علوم را به ایمیل دانشگاه شهید بهشتی ایشان ارسال کردم. دکتر طهرانچی آن را باز کردند و در همان یکی دو ساعت جلسه، پیشنهاد را مطالعه و همان زمان در جلسه به من پیامک دادند که «وقتی جلسه تمام شد صبر کنید، من با شما کار دارم.» پس از پایان جلسه، آقای دکتر گفتند: «من موافقم، ایده خیلی خوب است.

من موافقت هیئت‌امنای دانشگاه آزاد را می‌گیرم، منتها شرطش این است که خود شما راه‌اندازی‌اش کنید، چون ایده از شما بوده و تجربه دارید و شاید هر کسی چنین درکی از اهمیت آن نداشته باشد.» من پاسخ دادم: «چشم، اگر شما حمایت کنید، مشکلی نیست؛ من وقت می‌گذارم و انجام می‌دهم.» چند روز بعد، فکر می‌کنم ۲۷ آذر ۱۳۹۷ بود که ایشان برای من حکم راه‌اندازی این واحد دانشگاهی را صادر کردند، سپس حدود پنج تا شش‌ماه وقت صرف بازسازی و آماده‌سازی محیط اختصاص‌داده‌شده شد که محل فعلی دانشگاه است، کردم. پس از آن، با اخذ موافقت قطعی وزارت علوم با تأسیس واحد فرشتگان از اردیبهشت 1398 به‌عنوان سرپرست منصوب شدم و اولین ورودی‌ها مهر ۱۳۹۹ بود. 

نام «فرشتگان» چگونه برای این دانشگاه انتخاب شد و پیشنهاد چه کسی بود؟ 

زمانی که طرح اولیه را برای وزارت علوم نوشتم، لازم بود نامی برای دانشگاه انتخاب کنیم. این نام را با مشورت یکی از همکارانم در دانشگاه شریف، دکتر دورعلی که از اساتید پیشکسوت بودند، برگزیدیم. به نظرمان «فرشتگان» بهترین انتخاب بود. دکتر طهرانچی هم از این نام بسیار استقبال کردند. تعبیر شهید طهرانچی این بود که «اگر برای این بچه‌ها امکانات فراهم شود، می‌توانند همچون فرشته‌ها به پرواز درآیند و وضعیت دانشی خود را ارتقا دهند.» حتی در المپیادی که اردیبهشت برگزار شد و ایشان حضور یافتند، دوباره به همین موضوع اشاره کردند. البته علت اینکه نام «فرشتگان» را انتخاب کردم- درحالی‌که می‌توانستیم نام آن را دانشگاه ناشنوایان بگذاریم- این بود که نمی‌خواستم دانشگاه صرفاً محدود به جامعه ناشنوایان باشد.

۵ سالی که ریاست دانشگاه فرشتگان را برعهده داشتید به شما سخت گذشت؟

من پنج بار استعفای خود را به شهید طهرانچی ارائه دادم! به صورت کتبی از دو سال قبل که می‌توانم آنها را به شما نشان دهم. چالش‌های زیادی در دانشگاه داشتیم و این‌گونه نبوده که همه چیز در دانشگاه به شکل روان پیش برود. اما من معمولاً با لبخند مسائل و نکات خودم را مطرح می‌کنم. به همین خاطر هم بچه‌های ناشنوا نماد لبخند را برای من درست کردند. دانشجویان ناشنوا، برای افرادی که برایشان عزیز هستند، به جای هجی کردن اسم، نمادهایی درست می‌کنند؛ نماد من هم لبخند است.

عکس‌العمل دکتر طهرانچی در مقابل چه بود؟

دکتر مهربانانه برخورد می‌کرد. با یک جمله کوتاه مثل «خودم وارد می‌شوم»، «نگران نباش» یا «آدم جهادی ناامید نمی‌شود» پاسخ می‌دادند. من دکتر طهرانچی را خیلی دوست داشتم و هنوز نمی‌توانم باور کنم که ایشان شهید شده‌اند. دکتر طهرانچی یکی از نادر مدیران کشور بود که علاوه بر دانش و تخصص، جسارت و ایده داشت. برخی از افراد هستند که هیچ ایده‌ای ندارند اما یک پست را اشغال کرده‌اند. 

شما از معدود چهره‌های علمی بودید که بعد از وقایع اخیر و شهادت استادانی نظیر دکتر طهرانچی در مقیاس بین‌المللی ‌موضع‌گیری کردید. در یکی از مجلات علمی خارجی  نشریه «نیچر»  یادداشتی از شما منتشر شد؛ اتفاق مهمی که متأسفانه کمتر مورد توجه دیگر اساتید دانشگاهی ما قرار گرفت.

من اولین بار که با نشریه «نیچر» مکاتبه کردم، در سیستم مکاتبات ایمیلی دانشگاه شریف نوشتم و اعلام کردم. بخشی از همکاران‌مان به دلایل مختلف محافظه‌کار شده‌اند. به‌علاوه، به‌نظر من ما به همکاران و دانشجویان خود آموزش نداده‌ایم که چگونه نقد سازنده و مؤثر داشته باشند؛ برخی فکر می‌کنند نقد باید تند یا مثلاً همراه با توهین بیان شود. فکر می‌کنند انقلابی‌بودن یعنی اینکه از هر کلمه‌ای که بلد هستند باید استفاده کنند! این در حالی است که اگر می‌خواهیم در یک جایگاه آکادمیک و علمی حرف بزنیم، باید از ادبیاتی متفاوت و مناسب استفاده کنیم تا قابلیت چاپ و انتشار در مجلات بین‌المللی داشته باشد. به هر حال در نشریه «نیچر» نمی‌توان هر مطلبی را چاپ کرد؛ چون دانشمندان دنیا آن را مطالعه می‌کنند. این موضوع برای من سخت بود، علی‌رغم اینکه بسیار عصبانی هم بودم.

من با ادبیاتی که برای انتشار مناسب بود، ابتدا متنی را فرستادم و ظرف ۲۴ ساعت پاسخ دادند که در حال بررسی است و ظرف دو تا سه روز جواب نهایی داده می‌شود. سپس این متن توسط ادیتور دیگری بررسی شد و به من گفتند متن خوب است ولی باید کوتاه‌تر شود چون محدودیت کلمه داریم. من متن را کوتاه‌تر کردم و دوباره ارسال کردم. نسخه سوم را که فرستادم، دیدم خودشان نسبت به تکمیل اطلاعات و اسامی تأکید دارند. مثلاً در فاینال ورژن که برای ادیت فرستاده بودند از من پرسیدند: «نام همسر شهید طهرانچی را می‌دانید؟» من با جست‌وجو در گوگل و خبرهای مراسم ترحیم شهید طهرانچی، نام همسر ایشان را پیدا کردم و به متن نهایی اضافه کردم. در زمان ارسال ایمیل، یک نسخه از آن را به یکی از ادیتورهای ایرانی نیچر هم فرستادم. حس کردم که این پاسخ باید داده شود.

دکتر طهرانچی تأکید داشت که دانشگاه فرشتگان همان چیزی است که ما انتظار داشتیم؛ یعنی مصداق عینی جامعه‌پردازی. اگر بخواهید بدون جانبداری و با مقایسه قضاوت کنید، در میزان تطابق دانشگاه فرشتگان با دانشگاه‌های نسل چهارم و نمونه‌های خارجی آن به چه نتیجه‌ای می‌رسید؟

ما به گونه‌ای دانشجو تربیت کرده و می‌کنیم که وقتی به آمریکا می‌رود هیچ مشکلی ندارد! دوره انتقالی (Transition) را به‌راحتی پشت سر می‌گذارد. خوش به حال آنها! چه دانشجویی که به آمریکا مهاجرت کرده است و چه آنها که مفت و مجانی یک نیروی تحصیل‌کرده توانمند جذب کرده‌اند. حال سؤال اینجاست که چه چیزی عاید کشور خودمان شد؟ المپیاد خوب است، اما خروجی آن باید برای کشور منفعتی داشته باشد. باید چند مورد کار در ایران نیز اتفاق بیفتد تا مردم بدانند که یک‌سری مشکلات حل شده است. البته در برخی حوزه‌ها اتفاقاتی افتاده است، اما پتانسیل ما بسیار بالاتر از این است.

من در روز اختتامیه المپیاد، برای اولین بار واژه «جامعه‌پرداز» را از زبان دکتر طهرانچی شنیدم و برداشت من این بود که بالاخره دانشگاه فرشتگان در حال پاسخگویی به مشکلی است که در جامعه روی زمین مانده بود. در واقع، دانشگاه در حد توان خود به نیازهای جامعه پاسخ می‌دهد. این پتانسیل در سایر دانشگاه‌های کشور نیز وجود دارد و باید به نحو شایسته‌ای مورد بهره‌برداری قرار گیرد.