
فرهیختگان: بهمن ماه ۱۳۹۸، وقتی دانشگاه فرشتگان با تنها یک دفتر کوچک آغاز به کار کرد، کمتر کسی تصور میکرد که طی پنج سال، این واحد بتواند تحولی شگرف در آموزش ناشنوایان و به طور کلی افراد دارای معلولیت ایجاد کند. البته شروع این مسیر کم هم چالش نداشت؛ نیروی آموزشدیده برای تدریس به دانشجویان ناشنوا، کمبود مترجم حرفهای زبان اشاره و بروکراسی پیچیده اداری که میتوانست هر ایدهای را در همان ابتدا متوقف کند. جسارت شهید طهرانچی در مدیریت و اعتقاد راسخ به انجام ماموریت اجتماعی دانشگاه فضای دانشگاه را برای پیادهسازی یک اتفاق جدید در آموزش عالی و جبران یک غفلت تاریخی مهیا کرد. با این رویکرد ایده علی مقداری، استاد تمام دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی شریف، برای شکلگیری دانشگاهی ویژه افراد دارای معلولیت با محوریت ناشنوایان رنگ واقعیت گرفت.
از روزهای ابتدایی، دانشگاه فرشتگان مسیر متفاوتی را نسبت به روند معمول شکلگیری مراکز آموزش عالی آغاز کرد؛ برگزاری دورههای آموزشی ویژه اساتید و کارشناسان برای آشنایی با فرهنگ و نیازهای دانشجویان ناشنوا، طراحی برنامه رشته کارشناسی زبان اشاره ایرانی، همکاری با دانشگاههای معتبر مانند شریف و چاپ کتابهای مناسبسازیشده با کلیپهای آموزشی و QRکدها؛ تجربهای که در تاریخ آموزش عالی ایران بیسابقه بود.
امروز، پنج سال پس از آن زمان میگذرد و دانشگاه فرشتگان با 23 رشته تحصیلی میزبان بیش از ۵۰۰ دانشجوی دارای معلولیت و فاقد معلولیت است. هشتم مهر، روز جهانی ناشنوایان، فرصتی است برای بازخوانی تجربه گرانبهای واحد فرشتگان دانشگاه آزاد که امکان ظهور و بروز علمی افراد دارای معلولیت را تا دریافت مدارج علمی و عضویت هیئت علمی دانشگاه ممکن ساخت. علی مقداری، رئیس دانشگاه آزاد واحد بینالملل فرشتگان در گفتوگو با «فرهیختگان» به روایت چالشها، خاطرات و برنامههایی که این واحد دانشگاهی در پنج سال گذشته داشته پرداخته که در ادامه از نظر میگذرانید.
نام «فرشتگان» چگونه برای این دانشگاه انتخاب شد و پیشنهاد چه کسی بود؟
زمانی که طرح اولیه را برای وزارت علوم نوشتم، لازم بود نامی برای دانشگاه انتخاب کنیم. این نام را با مشورت یکی از همکارانم در دانشگاه شریف، دکتر دورعلی که از اساتید پیشکسوت بودند، برگزیدیم. به نظرمان «فرشتگان» بهترین انتخاب بود. دکتر طهرانچی هم از این نام بسیار استقبال کردند. تعبیر شهید طهرانچی این بود که «اگر برای این بچهها امکانات فراهم شود، میتوانند همچون فرشتهها به پرواز درآیند و وضعیت دانشی خود را ارتقا دهند.»
حتی در المپیادی که اردیبهشت برگزار شد و ایشان حضور یافتند، دوباره به همین موضوع اشاره کردند. البته علت اینکه نام «فرشتگان» را انتخاب کردم- درحالیکه میتوانستیم نام آن را دانشگاه ناشنوایان بگذاریم- این بود که نمیخواستم دانشگاه صرفاً محدود به جامعه ناشنوایان باشد. در همان دورهای که روی پروژههای پژوهشی در دانشگاه شریف کار میکردم، با موضوعات مرتبط با کودکان اوتیسم، سندروم داون و معلولیتهای جسمی - حرکتی نیز آشنا شدم. بنابراین ترجیح دادم نامی عامتر انتخاب شود تا در آینده بتوانیم طیف وسیعتری از افراد دارای معلولیت را تحت پوشش قرار دهیم؛ هرچند در حال حاضر محوریت کار ما ناشنوایان هستند.
ترکیب دانشجویان دانشگاه فرشتگان چگونه است و چه معیارهایی برای انتخاب رشتهها در نظر گرفته شد؟
اکثریت دانشجویان ما ناشنوا و کمشنوا هستند، برای مثال در رشته روانشناسی، پیش از دریافت مجوز، از خود دانشجویان نابینا نظرخواهی کردیم که علاقهمند به چه رشتهای هستند. بیشتر آنها رشته روانشناسی را انتخاب کردند، زیرا باوجود نابینایی میتوانند از طریق شنوایی مطالب را دریافت کنند. از طرفی این رشته برای آنها مزیت دیگری هم دارد؛ برخی از مراجعان ترجیح میدهند روانشناس یا مشاورشان آنها را نبیند، بنابراین دانشجویان نابینا در این زمینه یک ویژگی خاص دارند.
در سالهای گذشته هیچ عضو هیئتعلمی ناشنوایی در دانشگاههای بزرگ کشور نداشتیم؟
از سال ۱۳۰۳ که مرحوم باغچهبان مدارس ناشنوایان را تأسیس کرد تا سال ۵۷، تنها مدارس استثنایی باغچهبان فعال بوده و نهایتاً دانشآموزان میتوانستند تا مقطع دیپلم تحصیل کنند. اگر هم دانشآموز ناشنوایی موفق به اخذ دیپلم میشد، هیچ امکان و مناسبسازی برای ورود به آموزش عالی نداشت. در موارد معدود، اگر فردی تصادفاً وارد دانشگاهی میشد، محیط دانشگاه بههیچوجه مناسبسازی نشده بود. در کشور افرادی از ناشنوایان که تحصیلات عالی داشته باشند، بسیار محدود داریم؛ در حد انگشتان یک یا دو دست. اکنون دانشگاه فرشتگان اولین عضو هیئتعلمی ناشنوا را جذب کرده است. این درحالیکه حدود ۱۰۰ هزار عضو هیئتعلمی در دانشگاههای دولتی و آزاد، داریم. این اتفاق نقطه عطفی در زندگی ناشنوایان است؛ موضوعی که پیشتر حتی در حد رؤیا هم برایشان دستنیافتنی بود که بتوانند روزی استاد دانشگاه شوند. تعدادی از کارکنان و کارشناسان دانشگاه هم از همین افراد هستند.
ما از ابتدا الگوبرداری خود را از دانشگاه آمریکایی آغاز کردیم؛ دانشگاهی که ۳۰ درصد دانشجویان آن فاقد معلولیت و ۷۰ درصد از ناشنوایان و نابینایان یا افراد دارای معلولیت هستند. همین الگو را در دانشگاه فرشتگان پیاده کرده و به وزارت علوم اعلام کردیم که میخواهیم نسبت دانشجویانمان 30 به 70 باشد. زمانی که آمریکا بودم از مسئولان پرسیدم چرا نسبت دانشجویان 30 به 70 است؟ چرا فقط صرفاً برای دانشجویان ناشنوا نیست؟ مسئولان دانشگاه آمریکایی تأکید میکردند اگر درِ دانشگاه فقط روی ناشنوایان باز شود، ارتباط این افراد با خانواده، خواهر، برادر، بستگان یا دوستانشان که ناشنوا نیستند قطع خواهد شد. اما وقتی درصدی دانشجویان شنوا نیز در کنار آنها حضور داشته باشند، نهتنها فرهنگ دانشگاهی آسیب نمیبیند، بلکه حضور این افراد بهعنوان یک همراه یا دستیار، کمک بزرگی به دانشجویان دارای معلولیت است. این تجربه را ما نیز در دانشگاه فرشتگان لمس کردیم؛ امروز میبینیم که دانشجویان با هم دوست شدهاند و یکدیگر را یاری میدهند.
در حال حاضر واحد فرشتگان چند دانشجوی فاقد معلولیت و چه تعداد دانشجوی دارای معلولیت دارد؟
اکنون در دانشگاه فرشتگان حدود ۵۰۰ دانشجو- بدون درنظرگرفتن دانشجویان جدیدالورود- داریم. نسبت دانشجویان دارای معلولیت به دانشجویان عادی در حال حاضر ۶۰ به ۴۰ است. هنوز به الگوی ۷۰ به ۳۰ نرسیدهایم، زیرا دانشگاه برای عموم جامعه بهطور کامل شناخته نشده است. ترکیب دانشجویان ما شامل ناشنوایان، نابینایان، افراد دارای سندروم و دیگر معلولیتهاست. حدود 140 نفر در مدت فعالیت این دانشگاه تاکنون فارغالتحصیل شدند. در سال اول شروع فعالیت دانشگاه، ۱۱ رشته در مقاطع کاردانی و کارشناسی داشتیم. در سال دوم این تعداد به ۱۹ رشته رسید و در سال سوم به ۲۳ رشته افزایش یافت که چهار رشته آن در مقطع کارشناسیارشد است. در حال حاضر رشتههای ارشد شامل مهندسی معماری، تربیتبدنی، زبانشناسی ناشنوایی و آموزش زبان انگلیسی است.
در همین روزهای گذشته بچهها برای دفاع از پایاننامه خود آماده میشدند. به نظر من، دانشگاه فرشتگان در مدت کوتاه تأسیس خود، تأثیر بسیار بزرگی بر زندگی دانشجویان و حتی بر فرهنگ جامعه گذاشته است. من با اشتیاق درباره این موضوع صحبت میکنم. در علم مکانیک یا فیزیک پدیدهای داریم به نام «ضربه»؛ مانند تصادف یا انفجار که در کسری از ثانیه رخ میدهد اما آثار بسیار بزرگی برجا میگذارد. دانشگاه فرشتگان نیز در همین پنج سال، اثرات عمیقی بر زندگی مخاطبان خود گذاشته است. اکنون ناشنوایان استاد دانشگاه دارند، کارشناس دارند، حتی قوه قضاییه برای نخستینبار درخواست کرده است کارشناس رسمی زبان اشاره داشته باشد؛ موضوعی که پیشتر اصلاً وجود نداشت. در گذشته حتی پلیس و آتشنشانی خدماتی به ناشنوایان ارائه نمیکردند؛ مثلاً اگر خانه فرد ناشنوا آتش میگرفت، او چگونه میتوانست با تلفن ثابت موضوع را به آتشنشانی اطلاع دهد؟ این همان فرهنگسازی بزرگی است که دانشگاه فرشتگان با کمک انجمنهای ناشنوایان ایجاد کردهاند.
در جامعه نیز آثار این حرکت بهوضوح دیده میشود. امروز حتی شرکت مخابرات و امور مشترکین تلفن همراه، سیستم ویژهای برای پاسخگویی به ناشنوایان راهاندازی کرده است. این نشان میدهد تأثیر اجتماعی یا همان سوشالایمپکت چنین اقدامی بسیار گسترده و متنوع بوده و همچنان نیز جای کار فراوان دارد. از نظر کادر علمی نیز وضعیت خاصی داریم. در حال حاضر اعضای هیئتعلمی تماموقت ما محدودند و بیشتر همکاران بهصورت حقالتدریس یا پارهوقت فعالیت میکنند. دلیل این موضوع هم حساسیت ما در جذب است؛ ما تنها افرادی را میپذیریم که واقعاً علاقهمند باشند، جای دیگری تعهد کاری نداشته باشند و زبان اشاره و فرهنگ ناشنوایان را بیاموزند. امروز خوشبختانه مقالات بسیار ارزشمندی از ایران در حوزه ناشنوایان و زبان اشاره در مجلات معتبر بینالمللی منتشر میشود. در گذشته حتی یک مقاله علمی هم از ایران در این حوزه منتشر نمیشد، اما اکنون این روند آغاز شده است. بهعنوان نمونه، یکی از اساتید ما به دلیل حجم بالای فعالیتهای علمی و پژوهشی خود در حوزه ناشنوایان، پایه تشویقی دریافت کرده است، همچنین دانشجویان مقطع کارشناسیارشد و اساتید ما در حال تولید کارهای علمی در این زمینه هستند. بنابراین باید بگویم که من واقعاً حس خوبی نسبت به این مسیر دارم. امیدوارم نهالی که کاشته شده که مدیون شهید دکتر طهرانچی است به رشد و بالندگی ادامه دهد و روزبهروز تنومندتر شود.
یکی از مشکلات اصلی دانشجویان پس از فراغت از تحصیل، موضوع اشتغال است؛ مسئلهای که البته مختص دانشجویان دارای معلولیت یا ناشنوا هم نیست و بسیاری از دانشجویان دیگر نیز با آن مواجهند. دانشگاه آزاد اسلامی در سالهای اخیر تلاش کرده است ارتباط دانشجویان را با صنایع تقویت کند تا پس از فارغالتحصیلی بهتر بتوانند جذب بازار کار شوند. در این زمینه دانشگاه فرشتگان برای فارغالتحصیلان خود چه تدابیری اندیشیده است تا اشتغال آنان بهنوعی تضمین شود؟
ما از همان ابتدا در انتخاب رشتهها رویکردی متفاوتی داشتیم و مبنای گسترش را نیاز جامعه قرار دادیم. هدف ما این نیست که صرفاً مدرکی صادر کنیم و دانشجو پس از آن بیکار بماند، زیرا این موضوع برای افراد دارای معلولیت، بیکاری آسیبهای روانی بیشتری در پی خواهد داشت. اگر یک دانشجوی فاقد معلولیت بیرون برود و کار پیدا نکند، بالاخره به هر شکلی امور زندگیاش را میگذراند اما این دانشجویان با تمام سختیها و محدودیتهای خود، سرمایهگذاری کرده و تلاش کردهاند تا به اینجا برسند. ما رشتههایی را انتخاب کردهایم که عمدتاً مهارتی باشند، تا فارغالتحصیل بتواند خوداشتغالی داشته باشد.
برای مثال، رشته طراحی و ساخت طلا و جواهر شاید امکان استخدام مستقیم نداشته باشد، اما فرد میتواند با دریافت وام و راهاندازی یک کارگاه، چند نفر را نیز استخدام کند. رشته طراحی لباس نیز به همین صورت است؛ هیچ اداره دولتی طراح لباس استخدام نمیکند، اما فارغالتحصیل میتواند کسبوکار خود را راهاندازی کند. یا مثلاً رشته عکاسی. چند ماه پیش نامهای از مجلس شورای اسلامی دریافت کردیم که مربوط به گزینش و جذب یکی از فارغالتحصیلان ناشنوا ارسال شده بود. باعث خوشحالی بود که مجلس قصد دارد برای استخدام و گزینش فارغالتحصیلان ناشنوا در رشته عکاسی اقدام کند. این حرکتها باعث میشود جایگاه این دانشجویان بهتدریج در جامعه تثبیت شود. ما بیشتر تمرکز خود را بر رشتههایی گذاشتهایم که فارغالتحصیلان آن کمتر به دنبال استخدام باشند و بیشتر مسیر کارآفرینی و خوداشتغالی را دنبال کنند. بااینحال، در برخی زمینهها، دانشجویان بازدیدهایی از شرکتها انجام میدهند و برخی از شرکتها با ما تماس گرفتهاند تا افراد دارای معلولیت را معرفی کنیم و جذب کنند. ما نیز اسامی دانشجویان را ثبت و به آنها اطلاعرسانی کردهایم تا رزومههای خود را ارائه دهند و در مصاحبهها شرکت کنند و خودشان انتخاب شوند.
برخی نهادهای دولتی یا شرکتهای خصوصی نیز به دلیل انگیزههای مالیاتی و قوانین مربوطه علاقهمند به جذب این افراد هستند؛ مثلاً در قوانین داریم که درصدی از افراد دارای معلولیت باید در ارگانهای دولتی استخدام شوند. بااینوجود، تمرکز اصلی ما بر رشتههایی است که دانشجویان بتوانند مستقل عمل کنند. برای مثال، یکی از فارغالتحصیلان دختر ما اکنون در حوزه هواپیمایی و فروش بلیت فعالیت میکند و کارشناسی خود را نیز به پایان رسانده است.
ما دو مشکل داشتیم؛ یک مشکل این بود که این بچهها خودشان باور نداشتند که میتوانند یا پدر و مادرشان باور نداشتند که بچههایشان میتوانند تحصیل کنند. دوم، فرهنگ عمومی جامعه آمادگی پذیرش افراد را نداشت؛ این یک پروسه سخت است ولی فکر میکنم در درازمدت، همانطور که در کشورهای غربی موضوع جاافتاده و دههها کار کردهاند، اینجا هم بهتدریج شکل میگیرد. برای مثال، دانشجویی ناشنوایی داشتم که علاقهمند به تحصیل بود اما پدرش اجازه نمیداد. من در دانشگاه شریف 35 سال کار کردهام؛ امکان ندارد پدر و مادری ببینند فرزندش دانشگاه شریف قبول شده اما نگذارند درس بخواند. اما در اینجا گاهی باید با والدین صحبت کرد و آنها را راضی کرد تا ببینند این فرد میتواند موفق شود. علاوه بر این چالشها، شروع کار ما با پدیده کرونا مواجه شد؛ همه دانشگاههای دنیا تعطیل یا نیمهتعطیل بودند. ما دانشجویان را پذیرش کرده بودیم و باید کلاسها را برگزار میکردیم، کلاسهای مجازی و مشکلات مربوطه را داشتیم، اما الحمدلله به خیر گذشت و بسیاری از دانشجویان اکنون فارغالتحصیل شدهاند.