تاریخ : ۱۴:۴۰ - ۱۴۰۴/۰۷/۰۲
کد خبر : 214737
سرویس خبری : وقایع اسرائیلیه

تجدیدنظر مقامات رژیم برای کم کردن وابستگی به غرب

زنگ خطرها به صدا در می‌آیند

تجدیدنظر مقامات رژیم برای کم کردن وابستگی به غرب

اقتصاد رژیم همان‌طور که تا الان مرور کرده‌ایم، مثل اقتصاد برخی ملل جهان و حتی شدیدتر بر زنجیره تأمین جهانی، سرمایه‌گذاری خارجی، فناوری وارداتی و تجارت آزاد استوار است.

سید علی مددزیدی، وقایع اسرائیلیه: یکی از نتایج حاصله از مرور بیست‌ونه شمارۀ قبلی این است که حکمرانی در رژیم در هفتاد سال گذشته اقتصاد را مانند سهام‌های یک شرکت، در سطح جهان عرضه کرده و کوشیده تا سرمایه‌داران ملل مختلف را در چرخاندن چرخ اقتصاد شریک کند. چنانکه در یادداشت‌های قبلی اشاره داشتیم، از چین و هند در منتهی‌الیه شرقی زمین تا اتحادیه اروپا و سپس مکزیک و کشورهای آمریکای جنوبی در غرب، هرکدام گوشه‌ای از اقتصاد رژیم را در دست دارند. بخشی از این راهبرد محصول جبرهای جغرافیایی و محدودیت منابع و امکانات است و بخشی نیز محصول نگاه امنیتی. شراکت سرمایۀ ملل در اقتصاد رژیم این گزاره را به بار می‌آورد که امنیت رژیم برابر می‌شود با امنیت اقتصادی ابرسرمایه‌داران جهان. اما در چند روز گذشته نتانیاهو در یک سخنرانی نکاتی را طرح کرد که حاکی از یک چرخش راهبرد بود. در خطوط این شماره به بررسی سخنان او خواهیم پرداخت. 

بنیامین نتانیاهو، در 24 شهریورماه اذعان کرد اسرائیل در وضعیت سیاسی دشواری در قبال کشورهای جهان قرار دارد. نتانیاهو که در کنفرانس حسابداری کل در اورشلیم شرکت کرده بود، گفت: «ما در تجارت جهانی با موانع خاصی روبه‌رو خواهیم شد، ما در جهانی بسیار چالش برانگیز هستیم. مسلمانانی که به اروپا مهاجرت کرده‌اند به یک اقلیت قابل توجه و پرسروصدا تبدیل شده‌اند. این امر دولت‌های آنجا را در مورد مسئله غزه تحت فشار قرار می‌دهد و آنها صهیونیسم را انکار می‌کنند. ما بیش‌ازپیش مجبور خواهیم شد خود را با اقتصادی با نشانه‌های خودکفایی وفق دهیم. این واژه برای من ناخوشایند است؛ من طرفدار بازار آزاد هستم. من خودم برای آوردن اسرائیل به انقلاب بازار آزاد تلاش کردم. اما ممکن است خود را در وضعیتی بیابیم که صنایع تسلیحاتی ما مسدود شوند. ما مجبور خواهیم شد اینجا صنایع تسلیحاتی را توسعه دهیم. ما باید آتن و یک ابر-اسپارتا باشیم. راه دیگری نداریم. دست‌کم در سال‌های پیش‌ رو ناچاریم با این تلاش‌ها برای انزوا مقابله کنیم. آنچه تا حالا کار می‌کرد، از این پس کار نخواهد کرد.»

نکته جالب حاشیۀ سخنرانی این بود که پس از این سخنان بورس تل‌آویو سقوط کرد. واضح است که نتانیاهو صراحتاً در این سخنرانی اقرار کرد که رژیم در یک وضعیت بین‌المللی پیچیده و دشوار قرار دارد و این وضعیت دشوار موانعی بر سر مسیر تجارت جهانی رژیم قرار خواهد داد چنانکه هم‌اکنون به دلیل فشار جامعه عمومی در اروپا برخی دوَل اروپایی درحال رایزنی بابت اعمال محدودیت و تحریم‌های مقطعی در برابر رژیم هستند. 

بازگشت به عصر حجر

برخی از اقتصاددان‌های رژیم این ایده را یک ضربۀ اساسی برای پیکرۀ رژیم می‌دانند و معتقدند درصورت اجرا شدن آن، رژیم از منظر توسعه یک عقبگرد جدی خواهد داشت. پروفسور مانوئل تراختنبرگ در گفت‌وگو با گلوبز می‌گوید: «چنین اظهارنظری در قرن بیست‌ویکم معادل این است که بگوییم به عصر حجر باز خواهیم گشت.» او توضیح می‌دهد: «اقتصاد اسرائیل بسیار ساده است. ما به جهان اطلاعات می‌فروشیم و هر چیز دیگری را می‌خریم. خودکفایی یعنی شما اطلاعات یک یهودی را به یهودی دیگر می‌فروشید و هر چیز دیگری را تولید می‌کنید.»

به گفته‌ تراختنبرگ: «هیچ راهی وجود ندارد که اقتصاد اسرائیل در شکل کنونی خود بتواند در مسیری حرکت کند که به کاهش روابط اقتصادی با جهان منجر شود. این، ذات اقتصاد اسرائیل است. معنای چنین رویکردی سقوطی چشمگیر خواهد بود، نه فقط در سطح زندگی، بلکه در توانایی ما برای حفظ ارتش، امنیت و البته تمامی خدمات اجتماعی.»

افراد میدانی‌تر مانند مسئولان اصناف نیز معتقدند این سیاست منجر به یک فاجعه خواهد شد. ران تومر، رئیس اتحادیه صنعتگران در واکنش به سخنرانی نتانیاهو سخنان خودش را با ابراز هم‌سویی در واکنش به گفته‌های نتانیاهو آغاز کرد: «نخست‌وزیر چیزی را علنی کرد که ما احساس می‌کنیم و درباره‌اش هشدار می‌دهیم. برند اسرائیلیِ خلاقیت، تقاضا و موفقیت در جهان به‌شدت آسیب دیده است.» سپس او در ادامه لحن خود را تغییر داد و توضیح داد: «یک اقتصاد خودکفا فاجعه‌ای برای اقتصاد اسرائیل خواهد بود و بر کیفیت زندگی هر شهروند تأثیر خواهد گذاشت. صادرات موتور اصلی رشد اقتصاد اسرائیل است و چشم‌پوشی از آن، چشم‌پوشی از آینده‌ ما در اسرائیل خواهد بود.» 

برخی دیگر از فعالان اقتصادی با دید مثبت‌تری موضوع را بررسی کرده‌اند و معتقدند که این دید در جهت استقلال رژیم می‌تواند مفید باشد اما آن‌ها نیز معتقدند به دلیل حجم بالای وابستگی، فرایند خودکفایی بسیار طولانی خواهد بود. امیر ایال، مالک گروه سرمایه‌گذاری اینفینیتی-ایال در این‌باره می‌گوید: «نتانیاهو بازار را نترساند، بلکه فقط روند معاملات را تغییر داد. ما پیش‌تر شاهد مواردی از سقوط‌های شدید بودیم، اما این بار چنین نشد. من فکر می‌کنم واژه‌ «خودکفا (اوتارکی)» اغراق‌آمیز است. ما به این زودی‌ها اقتصادی کاملاً خودکفا نخواهیم شد، زیرا هم مصرف‌کننده‌ایم و هم تولیدکننده.» 

علت چیست؟

این اظهارنظر نتانیاهو آنقدر عجیب بوده که برخی از فعالان و صاحب‌نظران اقتصادی را بر آن داشته که او را به لحاظ روانی و عملکردی تحلیل کنند تا روشن شود که چه چیزی باعث انشای چنین عباراتی گشته. یک مقام ارشد سابق وزارت دارایی در تلاش است تا بفهمد چه چیزی باعث شده نتانیاهو چنین اظهارنظری کند. این مقام ارشد می‌گوید: «تحلیل من روان‌شناختی است. نتانیاهو در حال از دست دادن کنترل اوضاع است، اما باید طوری وانمود کند که هنوز اوضاع را در دست دارد. به همین دلیل است که او طوری حرف می‌زند که انگار آگاهانه قصد دارد اسرائیل را به یک حکومت استبدادی تبدیل کند، نه به این دلیل که دنیا ما را به این گوشه (انزوا) هل می‌دهد.» 

خودکفایی از تخیل تا واقعیت

اقتصاد رژیم همان‌طور که تا الان مرور کرده‌ایم، مثل اقتصاد برخی ملل جهان و حتی شدیدتر بر زنجیره تأمین جهانی، سرمایه‌گذاری خارجی، فناوری وارداتی و تجارت آزاد استوار است. اگر دولتی بخواهد خودکفایی در همه یا بخش اعظم این حوزه‌ها داشته باشد، باید هم از نظر فناوری و هم از نظر منابع انسانی، زیرساخت و ارتباطات سیاسی به حد قابل توجهی از خوداتکایی رسیده باشد. این امر هزینه‌های فراوانی دارد و طبیعی است که در دوران گذار، اقتصاد در سطوح مختلف دچار یک رکود شدید خواهد شد. 

در حال حاضر رژیم در برخی از سطوح مانند تأمین آب و برخی صنایع های‌تک با امدادگیری از فناوری‌‌های جهانی به حدی از خودکفایی رسیده است اما این حجم از مشارکت سرمایۀ خارجی در مؤلفه‌های خرد و کلان رژیم در دهه‌های گذشته را یک‌شبه نمی‌توان حذف کرد و بر فرض هم که بشود، جبران و جایگزین کردن این خلع عظیم، ستون فقرات اقتصاد رژیم را خرد خواهد کرد. درنتیجه این لفظ‌پردازی‌ها را از دو وجه می‌توان بررسی کرد. حالت اول این است که صرفاً یک عبارت‌پردازی بی‌پایه بوده که به دلیل بالا رفتن حجم فشارهای جهانی ایراد شده و حالت دوم نیز می‌تواند این باشد که واقعاً رژیم برنامۀ خودکفایی دارد، البته با دو ملاحظه. به دلیل محدودیت‌های جغرافیایی و... خودکفایی به صورت مطلق نمی‌تواند مدنظر باشد و حدفاصل اجرایی کردنش هم بازه‌ای است بین نیم الی یک قرن و با وجود این موارد، درحال حاضر این افاضات مرضی از امراض فعلی رژیم را درمان نخواهد کرد و بیشتر شبه‌تخیل است تا یک راهبرد واقعی روی زمین.