تاریخ : ۰۹:۳۴ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۹
کد خبر : 214288
سرویس خبری : سیاست

افزایش بی‌اعتمادی کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس به آمریکا

پیام مهم ۳ تحول اخیر

افزایش بی‌اعتمادی کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس به آمریکا

حملات اخیر اسرائیل به قطر و بی‌اعتمادی فزاینده کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس به ایالات متحده، محاسبات امنیتی منطقه را دچار تغییر و تحول کرده است.

امضای پیمان دفاع مشترک میان عربستان سعودی و پاکستان و لغو معافیت تحریمی بندر چابهار توسط ایالات متحده، دو اتفاق به‌ظاهر مستقل اما مرتبط در بستر تنش‌های ژئوپلیتیکی منطقه هستند. این تحولات در شرایطی رخ می‌دهند که حملات اخیر اسرائیل به قطر و بی‌اعتمادی فزاینده کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس به ایالات متحده، محاسبات امنیتی منطقه را دچار تغییر و تحول کرده است. سه دهه پیش «اودد یینون» یکی از مقامات رسمی وزارت خارجه رژیم صهیونیستی مقاله‌ای با عنوان «یینون» منتشر کرد. هدف اصلی این طرح (۱۹۸۱) ایجاد دولت‌های کوچک قومی-مذهبی و حذف ارتش‌های قدرتمند عربی بود تا اسرائیل به برتری منطقه‌ای و ایده «اسرائیل بزرگ» برسد. 

چندسال بعد، جورج بوش پسر از این طرح‌ الهام گرفت و پروژه «خاورمیانه جدید» را مطرح کرد. این پروژه نیز با تضعیف و تجزیه دولت‌های ملی‌گرا، ترویج بازار آزاد و پیوند دادن منابع انرژی به نظم سرمایه‌داری جهانی و عادی‌سازی حضور و نفوذ اسرائیل به‌عنوان قدرت مسلط، به‌دنبال بازسازی ژئوپلیتیک منطقه به‌نفع منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی بود. ظاهراً بعد از چندین دهه رابطه این کشور‌ها با دشمن قسم‌خورده خود، از خواب طولانی بیدار شده و متوجه تهدیدات واقعی شده‌اند. البته همین موضوع هم در نتیجه اصابت موشک‌های اسرائیلی به قلب قطر بود. درنتیجه این اتفاق، عربستان سعودی با وجود داشتن سامانه‌های دفاعی گران‌قیمت آمریکایی مثل «تاد» روز پنجشنبه با پاکستان، (تنها کشور مسلمان مجهز به کلاهک هسته‌ای) پیمان دفاعی بست. 

 از سوی دیگر دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا با لغو معافیت‌های تحریمی بندر چابهار، به دنبال فشار همزمان به ایران و هند به عنوان مهم‌ترین متحد خود در آسیاست. ترامپ پیش از این هم اعتراف کرده بود که آمریکا، هند و روسیه را به چین باخته است. روز گذشته هم ترامپ در مصاحبه‌ای اعلام کرد در حال مذاکره با طالبان برای احیای پایگاه‌های بگرام است اما ساعاتی بعد، مقامات طالبان این موضوع را رد کردند. 
وزیر دفاع پاکستان اظهار داشت: «پیش‌بینی درباره اینکه آیا سایر کشور‌ها نیز می‌توانند به توافق دفاعی ما با عربستان ملحق شوند، زود است اما می‌توانم بگویم که در‌ها برای توافق دفاعی پاکستان با سایر کشور‌ها باز است.» 

ناامید از چتر آمریکایی

روز چهارشنبه، ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۵، عربستان سعودی و پاکستان پیمان دفاع مشترکی را امضا کردند که به گفته مقامات دو کشور، هرگونه تجاوز به یکی از طرفین به منزله تجاوز به هر دو تلقی خواهد شد. این توافق که در حضور محمد بن سلمان ولیعهد عربستان، شهباز شریف نخست‌وزیر پاکستان و عاصم منیر فرمانده ارتش این کشور امضا شد نقطه‌عطفی در روابط نظامی دیرینه دو کشور است. 

این پیمان در حالی به امضا رسید که تنش‌های منطقه‌ای به‌ویژه پس از حمله اسرائیل به دوحه در ۹ سپتامبر ۲۰۲۵ با هدف ترور رهبران حماس، کشور‌های عربی را نسبت به امنیت سرزمینی خود نگران کرده است. این حمله که در جریان میانجی‌گری قطر برای آتش‌بس در غزه رخ داد، نشان‌دهنده شکنندگی امنیت در منطقه و شرطی بودن سامانه‌های دفاعی آمریکایی مستقر در کشور‌های خلیج‌فارس بود. 

ریاض؛ قدرت اتمی آینده؟ 

این پیمان در نتیجه سلب اعتماد کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس به ایالات متحده به عنوان ضامن امنیت امضا شد. کشور‌های عربی به‌ویژه عربستان که سال‌ها به چتر امنیتی واشنگتن وابسته بودند اکنون به دنبال تنوع‌بخشی به ائتلاف‌های خود هستند. عربستان در تیرماه گذشته از استقرار سامانه پرهزینه «تاد» در خاک خود خبر داده بود و حالا با توجه به حملات اسرائیل به قطر دریافته است که حتی متحدان نزدیک آمریکا در منطقه از تهدیدات خارجی مصون نیستند. 

پاکستان، به عنوان تنها کشور اسلامی دارای تسلیحات هسته‌ای، از منظر استراتژیک جایگاه ویژه‌ای برای عربستان دارد. ارتش پاکستان بزرگ‌ترین ارتش جهان اسلام، به طور سنتی بر بازدارندگی در برابر هند متمرکز بوده است. با این حال، اظهارات اخیر خواجه محمد آصف، وزیر دفاع پاکستان مبنی بر اینکه در صورت نیاز، توان هسته‌ای این کشور در اختیار عربستان قرار خواهد گرفت، این پیمان را به سطح جدیدی از اهمیت رسانده است. این اظهارات که نخستین تأیید صریح اسلام‌آباد از احتمال ارائه «چتر هسته‌ای» به ریاض است، پیامی آشکار به اسرائیل به عنوان قدرت هسته‌ای غیررسمی منطقه و دیگر بازیگران منطقه‌ای تلقی می‌شود. 

بازآرایی ائتلاف‌ها 

امضای پیمان دفاع مشترک میان عربستان و پاکستان را می‌توان بخشی از روند بزرگ‌تری دانست که طی آن کشور‌های حوزه خلیج‌فارس به‌تدریج از اتکای مطلق به چتر امنیتی ایالات متحده فاصله می‌گیرند. تجربه حمله اخیر اسرائیل به قطر و تردید‌های جدی در مورد کارآمدی سامانه‌های دفاعی آمریکایی، انگیزه‌ای تازه برای ریاض و دیگر کشور‌های منطقه ایجاد کرده است تا به دنبال ائتلاف‌های امنیتی «واقعی» باشند. این امر متضمن دو اتفاق است. اگر با عینک ایدئالیستی به توافق نگاه کنیم، از این پس باید عربستان را دومین کشور مسلمان مجهز به قدرت هسته‌ای بدانیم؛ چراکه حتی اگر پاکستان قدرت هسته‌ای خود را به عربستان انتقال ندهد هم طبق این توافق، سیستم دفاعی دو کشور مشترک است و بمب اتم پاکستان، بمب اتم عربستان نیز محسوب می‌شود. 

از سوی دیگر، این روند نشانه‌ای از کاهش اعتماد متحدان سنتی واشنگتن به توان آمریکا در تأمین امنیت است؛ وضعیتی که می‌تواند فرصت‌هایی برای دیپلماسی ایران فراهم کند. تهران با بهره‌گیری از روابط استراتژیک خود با چین و روسیه باید تلاش کند به‌عنوان کاتالیزور معادلات منطقه‌ای ایفای نقش کند. درواقع، بازآرایی ائتلاف‌ها ضمن افزایش تهدیدات بالقوه، پنجره‌ای برای بازیسازی دیپلماتیک ایران نیز گشوده است. با این تفاسیر می‌توان سفر اخیر علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی به عربستان را در همین فضا بررسی کرد. 

فرصت برای ایران

کشور‌های خلیج‌فارس که زمانی به طور کامل به آمریکا وابسته بودند، اکنون به دنبال شرکای جدید مانند پاکستان هستند. در عین حال، آمریکا با تشدید تحریم‌ها علیه ایران و حتی متحدان خود مانند هند، در حال از دست دادن نفوذ در منطقه است. هر تحولی در نظام بین‌الملل دو روی تنش‌زایی و تنش‌زدایی دارد و این حرکات بازیگران است که تعیین‌کننده است. 
کاخ سفید به شدت نگران امضای پیمان دفاع مشترک میان عربستان و پاکستان و لغو معافیت تحریمی بندر چابهار به‌عنوان تغییرات عمیق در ژئوپلیتیک خاورمیانه و جنوب آسیاست. از همین رو در حال تقلا برای حفظ جایگاه خود در منطقه است.

دونالد ترامپ روز پنجشنبه گفت آمریکا به دنبال بازپس‌گیری کنترل پایگاه هوایی «بگرام» از طالبان است و این «دارایی راهبردی و مهم» را که در جریان خروج از افغانستان از دست رفته بود، پس می‌گیرد. رئیس‌جمهور آمریکا از مذاکره با طالبان خبر داد و ابراز امیدواری کرد نیرو‌های آمریکایی بار دیگر این پایگاه را که قبلاً بزرگ‌ترین پایگاه نظامی آمریکا در این کشور بود و به دلیل نزدیکی به چین، یک پایگاه مهم منطقه‌ای محسوب می‌شد، اشغال کنند. طالبان اما این ادعای ترامپ را رد کرد. کاهش نفوذ آمریکا در منطقه و بی‌اعتمادی کشور‌ها به آن می‌تواند فضایی برای مانور بیشتر تهران ایجاد کند. در این شرایط، تهران می‌تواند با اتخاذ دیپلماسی فعال و تقویت همکاری با شرکای منطقه‌ای و احیای روابط با دیگر بازیگران، به دنبال خنثی‌سازی تهدیدات و بهره‌برداری از فرصت‌های جدید باشد.

متن کامل این گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.