
امیررضا محمدی، روزنامهنگار: «بخشی از زندگانی حضرت محمد(ص) بهعنوان پیامآور وحی و انتساب پیام و دیناش به حقتعالی ثابت و برتر از زمان و مکان و تبدیل است. در مقابل، زندگانی ایشان از جنبۀ طبیعت، مانند تمام بشرهای دیگر تلقی میشود که از پدر و مادری متولد شده، رشد و بلوغ داشته، ازدواج کرده و سرانجام وفات یافته است.»
عباس زریابخویی
شاید تنها مطلبی که هرگاه از شنیدن و خواندنش سرخوش و دلشاد میشوم، سیره و ویژگیهای شخصیتی و اخلاقی پیامبر است. کسیکه از وقتی زاده شد، حرکات و خصوصیاتش مانند دیگر کودکان همسالش و هیچیک از آدمهای زمان خود نبود و در سبک زندگی و خُلق و رفتار، مانند آنان برخورد نمیکرد که این، تا زمان برانگیختگیاش ادامه داشت. همین موضوع هم در عین اینکه توجهات و تعجبات را جلب میکرد، موجب محبوبیتش میشد؛ چراکه اخلاقیات عظیم ایشان، یادآور فطرت بشر بود؛ میل به خوبی و نیکی و گذار از شرّ و بدسگالی. هریک از پیغامبران الهی، مصلح گمشدهای از جامعۀ خود بودند و بهراستی بزرگترین دستاورد پیامبر پیش از معجزۀ کتاب، «اخلاق و انسانیت» بود؛ گنجی که در جزیرهالعربِ آن روزگار، چیزی از آن یافت نمیشد و تمام دستاوردهای الهی حبیب خدا برای بشریت، از همین دوکلمه تمدنساز نشئت گرفت که گمان میبرم تدبر دوباره در مهمترین آنها، برای امروز ما و همیشه لازم است.
1. مهمترین وظیفۀ رسولالله(ص) پس از نبوت، تشکیل حکومت بر مبنای اسلام و تدوین مدنیت جامعۀ مسلمانان بود. کاری که تا پیش از این توسط هیچیک از انبیاء و اولیا در تاریخ رخ نداده بود و با خاتمیت آنان، بهعنوان مترقیترین سنت اجتماعی خداوند، بنیان گذاشته شد. سنتی که با تعریف مفاهیمی همچون مشورت، مشارکت، گفتوگو و تعامل اجتماعی توسط شخص رسول خدا بهعنوان صفات ذاتی حضرت، به ترقی والاتری رسید.
2. مهمترین نکتهای که طی رسالت خود به آن تأکید داشت و عمل میکرد، گفتوگو و سخن با هر انسانی بهاندازۀ عقل او بود و این مسئله را معصومان(ع) و علمایی همچون ملاصدرا، تأکید کردند. شاید یکی از مهمترین دلایل انتشار سریع اسلام و تسخیر قلوب انسانها، همین ویژگی فرستادۀ بزرگ خداست که همدلی و تعامل را در کنار منطق و همزبانی با مردم به عینه اجرا کرده است.
3. در میان بزرگزادگان و اشراف زمان جاهلیت حتی فرزندان هاشم و عبدالمطلب، زهد و سادهزیستی مسئلۀ غریبی بود اما پیامبر از همان ابتدا مصرانه به آن عمل میکرد تا تجمل، تفاخر، اشرافیت و بردهداری که موجب عدم عدالت و زیرپا گذاشتن انسانیت میشد را مذمت کند. حیا و متانت، دیگر سنت نبی اکرم(ص) بود که از ابتدای کودکی به آن توجه داشت و شاید بتوان گفت بسیار بیش از اطرافیان به آن عمل میکرد.
4. معروف است که ایشان فوقالعاده به عطر علاقهمند بودند و حتی نصف درآمد خود را صرف تهیه آن میکردند. نظافت، طهارت و بوی خوش، ویژگیهایی است که باز هم حضرت را از طفولیت، از مابقی مردم همعصر خود جدا کرد و سنتی است که اسلام و پیروانش را از سایر ادیان الهی و ابراهیمی، با فواصل طولانی جدا میکند.
5. اما برجستهترین مسئلۀ اسلام و شخص پیامبر اعظم(ص)، در رابطه با حرمت و عظمت مقام زن است. چیزی که پیش و پس از حیات ایشان تقریباً رعایت نمیشد تا جاییکه امروز هم جاهلانی بهاینواسطه، اسلام را ضد حقوق زن میدانند! رسول خدا(ص) مردم را از رسوم غیرانسانی و شیطانی همچون زنده به گور کردن دختران، توهین و جسارت شوهر به همسر، تعرض مردان به محارم خصوصاً مادر و حفظ حرمت و حقوق انسانی کنیزان بهشدت باز میداشت و دو سنت جالب را در جامعه باب کرد؛ نخست، ازدواج با حضرت خدیجه کبری(س) با اختلاف سنی بیشتری نسبت به خود و دوم، وجود حضرت فاطمه زهرا(س) بهعنوان تنها وارث ایشان که سنتشکنی بزرگی بود و ثابت میکرد دختر نیز میتواند حامل میراث پدر باشد بهطوریکه تمام پیشوایان و جانشینان نبی خدا(ص)، از نسل یگانهفرزند دختر ایشان بودند.