
«زندگی در اسرائیل به شکل سابق خود بازگشته است. جنگ با ایران، سکانس پیوستهای از صدای آژیر بود، پناهگیریهای مداوم و موشکهایی که آسمان را میشکافتند و حالا انگار کسی کلید وضعیت عادی را فشار داده است. مردم به سواحل برگشتهاند. خیابانهای اورشلیم و تلآویو دوباره پر شدهاند. خط افق شهر تقریباً همان است.» روزنامه جروزالم پست نوشت همه اینها یک فریب است.
این روزنامه عبری طی گزارشی به بررسی وضعیت داخلی شهرکهای اشغالی پرداخته است: «اگر با دقت نگاه کنید، یادگارهای پراکندهای از آن کابوس ۱۲ روزه را خواهید دید. بتنهای سوخته، پنجرههای شکسته و جرثقیلهایی که در کنار ساختمانهایی که ستون فقراتشان با اصابت مستقیم موشکها شکسته، نصب شدهاند. یک بالکن در «بات یام» آویزان مانده، یک برج در «رمت گن» با نرده محصور شده است. اینها زخمهایی هستند که لحظات حبس نفس در سینه اسرائیل را یادآوری میکنند.» جروزالم پست با این توضیحات یک سؤال میپرسد: «حالا چه خواهد شد؟» در همین حال اخبار دیگری نیز این روزها منتشر شده که در سطح فرامتن، مرتبط با این گزارش هستند. خبرهایی از جنس موج نافرمانی در ارتش رژیم صهیونیستی و نارضایتی آمریکاییها از نقشآفرینی کشورشان در جنایتهای اسرائیل.
«جروزالم پست» روزنامه انگلیسیزبان است که ابتدا توسط یک فرد یهودی-آمریکایی در قدس با نام «فلسطینپست» تأسیس شد اما بعد از آغاز اشغالگریهای رژیم صهیونیستی، این روزنامه به اورشلیم پست تغییر نام داد و با نام جروزالم پست در دنیا مشهور است. این روزنامه از اشغالگریهای اسرائیل حمایت گستردهای کرد و همان زمان بازوی رسانهای اشغالگران بود. ابتدا متمایل به حزب کارگر بود و بعد از قدرتگیری محافظهکاران، به حزب لیکود نزدیک شد. امروز این روزنامه سیاستهای میانهروی در پیش گرفته و سعی میکند چهره مطلوبی بین همه طیفهای اشغالگران باشد اما همچنان نمیتواند تمایلش به سیاستهای راستگرایانه را پنهان کند. این روزنامه طی مصاحبهای با «میچال زیلبرمن»، مدیرعامل مؤسسه «انگلیسی برای مردم» وضعیت داخلی اسرائیل پس از جنگ دوازدهروزه با ایران را بررسی کرده است. جروزالم پست ادعا میکند زیلبرمن کسی است که آپارتمانش در مرکز اسرائیل در جریان حمله موشکی آسیب دیده است و اکنون در چین حضور دارد.
آپارتمان او در «برج الیت» در خیابان «جابتینسکی» در مرکز «رمت گن» قرار داشته و ابراز امیدواری میکند که زمانی که موشک اصابت کرد، داخل ساختمان نبود. تنها از بیرون خسارت را دیدم. ساختمان ناامن اعلام شد و از آن زمان اجازه ورود نداشتهام.
در روزهای پس از آتشبس، هر شهرک اشغالی جایی برای اسکان موقت راهاندازی میکند. این مکانها جایی بودند که ساکنان آواره باید ثبتنام میکردند و اسکان موقت در هتلها یا پناهگاههای شهرداری دریافت میکردند.
زیلبرمن میگوید: «در عمل اینطور نبود. لیستها با دست نوشته شده بودند و هیچچیز دیجیتالی نبود. مردم به معنای واقعی کلمه، با لباس خواب حاضر میشدند چون در نیمههای شب فرار کرده بودند و هیچ دستورالعملی برای کمک به آنها وجود نداشت. وقتی به هتلهای تعیینشده رسیدیم که اغلب از محله ما دور بودند، ساعتها در لابی منتظر ماندیم و حتی یک بطری آب هم به ما داده نشد.»
زیلبرمن مشکلات مختلفی را برمیشمرد و در عین حال که خود را مدیر یک شرکت و مجرب در حل مشکلات میداند توضیح میدهد: «این یک فرایند واحد ندارد. هیچ قانونی ندارد. هیچ منطق روشنی وجود ندارد. شما یک ایمیل میفرستید، پنج پاسخ متفاوت دریافت میکنید. هر مقام دولتی یک رویکرد متفاوت دارد و همه آنها ادعا میکنند که راهحل آنها درست است.»
او میگوید: «دهها جلسه با نمایندگان اداره مالیات بر املاک و شهرداری برگزار شد، اما هیچ شفافیتی و از همه مهمتر، هیچ وعده زمانی مشخصی وجود ندارد. نمایندگان مالیات بر املاک ادعا میکنند که قانون به آنها هشت ماه فرصت میدهد تا غرامت را صادر کنند. هشت ماه! در همین حال، مردم برای بقای خود مجبورند وام بگیرند. با این حال، ناراحتی اصلی کمبود منابع نیست، بلکه عدم اطمینان است.»
زیلبرمن توضیح میدهد که «هیچ یکپارچگی وجود ندارد. هیچ نهاد واحدی این مأموریت را هماهنگ نمیکند.» او میگوید: «هر فرم به یک امضای دیگر نیاز دارد. هر تأییدیه به چیز دیگری بستگی دارد. این یک بوروکراسی متناقض است. و این چیزی است که مردم را از پا درمیآورد. من قرار نیست به خاطر یک درگیری در سطح دولت، زندگیام را از صفر بسازم. اما دقیقاً همین چیزی است که مجبور به انجامش شدهام. مبالغ هنگفتی را برای تثبیت زندگیام هزینه کردهام، اما در نهایت هیچ نشانهای از زمان بازپرداخت به من داده نشده است.»
زیلبرمن در ادامه از وضعیت روانی شهرکنشینان و عدم رسیدگی مسئولان شکایت میکند: «شما مضطرب هستید، استرس دارید، در میانه یک جنگ هستید و سپس سیستم حمایتی که قرار است مقداری از این فشار را کاهش دهد کار نمیکند. هیچکس مسئولیت واقعی شرایط شما را بر عهده نمیگیرد. شما فقط در برزخ هستید... ما را به حال خودمان رها کردهاند تا خودمان راهحلی پیدا کنیم.»
زیلبرمن نگران است که این عدم اطمینان تا چه زمانی ادامه خواهد داشت. او معتقد است که این روند میتواند همان قطرهای باشد که صبر مردم را لبریز کند. صهیونیستها انتظار داشتند پس از ۷ اکتبر، اوضاع بهتر شود اما زیلبرمن معتقد است که یک سال و اندی بعد، هنوز هیچ سیستمی وجود ندارد و مقامات یاد نگرفتهاند در زمان بحرانها و ناامیدیها مؤثرتر عمل کنند. او از کابینه رژیم سلب امید کرده و تأکید میکند: «اگر زمین بخوری، واقعاً به خودت بستگی دارد که دوباره بلند شوی. این یک ترن هوایی احساسی است. از نظر مالی، از نظر ذهنی. هیچ ثباتی وجود ندارد. شما فقط یک آپارتمان را از دست نمیدهید. آرامش ذهنی خود را از دست میدهید.»
گزارش جروزالم پست در بخش پایانی خود نتیجهگیری میکند که جنگ اخیر یک رویارویی تاریخی بود، اما با فروکش کردن گردوغبار، ناکارآمدی دولت اسرائیل نیز دوباره نمایان شد. دولتی که در گرفتن تسلیحات از اروپا و آمریکا توانمند است، اما در مدیریت پیامدهای آن ناتوان.
جروزالم پست مینویسد نتیجه این بینظمیها به یک الگوی ثابت میرسد: «هرجومرج در بالا و بداههپردازی در پایین». اولین پاسخ مقامات دولتی همیشه سردرگمی است، با دستورالعملهای متناقض و بدون هیچ جدول زمانی مشخصی. در این میان، تنها زمانی اوضاع کمی پیش میرود که اشغالگران آسیبدیده خودشان دست به کار میشوند و به دنبال مسئولان میدوند یا هزینهها را از جیب خودشان پرداخت میکنند.
گزارش میافزاید که این داستانها از یک حس عمیق رهاشدگی میگویند. اینکه هیچکس پشت فرمان نیست و از مردم انتظار میرود برای پاسخهای ناقص و تعمیرات موقت سپاسگزار باشند، در حالی که مجبورند زندگی عادی خود را ادامه دهند؛ انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است.
در پایان، جروزالم پست تأکید میکند که قدرت اسرائیل هرگز در بوروکراسی روان نبوده است، اما همانطور که این روایتها نشان میدهند، تابآوری نباید با رضایت یا شایستگی دولت اشتباه گرفته شود: «پیامدهای جنگ همچنان برای بسیاری از مردم ادامه دارد و سکوت در مورد آن، به اندازه صدای انفجارها بلند و سنگین است.»
گزارش روزنامه عبری تصویری از ناکارآمدی و سردرگمی در مدیریت پیامدهای جنگ توسط دولت اسرائیل ارائه میدهد. این روایت به ما اجازه میدهد تصویری جامعتر از وضعیت داخلی اسرائیل پس از جنگ ترسیم کنیم. گزارش به خرابیها در شهرکهای اشغالی و ناامیدی شهرکنشینان از بوروکراسی کابینه نتانیاهو میگوید، اما همزمان سه روایت دیگر از رسانههای متفاوت منتشر شد که بیارتباط به یکدیگر نیستند و بحرانهای چندلایهای از شرایط کنونی رژیم را مشخص میکنند.