
فرهیختگان: گاهی وقتها تاریخ ورق میخورد و ما را روبهروی صحنههایی آشنا و تکراری قرار میدهد؛ همان چهرهها، همان مشکلات؛ در فوتبال حتی همان تیمها… اما واکنشها متفاوت!
چهار سال پیش، مهدی طارمی یکی از ستارههای بزرگ تیم ملی زبان به انتقاد گشود و پرده از بینظمیها و اتفاقات عجیب داخل اردو برداشت. امروز اما شرایط به مراتب دشوارتر است، ولی در این صحنه و موقعیت آشنا و تکراری، هیچ صدایی شنیده نمیشود.
طارمی بهعنوان سوپراستار بینالمللی فوتبال ایران. زمانی به تعداد بازیکنان دعوت شده انتقاد میکرد: «در اردوی بحرین ۴۰ تا ۵۰ بازیکن به تیم ملی دعوت شدند. تیم ملی باید بهگونهای باشد که آرزوی پوشیدن پیراهنش را داشته باشید. جایگاه پیراهن تیم ملی پایین آمده و همه بهراحتی به تیم ملی میآیند.»
یا درباره نوع تمرینات: «زشت است که بازیکن تیم ملی فقط تمرین ضربه به چارچوب بزند. نظم خاصی از گذشته وجود داشت و ما به آن عادت کرده بودیم، اما وقتی یکسری بینظمیها میبینیم، برایمان بزرگ جلوه میکند.»
حالا بعد از گذشت حدود ۴ سال و حضور قلعهنویی، اگر شرایط بدتر نشده باشد، بهتر هم نشده! به شکلی غیرقابل باور بازیکنانی دعوت میشوند که در لیگ نیمکتنشین هستند یا اصلاً بازی نمیکنند و شرایط فنی مطلوبی ندارند. تیم ملی به محله برو و بیایی تبدیل شده که آپشن قراردادی ملیپوش شدن تعدادی از فوتبالیستها را در اردوهای مختلف فعال میکند!
از نظر فنی هم، تیم با عملکردی سینوسی، ضعیف و بدون تمرکز، در بسیاری از بازیها حتی مقابل تیمهای سطح پایین گل میخورد و بسیار آسیبپذیر نشان داده است. اگر روزی این وضعیت برای طارمی «زشت» بود، موقعیت کنونی امروز را چطور تعریف میکند؟ چرا امروز «سکوت» کرده است؟
طارمی یکبار بعد از بازی با قرقیزستان در اصفهان گفت: «شرایط خوب نیست.» یکبار هم پس از بازی با امارات در تهران لب به انتقاد گشود: «این کادرفنی تجربه جام جهانی ندارد. قبلاً با کادری باتجربه و آن نظم و انضباط هم نتوانستیم صعود کنیم، الان که دیگر کار سختتر است!»
حالا آنهایی که نگران فوتبال ملی هستند میپرسند چرا امروز حرفی نمیزند؟ برای دوری از حاشیه و حفظ آرامش؟ یا افرادی با نزدیک شدن به او سعی در کنترل کردنش دارند؟ مردم حق دارند درباره این تناقض بزرگ بپرسند؛ وقتی شرایط بدتر شده، مگر نباید صدای او بلندتر باشد؟