
دیدارهای سرنوشتساز مقدماتی جامجهانی در قارههای اروپا، آمریکای جنوبی، آفریقا و آمریکای شمالی قرار است باعث حرارت و حساسیت در فیفادی ماه شهریور شود و احتمالاً بعد از 48 تیمی شدن جامجهانی خیلی کمتر از گذشته شاهد غایبهای بزرگ و نامدار در بزرگترین آوردگاه فوتبالی جهان باشیم اما این احتمال هنوز به صفر نرسیده و در مورد حضور ایتالیا در بیست و سومین دوره جامجهانی شک و شبهاتی وجود دارد. البته قطعاً وضعیت فعلی لاجوردیپوشان و غیبت در جامجهانی 2018 و 2022 به خوبی نمیتواند جایگاه آتزوری را نشان دهد.
فوتبالیستهای سرزمین چکمه به جز تعصب، وفاداری و غیرتشان روی پیراهن باشگاهی خود در قامت ملی نیز به 4 قهرمانی و 2 نایب قهرمانی جامجهانی و 2 قهرمانی و 2 نایب قهرمانی در جام ملتهای اروپا شهره هستند و مطمئناً این افتخارات به پشتوانه یک لیگ معتبر و سطح بالا پدید آمده است. لیگ ایتالیا قدمتی بیش از 120 ساله دارد و تیمهای شاغل در سری آ توفیق 12 قهرمانی و 18 نایب قهرمانی در لیگ قهرمانان را تجربه کردهاند و باشگاههای ایتالیایی با 30 حضور در فینال مهمترین رویداد باشگاهی اروپا توانستهاند آمار جذابتری نسبت به رقبای ثروتمند و نامدار انگلیسی از خود بهجا بگذارند.
لیگ ایتالیا در سده گذشته و قرن بیست و یکم به جز تأثیر در پیشرفت فوتبالیستهای داخلی تأثیرغیرقابل انکاری در اعتلای مهرههای مستعد سراسر جهان داشته و حتی چهره کوشایی مثل جرج وه آ از سرزمین کمترشناخته شده لیبریا بعد از سفر به ایتالیا زندگی ورزشیاش بهبود یافت اما در این ویترین، سهم فوتبال کشورمان ناچیز بوده و تنها یک مدافع یعنی رحمان رضایی توانسته به دلیل سبک بازی خود 7 سال در سری A و B ماندنی شود و مهاجمان کشورمان علیرغم قابلیتهای فنی چشمگیر در این کشور توشه چشمگیری جمع نکردهاند. مهدی طارمی، آخرین ایرانی به مقصود نرسیده در ایتالیا، فصل گذشته در انتخابی پرچالش باشگاه اینتر را برگزید اما قدرتش برای رقابت با بزرگانی همچون لائوتارو مارتینز و مارکوس تورام ناکافی بود و از فرصتهایی که اینزاگی برایش قائل شد بیشترین سود ممکن را نبرد تا مثل آزمون و سامره بیشتر از یک فصل در یکی از بزرگترین لیگهای جهان دوام نیاورد. گمان میشود فوتبالیستهای ایرانی اگر میخواهند سقف آرزوهایشان بلندتر شود باید تبدیل به چهرههای منعطفتری شوند تا در برخی کشورهای صاحب فوتبال به مشکل نخورند.
طارمی چهارمین و آخرین فوتبالیست هموطنمان بوده که در بالاترین سطح فوتبال ایتالیا توپزده و بعد از ثبت آمار 43 بازی، 3 گل و 9 پاس گل مدیران و کادرفنی نراتزوری ترجیح دادند او را به المپیاکوس بفروشند و درخشش در سوپرکاپ روبهروی آث میلان و عملکرد نسبتاً مثبت در لیگ قهرمانان باعث نشد کریستین چیوو، سرمربی رومانیایی افعیها کاپیتان دوم تیم ملی ایران را حفظ کند. مهاجم بوشهری با آمار 2 گل در جامجهانی، 2 مرتبه آقای گلی در هر کدام از لیگهای پرتغال و ایران، در تابستان 1403 چمدانهایش را به مقصد شهر شمالی میلان بست و خیلی امیدوار بود که با رقم زدن اتفاقات جذاب خیلی زود تبدیل به برترین لژیونر کشورمان در خاک ایتالیا شود و این عنوان را از دستان رحمان رضایی برباید.
البته عملکرد رضایی به اندازه لژیونرهایی که بارها تحسین ایرانیها را برانگیختهاند چشمگیر نبوده و به دلیل راندمان و بازدهی ضعیف دیگر ایرانیهای شاغل در سری آ و از سویی استمرارش در لباس مسینا، پروجا و لیورنو به این عنوان نائل آمده و بعید به نظر میرسد آمار 128 حضور در بالاترین سطح فوتبال ایتالیا، 6 گل و یک پاس گل رضایی به این زودیها شکسته شود. پروجا که این روزها آرزوهایش را در سری C دنبال میکند در تابستان 2001 به جز رضایی یک ایرانی دیگر را نیز جذب کرد. علی سامره با سابقه آقای گلی در فصل 1380-1379 لیگ آزادگان بهصورت قرضی جمع استقلال را به مقصد پروجا ترک کرد و در قاره اروپا به هدفش یعنی درخشش و تأثیرگذاری نرسید و با 6 مرتبه به میدان رفتن در سری آ و تقابل با آث میلان در جام حذفی به ایران بازگشت و بعداً با 2 مرتبه گلزنی در شهرآورد و آقای گلی در فوتبال امارات ثابت کرد مهاجم زهردار و گلزنی است.
به جز اسامی اشاره شده سردار آزمون نیز بعد از ارائه عملکرد پرفراز و نشیب در بایرلورکوزن تصمیم گرفت با هدف تکرار بخشی از فروغ روزهای جوانی در آس رم شاگرد مورینیو شود. مصدومیتهای مختلف، حضور در جام ملتهای آسیا، رقیبهای قابل اعتنایی مثل لوکاکو، دیبالا، آندره بلوتی و تامی آبراهام و از همه مهمتر خو نگرفتن با اتمسفر جالوروسی اجازه نداد مهاجم ایرانی بیشتر از 571 دقیقه در سری آ به میدان برود و آمار بهتری نسبت به 3 گل و 2 پاس گل ارائه دهد. او در لیگ اروپا و جام حذفی نیز به همتیمیهایش در تیم پایتخت پاس گل داد ولی این آمارها به حفظش در جمع زرد و قرمزها کمکی نکرد و بعد از اتمام قرارداد قرضیاش توسط بایرلوکوزن به شباب الاهلی فروخته شد.
حضور در 5 لیگ معتبر دنیا همواره برای آسیاییها هدف دلپذیری بوده و خیلی از بازیکنان ایرانی نیز آرزوهایشان را با سفر به قاره سبز تبدیل به واقعیت کردهاند اما فوتبالیستهای کشورمان به اندازه ژاپنیها، کرهجنوبیها و استرالیاییها نتوانستهاند از فرصت بهدست آمده بالاترین بهره را ببرند. براساس آمارها اکثراً برترین استعدادهای ایرانی یعنی دایی، هاشمیان، مهدویکیا، باقری و عزیزی در بوندسلیگا درخشیدهاند و اگر عملکرد این نفرات در آلمان را در نظر نگیریم فقط عرض اندامهای نکونام و شجاعی در لالیگای اسپانیا باقی میماند. همچنین شاید با اغماض بتوان به عملکرد آندرانیک تیموریان و اشکان دژاگه در یک مقطع کوتاهی از حضورشان در فوتبال انگلیس نمره قبولی داد ولی بهطور کلی لیگهای انگلیس، ایتالیا و فرانسه سکوی پرتاب جذابی برای ایرانیها نبوده و هموطنهایمان با انعطاف ناکافی و تطبیق ندادن خودشان با شرایط کشورهای گوناگون جنگ رشد کردن را به رقبای چشم بادامی واگذار کردهاند.
برای مثال فوتبالیستهای سامورایی در تاریخ لژیونرهای موفق و بادوامی مثل واتارو اندو، ماکوتو هاسبه، شینجی کاگاوا و چندین فرد موفق دیگر در آلمان داشتهاند اما نفراتی مثل کائورو میتوما، یوشیدا، تومیاسو و شینجی اوکازاکی با پاسپورت ژاپنی در سنگینترین و رقابتیترین لیگ دنیا یعنی انگلستان نیز جا افتادهاند و در دهههای گذشته عملکرد امثال ناگاتومو، هوندا و ناکاتا را در لباس تیمهای ایتالیایی دیدهایم و در سالهای اخیر تاکفوسا کوبو موفق شده با لباس رئال سوسیداد در لالیگا اسپانیا توجهات را جلب کند. لازم به یادآوری است در شرایطی که دروازهبانهای ایرانی بارها بعد از لژیونر شدن به مقصود مدنظرشان نرسیدهاند سنگربانی ژاپنی به نام یجی کاواشیما به جز 95 بازی ملی، در 61 بازی لوشامپینونه فرانسه درون دروازه ایستاده و در حال حاضر زیون سوزوکی گلر اصلی باشگاه پارما ایتالیا است.
همچنین فوتبالیستهایی مثل پارک جی سونگ، سون هیونگ مین و هوانگ هی جان که زاده کره جنوبی هستند بسیار بازیکنان با توفیقی در انگلیس بودهاند و حتی اگر نام سون هیونگ مین را که سابقه عملکرد موفق در هامبورگ و بایرلورکوزن را دارد فاکتور بگیریم امثال کیم مین جائه، چا بوم کان و کو جاچئول ظرفیتهای بالای جنگجویان تایگوک را در آلمان به نمایش گذاشتهاند. از سوی دیگر شاید استرالیاییها به دلیل نزدیکی فرهنگی خود به راحتی و بدون دردسر در لیگ انگلستان جا افتاده باشند و نمونه این ادعا هری کیول، تیم کیهیل، مارک شوارزر و متیو رایان باشد اما مارک برشیانو سابقه 31 مرتبه گلزنی در سری آ ایتالیا و 17 مرتبه فرو ریختن دروازه رقبا در سطح دوم فوتبال این کشور را دارد و طبق شواهد استرالیایی هم راحتتر از ایرانیها با فضای جدید و چالشهای نو، اخت میشوند.
یقیناً وقتی فوتبالدوستان عملکرد علی عدنان عراقی و الدور شوموردوف ازبکستانی را در لباس تیمهای ایتالیایی میبینند دوست دارند فوتبالیستی از کشور خودشان نیز در سری آ توپ بزند اما به نظر میرسد در فضای هواداری و حرفهای فوتبال کشورمان، ایتالیا به عنوان لیگی که سبک فوتبالش با تواناییهایمان همخوانی ندارد جا افتاده و کمتر شاهد به چالش کشیده شدن ستارههای ایرانی در سری آ هستیم که این اتفاق منافات جدی با پیشرفت و بزرگ شدن دارد.