
سپر پولادین ایران در جنگ 12 روزه تنها دفاع نظامی و سخت نیروهای مسلح نبود بلکه این اتحاد و همدلی مردم و مسئولان با نیروهای نظامی در تمام سطوح بود که در مقام پشتوانه اصلی قدرتهای نظامی برای ادامه این نبرد ظاهر شد. از زمان توقف جنگ تاکنون، دشمن کارویژه اصلی خود را بر این متمرکز کرده تا با ترویج چندصدایی در داخل کشور به هر بهانهای، نقطه قوت ایران را به ضعف بدل کند و محاسباتش را براین مبنا بچیند. در چند روز گذشته اما نظراتی که تنه به تنه رادیکالیسم دورههای منتهی به انتخابات میزند و گویی بدون درک دقیق و درست از واقعیات به دنبال زنده کردن نزاعهای انتخاباتی است، مجال جولان پیدا کردند، چه آنهایی که به بهانه بهبود وضعیت کشور به دنبال تضعیف دولت هستند چه آنهایی که به بهانه عبور از وضعیت جنگ، از تغییر پارادایمهایی میگویند که مبانی اصولی نظام حکمرانی را هدف قرار داده است؛ اظهارنظرهای رادیکالی که فاصله قابلتوجهی با پیشنهاد یا نقدی سازنده دارد و اتفاقاً برعکس منجر به قطبیسازی و تقویت شکافهای داخلی میشود. روز گذشته رهبرانقلاب در دیدار با اقشار مختلف مردم پاسخی روشن به هردوی این نظرات رادیکال دادند و آنها را برهمزننده اتحاد ملی دانستند. به یک معنا رهبرانقلاب در گفتوگو با مردم به استیضاح رادیکالیسم برخاستند و با فاصلهگذاری با هر اظهارنظر رادیکال خلاف مصالح ملی آن را با اصل اساسی حفظ اتحاد ملت در شرایط کمین دشمن نفی کردند.
تنها توانمندیهای نظامی ایران در جنگ 12 روزه نبود که دشمن صهیونی را وادار به عقبنشینی و دادن پیشنهاد آتشبس کرد، مثلث اتحادی که در این نبرد شکل گرفت و یک سمت آن مردم ایران، یک سمت مسئولان و سمت دیگر نیروهای مسلح بودند، عامل اصلی توقف این جنگ بود. این اتحاد به تعبیر رهبرانقلاب به مثابه سپری پولادین در این نبرد ظاهر شد، سپری که اتحاد مردم با مسئولان و نیروهای مسلح آن را ایجاد کرد و قدرتی به مراتب بیشتر از قدرت سخت نظامی برای کشور به همراه آورد. بعد از توقف جنگ، دشمنان ایران، تمرکز اصلی را بر خدشه وارد کردن بر این اتحاد و همدلی، متمرکز کردند اما در این میانه گروههایی در داخل کشور با افتادن به ورطه رادیکالیسم، با تبر به جان این اتحاد افتادند. ایستادن روی دعواهای بیحاصل، پاککردن صورتمسئلهها به جای بیان نقد سازنده و حرکت در مسیر وادادگی مقابل غرب، از جمله این مواضع بود که بهمثابه تیری بر پیکر اتحاد ملی عمل میکرد. غلظت این رادیکالیسم زمانی بیشتر شد که دو طیف با نگاههای رادیکال، نزاع، فحاشی و برچسبزنی علیه یکدیگر در فضای رسانهای ادامه دادند. یک طرف در مقام تضعیف دولت به نبرد با اتحاد ملی رفت و طرف دیگر با زیرپاگذاشتن اصول اساسی انقلاب، در مقام نابودی این اتحاد ملی ظاهر شد.
رهبرانقلاب روز گذشته در دیدار با اقشار مختلف مردم، هر دو رویکرد رادیکال که در روزهای گذشته، نمودی در فضای رسانهای داشته را مورد انتقاد قرار دادند و ضمن آنکه تأکید کردند که «همه باید از خدمتگزاران کشور بهویژه رئیسجمهور پرتلاش حمایت کنند، گفتند: «اهل بیان، اهل قلم و آنهایی که حرف میزنند، مینویسند، تحقیق میکنند، کسانی که توییت میزنند، بفهمند چه کار میکنند.» رهبرانقلاب در بخش دیگری از صحبتهایشان، افرادی که از مذاکره مستقیم با آمریکا میگویند و معتقدند نباید علیه آمریکا شعار دهیم را ظاهربین دانستند و گفتند: «باطن قضیه این نیست، او میخواهد ملت ایران، گوش به فرمان آمریکا باشد.»
در چند روز گذشته دو موضع رادیکال با همین مضامین در فضای سیاسی مطرح شد. در یک سمت طیفی با نگاههای رادیکالیستی قرار داشتند که با همانندسازی رئیسجمهور با بنیصدر، گزینه استیضاح و لزوم برکناری او را روی میز گذاشتند و در سمت دیگر، نگاههای رادیکالیستی غربزده عملاً تسلیمنامهای را تدوین کردند که راهکار خروج ایران از شرایط جنگی و بحران فعلی را تغییر پارادایم، آن هم از مسیر واگذار کردن همه چیز به غرب که معنایی جز واداداگی در همه ابعاد است، نداشت. هردوی این نگاهها نهتنها نسبتی با منافع و مصالح ملی نداشته و ندارد بلکه مستقیماً اتحاد ملی را هدف قرار میدهد؛ چراکه پاک کردن صورتمسئلهها با خوانشهای رادیکال از هر دو سو، بهانهای تازه برای شروع نزاعی سیاستزده را فراهم میکند که در نهایت جز قطبیسازی فضای سیاست، نتیجه دیگری به همراه ندارد و در واقعیت جنگ داخلی بیحاصلی را دامن میزند که به جز رژیم صهیونی و دشمنان ایران، برنده دیگری ندارد. به همین خاطر نیز رهبرانقلاب، در اثنای صحبتهایشان به هردو سوی این نگاههای رادیکال که آوردهای برای فضای سیاسی کشور نداشته، انتقاد وارد کردند. تحقق هرکدام از این پیشنهادهای رادیکال در فضای سیاسی نقطه شروع بیمعنا شدن اتحاد و رادیکال شدن فضای کشور بود که گزکی تازه به دست دشمنان ایران برای تضعیف کشور میداد و در آن موقعیت تضعیف شدن این عامل کلیدی که دشمن صهیونی را وادار به عقبنشینی کرده بود، بار دیگر این جرئت را به آنها میداد که این بار تجاوز را با تصور اتحاد ضعیفشده در ایران، پیش ببرند. در این موقعیت هر اظهارنظر رادیکالی که به اختلافات سیاسی دامن بزند، در مقام برهمزننده اتحاد ظاهر شده است و به همین منظور نیز رهبرانقلاب روز گذشته با تأکید بر لزوم صیانت از اتحاد ملی، یکتنه به استیضاح رادیکالیسم برخاستند و آن را نفی کردند.
در این میان اما رهبرانقلاب، اصل وارد کردن نقد و بیان نظر را نفی نکردند. باید به این گزاره توجه داشت که اجتناب از افتادن به ورطه رادیکالیسم به معنی سکوت کردن و پذیرش تکصدایی در فضای سیاسی کشور نیست. یکی از اصول اولیهای که در نقد سازنده میبایست آن را مورد توجه قرار داد، مطرح کردن رویکرد، نگاه و ایدهای تازه در مقابل آنچه در عرصه عمل در حال اجراست در عین نفی آن و انتقاد وارد کردن به مصادیق تصمیم با استدلال و فکت دقیق است. اما آنچه در چند روز اخیر فضای سیاسی کشور مطرح شد؛ چه تسلیم نامه تدوینشده چه درخواست استیضاح رئیسجمهور، نسبتی با اصول یک نقد سازنده که بتواند راهگشا باشد ندارد و در واقعیت جز آنکه دعوایی جدید راه بیندازد، آورده دیگری به همراه ندارد. به همین منظور بود که رهبرانقلاب نیز تأکید کردند که: «ممکن است برخی در موضوعات مختلف، نظرات گوناگونی داشته باشند، ایرادی ندارد... اهل فکر توجه کنند ارائه فکر نو.... با تخریب و اهانت تفاوت دارد. نباید مبانی جمهوری اسلامی را تخریب کرد.»
گزارش کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.