
29 تیرماه گزارشی با عنوان «متهم ردیف اول مصرف آب» از روزنامه «فرهیختگان» منتشر شد. در این گزارش حجت میانآبادی، پژوهشگر دیپلماسی آب نوشته بود بیشترین سهم در مصرف آب شرب کشور متعلق به تکنولوژی کولر آبی دهه 40 است.
در این یادداشت آمده بود که: «طبق مطالعات پژوهشکده مطالعات فناوری، در حال حاضر در حدود 20میلیون کولر آبی در کشور وجود دارد که بهگفته سازمان ملی استاندارد ایران، بیش از 70درصد آنها دارای رتبه انرژی E، F و G هستند. طبق برخی آمارهای رسمی، هر کولر آبی در هر ساعت بین ۳۰ تا ۴۵ لیتر آب مصرف میکند، یعنی در هر شبانهروز حدود ۷۰۰ لیتر آب مصرف میکند. مطالعات متخصصان و پژوهشگران پژوهشکده مطالعات فناوری، کارکرد کولرهای آبی در تابستان سال 1402 را حدود 19 میلیارد ساعت تخمین زده است. با در نظر گرفتن نرخ مصرف آب کولر آبی بین ۳۰ تا ۴۵ لیتر در ساعت، حدود 570 تا 850 میلیون مترمکعب آب در تابستان (متوسط 700 میلیون مترمکعب) توسط کولرهای آبی مصرف میشود که این میزان بیش از 3 تا 4.5 برابر ظرفیت اسمی سد امیرکبیر (سد کرج) است. این میزان مصرف آب، معادل 1.5 برابر ظرفیت کل سدهای طالقان و کرج در زمان پرشدگی صددرصد خود است. تفاوت مصارف آب در کولرهای آبی با سایر مصارف شرب نظیر شستوشو و استحمام آن است که کل این میزان آب، تبخیر شده و امکان بازگشت به چرخه بهرهبرداری مجدد را ندارد.»
پس از انتشار این آمار برای برخی خوانندگان «فرهیختگان» این پرسش به وجود آمد که آیا بار اصلی مصرف آب شرب به دوش مردم است؟ نقش وزارت نیرو بهعنوان متولی توزیع آب کشور در مدیریت آب شرب چیست؟ در گفتوگوی پیش رو با حجت میانآبادی؛ پژوهشگر دیپلماسی آب و استادیار دانشگاه در ابتدا ابهامها و سؤالهای خوانندگان پیرامون یادداشت منتشرشده پاسخ داده شده و بعد با بازگشت به کمی عقبتر به این پرسش پاسخ دادهایم که اساساً بحران آب امروز ما مربوط به کمبارشی است یا سوءمدیریت آبی؟ همچنین در ادامه این گفتوگو نسخههای کوتاهمدت تجویزشده برای حل مشکل آبی تهران را با این پژوهشگر دیپلماسی آب بررسی کردهایم. وی ضمن تحلیل نسخهها بر این باور بود کسی که میگوید میتواند مشکل آب کشور را حل کند، حقیقت را نمیگوید.
با توجه به هشدارها در خصوص وضعیت آبی کشور، کجای کار ما اشکال داشت که امروز به این مشکل دچار شده و به بحران آب در تهران رسیدهایم؟
بخش اصلی مشکل آب ما در تعریف مشکل یا مسئله است و اگر مسئله مشخص شود خیلی از مسائل دیگر را میتواند حلوفصل کند. ما در تشخیص نوع جنس و بیماری دچار مشکلیم و به دنبال این میگردیم که چه دارویی برای این بیمار جواب میدهد، درصورتیکه اساساً این مسئله را نشناختهایم. وقتی صحبت از سیستم آبی میشود، از سطوح، مقیاس، ابعاد و حوزههای مختلف تشکیل شده است. به عبارتی وقتی صحبت از سیستم آبی میکنید حوزههای مختلفی اعم از کشاورزی، صنعت، شرب و محیطزیست دارید که این حوزههای چهارگانه سطوح مختلفی دارند. برخی دعواهای آبی در سطح محلی است، مانند دعوای چاه بین دو روستا یا دعوای رودخانه بین دو شهر. گاهی گستردهتر میشود و به دعوای بین دو استان مانند چهارمحال و بختیاری و اصفهان یا اصفهان و یزد میرسد و گاهی نیز سطح بینالمللی پیدا میکند، مثل ایران و افغانستان، دجله و فرات که بین ترکیه، سوریه، عراق و ایران است یا مثل رودخانه نیل که با چهار حوزه کشاورزی، صنعت، شرب و محیطزیست در مقیاس مشترک بین 11 کشور دعواست.
این سیستمهای آبی ابعاد مختلفی هم دارند. برخی مسائل آبی مسائل اقلیمی هستند، مثل زمانی که خشکسالی رخ داده است. برخی ابعاد اجتماعی است، یعنی فقط مهندسی و اقلیمی نیست، مثل زایندهرود که مسئله آن تنها مسئله آبی نیست، بلکه نماد اجتماعی و سیاسی بین اصفهان و چهارمحال و بختیاری است. رودخانه سند به نماد ابزار نظامی بین هند و پاکستان تبدیل شده است. یک سیستم آبی، حوزهها، ابعاد، سطوح و مقیاسهای مختلفی را پوشش میدهد؛ مثلاً یکبار درباره سیلی صحبت میکنید که در سه روز رخ داده و یکبار بحران آب شما 6ماهه است و یکبار دچار خشکسالی سهساله شدهاید. گاهی بازه آبی شما 10ساله است و گاهی مسئله تغییر اقلیم و تاریخ سیاستگذاری در 50 سال را تحلیل میکنید، برای مثال حوزهای مثل زایندهرود هم ابعاد کشاورزی دارد، هم ابعاد صنعتی دارد و هم ابعاد شرب دارد؛ مقیاس آن هم محلی است و هم ملی و هم استانی؛ سطح آن از خشکسالی امسال تا مناقشه در زمان شیخبهائی است.
پس زمانی که صحبت از مسائل سیستم آبی میکنیم باید بدانیم تمام اینها جزئی از یک سیستم آبی است که باعث ایجاد پازل 10هزار تکه میشود که شکلوشمایل آن کاملاً برای ما ناشناخته و بههمریخته است. برای همین مسئله زایندهرود مسئلهای اجتماعی است که کشاورزان اصفهانی برای آن به کف خیابان آمدهاند، اما تاکنون دیدید برای خشکسالی ارومیه کشاورزان به کف خیابان بیایند؟ خبری نیست؛ چراکه حوزه، ابعاد، مقیاس و سطح مسئله با هم فرق میکند. زمانی که صحبت از مسئله آبی میکنیم، شبکه مسائلی که باعث ایجاد چالش یا بحران آب شده ترکیبی از مسائل است، یعنی حوزههای آن میتواند کشاورزی، شرب، چمن و محیطزیست، صنعت، دریا، تغییر اقلیم، مسئله هویتی و حتی مقیاس محلی، ملی یا استانی باشد. لذا اینکه بگوییم آن کدام یکی است، دقیقاً سؤال غلطی است. مشکل همین است که میگوییم کدام یک مشکل است؟ مشکل در حکمرانی است؟ در سیاستگذاری یا در مدیریت است؟ ما میگوییم مشکل در همه اینهاست. این شبکه مسائل هم فقط محصول اینها نیست.
در چین، ترکیه و رودخانههای فرامرزی ترکیه نیز این مشکل و چالش وجود دارد. آن کشور امروز قطعی آب داشته است. این مشکل در اروپا هم وجود دارد. پس اینجا مشکل در تمام این حوزههاست. در هریک از اینها میتواند متفاوت باشد. کدام یک اولویت دارد؟ اصطلاحاً میگوییم حوزه به حوزه و زمان به زمان فرق میکند، لذا مسئلهای که باعث بحران زایندهرود شده ممکن است با مسئلهای که سبب بحران ارومیه شده متفاوت باشد، حتی مسئلهای که سبب بحران زایندهرود در سال 1398 شده با مسئلهای که سبب بحران زایندهرود در سال 1404 شده متفاوت است. اگر من بهعنوان متخصص آبی بخواهم این پازل هزار یا 10هزار تکه را که ناشناخته است، مرتب کنم باید تکهتکه هر بخش را بردارم، بزرگ کنم و شکل آن را نشان دهم و بعد سر جای خود قرار دهم.
اگر یکی دو تکه از این پازل را نشان دادم، یعنی همه مسائل آبی زیر سر این پازلهاست؟ قطعاً خیر! ما چهار حوزه کشاورزی، صنعت، شرب و محیطزیست داریم. تاکنون در حوزه شرب و بهداشت وزارت نیرو عادت داشت بگوید مشکل آب تقصیر مردم است، چون شیرها چکه میکند. ما گفتیم چرا فکر میکنید مشکل آب از مردم است؟ مردم چه گناهی دارند؟ تقصیر مردم چیست؟ وقتی مردم مجبور به استفاده از کولر آبی هستند که تکنولوژی آن برای 60 سال پیش است و برق و آب را میبلعد و سبب ناترازی برق و آب شده، تقصیر مردم چیست؟
آیا تسهیلات مناسب و تولید کولرهای آبی کممصرف و حمایت از آن وظیفه مردم است؟ وقتی صحبت از مدیریت آب میکنیم به معنای مدیریت عرضه آب و مدیریت تقاضای آب است ولی نقد ما چیست؟ وزارت نیرو صرفاً وزارت مدیریت عرضه شده است. ما در یادداشت کولر کوتاهی و قصور بسیار جدی وزارت نیرو را در عرصه حوزه فقط شرب برجسته میکنیم. برخی میگویند چرا فقط به آب شرب چسبیدهاید، 90درصد مصرف غلط در کشاورزی است. اینها موضوعات مجزاست. شما که با بهرهوری کشاورزی در ارومیه نمیتوانید مشکل آب تهران را حل کنید. اصلاً کشاورزی یک تکه از پازل است و شرب تکه دیگری است. کسی ادعا کرد کولر آبی را حل کنیم مشکل آبی کشور حل میشود؟ مشخص است، اینگونه نیست. ما مکرر بیان کردیم و نقدی که کردیم همین بود که چرا وزارت نیرو وزارت مدیریت عرضه شده است؟
در این 40 سال هیچ کاری را برای مدیریت تقاضا و مصرف کولرها که هم باعث ایجاد ناترازی برق شده و هم باعث ایجاد ناترازی انرژی شده نکردیم. در جلسه 21 بهمن هیئت وزیران مصوب شده مبلغ 53 هزار و 80 میلیارد ریال معادل ۵.۳ همت برای اجرای طرحهای آبرسانی به شهرهای دارای تنش آبی اختصاص پیدا کند. سؤال میپرسم که از این میزان چقدر برای مدیریت تقاضا تخصیص پیدا میکند؟ وزارت نیرو قرار است آب را با ۵.۳ همت به تهران بیاورید و من به عنوان مصرفکننده آن را در تکنولوژی دهه 40 بریزم که من هیچ تقصیری در آن ندارم؟
میگویند مصرف بنزین در ایران سه برابر استاندارد جهانی است. این را قبول میکنیم اما سؤال این است که خودروهای تولید داخل یک و نیم تا دو برابر استاندارد جهانی مصرف میکنند و کیفیت آنها به شدت پایین است و مصرف بنزین آنها به شدت بالاست، من به عنوان مصرفکننده امکان و حق انتخاب یک خودرو با کیفیت مصرف جهانی را ندارم و برای همین خودروهای پرمصرف باید در بزرگترین لاتاری کشور شرکت کنم، چه تقصیری دارم که مصرف بنزین در کشور زیاد است؟
اینکه خودروها دو برابر بنزین مصرف میکنند تقصیر مردم است؟ این پول یارانه بنزین در جیب مردم نمیرود بلکه در جیب دو خودروسازی که کار تولید خودروی بیکیفیت میکنند میرود چون مردم حق انتخاب دیگری برای خودروی کم مصرف ندارند. پس آیا تقصیر مردم است یا تقصیر دو شرکت خودروساز است؟ اینکه کولر آبی دهه 40 نصف آب شرب کشور را در بخش مصرف، نه بخش برداشت، مصرف میکند و هدر میدهد و مردم امکان خرید یک کولر را ندارند چون عمده محصولات کیفیت مصرف انرژی و آب آنها همینطور است تقصیر مردم چیست؟ چرا ۵.۳ همت وزارت نیرو پول برای اجرای آبرسانی میگذارد ولی حاضر نیستند بخشی از این پول را برای مدیریت تقاضا بگذارند.
آیا با اصلاح کولر آبی مسئله آب ما در هیرمند با افغانستان حل میشود؟ قطعاً خیر! اگر کسی نتواند بفهمد اینها پازل هستند و باید یکی یکی این پازلها در آورده شود، دیده شود و سر جای خود گذاشته شود، از مسئله درکی ندارد. آیا کسی میتواند در یادداشت دو هزار کلمهای همه این ابعاد، سطوح، مقیاس و حوزهها را ببیند؟ هیچ کس در دنیا با یک کتاب هم نمیتواند این کار را انجام دهد. نکته دیگر این است که چرا وزارت نیرو برای 280 میلیون مترمکعب حاضر است 6 میلیارد دلار پول خرج کند (با رقم الان نزدیک 540 هزار میلیارد تومان میشود) ولی حاضر نیست برای کاهش مصرف یا توزیع کولرهای کم مصرف انرژی و کم مصرف آبی سرمایهگذاری کند و آنها را بین مردم توزیع کند؟ مگر خود وزارت نیرو در دهه 70 برای بحث لامپهای کم مصرف، این لامپها را با یارانه بین مردم توزیع نکرد؟ از تولید لامپهای کم مصرف توسط کارخانههای بخش خصوصی حمایت کرد و بعد این را با قیمت بسیار کم در جامعه توزیع کرد و بعد گفت تولید لامپ رشتهای ممنوع است و همه مردم به لامپ کم مصرف مجهز شدند گفت میخواهم قیمت برق را افزایش دهم و جامعه نیز اعتراضی نکرد.
کمی به عقب برگردیم. علت به وجون آمدن بحران آب در کشور ما کم بارشی است یا مدیریت منابع آبی؟
ما به صورت کلان دو نوع چالش آب داریم و این چالش در همه جای دنیا نیز وجود دارد. مثلاً در پدیده تغییر اقلیم، تیرماه امسال در تگزاس آمریکا سیل آمد و 191 نفر کشته شدند. در این چالشها و بحرانها دو عامل وجود دارد که یک عامل طبیعی است و دیگری عامل انسانساز است. مطالعات مختلف نشان داده در دنیا عوامل انسانساز در بحرانها و چالشهای آبی (چه سیل و چه خشکسالی) اثر بسیار بیشتر و چشمگیرتر از عوامل طبیعی دارند.
البته میزان عوامل را نمیتوان بیان کرد. مقیاس و سطح آن زمانی - مکانی است؛ امسال یک درصد است و سال بعد درصد دیگری است. در ارومیه عوامل انسانی ممکن است یک درصد سهم داشته باشند، عوامل طبیعی هم یک درصد مشخص دیگری سهم داشته باشند و در زاینده رود این سهم عوامل انسانی و طبیعی میتواند کاملاً متفاوت باشد. برای همین است که میگوییم پازل ده هزار تکه است که با یک یادداشت یا یک گفتوگو نمیشود همه این ابعاد را بیان کرد.
مشکل این است که دنبال عصای موسی برای مشکلات خود میگردیم. یعنی چیدن و پیدا کردن این پازل هزار تکه خیلی سخت است. اگر بخواهید درست کنید و به سال بعد برسید ممکن است همه چیز عوض شود. ما دنبال یک تک مسئله میگردیم که مسئله خود را ساده کنیم و بعد بگوییم تقصیر این است و همه مسائل را سر او بریزیم و بگوییم مسئله حل میشود. این امکانپذیر نیست. اصلیترین چیزی که باید بدان بپردازیم این است که مشکل آب یک مشکل درهم تنیده است که نمیشود آن را در یک تک عامل محدود کرد. اما میشود تکههای این پازل را یکی یکی کرده و مطالعه کرد، برجسته کرد، سر جای خود قرار داد که با تکمیل این پازل شبکه ابعاد مسائل آب مشخص شود.
لذا در حوزه آب مشکل اصلی ما این است که دچار مشکل نوع سوم هستیم؛ یعنی من به عنوان پزشک اگر در تشخیص یک مشکل دچار مشکل شوم، تجویز دارو میکنم که بیمار اگر مصرف کند دچار مشکل جدید میشود که به این مشکل میگویند مشکل نوع سوم که ناشی از این است که در تشخیص مشکل دچار مشکل شدهام. الان مشکل نوع سوم ما چیست؟ اینکه نمیتواند درهم تنیدگی حوزه، بعد، سطح و مقیاس را در این پازل چند ده هزار تکه را درک کنند.
لذا همیشه مردم در جلسات از ما میپرسند راهکار شما برای ارومیه چیست؟ لذا خطاب به مردم ایران میگویم که اگر هر کسی گفت من برای مسائل آب ایران یک راهحل دارم که مسائل آب ایران را حل میکند بلااستثنا حقیقت را نمیگوید.
بحران آبی که امروز دچار آن هستیم چقدر به امنیت غذایی ما گره خورده؟ برخیها معتقدند که بعضی سیاستها به نام امنیت غذایی ما را به بحران آبی رسانده است.
امنیت آبی به 5 بعد امنیت آب شرب، امنیت غذایی، امنیت انرژی (برقی-آبی)، امنیت اقتصادی و امنیت محیط زیستی گره میخورد. یعنی شما میخواهید آب خوزستان و کشاورزان آن را تأمین کنید، نگران هستید اگر آب کشاورزان را بدهید تا شلوغی امنیتی و سیاسی پیش نیاید یا گردوغبار خوزستان رخ ندهد. یعنی امنیت شرب و امنیت غذایی خوزستان و کشور را در کنار امنیت محیط زیستی تأمین کنم و نگران این باشم که تابستان باید از آب پشت سدهای خوزستان برق تولید کنم و نیاز به امنیت انرژی دارم. برای همین است که میخواهم این تصویر ایجاد شود که مسئله آب چنین ابرمسئله درهم تنیده و پازل چند هزار تکه است که تمام تکههای آن بههم ریخته است و در عین حال همه با هم ارتباط دارند. ما تا از این تصویر یکی یکی ابعاد را بیرون نکشیم و ارتباط آن را با بخشهای دیگر حل نکرده و درک نکنیم نمیتوانیم مسئله را بشناسیم و برای آن راهحل تعیین کنیم.