
نوید اسودی؛ تحلیلگر بازار رمز ارزها: مسئلهی استخراج بیتکوین در ایران سالهاست به بحثی جدی تبدیل شده است. مدافعانش میگویند با برق ارزان میتوان ارز دیجیتال تولید کرد و از آن برای دور زدن تحریمها یا ایجاد درآمد ارزی بهره برد؛ منتقدان اما هشدار میدهند که هزینه واقعی این استخراج نه از جیب ماینرها بلکه از جیب مردم و منابع ملی پرداخت میشود.
بر اساس محاسبات موجود، تولید هر بیتکوین بهطور متوسط نیازمند ۷۰ تا ۱۱۰ مگاواتساعت برق است. برای درک بهتر این عدد کافی است بدانیم یک خانوار ایرانی سالانه حدود ۲٫۵ تا ۳٫۵ مگاواتساعت برق مصرف میکند. یعنی تولید یک بیتکوین برابر است با مصرف سالانهی ۲۰ تا ۴۰ خانوار ایرانی. در برخی سناریوهای پرمصرف و با دستگاههای قدیمیتر، این رقم حتی به اندازه مصرف ۱۰۰ خانوار در یک سال هم میرسد.
در سطح اقتصادی، هزینه تولید نیز بسیار چشمگیر است. در ایران با استفاده از برق صنعتی و قانونی، هزینه تولید یک بیتکوین حدود ۱۵۰۰ دلار برآورد میشود. در حالی که اگر استخراج با برق خانگی (غیرقانونی) انجام شود، این رقم میتواند به حدود ۵۰۰ دلار کاهش یابد. حال آنکه قیمت جهانی بیتکوین این روزها به مرز ۱۲۰ هزار دلار رسیده است. بنابراین هزینه تولید در ایران در برابر قیمت فروش تقریباً «هیچ» بهنظر میرسد.
این مقایسه وقتی روشنتر میشود که آن را در کنار سایر کشورها بگذاریم. در ایالات متحده، میانگین هزینه استخراج یک بیتکوین با برق خانگی حدود ۴۶ هزار دلار است. در اروپا این عدد به بیش از ۸۶ هزار دلار میرسد و در کشورهایی مانند ایرلند حتی برآوردهایی بالای ۳۰۰ هزار دلار هم گزارش شده است. طبیعی است که با چنین تفاوتی، ایران به بهشتی برای ماینرها بدل شود؛ اما این بهشت شخصی، جهنمی عمومی برای مردم و شبکه برق کشور ایجاد کرده است.
پیامدهای اجتماعی و امنیتی این روند بههیچوجه قابل چشمپوشی نیست. در حالیکه بسیاری از خانوادهها در تابستان با خاموشیهای مکرر مواجه میشوند و صنایع کوچک و بزرگ به دلیل کمبود برق متوقف میگردند، بخش قابلتوجهی از برق کشور صرف دستگاههایی میشود که تنها برای گروهی محدود سودآور است. به زبان ساده، یک بیتکوین یعنی «چراغهای خاموش چندین خانه ایرانی».
بیتکوین و بلاکچین فناوریهای جهانیاند و نمیتوان آنها را نادیده گرفت. اما سیاستگذاری در این حوزه باید بر پایه شفافیت، عدالت و اولویتبندی منافع عمومی باشد. ارزان بودن انرژی در ایران نباید بهانهای شود برای هدررفت سرمایه ملی و فشار بیشتر بر زندگی مردم. اگر استخراج قرار است ادامه پیدا کند، باید با نظام تعرفهای واقعی، نظارت شفاف و توزیع عادلانه منافع همراه باشد. در غیر این صورت، آنچه امروز به نام سود از بیتکوین نصیب عدهای خاص میشود، فردا به زیان عمومی و نارضایتی اجتماعی بدل خواهد شد.
ایران، با منابع عظیم انرژی خود، میتواند در این حوزه بازیگری هوشمندانه باشد؛ اما به شرط آنکه هزینهها و منافع به درستی محاسبه شود. اگر چنین نگاهی وجود نداشته باشد، هر بیتکوینی که استخراج میکنیم، در واقع برابر است با تاریکتر شدن خانههای بیشتری در این سرزمین.