
در روزهای گذشته، پس از حمایت مقامات رسمی ایران از سلاح مقاومت و مخالفت با خلع سلاح آن به نفع رژیم صهیونی، تکفیریها و مزدوران داخلی؛ یوسف راجی، وزیر خارجه لبنان، در اظهاراتی به دور از واقعیت، ادب دیپلماتیک، جایگاه و شخصیتش، واکنشی نسنجیده به این مواضع داشت. او که سهمیه دولتهای خارجی در کابینه لبنان بوده و حامیانش سابقه همکاری مستقیم نظامی با ارتش رژیم صهیونی در کشورشان را دارند، تهران را به دخالت در امور سیاسی لبنان متهم کرده است. این اظهارات از سوی همکار سابق و رابط کنونی صهیونیستها و دولتهای خارجی قابل قبول نبوده و مشمول تبعاتی است.
وزیر خارجه لبنان و دوستان پشت او باید دقت بیشتری درخصوص اظهارنظر مستقیم درباره ایران و مقامات آن داشته باشند.
1- یوسف راجی وابسته به حزب بدنام «القوات اللبنانیه» به رهبری «سمیر جعجع» است. جعجع دارای اتهامات سنگین در زمینه قتلهای سیاسی علیه سیاستمداران این کشور است. او پروندهای قدیمی و مهم نیز در رابطه با ایران دارد. شبهنظامیان وابسته به او، طی جنگ داخلی لبنان و در حالیکه همپیمان رژیم صهیونی بودند، ۴ دیپلمات ایرانی را ربودند. برخی میگویند آنها به رژیم صهیونی تحویل شده و بعضی معتقدند شبهنظامیان جعجع آنها را به شهادت رساندهاند. راجی و بیش از او رئیسش جعجع باید بدانند خونهایی بر گردن آنهاست؛ بر اساس توافقات و برای حفظ مصالح عالی، این پرونده به شکل انتقامجویانه پیگیری نشده است.
2- جریان جعجع که زمانی دنبالهرو و عامل مستقیم رژیم صهیونی در ایجاد درگیری داخلی و تسهیل حضور نظامی صهیونیستها در لبنان بوده است، فاقد هرگونه وجاهت برای ادعا درخصوص حفاظت از سیاست داخلی لبنان در برابر مداخله خارجی است. انتخاب وزرا در هر دولت امری حساس است، بهویژه وزیر خارجه که باید از مشروعیت کافی نزد دیگر دولتها برخوردار باشد. دولت لبنان با وزیر خارجهای که حزبش سابقه عاملیت رژیم صهیونی را دارد، میخواهد توسط ایران جدی گرفته شود؟
3- فوریترین درخواست ایران، به عنوان دولتی که دیپلماتهایش توسط حزب قوات اللبنانیه آسیب دیدهاند، خلع سلاح آن است. سلاح آنها نهتنها برای دفاع از کشور به کار نرفته، بلکه در خدمت اشغال و برنامههای خارجی بوده است. این سلاح با سلاح گروههای مقاومت متفاوت است و باید تشکیلات نظامی آن منحل، سلاحهای سنگین آن مصادره و اعضای نظامیاش تحت مراقبت قرار گیرند. سلاح قوات از نظر قوانین بینالمللی و داخلی فاقد مشروعیت است.
4- هدف دولتهای خارجی از سفارشهای اخیرشان به مزدوران لبنانی در دولت، تبدیل آنها به دارایی برای معاملات آتی است. آنها قصد دارند کسانی مانند وزیر خارجه لبنان با اظهارات ضدایرانی وزنی بیابند تا در معاملات با محور مقاومت، بهجای منافع، این افراد بیخاصیت برای تسویه پرداختها مورد استفاده قرار گیرند.
5- قوات اللبنانیه و دیگران به خودی خود فاقد اهمیت برای هشدار هستند، اما اخباری مبنی بر احتمال اسلحه کشیدنشان علیه مقاومت و ایجاد جنگ داخلی در لبنان وجود دارد. از این رو آنها در دایره خطر قرار گرفته و پیش از دامنگیر شدن تبعات، هشدارهای لازم باید به آنها داده شود.
گروههای خُرد، فاقد سازوکار و نیروی انسانی متخصص در امور کلان نظامی و راهبردی بوده و از سوی دیگر، برای کسب منافع مالی و سیاسی، دنبالهروی دولتهای خارجی میشوند.این گروهها باید درکی واقعی از اوضاع به دست آورده و از تبعات فعالیتهای خود آگاه شوند.
مقاومت لبنان خط حمایت مهمی از سوریه داشت که با اتکا به آن، قدرت بزرگی جمعآوری کرده، حمایتها را دریافت و به سرعت پس از ضربات، خود را بازسازی میکرد. تا زمانی که سوریه بود، رژیم صهیونی پس از آتشبس جرئت نقض آن را نداشت، اما پس از سقوط این کشور بر حملات افزود. با اینحال، خط پشتیبانی از اضلاع مقاومت در شام نسبت به جنگ سال ۲۰۰۶ توسعه یافته است. با وقوع عملیات ۷ اکتبر، به تدریج جبهه پشتیبانی خارجی از غزه شروع به کار کرد و ابتدا لبنان و سپس یمن و عراق و حتی ایران به طور مستقیم دست به حمله مستقیم به سرزمینهای اشغالی زدند. هرچند خط پشتیبانی از سمت سوریه سقوط کرده است، اما پس از ۷ اکتبر پشتیبانی با آتش مستقیم به وجود آمده است.
این خط در جریان جنگ لبنان و رژیم صهیونی، با اجرای عملیات وعده صادق-۲ خود را نشان داد. پیش از این، وعده صادق-۱ عملاً در حمایت از غزه صورت گرفته بود. همانگونه که محور مقاومت برای حفاظت از مقاومت لبنان به طور مستقیم و با بیش از یکصد موشک به سرزمینهای اشغالی حمله کرد، میتواند در صورت بروز هر بحران دیگر از سمت رژیم صهیونی، حکومت جولانی و گروههای مزدور لبنانی، بار دیگر دست به حمایت مستقیم با ایجاد خط آتش موشکی-پهپادی پرحجم، دقیق و تأثیرمحور بزند.
ایران در سالهای اخیر، مواضع آمریکا در عراق، سوریه و قطر را هدف قرار داده است. همچنین، منافع رژیم صهیونی در داخل سرزمینهای اشغالی طی سه دور عملیات وعده صادق مورد اصابت متعدد قرار گرفته و حملاتی نیز به پایگاههای اطلاعاتی صهیونیستها در اقلیم کردستان عراق صورت پذیرفته است. همچنین اهداف دریایی صهیونیستها جزو اهداف بودهاند. گوشمالی سنگین سعودیها در خاکشان، پس از طراحی حملات تروریستی در رژه نظامی اهواز و حمله موشکی به مواضع تروریستها در پاکستان، بخش دیگری از حملات مستقیم ایران در گستره منطقه طی کمتر از یک دهه اخیر هستند. ایران در قضایای اخیر سوریه نیز تا آستانه حمایت ارتش سوریه با موشک و پهپاد از راه دور پیش رفت. امروز زمان زیادی از موشکباران سرزمینهای اشغالی، پایگاه آمریکا در العدید نگذشته است. جعجع و جعجعها در منطقه از رادارهای آمریکا و ساکنان تلآویو برای متحدانشان مهمتر نیستند.