
در شرایطی که کشور با چالشهای پیچیدهای در حوزه انرژی، تربیت نیروی متخصص و پیوند دانشگاه با صنعت مواجه است، دانشگاه آزاد با طراحی ساختار نوینی تلاش کرده گامی جدی برای حل این بحرانها بردارد. مهدی جهانگیری رئیس دانشکدگان معدن، نفت و انرژی دانشگاه آزاد در گفتوگو با «فرهیختگان» از پشتصحنه طراحی و اجرای این ساختار تازه، دستاوردها، چالشها و آینده آن سخن میگوید. او با نگاهی راهبردی به ظرفیتهای اقلیمی و صنعتی کشور، توضیح میدهد چگونه هر دانشکده موضوعی مأموریت خود را بر اساس «عرصه» و ظرفیتی که در آن قرار گرفته تعریف کرده است؛ به گفته او در این نظام جدید، درسها و سرفصلها بازنگری شده، آموزش نرمافزارهای تخصصی و تجربه عملی در دل صنعت در قالب درسهای «عرصه» به دانشجویان ارائه میشود و ارتباطاتی راهبردی با هلدینگهای بزرگ صنایع کشور و سراهای نوآوری در دستور کار قرار گرفته است. مشروح این گفتوگو را در ادامه از نظر میگذرانید.
شما از آبانماه سال 1402 مسئولیت دانشکدگان معدن، نفت و انرژی دانشگاه آزاد را برعهده گرفتید. در خصوص ساختار این دانشکدگان و اینکه از چه زمانی فعالیت خود را آغاز کرد توضیح دهید.
دانشکدگان معدن، نفت و انرژی از مهرماه سال ۱۴۰۲ آغاز به کار کرد؛ در زمانی که من این مسئولیت را بر عهده گرفتم، هیچگونه اطلاعات پایه یا زیرساخت آمادهای وجود نداشت؛ بنابراین، ما از ابتدا فرایند شناسایی و ارزیابی را آغاز کردیم. در گام نخست، به سراغ شناسایی واحدهای دانشگاهی رفتیم که پتانسیل و ظرفیت لازم را برای راهاندازی این دانشکدهها داشتند. برای مثال، واحد نجفآباد و تهرانجنوب بهعنوان پایلوت انتخاب شدند، چون هم دانشجویان و اساتید مرتبط با این حوزهها را داشتند، هم سابقه فعالیتهای پژوهشی مناسب در یکی از حوزههای معدن، نفت یا انرژی را دارا بودند. به طور مثال یا در آن واحد دانشگاهی پایاننامههای خوبی در این حوزه تعریف شده بود یا امکانات آزمایشگاهی خوبی را در اختیار داشتند. یعنی یک پایه اولیه در حوزه نفت، معدن و انرژی در آن واحد دانشگاهی وجود داشت.
فرایند انتخاب واحدهای دانشگاهی برای تأسیس دانشکده چگونه انجام شد؟
ما ابتدا تمامی واحدهای دانشگاه آزاد سراسر کشور را بررسی و آنها را بر اساس معیارهای مشخص و با استفاده از روشهای تصمیمگیری چندمعیاره رتبهبندی کردیم. در نهایت، لیستی از واحدهای هدف تهیه شد. به این واحدها اطلاعرسانی کرده و پیشنهاد تکمیل فرم تأسیس را دادیم.
در این فرم، اطلاعاتی نظیر دلیل علاقهمندی واحد به تأسیس دانشکده، پتانسیلهای موجود و برنامههای توسعهای موردنظر آنها درخواست شده بود. حدود ۸۰ درصد از این واحدهای منتخب، بهصورت داوطلبانه برای داشتن دانشکدههای تخصصی معدن، نفت و انرژی اعلام آمادگی کردند.
پتانسیلهای دانشگاه در حوزه معدن، نفت و انرژی از حیث تعداد دانشجو و سایر ظرفیتها را چگونه ارزیابی میکنید؟
همانطور که میدانید، چه در سطح دانشگاه آزاد و چه در سطح ملی، تعداد دانشجویان و اعضای هیئتعلمی در رشتههای خاصی مانند معدن و نفت نسبتاً محدود است. بااینحال، در حوزه انرژی، شرایط کمی متفاوت است. مثلاً دانشجویان رشتههایی مثل برق و مکانیک بهصورت گستردهتری روی موضوعات مرتبط با انرژی فعالیت دارند. اما در حوزههای خاصتر مثل معدن و نفت، معمولاً واحدهای خاصی تمرکز فعالیت دارند و این همان جایی است که ما تلاش کردیم با تقویت آنها، زیرساختی علمی و پژوهشی ایجاد کنیم. مثلاً در حوزه نفت، ما سه واحد را بهعنوان واحدهای نفتی انتخاب کردیم؛ واحد ماهشهر، واحد علوموتحقیقات و واحد شیراز. اینها از نظر ما دارای سابقه و زمینه تخصصی در حوزه نفت بودند.
در بخش معدن هم واحد خوراسگان را در نظر گرفتیم، چون در حوزه زمینشناسی بسیار قوی عمل کرده و سابقه آموزشی و پژوهشی قابلتوجهی دارد. همچنین واحد تهران مرکزی هم به دلیل ظرفیتهای علمی و آموزشیاش بهعنوان یکی دیگر از واحدهای معدنی انتخاب شد.
در حوزه انرژی نیز واحدهایی مثل نجفآباد، تهرانجنوب، علیآبادکتول و مرودشت در مجموع جزء واحدهایی بودند که در فرایند انتخاب قرار گرفتند و خوشبختانه توانستند آمادگی خود را اعلام کنند.
میتوانید توضیح بدهید که چرا در بعضی از واحدها تأسیس دانشکدهها صورت نپذیرفت؟
بهطور مثال واحد کرج از نظر ما یک واحد بسیار بزرگ و مستعد بود. استان البرز هم یک استان کاملاً صنعتی است، بنابراین ما خیلی علاقهمند بودیم که کرج دانشکده انرژی را راهاندازی کند. اما مسئولان گفتند ترجیح میدهند دانشکده صنعت ساختمان داشته باشند. استدلالشان هم این بود که اساتیدی در حوزه انرژی ندارند، اگرچه استاد برق و مکانیک دارند، اما در حوزه انرژی کار تخصصی انجام نشده بود؛ بنابراین با وجود پیشنهاد ما، این دانشکده را نپذیرفتند.
برخی از واحدها نیز درخواست داده بودند؛ اما ما قبول نکرده بودیم. مثلاً یک واحد دانشگاهی تقاضای تأسیس دانشکده انرژی داشت. اما واقعیت این بود که علیرغم پتانسیل اقلیمی، هیچ استاد یا دانشجوی مرتبطی در آن حوزه نداشتند. ابزار و زیرساخت لازم برای فعالسازی آن ظرفیت طبیعی هم در اختیارشان نبود؛ بنابراین ما با درخواستشان موافقت نکردیم.
پس در مجموع میتوان گفت سه حالت پیش آمد؛ برخی واحدها را شما پیشنهاد دادید و آنها هم استقبال کردند، بعضی واحدها را شما خواستید؛ ولی آنها نخواستند و برخی دیگر خودشان متقاضی بودند؛ ولی شما نپذیرفتید؟
دقیقاً همینطور است. ما سه حالت کلی داشتیم؛ یکسری جاها ما پیشنهاد دادیم و آنها هم استقبال کردند و متقاضی شدند. بعضی جاها ما علاقهمند بودیم؛ ولی واحد مربوطه تمایلی نشان نداد و در برخی موارد هم برعکس، آنها درخواست داشتند؛ ولی ما باتوجهبه نبود زیرساخت و پتانسیل لازم، نتوانستیم تأییدشان کنیم.
در حال حاضر چه تعداد از دانشکدهها فعال شدهاند؟
در حال حاضر ۱۵ دانشکده در سطح کشور داریم که از این تعداد، ۱۲ دانشکده فعال هستند. آن سه واحد باقیمانده هم یا در حال ارائه برنامههای اصلاحشدهاند یا هنوز موفق به معرفی رئیس موردتأیید نشدهاند.
چه تعداد از اعضای هیئتعلمی و دانشجویان در برنامههای این دانشکدگان مشارکت دارند؟
نکتهای که باید تأکید کنم این است که دانشکدههای ما موضوعمحور هستند، نه صرفاً رشتهمحور یا دانشجومحور. به این معنا که هر کسی اگر علاقه و توانایی دارد، میتواند در فعالیتهای دانشکده مشارکت داشته باشد، حتی اگر رشتهاش مستقیماً در حوزه نفت، معدن یا انرژی نباشد. مثلاً ممکن است استادی از گروه کامپیوتر باشد (با اینکه کامپیوتر جزو رشتههای هدف ما نیست) اما در حوزه شبیهسازی انرژی یا کدنویسی انرژی کار کرده باشد. این فرد میتواند در یکی از دانشکدههای ما فعال باشد و همکاری کند؛ بنابراین، ما خودمان را به رشته خاصی محدود نکردیم.
البته رشتههای اصلی و پایه ما در این دانشکدهها شامل مهندسی معدن، نفت، انرژی، برق، مکانیک، مواد، فیزیک و مهندسی شیمی هستند. اینها بهصورت مستقیم در دل ساختار ما جا دارند، اما چون ما دانشکده موضوعی هستیم خود را به رشته محدود نکردیم و گفتیم هر فرد دیگری که بخواهد و توانایی داشته باشد، میتواند وارد این فضا شود.
دانشجویان چگونه میتوانند در ساختار دانشکدهها مشارکت داشته باشند؟
دانشجویان ما که در هفت رشته اصلی مثل معدن، نفت، انرژی، برق، مکانیک، مواد، مهندسی شیمی و فیزیک تحصیل میکنند، چند مسیر مشخص برای مشارکت در دانشکدهها دارند.
اولین پلنی که برای دوره کارشناسی در نظر گرفتیم، این بود که برای هر دانشکده، مأموریت خاصی تعریف کنیم و از آنها بخواهیم دروس تخصصی خوداختیاری را ارائه دهند که با آن مأموریت همراستا باشد.
مثلاً واحد ماهشهر که با پتروشیمی بندر امام همکاری دارد، تشویق شد که دروس تخصصی و اختیاری را ارائه دهد که موردنیاز آن مجموعه پتروشیمی باشد. یعنی برای دانشجویان کارشناسی دروس تخصصی و اختیاری مرتبط با مأموریت دانشکده را ارائه دادیم. بهاینترتیب، دانشجویان کارشناسی با گذراندن این دروس تخصصی، به شکل هدفمند و منطبق با ظرفیتهای بومی و صنعتی آموزش میبینند. در مقطع کارشناسیارشد، ما رفتیم بررسی کردیم ببینیم آیا میتوان از سرفصلهای رشتههای دیگر استفاده کرد یا نه. در مواردی این امکان وجود دارد. برای مثال، در رشته مهندسی برق درسی بهعنوان «بازار برق» بهصورت اختیاری وجود دارد. ما این درس را شناسایی کردیم و دیدیم میشود آن را به رشته مکانیک هم منتقل کرد، چون به موضوعات بینرشتهای مرتبط میشود. در نتیجه، بچههای مکانیک هم میتوانند این درس را بگذرانند. این انعطاف باعث شده رشتههای مختلف بتوانند بهصورت هدفمند به هم نزدیک شوند و آموزشها کاربردیتر شود.
متن کاملگفتوگو را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.