تاریخ : ۱۰:۴۱ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۸
کد خبر : 211455
سرویس خبری : وقایع اسرائیلیه

راز‌ پابرجایی محبوبیت بی‌بی

محبوبیت نتانیاهو با وجود وضعیت شکننده پس از ۷ اکتبر تغییر چندانی نکرده است

راز‌ پابرجایی محبوبیت بی‌بی

اسرائیل با بحرانی چندلایه مواجه است که شامل فروپاشی سیاسی دولت نتانیاهو، اعتراضات داخلی، فشارهای بین‌المللی و بن‌بست در پرونده گروگان‌هاست؛ بحرانی که چشم‌انداز روشنی برای پایان آن وجود ندارد.

پوریا سلطانی زاده؛ وقایع اسرائیلیه: اسرائیل این روز‌ها درگیر بحرانی عمیق است؛ بحرانی که نه تنها مرز‌های نظامی و سیاسی را به چالش کشیده، بلکه در قلب جامعه نیز دو دستگی و نگرانی به وجود آورده است. جنگی که برای پایان آن هیچ چشم‌اندازی متصور نیست و فشار‌های داخلی و خارجی را بر دولت بنیامین نتانیاهو چند برابر کرده است.  این هفته، دولت نتانیاهو یکی از سنگین‌ترین ضربه‌های خود را دریافت کرد؛ یکی از احزاب ارتدوکس که بخش مهمی از ائتلاف حکومتی به شمار می‌رفت، اعلام کرد از دولت خارج می‌شود و این اتفاق باعث شد اکثریت کرسی‌های نتانیاهو در کنست به تنها یک کرسی کاهش یابد. حزب دیگری نیز به دنبال این موضوع، تهدید به خروج کرده و این مسئله، تزلزل دولت را بیشتر به نمایش گذاشته است. در همین حال، اعتراضات گسترده داخلی در کنار محکومیت‌های شدید بین‌المللی به خاطر نحوه برخورد اسرائیل با فلسطینی‌ها در غزه، دولت را در موقعیتی خاص قرار داده است. 

یکی از مهم‌ترین مسائل در حال حاضر، پرونده گروگان‌های عملیات طوفان الاقصی است که همچنان در اختیار نیرو‌های حماس هستند. مذاکرات برای آزادی آن‌ها هنوز به نتیجه‌ای نرسیده و شرایط پیچیده و طاقت‌فرساست. سفر نتانیاهو به واشنگتن و دیدار با دونالد ترامپ نیز بدون پیشرفت قابل توجهی پایان یافت.

تصاویر از دریچه دوربین‌های ارتش 

دالیا شِیندلین که بیش از 25 سال است در مرکز افکارسنجی عمومی و کمپین‌های سیاسی در اسرائیل فعالیت جدی دارد، این سفر را بی‌هیچ دستاورد ملموسی توصیف کرد. او افزود: «فشار خانواده‌های گروگان‌ها و انتظارات عمومی برای آزادی سریع آن‌ها، از مهم‌ترین دغدغه‌های جامعه اسرائیل است، اما تمایل نتانیاهو برای پایان جنگ هنوز قابل مشاهده نیست.»

اما سؤال مهمی که این روز‌ها در مجامع مهم خبری شنیده می‌شود این است که «آیا مردم اسرائیل واقعاً از ابعاد ویرانی‌های غزه و کشتار مردم عادی مطلع هستند؟»

دالیا شِیندلین می‌گوید: «اگرچه تقریباً همه مردم به رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی دسترسی دارند، اما رسانه‌های اصلی اسرائیل معمولاً تصاویر دردناک انسانی و ویرانی‌های غزه را به گونه‌ای منعکس نمی‌کنند که تأثیرگذار باشد. اگرچه در خود رسانه‌های اسرائیلی هم این شکاف پوشش مطرح شده و برخی حتی از جناح چپ افراطی هم معتقدند باید تصاویر انسانی بیشتری از غزه پخش شود، اما آنچه مردم می‌بینند، بیشتر تصاویر ویدئویی ارتش اسرائیل از دوربین‌های بدنه یا خبرنگارانی است که همراه ارتش هستند. این تصاویر طوری تدوین می‌شود که در ذهن مردم این تصور را ایجاد می‌کند «کاری که باید انجام دهیم، انجام می‌دهیم.» تخریب را می‌بینند، ساختمان‌ها و محله‌های نابودشده را هم می‌بینند، اما کشته‌شدن انسان‌های بی‌گناه را نه.»

از دیدگاه اجتماعی، ریشه نگرش غالب در اسرائیل این است که «غزه را در 2005 واگذار کردیم و حالا نتیجه‌اش این است.» اما این باور بر اساس اطلاعات نادرستی است. اسرائیل هنوز کنترل وسیعی بر کرانه باختری و غزه دارد و سیاست‌های امنیتی‌اش بر این مناطق تأثیرگذار است. بسیاری از اسرائیلی‌ها نمی‌توانند خود را قانع کنند که این کنترل همچنان وجود دارد و این یکی از دلایلی است که باعث می‌شود قبول نکنند که جنگ باید متوقف شود و معتقد به ادامه جنگ هستند. اینجاست که با یک گزاره متناقض طرف هستیم. جامعه اسرائیل پس از عملیات طوفان الاقصی، در بحرانی بی‌سابقه از نظر سیاسی، اجتماعی و روانی گرفتار شده است. با وجود حمایت مردم از پایان جنگ و آزادی گروگان‌ها، ساختار سیاسی حاکم با لجاجتی بی‌سابقه در برابر این خواست ایستاده است. در بطن این وضعیت، نقش بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل و دولت راست‌گرای افراطی او به یکی از عوامل اصلی شکاف‌های اجتماعی و بی‌اعتمادی عمومی بدل شده است. 

متضاد و چندلایه مثل جامعه اسرائیل

افکارسنجی‌ها طی ماه‌های اخیر تصویری متضاد و چندلایه از جامعه اسرائیل ارائه داده‌اند. درحالی‌که حدود ۷۵ درصد از جامعه اسرائیل خواهان پایان فوری جنگ و آزادی همه گروگان‌ها هستند، محبوبیت نتانیاهو ـ با وجود سقوط شدید در روز‌های آغاز جنگ ـ از بهار ۲۰۲۴ روند بهبودی اما پایدار را تجربه کرده است. پس از ۷ اکتبر که امنیت داخلی اسرائیل به شدت زیر سؤال رفت، نتانیاهو و دولتش با سقوطی بی‌سابقه در نظرسنجی‌ها مواجه شدند. در برخی موارد، او تا ۲۵ درصد از رقبای اپوزیسیون عقب افتاده بود. 

با این حال، از ‌آوریل ۲۰۲۴، محبوبیت او و دیگر احزاب ائتلاف به‌تدریج رو به بهبود گذاشت و تا پاییز همان سال به سطوح پیش از جنگ در سال ۲۰۲۳ بازگشت. هرچند آن‌ها هنوز به سطح محبوبیت خود در انتخابات ۲۰۲۲ نرسیده‌اند، اما از وضعیت بحرانی پس از جنگ نیز فاصله گرفته‌اند. تحلیلگران معتقدند این بازگشت نه ناشی از احساس پیروزی در غزه، بلکه نتیجه اقدامات تهاجمی اسرائیل علیه نیرو‌های مقاومت در منطقه بوده است. همچنین ترور فرماندهان حزب‌الله و نیرو‌های سپاه قدس در دمشق، تهران و بیروت، تصویر قدرت‌نمایی نظامی مجدد اسرائیل را به بخشی از جامعه اسرائیل القا کرده است. این اقدامات، هرچند محبوبیت نتانیاهو را تا حدی ترمیم کرد، اما سقفی برای این بازگشت وجود دارد؛ حتی اقداماتی به‌شدت نمادین نظیر ترور شهید سیدحسن نصرالله یا اسماعیل هنیه نیز باعث جهش تازه‌ای در محبوبیت او نشد. 

جنگ با ایران هم نتوانست...

در این میان، جنگ مستقیم با ایران نیز به‌رغم ابعاد گسترده‌اش، نتوانست حمایت عمومی از دولت را افزایش دهد. با وجود آن‌که اکثریت مردم اسرائیل این نبرد را نوعی پیروزی تلقی کردند، نظرسنجی‌ها نشان دادند که محبوبیت نتانیاهو تغییر محسوسی نکرده است. این پدیده برای بسیاری از ناظران و حتی متخصصانی که سال‌هاست در حوزه افکارسنجی در اسرائیل فعالیت دارند، شوکه‌کننده بود. 

صدا از «میدان گروگان‌ها»

در سطح اجتماعی، بازتاب این نارضایتی گسترده را می‌توان در اعتراضات میدانی مشاهده کرد. از چند هفته پس از ۷ اکتبر، اعتراضاتی سازمان‌یافته و پیوسته در نقاط مختلف اسرائیل به راه افتاد. این اعتراضات در امتداد جنبش گسترده و بی‌سابقه سال ۲۰۲۳ بود که در مخالفت با طرح اصلاحات قضایی نتانیاهو، هر هفته ده‌ها هزار نفر را به خیابان‌ها می‌کشاند. اما در فاز جدید، تمرکز اصلی معترضان بر دستیابی به توافقی برای آزادی گروگان‌ها و پایان جنگ قرار گرفت. 

در تل‌آویو، «میدان گروگان‌ها» به نمادی از این اعتراضات بدل شده است. خانواده‌های گروگان‌ها با چادرهای اعتراضی و نمایشگاهی دائمی، هر عصر شنبه تنها یک مطالبه را فریاد می‌زنند: «آزادی گروگان‌ها.» آنان سعی می‌کنند از نقد مستقیم دولت پرهیز کنند تا پیامشان فراگیر باقی بماند. در مقابل، گروهی بزرگ‌تر، همان شب در میدانی دیگر گرد هم می‌آیند. این گروه که گاه ده‌ها هزار نفر را شامل می‌شود، بی‌پرده از دولت انتقاد می‌کنند. آنان نتانیاهو را به فساد، حمله به نهاد‌های دموکراتیک و ائتلاف با نیرو‌های مذهبی افراطی متهم می‌کنند. فضای این تجمعات بسیار خشمگینانه‌تر است. مردم شعار می‌دهند، راهپیمایی می‌کنند و گاه به تظاهرکنندگان «میدان گروگان‌ها» می‌پیوندند. 

در حاشیه این دو جریان، گروه‌هایی کوچک‌تر نیز حضور دارند که دیدگاه‌های ضدجنگ و ضداشغال دارند. آنان خواهان پایان حکومت نظامی بر فلسطینی‌ها، تحقق برابری و تشکیل کشور مستقل فلسطینی هستند. برخی از آن‌ها حتی دعوت به نافرمانی نظامی کرده‌اند. اگرچه این گروه‌ها در اقلیت‌اند، اما حضور منظم و پیگیرشان بر فضای اعتراضی تأثیرگذار است. 

اما آیا این اعتراضات و نارضایتی وسیع در سطح جامعه تأثیر عملی بر ترکیب قدرت در کشور داشته است؟ پاسخ منفی است. در ساختار حقوقی و سیاسی اسرائیل، راه مستقیمی برای تبدیل نارضایتی عمومی به سقوط دولت وجود ندارد. این کشور، نظامی پارلمانی و چندحزبی دارد و تغییر دولت فقط از مسیر پارلمان ممکن است. هرچند دولت‌ها گاهی پیش از پایان دوره قانونی کنار ‌می‌روند، اما این تنها وقتی اتفاق می‌افتد که اکثریت اعضای کنست (پارلمان) رأی به انحلال بدهند. برای رسیدن به این اکثریت، لازم است برخی از احزاب عضو ائتلاف حاکم، از دولت جدا شده و با اپوزیسیون همراه شود. بنابراین حتی گسترده‌ترین نارضایتی‌های مردمی هم لزوماً باعث فروپاشی دولت نمی‌شود، مگر این‌که درون خود ائتلاف شکاف ایجاد شود. در گذشته فشار افکار عمومی در مواردی تأثیر گذاشته، مثلاً بعد از جنگ یوم‌کیپور که تظاهرات گسترده‌ای شکل گرفت. اما حتی آن زمان هم دولت سقوط نکرد، بلکه نخست‌وزیر استعفا داد. پس از نظر نهادی، دولت الزامی برای گوش‌دادن به مردم ندارد. 

در شرایط فعلی، دولت اسرائیل احساس مسئولیت‌پذیری نسبت به اکثریت مردم ندارد، نه برای شکست در ۷ اکتبر، نه برای آزاد نکردن گروگان‌ها و نه حتی برای ناکامی‌های متعدد دیگر. آن‌ها کاملاً آگاهند که اکثریت مردم خواهان کمیته تحقیق مستقل برای ۷ اکتبر، خدمت سربازی برای ارتدوکس‌های افراطی و توافق کامل برای آزادی گروگان‌ها و پایان جنگ هستند. اما این‌ها دولت را تحت تأثیر قرار نمی‌دهد.