تاریخ : ۱۰:۳۱ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۸
کد خبر : 211453
سرویس خبری : وقایع اسرائیلیه

چگونه موساد نقشۀ نبرد‌های امروزش را نوشت؟

مهندسی‌ نفوذ

چگونه موساد نقشۀ نبرد‌های امروزش را نوشت؟

در اوایل دهه ۲۰۰۰، با آغاز ریاست مئیر داگان بر موساد، تغییر مهمی در نگاه این سازمان به تهدید‌های منطقه‌ای اسرائیل شکل گرفت. در همان دوره، یوسی کوهن که ریاست بخش «تزومت» (مسئول جذب جاسوسان در خارج) را بر عهده داشت، وارد گفت‌وگو‌هایی با داگان شد. هر دو اشتیاق زیادی برای آغاز یک کمپین فعال و بلندمدت علیه ایران داشتند.

مهسا جعفری‌فر، وقایع اسرائیلیه: اگرچه نتانیاهو اخیراً از دیوید بارنیا، رئیس فعلی موساد به‌خاطر مجموعه‌ای از عملیات‌های پیچیده ازجمله «حملات پیجری» به حزب‌الله در پاییز گذشته و «ترور‌های پی‌درپی در جنگ 12روزه با ایران در ماه خرداد» تقدیر کرد، گزارشی تازه از اورشلیم پست به قلم یونا جرمی باب، خبرنگار امنیتی این رسانه، حکایت از آن دارد که پایه‌های هر دوی این عملیات سال‌ها پیش، در دوران ریاست مئیر داگان و با مدیریت یوسی کوهن گذاشته شده بود. در این گزارش بررسی می‌کنیم این خرابکاری‌ها از کجا آغاز شدند؟ با چه منطقی طراحی شدند؟ و چگونه امروز به یکی از ابزار‌های کلیدی اسرائیل برای مقابله با ایران و حزب‌الله تبدیل شده‌اند؟ 

شروع پروژه‌ای دو دهه‌ای در دل موساد 

در اوایل دهه ۲۰۰۰، با آغاز ریاست مئیر داگان بر موساد، تغییر مهمی در نگاه این سازمان به تهدید‌های منطقه‌ای اسرائیل شکل گرفت. در همان دوره، یوسی کوهن که ریاست بخش «تزومت» (مسئول جذب جاسوسان در خارج) را بر عهده داشت، وارد گفت‌وگو‌هایی با داگان شد. هر دو اشتیاق زیادی برای آغاز یک کمپین فعال و بلندمدت علیه ایران داشتند. نتیجه‌ این گفت‌وگو‌ها، شکل‌گیری یک طرح بلندمدت برای مقابله با برنامه هسته‌ای ایران بود؛ طرحی که در ادامه حزب‌الله را نیز در منطقه هدف قرار داد. مئیر داگان، یوسی کوهن را ارتقا داد و او را به‌عنوان مدیر پروژه ویژه‌ای برای خنثی‌سازی پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران منصوب کرد. «پروژه ایران» این جایگاه حتی از برخی مدیران باسابقه‌تر موساد هم بالاتر بود. 

اگرچه بعد‌ها میان یوسی کوهن و معاون داگان، تامیر پاردو اختلافاتی پیش آمد، اما با این حال تأثیری بر پیشرفت پروژه علیه ایران نداشت. داگان و تامیر پاردو، مرتباً به رؤسای بخش‌های مختلف موساد دستور می‌دادند که هر اقدامی که برای پیشبرد پروژه‌ کوهن لازم است، انجام دهند و از او حمایت کنند؛ پروژه‌ای که از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶ در سکوت پیش رفت و بعد‌ها تبدیل به الگویی مهم در رویکرد امنیتی اسرائیل شد. یوسی کوهن بعد‌ها بین سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱ ریاست موساد را برعهده گرفت.

سال ۲۰۰۶؛ اولین آزمایش میدانی مهم پروژه

نخستین آزمایش جدی این پروژه در جریان جنگ دوم لبنان در سال ۲۰۰۶ رقم خورد. بنا بر گزارش واشنگتن پست و تأیید منابع اسرائیلی، موساد در جریان این جنگ برای اولین بار در عمل، یک عملیات گسترده انجام داد تا ایده‌ دستکاری تجهیزات را به‌صورت واقعی و در میدان نبرد آزمایش کند. طبق ادعای اورشلیم پست، یک واحد عملیات ویژه در موساد که توسط یوسی‌کوهن راه‌اندازی شده بود توانست مقدار زیادی تجهیزات دستکاری شده به حزب‌الله بفروشد یا وارد زنجیره تأمین آن کند و توانست از این طریق به عمق واحد‌های میدانی این گروه نفوذ کند. این اقدامات پیش از ورود دیوید بارنیا به واحد دستکاری تجهیزات انجام شده بود. او بعد‌ها به این بخش پیوست و زیر نظر کوهن فعالیت کرد. 

این تجهیزات به سه دسته اصلی تقسیم می‌شدند: 

۱. ابزار‌های ارسال داده (مثل جی‌پی‌اس‌هایی که موقعیت فرماندهان را مخابره می‌کردند.)

۲. ابزار‌های شنود (مثل بی‌سیم‌هایی که موساد با آن‌ها مکالمات داخلی را ضبط می‌کرد.)

۳. ابزار‌های انفجاری (مثل پیجر‌هایی که در ظاهر برای ارتباط بودند؛ اما در لحظه مناسب منفجر می‌شدند.)

منابع موساد می‌گویند هرچند پیجر‌های انفجاری در رسانه‌ها بیشتر جلب توجه کردند، اما کارایی اطلاعاتی زیادی نداشتند. در مقابل، بی‌سیم‌ها ابزار‌های پیچیده‌تری بودند که برای مدت طولانی اطلاعات مهمی از فعالیت‌های حزب‌الله جمع‌آوری کردند‌. شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزب‌الله می‌گوید برخی از این پیجر‌ها پیش از استفاده بررسی شده بودند، اما ماهیت انفجاری آن‌ها تشخیص داده نشده بود. نکته‌ای که دقت در طراحی این تجهیزات را نشان می‌دهد. 

فروش تجهیزات خرابکارانه به ایران 

به ادعای اورشلیم پست، موساد از همان سال‌های ابتدایی پروژه، با استفاده از شرکت‌های پوششی و عوامل جعلی، مقدار زیادی تجهیزات دست‌کاری‌شده به ایران نیز فروخته؛ دستگاه‌هایی که در ظاهر، کاربردی عادی داشتند، اما در درون آن‌ها قابلیت‌هایی برای شنود، ردیابی یا حتی انفجار تعبیه شده بود. منابع موساد بدون افشای جزئیات بیشتر به واشنگتن پست گفتند که موساد به هر دستگاه یا قطعه از تجهیزاتی که به ایران فروخته می‌شد «چیزی اضافه» کرده است. این تجهیزات تأثیر زیادی در عملیات‌های خرابکارانه که بعد‌ها انجام شد، داشتند. به ادعای اورشلیم پست، حملاتی طی جنگ 12روزه در ایران انجام شد که بر پایه همین ابزار‌ها و زیرساخت نفوذی انجام شده‌ که بیش از دو دهه پیش کاشته شده بودند. 

برای موفقیت چنین پروژه‌ای، درک زنجیره تأمین ایران ضروری بود. مأموران موساد سال‌ها صرف نقشه‌برداری دقیق از مسیر‌های خرید تجهیزات توسط نهاد‌های نظامی و علمی ایران کردند؛ این‌که خریداران چه کسانی هستند، پرداخت‌ها از چه طریق انجام می‌شود و واسطه‌ها از کجا فعالیت می‌کنند.

چرا خرابکاری پیش از جنگ؟ 

در طول سال‌های اخیر، تصمیم‌گیران نظامی و امنیتی اسرائیل همواره بر این باور بوده‌اند که اگر قرار باشد درگیری مستقیمی با ایران شکل بگیرد، ابتکار عمل باید در دست اسرائیل باشد. آن‌ها معتقد بودند ایران تا پیش از رسیدن به سلاح هسته‌ای بعید است به‌صورت مستقیم به اسرائیل حمله کند و حزب‌الله هم به‌تنهایی آغازگر یک جنگ گسترده نخواهد بود. برای مقابله با این تهدید دوگانه، موساد یک استراتژی جامع طراحی کرده بود که در آن استفاده از فناوری و تجهیزات دستکاری‌شده نقش کلیدی داشت. 

ایده اصلی این بود که اگر اسرائیل جنگی علیه ایران آغاز کند، موساد بتواند با فشردن یک دکمه، این تجهیزات انفجاری را فعال کند و موجب از کار افتادن سریع و مؤثر نیرو‌های حزب‌الله شود. این کار باعث می‌شد حزب‌الله نتواند به سرعت و به طور گسترده وارد عملیات تلافی‌جویانه شود و درنتیجه فشار کمتری بر جبهه اسرائیل وارد شود و بار اصلی نبرد و مقابله با برنامه هسته‌ای ایران به‌صورت متمرکز بر جبهه ایران باقی بماند. هدف این بود که در صورت شعله‌ور شدن جنگ، بیش از ۱۵ هزار نیروی حزب‌الله که در جنوب لبنان مستقر بودند، هم‌زمان هدف قرار بگیرند؛ آن هم در لحظه‌ای که جلیقه‌های نظامی‌شان را پوشیده‌اند و بی‌سیم‌های به‌ظاهر عادی در دست دارند. ابزار‌هایی که حالا معلوم شده، بخش قابل‌توجهی از آن‌ها تحت نفوذ موساد بوده‌اند. این اقدام نوعی تله فنی و اطلاعاتی بود؛ تله‌ای که به‌طور هم‌زمان و هماهنگ، نیرو‌ها را به دام می‌انداخت. 

ماجرای انفجار‌های مربوط به پیجر‌ها در سپتامبر ۲۰۲۴، درواقع تحقق چیزی بود که موساد حدود دو دهه برای آن زمینه‌سازی کرده بود تا در صورت وقوع جنگ احتمالی میان ایران و اسرائیل، حزب‌الله نتواند به حمایت از ایران وارد درگیری شود. 

لایه‌های بعدی نفوذ

موساد مدعی است که عملیات‌های خرابکاری و دستکاری تجهیزات تنها یک بعد از این نقشه بزرگ‌تر بودند که تاکنون آشکار شده. موساد همواره در حال توسعه روش‌های جدید برای نفوذ است و هرگز همه ترفند‌های خود را به‌صورت هم‌زمان به کار نمی‌گیرد. 

در کنار طراحی عملیات‌های پیچیده برای فروش تجهیزات آلوده، یک برنامه گسترده نیز برای جذب عوامل محلی در ایران و لبنان راه افتاد. هدف از این طرح، ساختن شبکه‌ای از عوامل داخلی بود که بتوانند از درون، زمینه‌ساز نفوذ اطلاعاتی، خرابکاری و عملیات‌های هدفمند موساد باشند. ایلام، مأمور باسابقه موساد که به مدت ۲۴ سال در این سازمان خدمت کرده در گفت‌وگو با اورشلیم پست می‌گوید: «موساد زمان قابل توجهی را صرف می‌کند و از منابع مختلف اطلاعات جمع می‌کند تا مطمئن شود افراد انتخاب شده برای جاسوسی مناسب هستند؛ بنابراین، ما وقتی به دنبال جاسوس می‌گردیم، هرکسی را فقط انتخاب نمی‌کنیم، بلکه زمان زیادی را صرف می‌کنیم تا مطمئن شویم که او همان فرد مناسب است.»

جمع‌بندی 

از آغاز پروژه، یک خط مشخص در سیاست اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل قابل‌ ردیابی است: پیش‌دستی در جنگ از طریق نفوذ پنهان، پیش از آغاز رسمی درگیری‌ها. اگرچه هنوز ابعاد کامل این پروژه روشن نیست، اما شواهد نشان می‌دهد که آنچه امروز در عرصه نبرد مشاهده می‌شود، نه حاصل تصمیمات فوری، بلکه نتیجه بیش از دو دهه سرمایه‌گذاری امنیتی در سایه بوده است.