
مسابقات انتخابی تیم ملی تنیسرویمیز هفته گذشته در بابل برگزار شد و نیما عالمیان توانست عنوان نخست و قهرمانی را به خود اختصاص دهد. پس از این رقابتها گویا برخی مسئولان در سالن محل برگزاری حضور پیدا کردند، آنهم برای تقدیر از قهرمان شهرشان. چه هدیهای برای او در نظر گرفته باشند، خوب است؟ اینبار نه خبری از قوری و کتری بود و نه پتو پلنگی و پارچ و لیوان. دستودلبازی کردند و دو کارت هدیه دادند. حالا چقدر؟ هر کارت 5 میلیون ریال! به این تیتر که در ساعات اخیر در رسانههای ورزشی کشور منتشر شده، فکر کنید: «کارت هدیه ۵۰۰ هزار تومانی برای قهرمان پینگپنگ ایران!»؛ ترکیب این واژهها درست نیست. درج عنوان «قهرمان» کنار جایزه «پانصد هزارتومانی» نهتنها مفهوم قهرمانی را از سکه میاندازد، بلکه حیثیت «مقام» و «جایزه» را نیز بیاعتبار میکند.
در طول سالهای اخیر، بارها دربارۀ اهمیت رسیدگی به قهرمانان ملی و حفظ جایگاه آنها بحث شده است. هر بار هم نسخههای ریز و درشتی تجویز کردیم که نهتنها هیچکدام دردی را دوا نکرد، بلکه «شأن» آنها را هم پایین آورد، اما امروز که گفتوگوی نیما عالمیان منتشر شد، باز هم این زخم، دهان باز کرد. مسابقاتی که عالمیان از آن حرف میزند، کشوری بوده، برای رسیدن به پیراهن تیم ملی. شاید هم نیازی به تقدیر خارقالعادهای نداشته، اما این اتفاق درحالی رخ داده که پیش از این هم بارها شاهد چنین کجسلیقگیهایی بودیم. حتی برای همین برادران عالمیان هم تکرار شده است. سال 97 تیم ملی پینگپنگ مردان ایران دست به کار بزرگی زد و توانست بعد از صد سال، به دسته یک رقابتهای جهانی این رشته صعود کند. نیما و نوشاد هم سهم قابلتوجهی از این دستاورد داشتند. اما همان موقع هم مسئولان استانی با یک کارت هدیه 100 هزار تومانی از آنها تقدیر کردند. البته این اتفاقات فقط به یک یا چند استان هم برنمیگردد، بارها شاهد چنین اتفاقاتی در سالهای اخیر بودهایم که بازتاب منفی داشته است.
روشن است که اگر ورزشکاری دغدغه تأمین معیشت داشته باشد، نمیتواند تمام توان و تمرکزش را روی ورزش بگذارد. حل این چالش هم از مسیر شعار دادن نمیگذرد. در سالهای اخیر باز هم شرایط ورزشکاران با ایدههایی مثل به کارگیری آنها در دستگاههای اجرایی کشور و یا تخصیص پاداشهای مناسب برای رقابتهای جهانی و المپیکی، بهتر شده اما همچنان در بیشتر رشتههای ورزشی این تقسیم نامناسب بودجه و عدم رسیدگی بهوضوح دیده میشود.