تاریخ : ۱۰:۳۰ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۴
کد خبر : 211196
سرویس خبری : پرونده ویژه

میراث احمدآقا

دربارهٔ احمد توکلی و عدالت‌خواهی و آزادی‌خواهی توأمان و سیاست‌‌ورزی عقلانی‌اش

میراث احمدآقا

احمد توکلی یک اصول‌گرا بود اما جناح و باند و فهرست انتخاباتی در عملکرد و مواضعش تأثیر‌گذار نبود. او در دل ساختار قدرت بود، اما همیشه از درون آن نقد می‌کرد. سیاستمداری که در دولت حضور داشت، اما وقتی احساس کرد مسیری خلاف عدالت در حال طی شدن است، استعفا داد.

کمتر سیاستمداری را می‌توان پیدا کرد که هم در قدرت باشد و هم منتقد آن، بی‌آنکه بخواهد از مسئولیت فرار کند. هم وزیر باشد، هم استعفا دهد، هم در جایگاه سخنگوی دولت بنشیند و هم در قامت روزنامه‌نگاری مستقل به نقد همان دولت بپردازد. احمد توکلی یکی از این معدود چهره‌ها بود. نه خود را قهرمان می‌پنداشت و نه قدیس؛ اما معمولاً رفتارش در سیاست برخلاف رویه جاری قدرت پیش می‌رفت.
مسیری که از مبارزه دانشجویی آغاز شد و تا کرسی‌های مجلس، دولت و رسانه ادامه یافت اما هرگز او را در یک قالب ثابت نگه نداشت. توکلی را نمی‌شد یک چهره صرفاً منتقد، دولتی، دانشگاهی یا انقلابی دانست؛ او ترکیبی از این‌ها بود و توانست سال‌ها هم درون قدرت باشد و هم موقعیت نقد آن را حفظ کند.

منتقد منصف؛ از موسوی تا هاشمی و احمدی‌نژاد

احمد توکلی، متولد ۱۳۳۰ در بهشهر، از اولین حلقه‌های انقلابیون دهه پنجاه بود که در دانشگاه شیراز تحصیل می‌کرد و در همان‌جا با جریان‌های مبارز ازجمله سازمان مجاهدین خلق آشنا شد. او که چهار بار پیش از انقلاب توسط ساواک بازداشت و زندانی شد، در سال‌های زندان و با تغییر ایدئولوژی مجاهدین خلق از اسلام به مارکسیسم راهش را از آن‌ها جدا کرد و به یک نیروی اسلام‌گرای منتقد بدل شد. این منش مستقل، بعد‌ها نیز ویژگی بارز او ماند؛ چه در نقد موسوی، چه در چالش با هاشمی و خاتمی و چه در نقد با احمدی‌نژاد.
پس از انقلاب، توکلی بلافاصله وارد ساختار قدرت شد. ریاست شهربانی و دادیاری انقلاب در بهشهر، آغاز مسیر او در فضای رسمی بود. در سال ۱۳۵۹، به‌عنوان نماینده مردم بهشهر به مجلس اول رفت و با چهره‌هایی چون بازرگان، هاشمی‌رفسنجانی، فخرالدین حجازی و مهدی کروبی هم‌دوره شد. ورود او به کابینه شهید رجایی و سپس دولت موسوی، نقطه‌عطفی مهم در کارنامه اوست. وزیر کار و سخنگوی دولت بودن در یکی از بحرانی‌ترین ادوار جمهوری اسلامی ایران، مسئولیتی خطیر بود؛ اما اختلافات فکری با رویکرد اقتصاد دولتی موسوی، او را وادار به استعفا کرد. بعد‌ها وقتی در سال 88 میرحسین موسوی تصمیم گرفت به دنیای سیاست بازگردد، توکلی این بار نه فقط در حوزه اقتصادی بلکه با وقوع اتفاقات در حوزه سیاسی نیز منتقد موسوی شد.
توکلی بعد‌ها در شرح آن دوران گفت: «ما می‌گفتیم دولت باید در حد ضرورت دخالت کند، نه اینکه همه امور اقتصادی را دولتی کند. این خلاف شرع و خلاف عقل است.» مخالفت او با نگاه چپ‌گرایانه موسوی، او را از دولت خارج کرد، اما به حاشیه نراند. برعکس، او قلم را برداشت و در روزنامه «رسالت» به فعالیت‌های انتقادی‌اش ادامه داد.

کاندیدا برای دفاع از گفتمان، نه قدرت

احمد توکلی سه بار نامزد ریاست‌جمهوری شد. بار اول در سال ۱۳۷۲ در شرایطی که همه تصور می‌کردند هاشمی بدون رقیب جدی پیروز خواهد شد، او آمد و فضای انتخاباتی را از رخوت خارج کرد. هرچند با فاصله زیاد شکست خورد، اما پیام روشنی داد که نقد قدرت، مخصوص اصلاح‌طلبان نیست، البته رأی ۴ میلیونی در برابر هاشمی‌رفسنجانی رأی ضعیفی محسوب نمی‌شد.
بار دیگر در سال ۱۳۸۰ وارد رقابت با سیدمحمد خاتمی شد. درحالی‌که به نظر می‌رسید می‌دانست از نظر رأی‌آوری شانسی ندارد، اما حضور او از نظر گفتمانی مهم بود. شکست او در آن انتخابات، مقدمه‌ای شد برای بازگشت گفتمان عدالت‌خواهی به صحنه سیاسی. گفتمانی که از ۱۳۸۱ با ائتلاف آبادگران در شورای شهر تهران آغاز شد، در انتخابات مجلس هفتم تثبیت شد و درنهایت در انتخابات ۱۳۸۴ به پیروزی احمدی‌نژاد رسید.
توکلی هیچ‌گاه در دام بازی‌های سیاسی نیفتاد. با اینکه در ابتدا از احمدی‌نژاد حمایت کرد، به‌سرعت به منتقد او تبدیل شد. نه تنها برخی وزرای او را در جلسه معارفه رد کرد، بلکه در مجلس نهم نیز از اصلی‌ترین مخالفان سیاست‌های اقتصادی دولت وقت بود. او بار‌ها ثابت کرد که تعلق جناحی، هیچ‌گاه کنشگری او را محدود نخواهد کرد.

عدالت‌خواه واقعی

احمد توکلی از معدود چهره‌هایی بود که نقد را درون‌جناحی آغاز کرد و ادامه داد. او که از سال ۱۳۸۳ دوباره به مجلس راه یافت و سه دوره نماینده تهران بود، ریاست مرکز پژوهش‌های مجلس را نیز عهده‌دار شد و در کنار آن، رسانه‌هایی همچون «الف» و روزنامه «فردا» را نیز راه‌اندازی کرد. روزنامه فردا تجربه‌ای متفاوت از روزنامه‌نگاری نخبه‌گرا بود که عمرش به‌خاطر استقلال مالی و فکری کوتاه شد؛ اما اثرش باقی ‌ماند.
در همین سال‌ها، او بیش از پیش به یک چهره عدالت‌خواه بدل شد. در سال ۱۳۹۴ سازمان مردم‌نهاد «دیده‌بان شفافیت و عدالت» را تأسیس کرد و با زبان قانون و مدنیت با فساد مبارزه کرد. پیگیری پرونده زمین‌خواری در قزوین، زمین ازگل و هشدار‌های متعدد به مقامات درباره انحرافات ساختاری ازجمله فعالیت‌های مدنی او بود.
توکلی با وجود مسئولیت‌های سنگین، به زرق و برق قدرت آلوده نشد. ساده‌زیستی او، چه در زندگی شخصی و چه در رفتارش با مردم و مسئولان، زبانزد بود. در میان دانشجویان و بدنه جریان عدالت‌خواه، محبوبیت داشت. مسلط به نهج‌البلاغه بود و گاه با استناد به آن، مسئولان را خطاب می‌کرد.
سلامت نفس او به‌گونه‌ای بود که حتی رقبای سیاسی نیز به آن اذعان داشتند. شاید به همین خاطر بود که در سال ۱۳۹۶ به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام درآمد. در همان دوران، درگیر بیماری سختی بود اما باز هم سکوت نکرد. آخرین فعالیت‌هایش نشان می‌دهد که تا آخرین روز‌های عمر، دغدغه فساد، تبعیض و انحراف را داشت. نامه‌نگاری‌های پرحرارت، هشدار‌ها و پیگیری‌های قضایی، او را به «وجدان بیدار نظام» بدل کرده بود.

سیاست‌ورزی بیرون از خط‌کشی‌های جناحی

احمد توکلی یک اصول‌گرا بود اما جناح و باند و فهرست انتخاباتی در عملکرد و مواضعش تأثیر‌گذار نبود. او در دل ساختار قدرت بود، اما همیشه از درون آن نقد می‌کرد. سیاستمداری که در دولت حضور داشت، اما وقتی احساس کرد مسیری خلاف عدالت در حال طی شدن است، استعفا داد. در مجلس بود، اما وزرای دولت همسو را به چالش کشید. رسانه داشت، اما از آن برای تبلیغ شخصی استفاده نکرد و به‌خاطر اصرار بر استقلال، حتی روزنامه‌اش را از دست داد.
او از اصول‌گرایان منتقد بود، اما اصول‌گرایی‌اش را نه به‌معنای تبعیت از جناح، بلکه به‌معنای وفاداری به اصول عدالت، شفافیت و سلامت می‌دانست. سه بار شکست در انتخابات ریاست‌جمهوری را تجربه کرد، اما هرگز عقب ننشست و حضورش در صحنه سیاسی تأثیرگذار و جهت‌ساز بود. توکلی، اهل نهج‌البلاغه و اهل قانون بود، اما سکوت در برابر فساد و تبعیض را جایز نمی‌دانست. اهل تئوری بود، اما میدان سیاست را ترک نکرد. با دانشجویان و جوانان رفیق بود و نقد را از نسل نوپای عدالت‌خواه با آغوش باز می‌پذیرفت.
توکلی سیاستمداری بود که می‌شد با او موافق یا مخالف بود، اما نمی‌شد صداقت و سلامت او را انکار کرد. سیاستمداری که در قدرت ماند، اما هیچ‌گاه اسیر و تسلیم آن نشد. احمد توکلی به دلیل سکته قلبی مدتی در بخش مراقبت‌های ویژه بستری بود و درنهایت روز چهارشنبه اول مرداد دار فانی را وداع گفت.

پرونده ویژه «فرهیختگان» درباره میراث احمد توکلی را در پیوندهای زیر بخوانید:

یادداشت مسعود فروغی، قائم مقام مدیرمسئولاصلاح از درون شدنی است

یادداشت بیژن مقدم، مدیرمسئول رسانه الف: ولایتمداری توکلی چگونه بود؟

یادداشت سیدامیر سیاح، پژوهشگر اقتصادی: گشودن راه نهی از منکر مسئولان

یادداشت سینا کلهر، جامعه‌شناس: میراث توکلی و ضرورت حکمرانی شنوا

ناصر ایمانی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: در قالب‌بندی‌های تنگ جناحی نیفتاد

محمد عطریانفر در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: ذیل پارادایم «احمد توکلی» حرکت می‌کرد

عباس سلیمی‌نمین در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: عدالتخواهی بود که در دام معامله‌گری‌ها نیفتاد

عباس عبدی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: اصول‌گرایی مستقل و منتقد بود و در پیگیری عدالت اقتصادی جدی