
بالاخره تابستان سختی که کارشناسان آبی هشدار میدادند، رسید. براساس آخرین گفتههای عیسی بزرگزاده، سخنگوی صنعت آب اکنون ۵۰ شهر و ۲۴ استان کشور دارای تنش آبی هستند که شهرهای اصفهان، اراک، ساوه، تبریز، بانه و بندرعباس علاوه بر تهران در پیشانی تنش آبی قرار دارند. همچنین بزرگزاده عنوان کرده بود که درصد پرشدگی سدهای تهران ۲۱ درصد است و اگر مدیریت مصرف نشود بر رفاه مردم در تهران و البرز تأثیر منفی خواهد داشت.
بزرگزاده همچنین روز گذشته گفته بود هیچ برنامه قطعی برنامهریزیشده آب در تهران در دستور کار نیست، اما افت فشار آب در شبکه برای توزیع عادلانه آب بهطوری که اکنون تمام گستره کلانشهر تهران با یک فشار یکسان آب را دریافت میکنند، موجب شده در برخی مناطق که رشد یکباره مصرف آب بهخصوص در زمانهای پیک رخ میدهد، جریان آب کمتر شود و بهخصوص اگر در طبقات بالاتر از دوم، ساختمانی پمپ و مخزن آب نداشته باشد، نرسیدن آب به این خانهها محتمل است.» با وجود این سخن اما گزارشهای مردمی حاکی از قطع چندساعته آب در برخی مناطق تهران است و ظاهراً مدیران آبی در وهله اول برای مدیریت آب اقدام به قطع آب یا توزیع قطرهچکانی آب کردهاند.
اما باید دید ایده دولت برای برونرفت در کوتاهمدت و میانمدت چیست و ایده دولت در مدیریت منابع آبی در 8 هفته آتی چه چیزی است؟
رئیسجمهور، وزیر علوم و وزیر نیرو در روز یکشنبه دررابطهبا وضعیت آبی کشور با برخی از چهرههای دانشگاهی و پژوهشگران حوزه دیپلماسی آب جلسهای داشتهاند. چهرههای دانشگاهی در این جلسه ضعفهای مدیریت آب در کشور را بار دیگر برای رئیسجمهور شرح دادهاند. به بیان سادهتر، دانشگاهیان در این جلسه توضیح دادهاند که درد این بیمار ناشی از دلدرد نیست؛ بلکه این بیمار دیگر مبتلا به سرطان است.
اما بر اساس شنیدههای «فرهیختگان»، استادان دانشگاه تهران در این جلسه هیچ راهکار و پیشنهادی برای برونرفت از وضعیت جاری نداشتهاند و جمعبندی و ارائه راهکار را ملزم به این دانسته بودند که اگر رئیسجمهور به استادان دانشگاه تهران مأموریت بررسی و ارائه راهکار دهد، آنگاه راهکارهای مدیریت آبیشان را به هیئت دولت ارائه خواهند کرد. شنیدههای «فرهیختگان» حاکی است این جلسه بیش از آنکه جلسهای در جهت حل و هماندیشی مشکلات آبی باشد، جلسه یا دورهمی سیاسی بوده است؛ چرا که مدیران آبی کشور هنوز وضعیت آبی کشور را در حالت اضطرار و بحرانی نمیبینند.
مهدی فصیحیهرندی، پژوهشگر حوزه سیاستگذاری انرژی و دیپلماسی آب معتقد است: «در حال حاضر هیچ احساسی نسبت به اینکه بحران بیآبی به روز صفر مطلق خود رسیده، در نظام حکمرانی ما وجود ندارد. همین امروز که اخبار را پیگیری میکنیم، میگویند ما هیچگونه سهمیهبندی نداریم! بنابراین، تا زمانی که این واقعیت را نپذیرید که ما در شرایط بحرانی هستیم، حل مسئله ممکن نیست. ما همیشه در کشورمان فکر میکنیم که اگر مسئلهای را نپذیریم، انگار که اتفاقی نیفتاده است. طبیعتاً وقتی سیستم مسئلهای را انکار میکند، هیچ اقدامی هم در پی آن صورت نمیگیرد.»
هرندی عنوان کرد: «وقتی بپذیریم که شرایط بحرانی است، برای تهران و بسیاری شهرهای دیگر باید بدانیم که ما هشت هفته بحرانی پیش رو داریم. وقتی میگوییم در سطح کشور، به طور متوسط، مخازن کمتر از ۱۵ درصد، یا حتی زیر ۱۰ درصد، ظرفیت دارند، یعنی ما به روز صفر آبی رسیدهایم. روز صفر آبی یعنی همین حالتی که الان با آن روبهرو هستیم؛ در تهران پنج سد وجود دارد که ۵۵ درصد منابع آبی تهران را تأمین میکنند. اگر تا پایان شهریور بارندگی رخ ندهد، حجم آب در این سدها به صفر میرسد. سه سد دیگر نیز به کمتر از ۱۰ درصد میرسند. یعنی تهران باید تنها با یک سد تغذیه شود که آنهم ظرفیت انتقال محدودی دارد و پاسخگوی بحران تهران نیست؛ بنابراین اگر ما به چنین شرایطی رسیدهایم، سهمیهبندی آب باید ماهها پیشازاین آماده میشد، اما نشده و اطلاعرسانی هم انجام نشده تا مردم آمادگی لازم را داشته باشند. حتی از مردم نیز خواسته نشده که با صرفهجویی ارزشی را خلق کنند. صرفهجویی با خواهش و تمنا اتفاق نمیافتد، مخصوصاً وقتی موضوع مربوط به آب است که بهاصطلاح «منبع مشترک» است و همیشه رقابت بر سر مصرف آن وجود دارد.»
وی افزود: «ما در شهرها شیر آتشنشانیهایی داریم که برای مواقع بحرانی تأسیس شدهاند. وقتی آتشسوزی میشود، آتشنشانی شلنگ وصل میکند یا تانکر میآورد و از آن آب استفاده میکند. یعنی یک شبکه آبی اضطراری وجود دارد که از شبکه آب مسکونی جداست و سطح ایمنی بالاتری دارد. در نتیجه، در کوتاهمدت و در این هشت هفته بحرانی، بهطورقطع باید اقدامات عاجلی صورت گیرد. فناوری لازم در ایران وجود دارد و تجربههایی هم در شهرهایی مانند آبادان و قم داریم که شرکتهایی هستند که این سیستمها را عرضه میکنند.»
در شرایط فعلی هیچ توجهی به مدیریت آب نداریم
این پژوهشگر حوزه دیپلماسی آب تصریح کرد: «متأسفانه وزارتخانهای که متولی تأمین آب است، وزارتخانهای است که فقط دغدغه «تأمین آب» را داشته و به «مدیریت مصرف» توجهی نکرده است. در اسفند 1403، برای همین تهران، بودجهای بالغ بر ۷۵۰۰ میلیارد تومان تصویب شد که تونلی از سد لار برای تأمین آب تهران تکمیل شود. آیا نمیشد همین بودجه را برای مدیریت مصرف اختصاص داد؟ ما اکنون در شرایطی هستیم که هیچ توجهی به مدیریت مصرف نداریم. اصلاً مدیریت مصرف یعنی چه؟ یعنی بیاییم مثلاً آب فضای سبزی که شهرداری تهران مصرف میکند (حدود ۱۲۰ میلیون مترمکعب در سال) را ساماندهی کنیم. درحالیکه تعداد زیادی از چاهها میتوانند برای مصارف دیگر مانند تأمین آب شرب مناسبسازی شوند. تبدیل آنها به منابع پساب برای آبیاری فضای سبز هم مصوبه دارد و هم بستر قانونیاش فراهم است؛ اما برداشت از آب زیرزمینی متوقف نشده و کاری در این خصوص صورت نگرفته است.»
سهمیهبندی را باید به شیوههای نوین اجرا کنیم
وی گفت: «اگر میخواهیم سهمیهبندی آب را اجرا کنیم (که باید هم انجام شود) باید این کار با روشهای مدرن و بهروز جهانی انجام شود. مثلاً شهر فینیکس در ایالت آریزونای آمریکا که بارندگی بسیار کمی دارد، سالهاست از روشهای نوین برای مدیریت منابع آبی استفاده میکند. سؤال من این است که چرا ما حاضر نیستیم منظر سبز شهریمان را تغییر دهیم؟ چرا همچنان در فضای سبز تهران، فوارههایی داریم که در گرمای ۴۰ تا ۴۵ درجه تهران، برای چمنها آبپاشی میکنند؟ این آبها بهسرعت تبخیر میشود و عملاً هیچکاراییای ندارند. اما هیچ رویکرد اصلاحی یا تغییری در این زمینه مشاهده نمیشود. درحالیکه منظر خشک (یعنی فضای سبز بدون چمن، بدون پوشش سبز پرمصرف) خودش یکی از روشهایی است که مصرفکننده را به کاهش مصرف ترغیب میکند.»
این پژوهشگر حوزه دیپلماسی آب افزود: «وقتی یک شهروند در شهر حرکت میکند و میبیند چمنهای سبز همه به خاک خشک تبدیل شدهاند، ناخودآگاه احساس کمبود آب و بحران پیدا میکند. این مسئله راهی جز این ندارد. کسی نگفته که باید درختان را خشک کنند؛ کسی نگفته که درختان خیابان ولیعصر را از بین ببرند. اما مثلاً پارک ساعی دیگر نباید چمن داشته باشد. با این وضعیت منابع آبی، نمیتوانیم مثل قبل عمل کنیم. اگر روزی شرایط پرآبی مجدداً تجربه شد، آنوقت میتوان چمن را احیا کرد. اما همانطور که گفتم، احساس «روز صفر» هنوز در سطح حکمرانی شکل نگرفته است. این جمله «بحران آب وجود دارد» دیگر هیچ مفهومی برای مردم ندارد. باید تیترها عوض شوند، روشهای اطلاعرسانی تغییر کند.» فصیحیهرندی عنوان کرد: «در هر صورت، ما هشت هفته بحرانی در پیش داریم، تا پایان شهریور که سال آبی تمام میشود. این وضعیت باید مدیریت شود؛ راهحل دیگری نداریم و باید به پیامدهای اجتماعی و امنیتی این بحران نیز توجه کنیم. ممنوعیت آبیاری فضای سبز با آب زیرزمینی بسیار مهم است. همچنین هدایت بودجهها به سمت «مدیریت تقاضا» و نه فقط تأمین مسئله آب حیاتی است. هنوز مدیریت تقاضا برای آب در بسیاری از نقاط ازجمله تهران جدی گرفته نشده است.»
متن کامل گزارش زینب مرزوقی؛ خبرنگار گروه جامعه را در روزنامه فرهیختگان بخوانید