
نوید اسودی، تحلیلگر بازارهای مالی: یکی از شناختهشدهترین ابزارها برای سنجش وضعیت ارزشگذاری بازار سهام آمریکا، شاخصی است که در میان تحلیلگران و اقتصاددانان به نام «شاخص وارن بافت» شناخته میشود. این شاخص از نسبت ارزش کل بازار سهام ایالات متحده به تولید ناخالص داخلی (GDP) این کشور به دست میآید و معمولاً بهعنوان معیاری برای بررسی حبابهای احتمالی در بازار سهام مورد استفاده قرار میگیرد.
وارن بافت، سرمایهگذار افسانهای آمریکایی، در سالهای گذشته بارها تأکید کرده که این شاخص یکی از بهترین ابزارها برای ارزیابی وضعیت بازار در افقهای بلندمدت است. بهزعم او، زمانی که این نسبت در محدودههای بالاتر از میانگین تاریخی قرار میگیرد، باید منتظر یک اصلاح یا ریزش جدی در بازار بود.
در طول هفتاد سال گذشته، هرگاه این شاخص از محدودههای متعارف تاریخی عبور کرده، بهطور میانگین پس از مدتی بازار سهام آمریکا وارد دورههای رکود یا اصلاح سنگین شده است. برای نمونه، در بحران داتکام (سال ۲۰۰۰) این شاخص به محدوده ۱۳۰ درصد رسیده بود. در بحران مالی سال ۲۰۰۸ هم همین روند تکرار شد.
در دوران کرونا، به دلیل ورود نقدینگی بیسابقه و سیاستهای انبساطی دولت آمریکا، این نسبت به سقف تاریخی ۱۵۱ درصد رسید؛ عددی که در تاریخ بیسابقه بود. امروز نیز مجدداً این شاخص در محدوده ۱۲۹ درصد نوسان میکند که همچنان بالاتر از میانگینهای بلندمدت تاریخی است.
بهعبارت ساده، این اعداد نشان میدهند که ارزش بازار سهام آمریکا همچنان با اقتصاد واقعی این کشور همراستا نیست و احتمالاً در وضعیت بیشارزشگذاری قرار دارد.
باید تأکید کرد که این شاخص بهتنهایی نمیتواند زمان دقیق اصلاح بازار را پیشبینی کند. تاریخ بارها ثابت کرده که بازارها تا زمانی که یک اتفاق کلیدی یا شوک بزرگ اتفاق نیفتد، به مسیر رشد یا نوسانات خود ادامه میدهند.
به همین دلیل بسیاری از تحلیلگران معتقدند که نقطه آغاز یک اصلاح یا ریزش جدید، بیش از آنکه صرفاً اقتصادی باشد، معمولاً با یک بحران یا رویداد ژئوپلیتیک همراه میشود.
در حال حاضر، جهان با بحرانهای متعددی دستوپنجه نرم میکند؛ از جنگهای منطقهای، نااطمینانیهای ژئوپلیتیک، سیاستهای سختگیرانه پولی فدرالرزرو، بحران بدهی در بازارهای نوظهور و تهدید رکود اقتصادی در اروپا و چین. در چنین فضایی، یک رویداد پیشبینینشده میتواند بهراحتی زمینهساز فعال شدن سیگنال این شاخص و آغاز یک چرخه نزولی شود.
واقعیت این است که بازارهای مالی همیشه نیازمند یک «بهانه» برای آغاز اصلاح یا ریزش هستند. این بهانه میتواند سیاستهای جدید بانکهای مرکزی باشد یا تحولات ژئوپلیتیکی مانند افزایش تنشها در خاورمیانه، بحران تایوان یا حتی افزایش تعرفههای تجاری بین قدرتهای اقتصادی جهان.
در حال حاضر، تحلیلگران بسیاری هشدار میدهند که بازارها وارد دورهای شدهاند که بیش از گذشته تحت تأثیر اخبار سیاسی و ژئوپلیتیک قرار دارند. تجربه تاریخی نشان داده است که بزرگترین اصلاحهای بازار، اغلب در سایه همین تحولات و بحرانها آغاز شدهاند.
شاخص وارن بافت امروز به فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران این هشدار را میدهد که بازارهای مالی جهانی، بهویژه بورس آمریکا، در وضعیتی شکننده و آسیبپذیر قرار دارند.
هرچند این وضعیت میتواند برای مدتی ادامه یابد، اما سابقه تاریخی این شاخص نشان میدهد که چنین شرایطی نمیتواند برای همیشه پایدار بماند و دیر یا زود به یک اصلاح سنگین ختم خواهد شد.
در چنین شرایطی، توصیه به فعالان بازار این است که بیش از هر زمان دیگری نسبت به مدیریت ریسک، متنوعسازی پرتفوی، و پایش دقیق تحولات سیاسی و اقتصادی حساس باشند. همچنین در تحلیل روندهای آینده، در کنار شاخصهای مالی، به رویدادهای ژئوپلیتیکی بهعنوان یکی از مهمترین سیگنالهای هشدار توجه ویژه داشته باشند.