تاریخ : ۲۱:۴۹ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۸
کد خبر : 210335
سرویس خبری : ایده حکمرانی

سیمرغ کوه قاف رسیدن گرفت باز

درمورد رویارویی اخیر ایران و رژیم صهیونیستی و مداخله آمریکا

سیمرغ کوه قاف رسیدن گرفت باز

به همان میزان که ایران نقش برجسته هویتی در مدیریت منطقه دارد که آمریکا آن را تهدیدی برای خود و متحدانش می‌شمارد، اسرائیل با چالش هویتی عمده‌ای دست و پنجه نرم می‌کند که استمرار رویکرد سبعانه آن ناشی از همین چالش بزرگ آن است.

ایالات متحده به‌عنوان ابرقدرت هژمون پس از جنگ سرد در ساختار نظم جهانی ساختگی تحمیلی و در جایگاه ادعایی کدخدایی جهان، به بهانه برقراری صلح در هر گوشه از دنیا که پا گذاشته نتیجه‌ای جز جنگ‌افروزی بیشتر نداشته و بازنده تمام جنگ‌های خارج از خانه خود بوده است. تجربه تحمیل معیار‌ها و پیش‌شرط‌های صلح آمریکایی نه تنها رشد و گسترش تروریسم را دامن‌زده، بلکه مناطق شکننده گوناگون را که حاصل عملکرد استعمار بوده است با مسائل عمده بزرگ‌تری طی دهه‌های اخیر روبه‌رو کرده است که بیشتر از همه مناطق، در خصوص جنوب غرب آسیا صادق بوده است که هویت‌های گوناگون موجود آن در حال حاضر هم متأثر از رویه استعمار نو و رهاورد‌های نظم نوین آمریکایی هستند. آمریکا با ابزار تحمیلی مذاکره برای خلع سلاح با هدف محوری تأمین امنیت رژیم صهیونیستی، دو رویکرد تغییر رژیم و تجزیه را در قبال حاکمیت‌های موجود مسلمان منطقه چند دهه اخیر در دستور کار قرار داده است. حرکت و کنش‌گری هر بازیگری در منطقه خارج از خط قرمز‌های ایالات متحده برهم‌زننده نظم شکننده تحمیلی قلمداد می‌شود که از یک طرف نقش‌آفرینی ایالات متحده را دچار چالش می‌کند و از سوی دیگر قواعد هر نوع نظم و مجموعه امنیتی را در هم می‌شکند. رویارویی اخیر ایران و رژیم صهیونیستی و مداخله آمریکا چند نکته برجسته دارد:

1- در رقابت دیرینه میان سه هویت مسلمان منطقه و رویارویی آن‌ها با دشمن مشترکی به نام اسرائیل، ایران با وجود سابقه کهن تمدنی و فرهنگی و پیشینه تعاملی خود در صلح با دنیا از چنان وزن تعیین‌کننده‌ای در معادلات منطقه برخوردار است که تصور اعمال هر گونه دکترین دیکته شده دیگری اعم از نظم دو ستونی یا چند ستونی قاعدتاً برای منطقه بی‌معناست و آنچه حائز اهمیت است نقش انکارناپذیر ایران در ثبات و صلح منطقه‌ای تحت هر عنوانی‌ست. ایران چه با محور مقاومت و چه بدون آن، به تنهایی تنها تهدید بزرگ هویتی برای آمریکا و حضور ناموجه او در منطقه بوده و هست که بازی در هیچ ساختار چیده شده بر منطق زور و تحت امر به‌اصطلاح هژمونی که در هر جنگی خارج از خانه‌اش مغلوب و شکست‌خورده بود را نمی‌پذیرد و در رقم زدن آینده منطقه تصمیم و حرف نهایی از آن ایران است. با این توصیف، هر گونه ایفای نقش مستقل در منطقه طبیعتاً مطلوب آمریکا و هم‌پیمانانش نیست حتی اگر هزینه‌اش درگیری نظامی باشد. باید یادآور شد که تمام این نقش‌آفرینی ایران بدون داشتن متحدی استراتژیک در منطقه و خارج از منطقه و عدم عضویت در یک پیمان منطقه‌ای مؤثر اعم از دفاعی - امنیتی یا هر پیمان الزام‌آور دیگری بوده است که سال‌هاست متخصصین امر بر این دو تأکید دارند.

2- به همان میزان که ایران نقش برجسته هویتی در مدیریت منطقه دارد که آمریکا آن را تهدیدی برای خود و متحدانش می‌شمارد، اسرائیل با چالش هویتی عمده‌ای دست و پنجه نرم می‌کند که استمرار رویکرد سبعانه آن ناشی از همین چالش بزرگ آن است؛ نخست در بعد داخلی و سپس در بعد خارجی و شناسایی آن از سوی جهانیان به‌عنوان رژیم متجاوز و حامی آپارتاید است. به همین میزان، حضور آمریکا در منطقه هم فزاینده ناامنی و تنش در روابط همسایگان بوده است.

3- علی‌رغم تجربه رخداد‌های تلخ و سنگین در محور مقاومت، با استمرار ماهیت شر رژیم صهیونیستی روح مقاومت و پشتیبانی از آن همچنان در خون مردم ایران و ملت‌های مسلمان منطقه و آزادگان بیدار و آگاه دنیا ساری و جاری‌ست و به این معنا مقاومت نه تنها برخاسته از منطق ژئوپولیتیک و اقتضائات آن است، بلکه درست در عمق مفهوم پاسیفیک نیز مقوم نوعی نظم بومی مستقل منحصر به این منطقه، کانون تولید معنا و انتشار آن در سراسر دنیا و وجدان‌های بیداری‌ست که بر حقانیت آرمان مقاومت و شر مطلق بودن ماهیت جعلی صهیونیسم گواهی می‌دهند. مقاومت در این روایت، مولد صلحی‌ست بومی منطقه که ایران و متحدانش تعیین‌کننده معیار‌ها و سازندگان بنای آن هستند که در وهله نخست مداخله تحمیلی هیچ بازیگری خارج از منطقه را برنمی‌تابد که هم در مذاکره و هم در هر گونه رویکرد منطقه‌ای تابع صرف واکنش نیست، بلکه به شدت کنش را ساماندهی می‌کند و این مفهوم از مقاومت تنها به روایت ایرانی آن امکان طرح و تداوم پیدا کرد و در همین روایت مقاومت همچنان زایا و پویاست که هر لحظه امکانی نوین از خلق و کنش‌گری را فراهم می‌آورد.

4- خواست قریب به اتفاق مردم ایران مبنی بر حفظ هسته‌ای و موشکی، پشتوانه هیئت ایرانی در مذاکرات اخیر بود و این ناشی از تجربه تاریخی ملت و آگاهی آنان به مذاکره‌های پیشین با دولت‌های خارجی طی دوره‌های گوناگون و در نتیجه عدم اعتماد همیشگی به آنان بوده و است. طی جنگ اخیر نیز همراهی و همدلی آحاد مردم کشور در دفع متجاوز و واکنش آن‌ها در حمله به تأسیسات هسته‌ای کشور و تأکید بر پایداری، مهر تأییدی بر سیاست‌های نظامی و دفاعی کشور و حق مسلم ایران در برخورداری از انرژی هسته‌ای‌ست. این میزان وفاق یکی از شاخصه‌های قدرت ملی برای جمهوری اسلامی‌ست که نقشه‌های نخ‌نمای تجربه شده‌ای مثل تغییر رژیم و تجزیه را بار‌ها نقش بر آب کرده است. سیمرغ کوه قاف همین ایران یکپارچه متحد همگراست که درست در بزنگاه‌های حساس به پرواز درآمده و جهانیان را بار‌ها شگفت‌زده کرده است.