تاریخ : ۱۰:۴۱ - ۱۴۰۴/۰۴/۰۵
کد خبر : 209621
سرویس خبری : گفت‌وگو

باید «سامانه دفاع گفتمانی» داشته باشیم؛ مثل سامانه دفاع موشکی

تینا امین، زبان‌شناس در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

باید «سامانه دفاع گفتمانی» داشته باشیم؛ مثل سامانه دفاع موشکی

تینا امین، زبان شناس گفت: جنگ همواره فراتر از میدان نبرد است؛ چراکه جنگ، در وهله اول، در زبان شکل می‌گیرد و آن‌جاست که میدان، عرصه خود را تعیین می‌کند. فهم وضعیت گفتمانی جنگی، به ما کمک می‌کند تا سیاست‌گذاری بهتری در امر رسانه داشته باشیم و از طریق آن، بتوانیم نبرد قوی‌تری را حتی در میدان جنگ واقعی رقم بزنیم.

فرهیختگان: در زمان جنگ دفاع از حقیقت تنها در سنگر‌ها تعریف نمی‌شود، بلکه واژگانی که در زمانه جنگ بازتولید می‌شوند نیز بیانگر نوعی دیگر از جنگ و دفاعند. روایت و حتی روایت‌سازی در جنگ‌ها ذیل ادبیات تولید شده در جنگ تعریف می‌شود و نوع بیان و ادبیات هر یک از طرفین در جنگ می‌تواند حتی در پیروزی و شکست آن طرف تأثیرگذار باشد؛ چراکه درنهایت جنگ تمام می‌شود اما آنچه باقی می‌ماند واژگان و روایت‌ها از جنگ‌هاست و همین واژگان فاتحان جنگ‌ها و سرنوشت جنگ را تعیین می‌کنند. در اولین پیام تصویری رهبر انقلاب از کلید واژگانی مانند جنگ تحمیلی، صلح تحمیلی و اقدام پیش‌دستانه استفاده شد و همین کلیدواژه‌ها در نهایت، تأثیر خود را در میدان واقعیت گذاشتند و در آخر نیز در حافظه تاریخی ملت ماندگار خواهند شد. گفت‌وگوی زیر با تینا امین، مدرس دانشگاه و زبان‌شناس درباره ادبیات‌سازی و مفهوم‌سازی در جنگ تحمیلی پیش‌روست. 

جنگ تنها در میدان نبرد اتفاق نمی‌افتد

تینا امین در این باره گفت: «در نگاه من به عنوان زبان‌شناس، جنگ همواره فراتر از میدان نبرد است؛ چراکه جنگ، در وهله اول، در زبان شکل می‌گیرد و آن‌جاست که میدان، عرصه خود را تعیین می‌کند. فهم وضعیت گفتمانی جنگی، به ما کمک می‌کند تا سیاست‌گذاری بهتری در امر رسانه داشته باشیم و از طریق آن، بتوانیم نبرد قوی‌تری را حتی در میدان جنگ واقعی رقم بزنیم. در عصری که از آن با عنوان «پسا‌حقیقت» یاد می‌شود، جنگ تنها در میدان‌های نظامی رخ نمی‌دهد، بلکه در ذهن و زبان ملت‌ها آغاز و پایان می‌پذیرد.» وی ادامه داد: «آنچه جمهوری اسلامی ایران امروز با آن مواجه است، صرفاً یک اقدام نظامی یا تجاوز فیزیکی از سوی رژیم صهیونیستی نیست، بلکه بخشی از یک پروژه کلان جنگ ترکیبی است که ابعاد رسانه‌ای، گفتمانی و روان‌شناختی دارد. این ابعاد نه تنها مکمل، بلکه در مواردی مؤثرتر از بعد سخت‌افزاری نیز عمل می‌کنند. وقتی ما بعد سخت‌افزاری جنگ را در موشک‌ها اصابت کرده‌اند و نیرو‌ها یا منابع انسانی که از دست رفته‌اند مشاهده می‌کنیم، تنها بخشی از جنگ را می‌بینیم. در کنار آن، یک بعد نرم‌افزاری از منظر گفتمانی و روان‌شناختی وجود دارد که در طول زمان استمرار می‌یابد و آثار آن در کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت قابل مشاهده است.»

رسانه‌ها کنشگران اصلی جنگی هستند و زبان فراتر از ابزار بلکه جبهه آنهاست

امین معتقد است در چنین شرایطی، رسانه‌ها نه‌تنها راوی، بلکه کنشگر اصلی هستند و زبان، نه‌تنها ابزار گزارش، بلکه جبهه‌ای برای جنگ محسوب می‌شود. برای فهم این وضعیت جنگ ترکیبی و تهاجم نظامی که در آن قرار داریم، در وهله نخست باید بازیگران رسانه‌ای این عرصه را از یکدیگر تفکیک کنیم و کنشگری رسانه‌ای آن‌ها را به‌درستی تحلیل کنیم. باید ببینیم در این موقعیت اجتماعی جنگی، چه بازیگرانی نقش ایفا می‌کنند و این بازیگران از چه مدل‌های زبانی و گفتمانی استفاده می‌کنند. وقتی این مدل‌ها تحلیل شوند، دستیابی به راهکار مدنظر آسان‌تر خواهد بود.

ما در نسبت با رژیم صهیونیستی از یک فهم پیشینی برخورداریم

این مدرس دانشگاه ادامه داد: «نکته مهم این است که این رسانه‌ها، واقعیت‌های میدانی را نادیده می‌گیرند. گزارش‌های بی‌طرفانه یا حتی سوگیرانه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره برنامه هسته‌ای ایران، در این چهارچوب گفتمانی نادیده انگاشته می‌شود. همچنین تهدید دائمی رژیم صهیونیستی علیه همه کشور‌های منطقه، تجاوزهای مستمر به فلسطین و ذات اشغالگرانه و جنگ‌طلبانه آن، در تحلیل‌هایشان حذف می‌شود. در عوض، همه این واقعیت‌ها در جهت توجیه جنگ‌افروزی و هژمونی اسرائیل بازتولید می‌شود؛ اما ما با فهم پیشینی که نسبت به تجاوزگری اسرائیل داریم. چرا می‌گویم فهم پیشینی؟ منظورم هشدار‌ها و اشاراتی‌ است که امام داده‌اند. نقل‌قول‌های بسیار زیادی از ایشان در صحیفه امام موجود است که بار‌ها این قضیه را هشدار داده‌اند و گفته‌اند. نقل‌قولی از امام در سال ۵۲ وجود دارد که گفتند قریب به 20 سال است که دارم این هشدار را به همه مملکت‌ها می‌دهم راجع‌به به‌اصطلاح اقدام‌های تجاوزگرانه و جنگ‌افروزی اسرائیل، که اسرائیل تا کجا می‌خواهد پیش برود. این فهم و دانش پیشین نسبت به این قضیه، کمک می‌کند فهم فعلی از تجاوزگری و به‌اصطلاح توجیه‌گری خشونت اسرائیل را بهتر درک کنیم. این لایه اول زبانی و گفتمانی است که با آن مواجه هستیم.»

رسانه‌های ضدایرانی شهادت مردم عادی را در راستای رسیدن به آزادی، عادی جلوه می‌دهند

امین افزود: «در لایه دوم زبانی و گفتمانی که در امر رسانه با آن مواجهیم، رسانه‌های اپوزیسیون فارسی‌زبان هستند؛ رسانه‌هایی مثل بی‌بی‌سی فارسی، منوتو، ایران‌اینترنشنال و صدای آمریکا که حالا دوباره برگشته‌اند. چهارچوب گفتمانی‌ای که آن‌ها از نظر زبانی در رسانه خودشان ترویج می‌دهند، جنگ علیه رژیم حاکم ایران است، نه علیه ملت ایران، یعنی اگر توسط رسانه‌های غربی و اسرائیلی در لایه قبلی خشونت و مداخله صورت می‌گرفت – در این ناحیه دارد مشروع‌سازی خشونت علیه رژیم ایران انجام می‌شود و در این‌جا هم، حتی به‌صورت خیلی زیرپوستی می‌گویند بالاخره، در این خشونت علیه نظام، اگر مردمی هم از مردم عادی در معرض تجاوز قرار بگیرند، در راه آزادی ریختن خون‌ها توجیه‌پذیر است.»

وی افزود: «از همین رو از ابزار رتوریکی‌ استفاده می‌کنند، دوقطبی‌سازی میان ملت و حاکمیت، و عادی‌سازی حمله به نهاد‌های حاکمیتی، نظامی و المان‌ها و به‌اصطلاح نماد‌های جمهوری اسلامی و در این وضعیت هم، عادی‌سازی از دست رفتن بخشی از مردم عادی، در راه آزادی و در راه فروپاشی نظام است، یعنی اگر می‌خواهیم یک نظام فروپاشیده شود، قاعدتاً یک‌سری هزینه‌هایی مثل جان و مال مردم معمولی هم در این میان باید پرداخت شود. کاری که لایه زبانی رسانه اپوزیسیون انجام می‌دهد دقیقاً همین حرکت است. لایه دوم گفتمان رسانه‌ای اپوزیسیون با لایه نخست تفاوت دارد، اما در راستای همان هدف فعالیت می‌کند. در اینجا «دگرسازی» جمهوری اسلامی ایران انجام می‌شود، یعنی جمهوری اسلامی به‌عنوان «دیگری تهدیدآمیز» بازنمایی می‌شود و هر اقدام تضعیف‌کننده‌ای علیه آن، از جمله زیر سؤال بردن مشروعیت، مشروع و لازم جلوه می‌کند.»

این مدرس دانشگاه معتقد است این رسانه‌ها ضعف ساختار‌های حاکمیت، انزوای بین‌المللی، صف‌های طولانی کالا، احتکار، گرانی و نارضایتی اجتماعی را پررنگ می‌کنند. بسیاری از این بازنمایی‌ها یا ساختگی‌اند یا مبالغه‌شده، اما در زبان رسانه‌ای‌شان به‌گونه‌ای ارائه می‌شوند که انسجام ملی را تضعیف می‌کنند. در واقع این رسانه‌ها نه‌تنها بر طبل نارضایتی می‌کوبند، بلکه صدای نارضایتی را «اکو» می‌کنند و آن را به‌مثابه گواهی بر فروپاشی حاکمیت بازنمایی می‌کنند. در این سطح، رسانه‌های اپوزیسیون از طریق زبان، فروپاشی روانی ملت را هدف قرار می‌دهند. این نوع از زبان، زبان القای بی‌ثباتی، عادی‌سازی خشونت و مشروعیت‌بخشی به دخالت است؛ زبانی که در خدمت فروریختن نظام از درون و از طریق ذهن و زبان مردم طراحی شده است.

زبان رسانه‌ای ما در این جنگ نباید دچار افتراق و واگرایی شود

امین ادامه داد: «در لایه سوم، با زبان رسانه‌ای مواجه می‌شویم که در رسانه‌های داخلی خودمان در حال شکل‌گیری است. در این‌جا، قطعاً ما باید با یک اقتدار مفهومی در حوزه مقاومت و با تمرکز بر دسترسی به مخاطبان داخلی و منطقه‌ای، این کار را انجام دهیم. شاید بتوان گفت یکی از چالش‌هایی که با آن مواجهیم، «تأخیر در روایت‌سازی»، «فقدان انسجام زبانی و رتوریک» و «غیبت زبان نوین» در این جنگ ترکیبی رسانه‌ای است، یعنی ما نیازمند یک ادبیات رسانه‌ای اقتدارمحور، همدلانه، چندلایه و منعطف در این مسئله هستیم؛ ادبیاتی که باعث جلوگیری از افتراق پیامی شود. اکنون، در شرایطی که از ۲۳ و ۲۴ خرداد گذشته و به امروز رسیدیم می‌بینیم که هر مدل پیامی که در فضای مجازی ـ تا میزانی که در دسترس داریم ـ و در میان مردم و تولیدات رسانه‌ای موجود ارائه شده، به نوعی دچار افتراق پیامی و زبانی شده‌اند.»

این مدرس دانشگاه و زبان‌شناس افزود: «این افتراق به معنای تقابل یا ضدیت با یکدیگر نیست، بلکه منظور این است که شاید هدف همگی یکی باشد، اما مسیر‌ها و زبان‌ها همدلانه و همسو نیستند، بلکه هر فرد، هر گروه، هر بعد یا هر «گره» رسانه‌ای، بر اساس عرق خود، توانایی خود، اقتضای موجود، ابزار‌های در اختیار و نیروی انسانی خود، تلاش کرده پیامی برای همدلی و اقتدار تولید کند. اما این پیام‌ها در یک مسیر واحد قرار نمی‌گیرند و از منظر زبان، در یک بستر همگرا قرار ندارند. این را نمی‌توان الزاماً بد تلقی کرد؛ چراکه مواجهه نسبتاً غافلگیرانه‌ای با این مسئله داشته‌ایم و اتفاقاً اکنون خوب است که همه از ابزار‌های خود برای تولید پیام استفاده می‌کنند. اما وقتی تجمیع این پیام‌ها منجر به روایت‌گری مقتدر نشود، بخشی از هزینه، منابع انسانی و انرژی‌ای که برای این جریان صرف می‌شود، از بین می‌رود. چرا؟ چون همه این انواع تولیداتی که در حال شکل‌گیری هستند، ممکن است در خدمت یک روایت‌گری مقتدر که بتواند موقعیت ایران را در این جنگ ترکیبی بازتاب دهد، قرار نگیرند و دچار واگرایی شوند.»

متن کامل این گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.