تاریخ : ۱۰:۱۸ - ۱۴۰۴/۰۳/۲۵
کد خبر : 208728
سرویس خبری : سیاست

ترامپ، نتانیاهو؛ آینه‌های روبه‌رو

تلاش برای تکمیل کردن سیاست علیه ایران

ترامپ، نتانیاهو؛ آینه‌های روبه‌رو

ترامپ و نتانیاهو همچون آیینه‌های روبروی یکدیگرند؛ آن، این است و این، آن؛ بی تغییری و تبدلی، یک تصویر واحد می‌سازند. فقط تقسیم کاری حرفه‌ای کرده‌اند چنانچه گویی ایران یا حتی جهان با دو حاکمیت روبروست. دو روی یک سکه که تلاش می‌کنند خود را متفاوت و مستقل از دیگری به تصویر بکشند.

آغاز مرحله‌ای جدید از جنگ میان ایران و رژیم صهیونیستی این قدرت را دارد تا توهمات دوگانگی میان اسرائیل و آمریکا و میان نتانیاهو و ترامپ را فرو بریزد. روز 23 خرداد 1404 تازه می‌خواست در ایران آغاز شود که موشک‌های صهیونیستی به بخش‌های مختلف این سرزمین اصابت کرد. 12 ساعت بعد در آغاز روز در آمریکا، دونالد ترامپ در واکنش به این تجاوز، نه تنها اطلاع از آن را تکذیب نکرد، بلکه حتی اذعان کرد این حمله مرتبط با مهلت 60 روزه‌ای بوده که او به زعم خودش به ایران داده تا توافق کند و در روز شصت و یکم حمله اتفاق افتاده است!

ایران مذاکره هم کرد، زیر بارش مداوم تحریم‌ها و فشار‌های سیاسی و تهدید‌های نظامی که هر کدام‌شان به تنهایی برای آنکه یک میز مذاکره را ویران کند، کفایت می‌کرد، اما جمهوری اسلامی ایران گویی اراده کرده بود تا هیچ بهانه‌ای دست اهالی زور و تزویر باقی نماند؛ هم از این رو، تا پایان ماجرا می‌خواست که بماند، گرچه تقریباً روشن بود که پایان این ماجرا توافق نیست. با این حال کسی هم این تصور را نداشت که موشک‌های متجاوز اسرائیل پایان مذاکرات را رقم بزند. البته پایان رسمی مذاکرات اعلام نشده است، اما پیکر‌های شهدای حملات صهیونیست‌ها به کشورمان و اصل تجاوز به خاک ایران، یعنی موضوع مذاکره هدف قرار گرفته است و زین پس می‌توان مذاکره را سالبه به انتفاء موضوع دانست.

هنوز البته این ساده لوحی برای واقعی دانستن دوگانه اسرائیل-آمریکا وجود دارد و برخی می‌گویند تجاوز کار اسرائیل بود و مذاکره کار آمریکا؛ چرا برای اقدام یکی، تعامل‌مان با آن دیگری را برهم بزنیم؟! و فراتر از وجود چنین تصوری، هنوز برخی به دنبال آن هستند که این رویای دوگانگی میان آمریکا و اسرائیل را به جامعه القا کنند. در راستای جا انداختن چنین تفکری است که هنوز این گزاره بیان می‌شود که اسرائیل برای برهم زدن مذاکرات ایران و آمریکاست که این تجاوز وحشیانه را رقم‌زده است. یعنی هنوز آمریکا و اسرائیل را دو هویت جداگانه می‌دانند که یکی دنبال مذاکره با ایران و دیگری به دنبال جنگ با ایران است!

یک بار دیگر موضع ترامپ پیرامون تجاوز اسرائیل به ایران را مرور کنیم؛ مهلت 60 روزه و حالا حمله در روز شصت و یکم. ماجرا روشن نیست؟

مذاکرات گویی مانند یک سرگرمی سیاسی بود که سنگ‌اندازی‌های مکرر روبیو و ویتکاف و ترامپ، آن را از مسیر یک توافق واقعی دور می‌کرد تا به چهره اصلی خود یعنی ابزاری برای توجیه حمله نزدیک و نزدیک شوند و در نهایت بتوانند برچسب اتهام را روی پیشانی ایران بزنند که این تو بودی که توافق را نخواستی، پس حالا حمله را دریافت کن! یک کار تیمی از رژیم صهیونیستی و دولت آمریکا، اما هنوز کسانی نمی‌خواهند باور کنند که ایران، چه در مذاکره و چه در جنگ، یک تیم ثابت را مقابل خود دارد؛ تیم مشترک نتانیاهو و ترامپ.

ترامپ و نتانیاهو همچون آیینه‌های روبروی یکدیگرند؛ آن، این است و این، آن؛ بی تغییری و تبدلی، یک تصویر واحد می‌سازند. فقط تقسیم کاری حرفه‌ای کرده‌اند چنانچه گویی ایران یا حتی جهان با دو حاکمیت روبروست. دو روی یک سکه که تلاش می‌کنند خود را متفاوت و مستقل از دیگری به تصویر بکشند.

همان روز‌هایی که ترامپ از نزدیک بودن توافق با ایران می‌گفت، نتانیاهو مشغول آماده‌سازی آخرین مقدمات حمله به ایران بود. ترامپ گرچه در ژستی ظاهری از دیپلماسی و توافق می‌گفت، اما در عمل همسو با نتانیاهو عمل می‌کرد و به خوبی می‌دانست جنگ روانی او در بخش‌هایی می‌تواند موفق عمل کند و همسویی او را با مسیر سخت و تندی که در مواضع اسرائیلی‌ها علیه ایران هویدا بود، پوشش دهد و پنهان کند. حالا شاید ادعای گزافی نباشد که بگوییم ترامپ بیشتر از توافق با ایران، به دنبال خرید زمان و کنترل فضا تا رسیدن به زمان تجاوز اسرائیل به ایران بود.

مواضع آمریکایی‌ها پیرامون فعالیت هسته‌ای ایران را یک بار مرور کنیم. آنچه از جمع‌بندی سخنان ترامپ و ویتکاف و روبیو بدست می‌آید، غنی‌سازی صفر است. آن‌ها می‌گویند ایران نباید غنی‌سازی داشته باشد، نباید اورانیوم غنی شده با درصد بالا داشته باشد، نباید بدون نظارت ما حتی خرید اورانیوم انجام دهد، نباید تأسیسات هسته‌ای داشته باشد، نباید هیچ گونه سلاح هسته‌ای، حتی غیر از بمب اتم داشته باشد و... نتانیاهو چه می‌گوید؟ آیا حرف او غیر حرف دولتمردان آمریکاست و آیا عملکرد او چیزی غیر از تحقق عملی همان مواضع آمریکایی‌هاست؟

برخی معتقدند اسرائیل بدون اطلاع و اجازه آمریکا آغازگر تجاوز به ایران نبوده است. اما اگر به این فکر کنیم که آمریکا و اسرائیل یک هویت هستند و نه دو امر جدا، عملاً اجازه گرفتن هم بی معنا خواهد شد. دست یک انسان برای آنکه کاری را انجام دهد، از مغزش اجازه نمی‌گیرد، بلکه فرمان می‌گیرد. یعنی مغز دستور می‌دهد و دست اجرا می‌کند، به همین سادگی.

در نگاه سیاسی نه چندان نامتناسب با فضای بین‌الملل که خیلی هم باورمندان به دیپلماسی دروغین غرب را آشفته نکند، می‌توان گفت که اسرائیل به مثابه نیروی نیابتی آمریکا در منطقه عمل می‌کند تا آمریکا بتواند نقاب دیپلماتیک خود را حفظ کند و حداقل در ظاهر دستش را به خون آلوده نکند، اما در واقعیت هر دو از یک پیکر هستند و اسرائیل نه به عنوان یک رژیم سیاسی مستقل که به مثابه نیروی نظامی دولت آمریکا وارد عمل می‌شود و اهداف استکبار جهانی را پیش می‌برد.

یکی از دلایلی که باعث می‌شود میز مذاکره برای ایران همیشه شکننده و طرف آمریکایی همیشه غیرقابل اعتماد باشد، همین است. فرض کنید پای معامله خودرویی نشسته‌اید و خودرو را طرف مذاکره ویران می‌کند، حالا قرار است در چه موردی مذاکره کنیم؟ خودرویی که دیگر نیست؟

دلیل تجاوز اسرائیل به ایران، عزم برای برهم زدن مذاکرات نیست، بلکه تلاش برای تکمیل کردن سیاست ترامپ علیه ایران است. نمایش دیپلماتیک را حمله خود آمریکایی‌ها کامل نمی‌کرد، بلکه برهم می‌زد و نقاب ترامپ را فرومی‌ریخت، اما تجاوز صهیونیست‌ها آن نقاب را محکم‌تر و آن نمایش را کامل می‌کند. اگر می‌گوییم دنیای امروز دنیای دیپلماسی نیست، برای آن است که پشت نقاب دیپلماسی ترامپ، موشک‌های نتانیاهو است. دیپلماسی‌شان هم میزی موقت برای آن است که خواسته‌هایشان را بشنویم و چشم بگوییم؛ وگرنه روال همیشه دنیایی که آمریکا تصمیم‌گیر آن است، تا همیشه جنگ است.