
محمدعلی یزدانیار؛ وقایع اسرائیلیه: برای من همیشه سؤال بود که آیا جنبشهای ضدصهیونیستی در درون خاک رژیم هم وجود دارند یا نه؟ یعنی آیا در قلب اشغالگری، کسانی هستند که هشتدهه اشغال و خونریزی به رگ غیرتشان بربخورد، یا نه؟ این شد که تصمیم گرفتم بالاخره بعد از مدتها سراغ جواب این سؤال بروم. متنی که میخوانید نتیجه جستوجوهای من در این زمینه است.
در داخل خاک اسرائیل، جنبشهای ضدصهیونیستی اگرچه محدود اما حضور دارند. برخی از این جنبشها توسط شهروندان عرب اسرائیلی هدایت میشوند که با سیاستهای رژیم اسرائیل مخالفت کرده و خود را بخشی از مبارزه علیه صهیونیسم میدانند. گروههایی مانند «جنبش اسلامی در اسرائیل» بر این، تعداد کمی از یهودیان ضدصهیونیست نیز وجود دارند که به دلایل مذهبی یا اخلاقی، با تشکیل رژیم اسرائیل مخالفند و آن را نقض اصول یهودیت میدانند.
بااینحال این جنبشها تحتفشارهای شدید امنیتی و قانونی قرار دارند و فضای سیاسی حاکم اجازه فعالیت گسترده به آنها نمیدهد. رژیم اسرائیل این گروهها را تهدیدی برای امنیت ملی میداند و با استفاده از ابزارهای قانونی و امنیتی، تلاش میکند تا نفوذ آنها را محدود کند؛ بنابراین، اگرچه صدای ضدصهیونیستی در اسرائیل به طور کامل خاموش نشده، اما بسیار ضعیف و تحت کنترل است.
شهروندان عرب اسرائیلی که حدود 20 درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند، در سالهای اخیر به شیوههای مختلفی علیه سیاستهای صهیونیستی اعتراض کردهاند. برخی از آنان با مشارکت در تظاهرات مسالمتآمیز، انتشار بیانیههای انتقادی و همکاری با سازمانهای حقوق بشری، مخالفت خود را با تبعیض سیستماتیک و اشغالگری اعلام میکنند.
تعدادی از احزاب عربی در پارلمان اسرائیل نیز گاه به طرح موضوعاتی مانند حقوق فلسطینیان و محکومیت خشونتهای نظامی میپردازند، هرچند نفوذ آنها در تصمیمگیریهای کلان محدود است. در سطح مردمی، جنبشهایی مانند «روز زمین» هر ساله با برگزاری مراسمی، مقاومت نمادین خود را نشان میدهند. بااینحال رژیم اسرائیل با اتخاذ قوانین سختگیرانه، نظیر قانون «ملتداری یهودی»، فضای فعالیت برای این گروهها را تنگ کرده و گاه رهبران آنها را بازداشت یا تحت پیگرد قرار میدهد. رسانههای عبریزبان هم معمولاً این اعتراضات را کماهمیت جلوه میدهند یا آنها را به امنیت ملی مرتبط میکنند. باوجود تمام این محدودیتها، بخشی از جامعه عرب اسرائیل همچنان به شیوههای مسالمتآمیز و گاه از طریق فعالیتهای فرهنگی و هنری، مخالفت خود را با ایدئولوژی صهیونیستی ابراز میدارند.
جنبش اسلامی در اسرائیل بهعنوان یکی از مهمترین جریانهای سیاسی و اجتماعی در میان عربهای این کشور، فعالیتهای خود را عمدتاً در چهارچوب قانونی و با تأکید بر هویت اسلامی و فلسطینی پیش میبرد. این جنبش که در دهه 70 میلادی تأسیس شد، باوجود مخالفت آشکار با ایدئولوژی صهیونیستی، معمولاً از روشهای مسالمتآمیز مانند فعالیتهای فرهنگی، آموزشی و اجتماعی برای تقویت آگاهی سیاسی و دینی در میان جامعه عرب اسرائیل استفاده میکند.
این گروه با اداره شبکهای از مساجد، مدارس و مؤسسات خیریه، سعی در حفظ هویت فلسطینی و مقابله با سیاستهای اسرائیل دارد. جنبش اسلامی همچنین در برخی موارد به سازماندهی تظاهرات ضدجنگ و اعتراض به تخریب خانهها در مناطق عربنشین پرداخته است. بااینحال رژیم اسرائیل بارها این جنبش را تحتفشار قرار داده و حتی در سالهای اخیر بخشی از آن را غیرقانونی اعلام کرده است. رهبران این جنبش بارها بازداشت شدهاند و فعالیتهای آن با محدودیتهای شدید امنیتی و قانونی مواجه شده است. باوجود این چالشها، جنبش اسلامی همچنان بهعنوان یک نیروی تأثیرگذار در میان عربهای اسرائیل به فعالیت خود ادامه میدهد.
گروههای چپگرا در اسرائیل اگرچه کوچک و حاشیهای اما با فعالیتهای خود به شیوههای مختلف با سیاستهای صهیونیستی مقابله میکنند. این گروهها که عمدتاً متشکل از روشنفکران، فعالان حقوق بشر و اقلیتی از یهودیان ضدصهیونیستند، با برگزاری تجمعات اعتراضی، انتشار مقالات انتقادی و راهاندازی کمپینهای مردمی، سیاستهای تبعیضآمیز رژیم اسرائیل علیه فلسطینیان را محکوم میکنند.
برخی از این تشکلها مانند «تایپوخ» و «شوفار» با مستندسازی خشونتهای نظامیان اسرائیلی در کرانه باختری و نوار غزه، تلاش میکنند افکار عمومی را نسبت به پیامدهای اشغالگری آگاه سازند. تعدادی از این فعالان نیز با همراهی فلسطینیهای اسرائیلی در اعتراضات مشترک ضدجنگ شرکت میکنند. بااینحال این گروهها با فشارهای شدید حکومتی از جمله پیگرد قضایی، حمله رسانههای جریان اصلی و حتی تهدیدهای امنیتی مواجهند. رژیم اسرائیل با برچسب «خائن» و «حامی تروریسم» سعی در حاشیهرانی این صداهای مخالف دارد. باوجود همه محدودیتها، این جنبشهای چپگرا همچنان بهعنوان یکی از معدود صدای انتقادی در درون جامعه اسرائیل به فعالیت خود ادامه میدهند.
گروههای شوفار و تایپوخ بهعنوان جریانهای چپگرا در اسرائیل، با روشهای مستندسازی و افشاگری به مقابله با سیاستهای صهیونیستی میپردازند. این تشکلها شامل فعالان یهودی و فلسطینی هستند که با ثبت خشونتهای نظامیان اسرائیلی در مناطق اشغالی و انتشار تصاویر و گزارشهای میدانی، واقعیتهای پنهان شده توسط رسانههای جریان اصلی را آشکار میکنند.
تایپوخ با تمرکز بر مستندسازی تخلفات نظامی در کرانه باختری و نوار غزه، دادههایی را جمعآوری میکند که در محافل قضایی بینالمللی مورد استناد قرار میگیرد. شوفار نیز از طریق برگزاری کارگاههای آموزشی و کمپینهای رسانهای، جوانان اسرائیلی را نسبت به پیامدهای اخلاقی اشغالگری آگاه میسازد. این گروهها غالباً با سازمانهای حقوق بشری بینالمللی همکاری داشته و از ابزارهای قانونی برای فشار بر رژیم اسرائیل استفاده میکنند. هر دو تشکل با چالشهای جدی از جمله تهدیدهای امنیتی، محدودیتهای مالی و حمله رسانههای وابسته به حکومت مواجهند. باوجود همه فشارها، فعالیت مستمر این گروهها نشان میدهد که حتی در درون جامعه اسرائیل نیز صدای مخالف سیاستهای رسمی بهکلی خاموش نشده است.
در میان جریانهای مذهبی یهودی اسرائیل، گروههایی مانند «ناطوری کارتا» و «ساتمار» با استناد به تفاسیر خاصی از متون دینی، مخالفت صریحی با ایدئولوژی صهیونیستی دارند. این گروهها تشکیل رژیم یهودی را پیش از ظهور ماشیح (منجی موعود) نقض آموزههای سنتی یهودیت میدانند و معتقدند بازگشت به سرزمین موعود باید تنها با اراده الهی محقق شود.
آنان با برگزاری تظاهرات اعتراضی در اورشلیم و تلآویو، انتشار بیانیههای شدیداللحن و همکاری نمادین با فلسطینیها، مخالفت خود را با موجودیت رژیم صهیونیستی اعلام میکنند. برخی از این گروهها حتی از خدمت سربازی در ارتش اسرائیل سر باز میزنند که منجر به درگیریهای مکرر با مقامات شده است. رژیم اسرائیل معمولاً این جریانها را به حاشیه رانده، اما به دلیل ماهیت مذهبیشان، برخورد قهری گستردهای با آنان ندارد. فعالیت این گروهها اگرچه محدود به حلقههای کوچکی از جامعه یهودیان ارتدکس متعصب است، اما نشاندهنده تنوع دیدگاهها حتی در میان یهودیان مذهبی نسبت به مسئله صهیونیسم میباشد.
در این میان دو نکته را نباید فراموش کرد؛ اول اینکه بسیاری از این گروههای معترض، هنوز بخشی از نظام مشروعیتساز در دل رژیم عبری هستند. باید این موضوع را مدنظر داشت و از هیچکدام از دو سر بام نیفتاد. نکته بعدی اینکه رژیم اسرائیل این گروهها را بهشدت تحتنظر دارد و با قوانین سختگیرانه، محدودیتهای امنیتی و فشارهای رسانهای سعی در مهار آنها دارد. بااینحال تداوم فعالیت این جنبشها نشان میدهد مخالفت با ایدئولوژی صهیونیستی، حتی در درون مرزهای اسرائیل نیز بهکلی محو نشده و همچنان به اشکال گوناگون خود را نشان میدهد. از این موضوع میتوان نتیجه گرفت این دموکراسی پیشرفته که در ینگهدنیا آن را «تنها دموکراسی خاورمیانه» مینامند، به وقتش شدیدترین کنترلهایی را که میتواند، روی گروههای مخالف اعمال خواهد کرد.