
شهر سنندج در صبح سهشنبه ۳۰ اردیبهشت، صحنه مراسمی جنجالبرانگیز بود؛ مراسمی که قرار بود صرفاً نشانی از میزبانی از چهار استاندار اقلیم کردستان عراق باشد؛ اما با حواشی فراوانی همراه شد. بر اساس فیلم منتشر شده توسط روابط عمومی استانداری کردستان، در بخشی از مراسم استقبال، گروهی از زنان کرد با پوششی غیرمتعارف، سوار بر اسب، در دو سوی بلوار پاسداران صف کشیده بودند تا خودروهای مقامات اقلیم کردستان را تا محل اقامت بدرقه کنند. این صحنه واکنشهای انتقادی گستردهای از سوی شهروندان و فعالان فرهنگی در پی داشت و بار دیگر اهمیت مسئله درک مسئولان از هویت ملی و حساسیتهای اجتماعی را گوشزد کرد. مقامات استانداری کردستان، بهجای پذیرش مسئولیت، حضور این اسبسواران را «خودجوش و مردمی» توصیف کردند. ادعایی که با توجه به ماهیت رسمی رویداد و وجود ویدئوی منتشرشده توسط خود استانداری، بهسختی قابل باور است. این اقدام که با پروتکلهای معمول در سطح استقبال از مقامات همخوانی ندارد صرفاً یک اشتباه تشریفاتی نیست؛ بلکه هشداری جدی درباره ضرورت فهم و همافزایی میان اهداف سیاستگذاری، اصول اجرایی، افکار عمومی و ملاحظات ملی توسط مسئولان کشوری است.
پیش از این نیز گفتوگوی غلامرضا نوریقزلجه، وزیر کشاورزی با خبرنگاران جمهوری آذربایجان به زبان ترکی، موضوع حساسیتهای زبانی و قومی را به صدر اخبار کشاند. درحالیکه زبان ترکی یکی از زبانهای رایج و محترم در کشور است، استفاده از آن در موقعیت رسمی و بینالمللی بهجای زبان فارسی، مغایر با اصول وحدت ملی و به معنی نادیدهگرفتن جایگاه زبان فارسی بهعنوان زبان رسمی و مشترک ایرانیان است. ماجرا به همینجا ختم نمیشود؛ اظهارات یوسف پزشکیان، فرزند رئیسجمهور و مشاور دفتر او، در دفاع هیجانی از زبان ترکی و انتقاد از برچسبزنی به حامیان تجزیهطلبی، نگرانیها در مورد بیتوجهی به اهمیت زبان فارسی کشور را بیشتر میکند. مواضعی که بهدلیل جایگاه خانوادگی او، در فضای افکار عمومی در حکم موضعگیری غیررسمی دولت و شخص رئیسجمهور تلقی میشود. رخدادهای اخیر، مجموعهای از اقدامات ناهمخوان را به تصویر میکشد که بیش از آنکه به وحدت ملی یاری رسانند، زمینهساز واگرایی و سوءبرداشتهای قومی و سیاسی شدهاند. در شرایطی که دولت تلاش میکند با تنوع قومی و زبانی در ترکیب مدیریتی خود، پیام مشارکت ملی ارسال کند، رعایت دقیق اصول تشریفاتی، زبان رسمی و درک صحیح از حساسیتهای عمومی، ضرورتی غیرقابل چشمپوشی است.
استقبال تشریفاتی برای مقامات میانی کشورها بیمعنی است
در سطح دیدار با مقامات میانی همچون استانداران، برگزاری مراسمی با این سطح از تشریفات و تدارکات توجیه ندارد. در عرف دیپلماتیک، مراسم استقبال ویژه با حضور نیروهای تشریفات، نمایشهای فرهنگی یا پوشش رسانهای گسترده، غالباً برای مقامات عالیرتبه مثل رؤسایجمهور یا نخستوزیران تدارک دیده میشود. استانداران حتی در سطح روابط خارجی منطقهای، در ردهای نیستند که نیازمند چنین سطحی از نمایش رسمی و پرهزینه باشند. از سوی دیگر، استفاده از اسبسواری در قالب یک حرکت نمایشی برای مشایعت مهمانان در خیابان، بیشتر یادآور نمایشهای فانتزی و غیررسمی بود تا یک پروتکل دیپلماتیک معتبر. در عرف دیپلماتیک، حتی در سطح دیدار میان مقامات عالیرتبه، تشریفات با دقت و چهارچوبهایی مشخص انجام میشود و هرگونه ابتکار خارج از این چهارچوبها باید پیشتر مورد تأیید مقامات مسئول قرار گیرد.
به جای هم زدن ماجرا، عذرخواهی کنید
در پی افزایش موج انتقادات، معاون سیاسی و امنیتی استاندار کردستان در اظهارنظری عجیب، مدعی شد که حضور زنان اسبسوار، خارج از برنامه رسمی و بهصورت خودجوش و مردمی بوده است. این در حالی است که اولاً بلوار محل مراسم برای عبور خودروها بسته شده بود، ثانیاً اسبسواران در فیلم رسمی منتشرشده توسط خود استانداری بهوضوح دیده میشوند و ثالثاً حضور آنها در بخش اصلی مراسم، نه در حاشیه و اطراف، بلکه در مسیر رسمی تشریفات ثبت شده است. این تناقض میان اقدام صورتگرفته و موضعگیری بعدی مسئولان، نشانهای از نبود صداقت در ارتباط با افکار عمومی تلقی شده و بهعنوان بیمسئولیتی مدیریتی شایسته نقد است. نهادهای دولتی در برابر اقداماتی که در حوزه مسئولیتشان اتفاق میافتد، موظف به پاسخگویی شفاف هستند و نه صرفاً توجیه یا انکار.
آسیب به وحدت ملی
آنچه ماجرای سنندج را از یک اشتباه اجرایی ساده به موضوعی ملی تبدیل کرده، این است که در کشوری با تنوع قومی، زبانی و فرهنگی گسترده، هر اقدامی که در سطح عمومی انجام میشود باید با نگاه به منافع وحدت ملی و انسجام اجتماعی طراحی و اجرا شود. در سالهای اخیر، بسیاری از دلسوزان فرهنگی و سیاسی کشور بارها هشدار دادهاند که نگاه سطحی به مسئله قومیتها، استفاده ابزاری از نمادهای محلی بدون درک دقیق از پیامدهای آن و نادیدهگرفتن معیارهای مشترک ملی، میتواند موجب شکافهای هویتی و فرهنگی شود. ماجرای استقبال از استانداران اقلیم کردستان نیز در همین چهارچوب مورد نقد قرار دارد. برای پیشگیری از تکرار چنین حواشیای، باید دستورالعملهای شفاف و سطحبندیشدهای برای نوع، ابعاد و میزان تشریفات در مراسم استقبال از مقامات داخلی و خارجی تدوین شود. برگزاری مراسم تشریفاتی نباید به ابتکار فردی یا تصمیمگیری مقطعی سپرده شود. در صورت بروز خطا یا انتقاد، اولین واکنش مسئولان نباید انکار یا فرافکنی باشد، بلکه باید مسئولیتپذیری، شفافسازی و عذرخواهی در صورت لزوم در دستور کار قرار گیرد. مدیرانی که در مواجهه با قومیتها و نمادهای فرهنگی محلی هستند، باید درک دقیقی از مرز میان ترویج فرهنگی و تندروی نمادین داشته باشند.
تنوع فرهنگی یا تفرقهافکنی ناخواسته؟
ایران کشور اقوام است. از آذری و کرد گرفته تا بلوچ و عرب، هرکدام دارای زبان، سنت و فرهنگ غنیاند. قانون اساسی نیز بر اهمیت احترام به این تنوع تأکید کرده است. اما مرز باریکی بین «تجلیل از تنوع» و «بازتولید تفرقه» وجود دارد. هرجا این مرز نادیده گرفته شود، تنوع به تهدید تبدیل میشود. وقتی یک مقام دولتی بدون در نظر گرفتن اصول وحدت ملی، زبان محلی را در رسانههای بینالمللی به کار میبرد یا فرزند رئیسجمهور بدون ملاحظه پیامدهای امنیتی، به ستایش هویتی خاص در بستر رقابتهای فوتبال میپردازد، در واقع آتش زیر خاکستر اختلافات را شعلهور میکنند؛ حتی اگر خودشان چنین نیتی نداشته باشند. دولت چهاردهم با شعار عدالت قومی و مشارکت فراگیر بر سر کار آمد. استفاده از نیروهای محلی در پستهای کلیدی، نشاندهنده همین رویکرد است. اما چالش اصلی این است که چنین نگاهی باید با سیاستگذاری دقیق همراه باشد. یعنی ضمن احترام به اقوام، نباید بهگونهای عمل شود که تصور شود هر مقام از قوم خود، مجاز به رفتارها یا اظهاراتی خارج از چهارچوب ملی است. دولت باید خطوط قرمز وحدت ملی، زبان رسمی و حساسیتهای امنیتی را برای بدنه اصلی خود روشن کند. در غیر این صورت، این سرمایه همافزایی قومی میتواند با چند اظهار نظر نسنجیده از بین برود.
گزارش کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.