تاریخ : ۱۱:۰۰ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۲
کد خبر : 207289
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

بلاگریسم به جشنواره کن رسید

امکانی برای معروف شدن

بلاگریسم به جشنواره کن رسید

امسال دو فیلم از سینمای رسمی و زیرزمینی ایران در بخش مسابقه جشنواره فیلم کن حضور دارند، ولی مسئله بسیاری از کاربران اینستاگرام، نه مواجهه انضمامی و اساسی با متن فستیوال کن و نقش پررنگ سینماگران ایرانی در این فضا، بلکه استفاده یکی از همین اینفلوئنسرهای ایرانی از سرستون‌های کاخ آپادانا در طراحی لباسش برای قدم زدن بر فرش قرمز جشنواره کن است.

هفتاد و هشتمین جشنواره فیلم کن اکنون به متوسط‌حال‌ترین شکل ممکن در حال برگزاری است و فیلم‌ها بدون اینکه بتوانند اخبار پُرسروصدایی حول خود به وجود بیاورند از پرده سالن‌های «لومی‌یر»، «دبوسی»، «بازن» و... پایین می‌آیند. اما نکته مهم‌تر ماجرا حضور افراد بی‌ربط به وادی سینما و فیلم‌های جشنواره‌ای در فرش قرمز این فستیوال است که حسابی منتقدان و خوره‌های سینما را آزار می‌دهد. از این‌ها گذشته، حضور فزاینده واینرها و اینفلوئنسرهای اینستاگرامی در جشنواره‌ای با قدمت و عظمت کن باعث می‌شود تا مسئله اساسی این رویداد به‌اصطلاح فرهنگی-هنری، یعنی سینما به حاشیه کشانده شود تا فیلمسازان در آینده‌ای نه‌چندان دور برای پرزنت و معرفی آثار خود چاره‌ای جز استفاده و بهره‌بردن از این افراد نداشته باشند. در این گزارش با ذکر نمونه‌های داخلی و خارجی قصد داریم به حضور این افراد بر روی فرش قرمز کن ورود کنیم و به اقتصاد داغ این ماجرا بپردازیم.

وقتی حاشیه جای متن را می‌گیرد
کافی است گشتی در همین فضای مسموم اینستاگرامی بزنید تا عمق فاجعه را احساس کنید. امسال دو فیلم از سینمای رسمی و زیرزمینی ایران در بخش مسابقه جشنواره فیلم کن حضور دارند، ولی مسئله بسیاری از کاربران اینستاگرام، نه مواجهه انضمامی و اساسی با متن فستیوال کن و نقش پررنگ سینماگران ایرانی در این فضا، بلکه استفاده یکی از همین اینفلوئنسرهای ایرانی از سرستون‌های کاخ آپادانا در طراحی لباسش برای قدم زدن بر فرش قرمز جشنواره کن است. درواقع آن چیزی که علی‌القاعده نباید اهمیت داشته باشد، تبدیل به اصل موضوع شده و جشنواره رده A فیلم کن را لااقل برای مخاطبان ایرانی آن تا حد قابل توجهی از موضوعیت انداخته است. البته این نکته را هم باید در ابتدا عنوان کرد که درهای جشنواره تابستانی فیلم کن روی مخاطبان عادی بسته نیست و آن‌ها می‌توانند با تهیه بلیت آثار فیلمسازان مطرح هنری جهان را روی پرده عریض تماشا کنند. از طرف دیگر، پرداخت هزینه برای حضور در جمع سلبریتی‌ها نیز در این جشنواره و رویدادهای مشابه سابقه داشته و اکنون با شدت و حدت بیشتری در حال پیگیری است.

درحقیقت، حضور در جشنواره کن را می‌توان خرید و این موضوع چندان عجیب نیست. سوای افرادی که به‌واسطه فیلمشان در بخش‌های مختلف کن حاضر می‌شوند، باقی افراد به واسطه عقد قرارداد با اسپانسرهای مختلف ورودشان به شهر ساحلی نیس و راه رفتن روی فرش قرمز کن را تضمین می‌کنند. به گزارش «سی‌ان‌بی‌سی»، پلتفرم فرانسوی «بروت» که در حال حاضر شریک رسانه‌ای جشنواره کن به حساب می‌آید و به‌صورت اختصاصی اخبار این رویداد را پوشش می‌دهد، فضای لازم برای ترک‌تازی واینرها و بلاگرهای اینستاگرامی را به وجود آورده و در حال شبکه‌سازی در این زمینه است. به‌طوری که بخش هندی این رسانه کاملاً در خدمت ارائه خدمات به اینفلوئنسرهاست و شرایط حضور گسترده این آدم‌ها در کن را مهیا کرده است. بازار وب‌سایت‌های هندی در طول برگزاری جشنواره فیلم کن حسابی پررونق است و گمانه‌زنی‌ها در مورد قیمت حضور اینفلوئنسرها بر فرش قرمز را با اعداد و ارقام مختلف تخمین می‌زنند. برای مثال، نسخه هندی وب‌سایت بروت مدیا با دریافت 2 میلیون روپیه شرایط حضور بلاگرهای تازه‌وارد به کن را آماده می‌کند تا آن‌ها بتوانند بدون دغدغه به معرفی برندهای مختلف بپردازند. درواقع باید گفت که کالایی کردن کن چند برنده و یک بازنده اساسی دارد.

برنده قطعاً بروت مدیا، بلاگرها و در رأس آن برندهای معروف پوشاک و ادکلن هستند و بازنده چیزی جز «سینما» و متعلقات آن نیست. مسئله جایی جالب‌تر می‌شود که بدانید 2 میلیون روپیه کف هزینه‌های پرداختی است و بسیاری از اینفلوئنسرها برای نمایش خود در جشنواره کن 2.5 تا 3 میلیون روپیه پول خرج کرده‌اند. البته همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، این افراد با پیدا کردن اسپانسر می‌توانند بدون دغدغه وارد گود شوند و همچون بازیگران و سلبریتی‌ها لذت بودن در فستیوال کن را با خود به خانه ببرند، ولی هزینه‌ها در جای خودش باقی است و بالاخره اشخاص حقوقی و حقیقی با اهداف مالی و مادی متنوع این جریان را مدیریت می‌کنند. نکته‌ای که نباید فراموش شود این است که بلاگرهای محترم به ازای هر بار قدم زدن روی فرش قرمز، باید 3 میلیون روپیه، معادل 2 میلیارد و 946 میلیون تومان از جیب خود یا اسپانسر مربوطه هزینه کنند. البته در این رابطه آژانس‌هایی مشغول به کارند که می‌توانند از کن تخفیف بگیرند و مبالغ دریافتی را کاهش دهند؛ این مهم را وب‌سایت‌هایی نظیر «ردیت» و «Free press» هم تأیید کرده‌اند.

سلبریتی، بلاگر می‌شود
نگارش این گزارش را به نیمه رسانده بودم که متوجه شدم «مهناز افشار» هم پا به جشنواره کن گذاشته؛ او البته این بار نه به‌عنوان بازیگر، بلکه در مقام یک مدل در فستیوال کن حضور پیدا کرده است! درواقع این اتفاق نشان می‌دهد که افشار هم با بیش از 25 سال سابقه بازیگری در ایران چاره‌ای جز «خرید» حضور خود در این رویداد نداشته است. این بازیگر هیچ‌وقت به‌واسطه ایفای نقش در داخل کشور نتوانست تجربه قدم نهادن بر فرش قرمز جشنواره مهمی همچون کن را پیدا کند، ولی با کمک دنبال‌کنندگان میلیونی‌اش در اینستاگرام فرصت این را یافت که نحوه دیگری از دیده شدن را بیازماید. این بازیگر سابق و بلاگر لاحق که پس از خروج از ایران چند صباحی را به تبلیغ فروش چمدان با هشتگ «زن، زندگی، آزادی» می‌پرداخت، اکنون به پشتوانه برند سوئیسی «شوپارد» -که در زمینه تولید ساعت، جواهر و... فعالیت دارد- اولین نقش‌آفرینی‌اش در جشنواره کن را تجربه می‌کند. شوپارد از سال 1999 میلادی به‌عنوان حامی مالی فستیوال فیلم کن در حال فعالیت بوده و دامنه نفوذش در مقایسه با سال‌های ابتدایی با رشد چشمگیری مواجه شده است.

به‌طوری که این کمپانی از سال 2001 تاکنون با اهدای جایزه‌ای تحت عنوان شوپارد به استقبال بازیگران جوان رفته و آن‌ها را اغوا می‌کند. آن‌ها عنوان کرده‌اند که این جایزه را هر ساله در حاشیه برگزاری فستیوال کن به منظور قدردانی و تشویق به دو بازیگر تازه‌کار اهدا می‌کنند و هدفی جز این ندارند، ولی هم گردانندگان شوپارد و هم بازیگران و مدیران جشنواره کن به‌خوبی می‌دانند که نمی‌توان از منافع مالی چرب و نرم کمپین‌های تبلیغاتی گذشت و دست خالی این صحنه را ترک کرد. از این‌ها گذشته، مهناز افشار 18.8 میلیون دنبال‌کننده در اینستاگرام دارد و سوژه مناسبی برای معرفی برندهای ریز و درشت به مخاطبانِ ایرانی برخوردار این بازیگر بازنشسته است؛ اهمیت این سوژه را شوپارد با 2.4 میلیون دنبال‌کننده به‌خوبی می‌داند.

نقش محوری بلاگرها در دنیای مصرفی
دنیایی که ما در آن زندگی می‌کنیم بیش از هر زمان دیگری محل خرید و فروش کالاست و افراد در طول شبانه‌روز مورد تهاجم تبلیغات برندهای کوچک و بزرگ در زمینه‌های مختلف قرار می‌گیرند و باعث می‌شوند تا نیازهای ثانویه و حتی کاذب به‌عنوان دغدغه مردم -به‌عنوان سوژه خرید و فروش- مطرح شوند. جشنواره کن هم به‌عنوان یکی از مهم‌ترین رویدادهای فرهنگی و هنری در نیمه دوم قرن بیستم و قرن جدید ظرفیت و ظرف بسیار مناسبی را برای جولان دادن برندها و اسپانسرهای تجاری در اختیارشان قرار می‌دهد و آن‌ها را آماده رقابت با نام‌های تجاری دیگر می‌کند. درواقع دایره نفوذ اینفلوئنسرها با مخاطبانشان در شبکه‌های اجتماعی، آن هم به‌صورت مستقیم و بدون واسطه سبب شده تا کمپانی‌های مختلف تجاری با استفاده از راهبردهای جدید تبلیغاتی بهتر بتوانند جنس خود را به دیگری معرفی کنند. در این رابطه، تولیدات سینمایی اگرچه کمتر از گذشته، ولی نقش رابط را ایفا می‌کنند؛ فیلم‌ها با ایجاد ارتباط احساسی عمیق میان تماشاگران و بازیگران زمینه اعتماد عاطفی میان بازیگر و مردم را فراهم می‌آورند تا به طعمه لذیذی برای برندها و خانه‌های مُد و فشن تبدیل شوند.

اوضاع به‌قدری بامزه است که بی‌بی‌سی فارسی برای حضور شخصی به اسم رامینا ترابی در فرش قرمز جشنواره کن رپورتاژ آگهی تدارک می‌بیند و از طراحی عجیب و غریب لباس این فرد ذوق‌زده می‌شود. بنگاه خبرپراکنی بی‌بی‌سی که ادعایش در زمینه تولید و تفسیر خبر گوش فلک را پر می‌کند، اکنون به جایی رسیده که چاره‌ای جز تعریف و تمجید از حضور افراد بی‌ربط در فضای جشنواره کن ندارد. سوای بر این، فستیوال کن، سال‌هاست که دیگر یک جشنواره اصیل هنری در زمینه معرفی فیلمسازان مطرح به مخاطبان جدی سینما نیست و به چشم‌اندازی برای تغییر رویه صنایع مد و سرگرمی بدل شده است.

«خابی لیم» یکی از همان اینفلوئنسرهای فضای مجازی بود که در سال 2022 روی فرش قرمز کن قدم گذاشت و نگاه بسیاری از اهالی رسانه و حتی مردم عادی را به کن جلب کرد. او اکنون 80 میلیون دنبال‌کننده در اینستاگرام دارد و هیچ بعید نیست که در آینده باز هم برای معرفی برندهای مختلف وارد میدان شود. پیش‌تر اینطور بیان می‌کردند که جشن‌های سینمایی نظیر «اُسکار»، «سزار»، «بفتا» و «گلدن گلوب» محل تلاقی صنعت و هنر است و محل مناسبی برای تبلیغ برندهای مختلف تجاری به حساب می‌آید، در مقابل ولی جشنواره‌هایی چون «کن»، «ونیز»، «لوکارنو»، «تورنتو» و... قرار داشتند که سینما به‌مثابه هنر برایشان موضوعیت داشت، اما در حال حاضر تمام مرزها برداشته شده و هیچ مانع و سدی برای ورود افراد متفرقه به رویدادهای اینچنینی وجود ندارد که اگر داشت حداقل جلوی حضور اشخاصی همچون پویان مختاری را می‌گرفتند.