تاریخ : ۱۰:۲۵ - ۱۴۰۴/۰۲/۳۱
کد خبر : 207188
سرویس خبری : وقایع اسرائیلیه

چرا دلارها از مهار«یمن» عاجزند؟

روایت «وقایع اسرائیلیه» از استعمارکشی در عدن

چرا دلارها از مهار«یمن» عاجزند؟

زمانی که دونالد ترامپ با هدف عقب‌نشینی حوثی‌ها، دستور بمباران آن‌ها را صادر کرد، انتظار داشت ظرف ۳۰ روز به نتیجه‌ای روشن و قاطع دست یابد. اما در روز سی‌ویکم، باوجود تمایل همیشگی‌اش به پرهیز از درگیری‌های طولانی در خاورمیانه، گزارشی که دریافت کرد چندان امیدوارکننده نبود. نه‌تنها پیشرفتی حاصل نشده بود، بلکه آمریکا حتی موفق به کسب برتری هوایی بر حوثی‌ها نیز نشده بود

وقایع اسرائیلیه: هنگامی که یک موشک ۲۰ هزار دلاری شلیک‌شده توسط نیرو‌های حوثی یمن می‌تواند یک پهپاد پیشرفته آمریکایی به ارزش بیش از ۳۰ میلیون دلار را از آسمان به زمین بکشد، مفهوم هزینه در جنگ معنایی تازه و نگران‌کننده پیدا می‌کند. این عدم توازن، اکنون بحران جدی‌ای را در دریای سرخ رقم زده؛ جایی که حملات پیاپی نیرو‌های انصارالله، هم منابع مالی دفاعی غرب را تحلیل می‌برد و هم مسیر‌های حیاتی تجارت جهانی را با اختلال روبه‌رو می‌سازد.

باتلاق یمن
زمانی که دونالد ترامپ با هدف عقب‌نشینی حوثی‌ها، دستور بمباران آن‌ها را صادر کرد، انتظار داشت ظرف 30 روز به نتیجه‌ای روشن و قاطع دست یابد. اما در روز سی‌ویکم، باوجود تمایل همیشگی‌اش به پرهیز از درگیری‌های طولانی در خاورمیانه، گزارشی که دریافت کرد چندان امیدوارکننده نبود. نه‌تنها پیشرفتی حاصل نشده بود، بلکه آمریکا حتی موفق به کسب برتری هوایی بر حوثی‌ها نیز نشده بود. آنچه از این عملیات 30‌روزه به‌جامانده بود، چیزی جز یک مداخله پرهزینه و بی‌ثمر دیگر در منطقه به نظر نمی‌رسید.

از ۱۵ مارس 2025، ایالات متحده ظرف یک ماه بیش از ۸۰۰ حمله هوایی علیه مواضع حوثی‌ها انجام داده، اما آتش حملات پهپادی و موشکی انصارالله همچنان شعله‌ور است. این گروه نظامی کشتی‌های آمریکایی، بریتانیایی و کشتی‌های مرتبط با رژیم اسرائیل را در یکی از مهم‌ترین گذرگاه‌های تجاری دریایی جهان هدف قرار می‌دهد؛ فشاری نظامی و اقتصادی که بر واشنگتن و متحدانش روز به روز سنگین‌تر می‌شود، بی‌آنکه نشانی از فروکش‌کردن بحران دیده شود. حوثی‌ها چند پهپاد پیشرفته MQ-9 Reaper آمریکا را ساقط کرده‌اند و حملات خود به شناور‌های جنگی، ازجمله یک ناو هواپیمابر آمریکایی را ادامه می‌دهند. بنا بر گزارش نیویورک‌تایمز، تنها در همان ماه نخست، ایالات متحده نزدیک به یک میلیارد دلار برای مهمات و تجهیزات صرف کرده است؛ آن هم درحالی‌که دو جنگنده F/A-18 Super Hornet، هرکدام به ارزش ۶۷ میلیون دلار، به‌طور تصادفی از ناو هواپیمابر پرچم‌دار آمریکا به دریا سقوط کردند.

در همین بازه زمانی، استیو ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه که همزمان درگیر مذاکرات هسته‌ای با ایران با واسطه‌گری عمان بود، گزارش داد عمانی‌ها پیشنهادی برای خروج از بحران حوثی‌ها ارائه داده‌اند. طبق این پیشنهاد، ایالات متحده حملات هوایی خود را متوقف می‌کند و در مقابل، نیرو‌های حوثی نیز دست از حمله به کشتی‌های آمریکایی در دریای سرخ برمی‌دارند. بااین‌حال، در توافق هیچ اشاره‌ای به توقف حملات به کشتی‌هایی که حوثی‌ها آن‌ها را وابسته به رژیم اسرائیل می‌دانند یا حمله به خود سرزمین‌های اشغالی نشده است. از زمان این توافق، انصارالله چندین بار با موشک‌های بالستیک فرودگاه بن‌گوریون و تل‌آویو را هدف قرار داده‌، اما به نظر می‌رسد توافق میان حوثی‌ها و آمریکا همچنان به قوت خود باقی است. این مسئله که چرا ایالات متحده باوجود هزینه‌های چندمیلیون‌دلاری یا حتی میلیاردی نتوانست یمن را مهار کند، دلایل متعددی دارد که ترکیبی از عوامل نظامی، سیاسی، اجتماعی و جغرافیایی است که در ادامه گزارش به طور مختصر به تشریح این عوامل می‌پردازیم.

موقعیت استراتژیک یمن
درحالی‌که توجه رسانه‌ها عمدتاً بر هزینه‌های نظامی مقابله با حملات حوثی‌ها متمرکز شده، پیامد‌های اقتصادی این بحران نیز به‌شدت رو به گسترش است و ابعاد نگران‌کننده‌ای به خود گرفته است. نوآم ریدان، پژوهشگر ارشد در مؤسسه واشنگتن، می‌گوید از زمان آغاز حملات دریایی حوثی‌ها در اواخر سال ۲۰۲۳، حجم عبور کشتی‌های تجاری از تنگه باب‌المندب و کانال سوئز بیش از نیمی کاهش‌ یافته است. یمن در نقطه‌ای راهبردی در کنار تنگه باب‌المندب قرار دارد؛ گذرگاهی حیاتی که دریای سرخ را به اقیانوس هند متصل می‌کند و روزانه میلیون‌ها بشکه نفت و محموله‌های تجاری از آن عبور می‌کنند. کنترل یا حتی تهدید به بستن این مسیر، دست حوثی‌ها را برای تأثیرگذاری بر اقتصاد جهانی و امنیت انرژی باز می‌گذارد.

با استقرار نیرو‌های حوثی در سواحل غربی یمن، به‌ویژه در مناطق حساسی مانند الحدیده، آن‌ها این توان را پیدا کرده‌اند که با موشک یا پهپاد‌های دریایی، به کشتی‌های تجاری و نفتکش‌ها در دریای سرخ حمله کنند. همین موضوع باعث شده کنترل یمن دیگر صرفاً مسئله‌ای داخلی نباشد، بلکه به چالشی ژئوپلیتیکی در سطح بین‌المللی تبدیل شود. ریدان توضیح می‌دهد که بسیاری از کشتی‌های تجاری، دیگر قادر به عبور از دریای سرخ نیستند و ناچارند مسیر خود را از جنوب آفریقا طولانی‌تر کنند؛ تغییری که موجب تأخیر‌های چندهفته‌ای و افزایش قابل‌توجه هزینه‌های حمل‌ونقل شده است. هرچند صنعت کشتیرانی تا حدی با تغییر مسیر‌ها خود را تطبیق داده، اما کشتی‌هایی که با منافع آمریکا یا رژیم اسرائیل در ارتباطند، همچنان منطقه را به‌کلی ترک کرده‌اند.

این اختلالات، به گفته ریدان، دامنه‌ای بسیار وسیع دارند: «حتی اگر مصرف‌کنندگان به‌طور مستقیم متوجه نباشند، این اختلال در زنجیره تأمین به افزایش قیمت بنزین و بسیاری از کالا‌های وارداتی منجر می‌شود.» به‌عنوان نمونه، نفت خام عراق که قبلاً از مسیر دریای سرخ عبور می‌کرد، حالا باید از مسیر طولانی‌تری در اطراف آفریقا عبور کند که این تغییر مستقیماً هزینه هر بشکه نفت را برای پالایشگاه‌های اروپایی افزایش داده است. او همچنین هشدار می‌دهد که تهدیدات هنوز به پایان نرسیده‌اند: «حوثی‌ها همچنان در حال ردیابی کشتی‌ها هستند. حتی اگر به همه اهداف حمله نکنند، کارزارشان را در مراحل مختلف پیش می‌برند و هیچ‌کس نمی‌داند مرحله بعدی چه خواهد بود یا با چه نیتی انجام خواهد شد.»

قدرت موشکی و پهپادی و تسلیحات پیشرفته حوثی‌ها
منابع متعددی ازجمله آژانس اطلاعات دفاعی ایالات متحده و مؤسسه مطالعات خاورمیانه مدعی هستند که حوثی‌ها با حمایت فنی و لجستیکی ایران توانسته‌اند به مجموعه‌ای قابل‌توجه از موشک‌های بالستیک، پهپاد‌های انفجاری و موشک‌های کروز دست پیدا کنند. برخی از این تجهیزات را وارد کرده‌اند و برخی را با انتقال فناوری، در داخل یمن مونتاژ یا حتی تولید می‌کنند. این توانایی داخلی به آن‌ها این امکان را می‌دهد که حتی در شرایط تحریم یا قطع واردات، همچنان به حملات خود ادامه دهند. گزارش‌هایی نیز وجود دارد که نشان می‌دهد حوثی‌ها از ابزار‌های پیشرفته شنود، جنگ الکترونیک و عملیات اطلاعاتی بهره می‌برند که به نظر می‌رسد با حمایت مستقیم یا غیرمستقیم ایران و متحدانش انجام می‌شود.

جاناتان سایه، تحلیلگر بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها، در گفت‌وگو با واینت نیوز، وب‌سایت خبری انگلیسی‌زبان مستقر در رژیم اسرائیل، تأکید می‌کند این تحولات، تصادفی یا پراکنده نیستند: «این یک استراتژی دقیق برای جنگ نامتقارن است؛ هدف، تحمیل هزینه است نه لزوماً واردکردن تلفات سنگین.» او می‌گوید: «اکنون بخش بزرگی از سامانه‌های تسلیحاتی حوثی‌ها در داخل یمن مونتاژ می‌شوند؛ ایران دیگر موشک کامل ارسال نمی‌کند بلکه قطعات جداگانه مانند موتور، هدایتگر و کلاهک را می‌فرستد و مونتاژ نهایی در داخل انجام می‌شود. این روش ماژولار باعث می‌شود رهگیری آن‌ها دشوارتر شود و یک زنجیره تأمین انعطاف‌پذیر و پنهان شکل بگیرد. این زنجیره به‌سادگی قابل‌توقف نیست. حتی اگر بخشی از قطعات در مسیر توقیف شود، تا زمانی که تخصص و ابزار مونتاژ در داخل وجود دارد، چرخه تولید می‌تواند ادامه یابد.»

سرهنگ بازنشسته بریتانیایی، ریچارد کمپ که سابقه فرماندهی در افغانستان را دارد و درباره امنیت خاورمیانه مشاوره داده، می‌گوید اثر انگشت ایران در اغلب این تحولات مشهود است. او در گفت‌وگویی با The Media Line، یک رسانه انگلیسی مستقر در نیویورک می‌گوید: «این نوعی نمایش قدرت از سوی تهران است. هدف فقط اسرائیل نیست؛ ایران می‌خواهد به غرب نشان دهد می‌تواند بدون شلیک مستقیم، به شکلی غیرمستقیم و اقتصادی ضربه وارد کند.» کمپ با اشاره به اختلاف فاحش هزینه‌ها می‌افزاید: «هر موشک دفاعی پاتریوت یا رهگیر دریایی میلیون‌ها دلار قیمت دارد، درحالی‌که هر پهپادی که از سوی حوثی‌ها پرتاب می‌شود ممکن است تنها چند هزار دلار خرج داشته باشد. این موازنه، ناپایدار و به نفع حوثی‌هاست.» او همچنین هشدار می‌دهد که نگه‌داشتن نیرو‌های نظامی، گشت‌زنی‌های هوایی و استقرار ناو‌های جنگی در منطقه، هزینه‌های بسیار بالایی دارد و باتوجه‌به تداوم و تنوع حملات حوثی‌ها، این فشار‌های نظامی و اقتصادی می‌تواند برای سال‌ها ادامه پیدا کند.

ابهام در اهداف آمریکا و ائتلاف
آیا هدف اصلی از این حملات نابودی کامل حوثی‌ها بود یا بازگرداندن دولت منصور هادی به قدرت؟ شاید هم حفظ امنیت رژیم اسرائیل یا مقابله با نفوذ منطقه‌ای ایران و تأمین امنیت دریانوردی در دریای سرخ؟ هر یک از این اهداف به راهبرد خاصی نیاز دارد. اما نبود یک استراتژی مشخص و هماهنگ، باعث سردرگمی در صحنه نبرد شد و روند عملیات را پیچیده کرد. درعین‌حال، تمرکز آمریکا در سال‌های اخیر به سمت رقابت راهبردی با چین تغییر یافته و خاورمیانه دیگر اولویت پیشین را ندارد. همین تغییر نگاه باعث شده ادامه هزینه‌های گزاف جنگ یمن، چه از نظر مالی و چه از نظر اعتبار نظامی، به‌ویژه با شکست‌ها و ناکامی‌ها در زمین و دریا، برای واشنگتن ارزش راهبردی کمتری داشته باشد. ازاین‌رو، رسیدن به‌نوعی توافق یا آتش‌بس با حوثی‌ها، گزینه‌ای منطقی‌تر و کم‌هزینه‌تر به نظر می‌رسد.

چین و روسیه؛ بازیگران پنهان
چین و روسیه برخلاف ایران، مستقیماً از یمنی‌ها حمایت نظامی یا آشکار نمی‌کنند، اما با ابزار‌های دیپلماتیک، فناوری و سیاست منطقه‌ای خود، نقشی غیرمستقیم اما مهم در تضعیف نفوذ آمریکا در یمن و غرب آسیا بازی کرده‌اند.

کلام آخر
یمن به دلیل موقعیت استراتژیک کلیدی خود در مسیر‌های مهم دریایی و پیچیدگی‌های سیاسی داخلی، همراه با افزایش توان نظامی گروه انصارالله و حمایت‌های آشکار و پنهان ایران و هم‌پیمانانش، به یک دام پیچیده و سخت‌گذر برای هر قدرت خارجی، ازجمله آمریکا، بدل شده است. این بحران نه‌تنها یک نبرد نظامی ساده نیست، بلکه یک جنگ فرسایشی طولانی‌مدت است که عمدتاً یک‌ طرف هزینه‌های سنگین و گزافی را متحمل می‌شود. به گفته پژوهشگران همچون جاناتان سایه، این وضعیت به‌گونه‌ای پیش می‌رود که هیچ پایان روشنی در کوتاه‌مدت دیده نمی‌شود و فشار‌ها همچنان به شکل گسترده و مداوم ادامه خواهند داشت، درحالی‌که بازیگران اصلی در تلاش هستند باتکیه‌بر تاکتیک‌های پیچیده و حمایت‌های منطقه‌ای، موقعیت خود را حفظ و گسترش دهند.

متن کامل گزارش ناعمه اصفهانیان، خبرنگار  را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.