
موتور دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی دولت سیزدهم در شرایطی روشن شد که ایران با چالشهای مهمی مواجه بود. تحریمهای شدید آمریکا تحت سیاست «فشار حداکثری»، تنشهای منطقهای و تأثیرات اقتصادی همهگیری کرونا. در این میان، تجربه دولت پیشین که سیاست خارجی را عمدتاً به مذاکرات هستهای گرهزده و کشور را در حالت انتظار و تعلیق قرار داده بود، درس عبرتی برای دولت رئیسی بود. این دولت با اتخاذ راهبرد «سیاست متوازن هوشمند»، از تمرکز تکبعدی بر قدرتهای غربی فاصله گرفت و بهجای آن، روابط چندجانبه با کشورهای همسایه، آسیایی، آفریقایی و آمریکای لاتین را هم در دستور کار قرار داد.
هماهنگی میان نهادهای سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی به دولت امکان داد تا از ظرفیتهای داخلی مانند توان دفاعی، فناوری دانشبنیان و صنعت نفت و گاز برای تقویت دیپلماسی استفاده کند. این رویکرد نهتنها ایران را از انزوای تحمیلی غرب خارج کرد، بلکه با تقویت گفتمان دیپلماتیک جایگاه ایران را بهعنوان یک قدرت مستقل و تأثیرگذار بهخصوص در منطقه برجسته کرد.
تقویت سیاست همسایگی و تنشزدایی با عربستان
دولت سیزدهم با سیاست اولویتدادن به کشورهای همسایه، روابط ایران با کشورهای منطقه و همسایگان 15گانه را به سطح جدیدی ارتقا داد. این رویکرد نهتنها به کاهش تنشهای منطقهای کمک کرد، بلکه جایگاه ایران را بهعنوان یک قدرت تأثیرگذار در خاورمیانه و خلیجفارس تثبیت کرد. یکی از مهمترین دستاوردهای دولت سیزدهم، احیای روابط دیپلماتیک با عربستانسعودی پس از هفت سال قطع ارتباط بود. در ۱۹ اسفند ۱۴۰۱، با میانجیگری چین و در جریان مذاکرات فشرده میان «علی شمخانی» دبیر وقت شورایعالی امنیت ملی و «مساعد بن محمد العیبان» مشاور امنیت ملی عربستانسعودی دو کشور توافق کردند روابط خود را از سر بگیرند.
این توافق به بازگشایی سفارتخانهها، تبادل سفرا و ارتقای سطح همکاریهای دوجانبه منجر شد. شش ماه پس از این توافق، دیدار حسین امیرعبداللهیان با محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان در جده، نقطه عطفی در روابط دو کشور بود. این دیدار که بالاترین سطح تعامل دیپلماتیک پس از سالها تنش محسوب میشد، نشاندهنده عزم دو طرف برای تنشزدایی و همکاری بود. اندیشکده شورای آتلانتیک این تحول را «فصل جدیدی در روابط دوجانبه» توصیف کرد و آن را گامی در جهت کاهش تأثیر فشارهای غرب بر ایران دانست. توافق ایران و عربستان همچنین به فعالسازی مجدد توافقنامه همکاری امنیتی سال ۲۰۰۱ منجر شد. تا میانههای سال ۲۰۲۳، تجارت دوجانبه با صادرات ۱۴ میلیون دلار فولاد ایران به عربستان در سه ماه، زمینه را برای گسترش روابط اقتصادی فراهم کرد.
جنگ غزه در سال ۲۰۲۳، بهجای ایجاد اختلال در روابط تهران و ریاض، حداقل در ظاهر به همسویی نسبی دو کشور منجر شد. هر دو طرف با تأکید بر گفتوگو بهعنوان راهحل کاهش تنشها، نشان دادند که تنشزدایی آنها از عمق استراتژیک برخوردار است. این تحولات به ثبات ژئوپلیتیکی منطقه خلیجفارس کمک کرد. حضور فرستاده ویژه پادشاه عربستان و وزیر خارجه این کشور در مراسم تشییع شهیدان رئیسی و امیرعبداللهیان در تهران و همچنین تماس تلفنی محمد بن سلمان با محمد مخبر، سرپرست ریاستجمهوری ایران و دیدار اخیر خالد بنسلمان، وزیر دفاع عربستان سعودی با رهبر انقلاب حاکی از بهبود روابط دو کشور است.
عضویت در بریکس و شانگهای اهرمی برای چانهزنی با غرب
دولت سیزدهم بافاصله گرفتن از سیاستهای تکساحتی گذشته، رویکردی چندجانبه و متوازن را درپیش گرفت. این رویکرد با تمرکز بر «نگاه به شرق» و تقویت روابط با کشورهای غیرغربی، ایران را در برابر تحریمهای غرب مقاومتر کرد و قدرت چانهزنی آن را در معادلات جهانی افزایش داد. یکی از برجستهترین دستاوردهای دستگاه دیپلماسی، عضویت کامل ایران در «سازمان همکاری شانگهای» و «گروه بریکس» بود. ایران در سال ۲۰۲۱ بهعنوان عضو کامل سازمان همکاری شانگهای پذیرفته شد و در سال ۲۰۲۴ رسماً به بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) پیوست.
بریکس با هدف ایجاد مصونیت در برابر تکانههای اقتصادی غرب و کاهش هژمونی دلار شکل گرفت. تأسیس «بانک توسعه نوین» بریکس و تلاش برای دلارزدایی از مبادلات تجاری، از مزایای کلیدی این گروه برای ایران است. موقعیت جغرافیایی بینظیر، منابع سرشار انرژی و اراده قوی ایران برای حفظ استقلال، عضویت در بریکس را به یک موفقیت استراتژیک تبدیل کرد. عضویت در سازمان همکاری شانگهای نیز ایران را بهعنوان نهمین عضو اصلی در جایگاهی قرار داد که میتواند افقهای جدیدی از همگرایی منطقهای ایجاد کند. رئیسی در بیستوسومین نشست سران این سازمان، بر ظرفیت تمدنی کشورهای عضو برای وحدت و صلحسازی تأکید کرد. سفرهای مکرر رئیسی به تاجیکستان، ترکمنستان، و ازبکستان و امضای اسناد همکاری در حوزههای انرژی، ترانزیت و تجارت، نشاندهنده اهمیت این سازمان برای دولت سیزدهم بود.
دولت سیزدهم با تقویت روابط با چین و روسیه، بهعنوان دو قدرت کلیدی شرقی، گامهای بلندی در راستای سیاست «نگاه به شرق» برداشت.
سفر رئیسی به پکن در بهمن ۱۴۰۱ منجر به امضای ۲۰ سند همکاری در زمینههای مدیریت بحران، فناوری اطلاعات، تجارت و میراثفرهنگی شد.
این اسناد، مبادلات تجاری ایران و چین را به حدود ۳ میلیارد دلار رساند. در حوزه روسیه، دو سفر رئیسی به مسکو در سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲، به تقویت همکاریها در زمینههای انرژی، بانکی، ترانزیت و امنیتی منجر شد.
رئیسی در دیدار با ولادیمیر پوتین در سال ۱۴۰۲ بر ضرورت توقف بمباران غزه تأکید کرد و پوتین از افزایش حجم مبادلات اقتصادی به ۵ میلیارد دلار خبر داد. این روابط نهتنها به ایران کمک کرد تا تحریمهای غرب را دور بزند، بلکه جایگاه آن را در معادلات جهانی تقویت کرد.
همکاریهای علمی و کشاورزی، از جمله پروژههای مشترک در حوزه فناوریهای پیشرفته، نشاندهنده عمق این روابط بود. این تعاملات که در چارچوب سازمانهای بریکس و شانگهای تقویت شد، به ایران امکان داد تا باتکیهبر شرکای شرقی، از فشارهای اقتصادی غرب بکاهد و قدرت چانهزنی خود را افزایش دهد.
احیای مذاکرات هستهای با حفظ منافع ملی
دولت سیزدهم سعی کرد مذاکرات هستهای را از «موضع عزت» دنبال کند و از گرهزدن اقتصاد کشور به نتایج این مذاکرات جلوگیری کرد. رئیسی در گفتوگویی تأکید کرد که مذاکرات مستقیم با آمریکا بیفایده است و بر لزوم تضمین برای لغو تحریمها اصرار داشت.
او از تناقض سیاستهای آمریکا در وضع تحریمهای جدید همزمان با مذاکرات انتقاد کرد و خواستار اعتمادسازی از سوی غرب شد. با وجود تلاشهای ایران برای احیای مذاکرات هستهای، اختلافات با آمریکا و طرفهای اروپایی بر سر جزئیات و بهپایانرسیدن زودهنگام عمر دولت، مانع از توافق کامل شد.
«جوزپ بورل» مسئول سیاست خارجی سابق اتحادیه اروپا، از فاصله گرفتن مواضع طرفین ابراز نگرانی کرد، اما ناصر کنعانی تأکید داشت که پاسخ ایران به پیشنهادات اتحادیه اروپا سازنده و شفاف بوده و در صورت وجود اراده سیاسی متقابل، امکان توافق در کوتاهمدت وجود دارد.
گزارش کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.