
«پسر کو ندارد نشان از پدر» همیشه هم تعبیری تمجیدآمیز از رستمزادهای که پهلوانی را به ارث برده نیست. میشود آن را برای شرح وضعیت دیوزادهها هم به کار برد. رضا پهلوی زمانی که به تلآویو رفت تا در محیطی شبیه آبدارخانه روی صندلی پلاستیکی و در مجاورت دو سطل آشغال با نتانیاهو عکس یادگاری بگیرد، نشان داد میخواهد برای احیای دیکتاتوری خاندانیشان، همچون پدرش، با تکیه به نیروی خارجی روی مردم ایران اسلحه بکشد. برای همین هم پس از این سفر در مصاحبهای تعبیر «باید سر مار را زد» را به کار برد تا با تکرار مو به موی ادبیات بیبی، به خیال خودش دلبری کرده و او را به جنگ با ایران تشویق کند.
اینکه هدف رضا پهلوی این بوده که شکست سناریو براندازی را با آغاز جنگ از کانال اسرائیل جبران کند، امری مشهود بود؛ اما حالا سخنگوی سابق ارتش اسرائیل نیز محتوای آن دیدار را افشا کرده تا دیگر جای هیچگونه ماستمالی باقی نماند. سخنگوی ارتش اسرائیل در گفتوگویی با سیانان میگوید: «نقشه اولویتهای بمباران کلیه زیرساختهای ایران را دو عضو بنیاد دفاع از دموکراسی به ریاست مارک دوبوویتز به ارتش اسرائیل دادهاند. نام آن دو عضو سعید قاسمینژاد و بهنام بن طالبلو است.» اینها نزدیکترین یاران رضا پهلوی هستند. دوبوویتز سفر رضا و یاسمین پهلوی به اسرائیل را ترتیب داد و سعید قاسمینژاد هم همراه آن دو بود. دوبوویتز اخیراً در توییتی راهحل مواجهه با ایران را قدرت نظامی آمریکا و اسرائیل عنوان کرده و قاسمینژاد نیز پیش از این در یک مصاحبه تلویزیونی گفته بود: «با رضا پهلوی به اسرائیل رفتند تا تکلیف سلاحهای موشکی و برنامه هستهای ایران را روشن کنند.»
رضا پهلوی در حالی که با تکرار توهمات نتانیاهو برای نابودی زیرساختهای ایران طرحریزی میکند، پس از انفجار در بندر شهید رجایی بندرعباس طی توییتی با تعبیر «قربانی شدن مردم بیگناه» اشک تمساح ریخت و نسبت به محافظت نشدن از مردمی که خودش کشتار آنها را طرحریزی کرده، معترض شد. دیگر تناقض طنزآمیز سلطنتطلبان حامی کشتار مردم این است که آنها برای بنیادی کار میکنند که مدعی دفاع از دموکراسی است، اما راهبردش کشتار مردم و حمایت از دیکتاتور اخراجی ایران است.
کارمندان ایرانیتبار حاضر در بنیاد جنگطلب مدعی دموکراسی که تا پیش از این تقابل ایران را از مسیر تحریم دنبال میکردند، اکنون شمشیر از رو بسته و پا در رکاب دیکتاتورزادهها از کودککشها جنگ گدایی میکنند. این جنگطلبی در حالی صورت میگیرد که سلطنتطلبان بعد از شکست پروژه براندازی هر روز با انتشار اسناد جدیدی در مورد فاندهای رقبای خود در کاسبی براندازی افشاگری میکنند، حال آنکه خود برای هرچه چربتر شدن این کاسبی هیچ مرزی قائل نبوده و به امید تکرار تصاویر غزه در تهران به دستبوسی نتانیاهو هم رفتهاند.
بنیاد دفاع از جنگ و تحریمها
بنیاد دفاع از دموکراسیها، FDD اندیشکدهای آمریکایی است که پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ با هدف ادعایی ترویج دموکراسی و مبارزه با تروریسم تأسیس شد، اما ریشههای آن بهآوریل ۲۰۰۱ و مؤسسهای به نام EMET با هدف بهبود تصویر اسرائیل در آمریکا بازمیگردد. این بنیاد که مدعی غیرحزبی بودن و تمرکز بر سیاست خارجی و امنیت ملی است، نقش مهمی در طراحی و ترویج تحریمها علیه ایران ایفا کرده و به دلیل فعالیتهایش از سوی ایران تحریم شده است. FDD توسط گروهی از ثروتمندان یهودی آمریکایی با روابط نزدیک به رژیم صهیونیستی و حزب لیکود اسرائیل تأسیس شد. اسناد فاششده در سال ۲۰۱۱ نشان میدهد حامیان اصلی آن شامل برنارد مارکوس (مؤسس هومدیپو)، پل سینگر (مدیر صندوق سرمایهگذاری)، شلدون ادلسون (مالک کازینو و حامی ایپک)، لئونارد آبرامسون و مایکل اشتاینهارت هستند.
این افراد که از حامیان سرسخت اسرائیل هستند، مبالغ کلانی به FDD اهدا کردهاند؛ برای مثال، مارکوس بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ حدود 10.7 میلیون دلار و ادلسون در سال ۲۰۱۱ حداقل 1.5 میلیون دلار به این بنیاد کمک کردند. این حمایتها با مواضع FDD در حمایت از مداخله نظامی آمریکا در خاورمیانه و سیاستهای سختگیرانه علیه ایران همراستاست. FDD یکی از فعالترین مؤسسات آمریکایی در پیگیری فروپاشی جمهوری اسلامی ایران است و موضوعاتی چون تحریمها، برنامه هستهای، موشکها، حقوق بشر، اقتصاد ایران، حزبالله و نفوذ ایران در آمریکای لاتین را هدف قرار داده است. FDD نفوذ قابلتوجهی در سیاستگذاری آمریکا دارد. پس از ترور شهید سلیمانی، مارک دوبوویتز این اقدام را تحسین کرد و حضور ریچارد گلدبرگ، مشاور ارشد FDD، در شورای امنیت ملی آمریکا نشاندهنده ارتباط نزدیک این بنیاد با دولت ترامپ بود. گلدبرگ حتی در زمان حضور در شورای امنیت ملی، از FDD حقوق دریافت میکرد.
پهلوی نه سلطنت بلکه دزدی را به ارث برد
پادوهای پهلوی و نتانیاهو در بنیاد FDD با تلاش برای «توقیف» یا به تعبیر بهتر «دزدی» اموال ایران همان تصویری را احیا میکنند که محمدرضا پهلوی و همسرش با خارج کردن اموال ایران در لحظات پایانی قدرتشان از خود برجای گذاشتهاند. در ۲۰آوریل ۲۰۱۶، دیوان عالی آمریکا حکمی برای مصادره حدود ۲ میلیارد دلار از اموال مسدودشده بانک مرکزی ایران صادر کرد تا به بازماندگان حملات ۱۹۸۳ بیروت و سایر حملاتی که ایران مسئول شناخته شده بود، پرداخت شود. این حکم در ادامه تصمیم دادگاه فدرال ۲۰۰۷ برای پرداخت 2.65 میلیارد دلار غرامت بود که منجر به توقیف داراییهای ایران در سیتی بانک نیویورک در ۲۰۰۸ شد. در ۲۰۱۲، باراک اوباما با دستور اجرایی، تمام اموال بانک مرکزی ایران در آمریکا را بلوکه کرد و کنگره قانون «کاهش تهدید ایران و حقوق بشر سوریه» را تصویب کرد که دریافت غرامت از اموال ایران را تسهیل میکرد.
پس از اعتراض ایران، دیوان عالی در ۲۰۱۶ حکم را قطعی کرد. بنیاد دفاع از دموکراسیها از حامیان اصلی مصادره اموال ایران است. دو هفته پس از حکم ۲۰۱۶، ارده کیتری در مقالهای در FDD، این شکایتها را «جنگ حقوقی» (Lawfare) و سلاحی برای دستیابی به اهداف امنیت ملی آمریکا با هزینه کم توصیف کرد. او خواستار فشار آمریکا برای مصادره داراییهای ایران در کشورهای دیگر شد. FDD همچنین در ۲۰۱۶، پیش از اجرای برجام، در پرونده «جفرسون و بانک مرکزی» از مصادره اموال ایران حمایت کرد. مارک دوبوویتز، مدیر FDD، در بیانیهای ابراز تأسف کرد که برجام پرداخت غرامت به قربانیان را از درآمدهای نفتی ایران شامل نشد. FDD با حمایت از این شکایتها، به دنبال انزوای دائمی اقتصاد ایران است تا حتی پس از رفع تحریمها، تعامل اقتصادی ایران با جهان مختل شود.