تاریخ : ۱۹:۴۹ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
کد خبر : 206209
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

ترامپ ۲ رسانۀ دولتی دیگر را هم تعطیل کرد

کاریکاتور مک‌کارتی

ترامپ ۲ رسانۀ دولتی دیگر را هم تعطیل کرد

ترامپ با قطع بودجه رسانه‌هایی مثل صدای آمریکا، رادیو فردا، PBS و NPR، آن‌ها را به تبلیغات چپ‌گرایانه متهم کرده و در تلاش است با اقدامات نمایشی و حضور پررنگ در شبکه‌های اجتماعی، خود را منجی آمریکا نشان دهد.

گویا «دونالد ترامپ» در ادامه واکنش‌های هیجانی و هیستریک خود در دور دوم ورود به کاخ سفید قصد ندارد دست از سر رسانه‌های آمریکایی بردارد. او پس از قطع بودجه «صدای آمریکا» و «رادیو اروپای آزاد» که به تعطیلی بخش‌های مختلف صدای آمریکا، ازجمله بخش فارسی تلویزیون و همچنین کاهش شدید بودجه «رادیو فردا» منتج شد به سراغ «پی‌بی‌اس» و «ان‌پی‌آر» آمد و بودجه این دو رسانه را هم قطع کرد. ترامپ PBS و NPR را به ارائه گزارش‌های جانبدارانه و انتشار تبلیغات «چپ‌گرایانه» متهم کرد و جدیدترین دور از دعوای خود با بنگاه‌های خبرپراکنی مهم و پرسابقه ملی و محلی را کلید زد. ولی در همین ابتدا باید به طرح این سؤال پرداخت که آیا تفکر چپ، آنگونه که محافظه‌کاران آمریکایی می‌گویند اساساً در داخل خاک ایالات متحده امکانی برای کار و فعالیت سیاسی دارد یا خیر؟ آنطور که به نظر می‌رسد ترامپ از یک بابت برای کاهش هزینه‌های دولت فدرال، بودجه رسانه‌های رسمی این کشور را قطع کرده و حتی برای مدیریت بیشتر دخل و خرج دولت، بخش قابل توجهی از کارکنان CIA (سازمان اطلاعات مرکزی) را هم روانه خانه‌هایشان کرده است. از طرف دیگر، ترامپ می‌خواهد خودش را منجی آمریکای جدید قرار دهد و در این راه از انجام هیچ اقدامی مطلقاً کوتاهی نمی‌کند. به عبارت دیگر، برخلاف ادعایی که دموکرات‌ها و بخشی از نئوکان‌های آمریکایی از ترامپ و تصویر رسانه‌ای ترامپ دارند او نه‌تنها مخالف تأثیر رسانه و کارکرد آن در دنیا نیست، بلکه تمایل ویژه‌ای دارد تا تمام نگاه‌ها به واسطه رفتار نمایشی‌اش به او جلب شود. رئیس‌جمهور آمریکا حضور فعال و گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی نظیر «ایکس» (توییتر سابق) دارد و در این زمینه حتی به تأسیس پلتفرم اختصاصی خود، «تروث سوشال» هم اقدام کرده است. بحث در مورد موفقیت یا عدم موفقیت ترامپ موضوع اصلی این گزارش نیست ولی این‌طور گمان می‌رود که بروز رفتار‌های نمایشی از جانب او بیش از آنکه بتواند تأثیر آنی و اساسی بر سیاست‌های جدید دولت فدرال داشته باشد در دسته اقدامات عجولانه، با کارکرد‌های صرف رسانه‌ای قرار می‌گیرد و کاریکاتوری از سناتور «مک کارتی» و «رونالد ریگان» را در برابر لنز دوربین قرار می‌دهد، زیرا او نیز همچون سناتور مک کارتی شمشیر را در مقابل هالیوود و رسانه‌های جریان اصلی -که تمایلی به تیم جدید کاخ سفید ندارند- از رو بسته و مانند ریگان پیش از آنکه به‌عنوان رئیس‌جمهور ایالات متحده قسم بخورد چهره‌ای رسانه‌ای و اساساً یک بازیگر است؛ با این تفاوت که وضعیت حال حاضر دنیا چندان نسبتی با میانه دهه 50 تا دهه 80 میلادی در قرن گذشته ندارد و افراد کاربلد بدون احتیاج به پول دولت فدرال کارشان را پیش خواهند برد و طبیعتاً لنگ نمی‌مانند. با این تفاصیل به سراغ اقدامات ترامپ در جهت منکوب کردن رسانه‌ها و همین‌طور تنگ کردن حلقه محاصره حول مسئله آزادی مطبوعات خواهیم رفت. 

چه بلایی بر سر رسانه‌های غیرتجاری می‌آید؟ 
سرویس پخش عمومی که به اختصار از آن تحت عنوان PBS نام می‌برند، یک شبکه رادیویی و تلویزیونی عمومی، رایگان و غیرتجاری در آرلینگتون ایالت «ویرجینیا» است که برنامه‌های آموزشی را به‌صورت رایگان در اختیار مردم آمریکا و بخشی از کانادا قرار می‌دهد. این شبکه در آغاز دهه پرالتهاب 1970 میلادی به‌عنوان یک سازمان غیرانتفاعی تأسیس شد و سال‌های زیادی را در میان رسانه‌های محبوب جماعت آمریکایی گذراند. بروز «رسوایی واترگیت» -که منجر به کناره‌گیری «ریچارد نیکسون» از مقام ریاست‌جمهوری آمریکا شد- پژواک بسیار زیادی در PBS داشت؛ به‌طوری‌که این شبکه جلسه کمیته رسیدگی به این موضوع را به‌صورت گسترده و سراسری همراه با دیگر رسانه‌های بزرگ آمریکایی در ۱۷ می‌۱۹۷۳ پوشش داد. با این تفاوت که PBS برخلاف باقی تلویزیون‌ها، جلسات رسیدگی به افشای رسوایی واترگیت را چندین مرتبه در ساعات پربیننده پخش کرد و به همین خاطر توجه عمومی زیادی را به سمت خود فراخواند تا این شبکه نوپا در سال‌های آغازین فعالیتش به یک رسانه مهم مرجع در زمینه تولید محتوای رایگان تبدیل شود. در سال 1994 پی‌بی‌اس در قالب نظرسنجی‌ای که نشریه «وقایع‌نامه بشردوستانه» در باب محبوبیت و اعتبار سازمان‌های خیریه و غیرانتفاعی منتشر کرد، به‌عنوان یازدهمین مؤسسه غیرانتفاعی و خیریه محبوب در سراسر آمریکا معرفی شد. این میزان از محبوبیت در اواسط دهه 2000 میلادی نه‌تنها حفظ شد، بلکه براساس نظرسنجی‌های صورت گرفته، پی‌بی‌اس به‌عنوان معتبرترین نهاد ملی در ایالات متحده آمریکا شناخته شد. این رسانه در ادامه فعالیت‌های خود را به بیرون از خاک آمریکا گسترش داد و نسخه بریتانیایی شبکه را در نوامبر 2011 تأسیس کرد. از این پس مردم بریتانیا می‌توانستند با پرداخت حق اشتراک ماهانه به تماشای برنامه‌های این رسانه آمریکایی بنشینند و برای نمونه مستند‌های این شبکه را مانند مردم آمریکای شمالی تماشا کنند. این کانال پس از ارائه برنامه‌هایش به مردم «جزیره» در دسترس دیگر نقاط اروپا و همچنین استرالیا هم قرار گرفت. حتی مطرح شدن «یوتیوب» به‌عنوان سرویس اشتراک ویدئو نیز باعث کاهش محبوبیت این شبکه عمومی نشد و تعداد بازدید‌های ماهانه PBS تا سال ۲۰۱۳ در این رسانه از ۲ میلیون به ۲۵۰ میلیون رسید. ظواهر امر نشان می‌دهد که PBS برخلاف VOA و رادیو اروپای آزاد در وضعیت بدی قرار نداشت که اکنون ترامپ بخواهد با بهانه‌های واهی مانع کار آن شود؛ اتفاقی که از دید مدیرعامل فعلی PBS دور نماند و او اقدام ترامپ مبنی بر قطع بودجه رسانه‌اش را غیرقانونی خواند و گفت که این فرمان را به‌زودی در دادگاه به چالش می‌کشد. 
رادیو عمومی ملی یا National public radio که به اختصار از آن به‌عنوان NPR نام می‌برند به‌همراه PBS دومین رسانه‌ای است که دولت جمهوری‌خواه ایالات متحده اقدام به قطع بودجه آن کرده است. NPR از طریق بودجه عمومی و همچنین حمایت‌های مالی خصوصی اداره می‌شود که به‌صورت ذاتی همچون PBS یک شبکه غیرتجاری است. دفتر مرکزی ان‌پی‌آر در قلب پایتخت سیاسی آمریکا، یعنی واشنگتن‌دی‌سی قرار دارد و برای شبکه‌ای متشکل از هزار ایستگاه رادیویی عمومی در آمریکا فعالیت می‌کند. در خصوص پرداخت هزینه‌های NPR باید این نکته را لحاظ کرد که بودجه مورد نیاز از طریق کمک‌های مالی دولت و مساعدت‌هایی که از طرف شرکت پخش عمومی صورت می‌گیرد فراهم می‌شود. بیشتر ایستگاه‌های عضو این رسانه نیز متعلق به سازمان‌های غیرانتفاعی نظیر مدارس دولتی، کالج‌ها و دانشگاه‌ها هستند که از این منظر وابستگی بیشتری به دولت در مقایسه با شبکه PBS مشاهده می‌شود. ان‌پی‌آر، در تاریخ 26 فوریه 1970 میلادی و در پی تصویب قانون پخش عمومی در سال 1967 توسط کنگره آمریکا، جایگزین شبکه ملی «رادیو آموزشی» شد. درواقع تأسیس شرکت پخش عمومی علاوه بر NPR سرویس پخش عمومی یا همان PBS را هم برای تلویزیون ایجاد کرد که در ابتدای راه تنها ۳۰ کارمند و 90 ایستگاه محلی بیشتر نداشت. این رسانه برخلاف PBS از همان سال‌های شروع فعالیت -به‌خصوص در دهه 80 میلادی- با بحران مالی و کسری بودجه‌ای به میزان 7 میلیون دلار روبه‌رو شد. NPR طی وقایع 11 سپتامبر عملکرد خوبی از خود بروز نداد و لزوم بازنگری در مدیریت آن را به سرعت انداخت. توجه به توسعه و پیشرفت این شبکه رادیویی باعث شد تا بودجه NPR در سال ۲۰۰۴ به ۱۵۳ میلیون دلار افزایش پیدا کند و این رسانه با 170 برنامه متنوع وارد حوزه جدید تولید پادکست برای مخاطبان خود شود. در اواخر نوامبر 2022 بود که «جان لنسینگ» به‌عنوان مدیرعامل NPR در یادداشتی به کارکنان خود اعلام کرد شبکه‌اش به علت کاهش درآمد‌های حاصل از حامیان مالی نمی‌تواند وظایف خود در قبال آن‌ها را به شکل مطلوب انجام دهد و مجبور است 10 میلیون دلار از هزینه‌هایش را در سال 2022 کاهش دهد. در فوریه 2023 اوضاع به‌مراتب وخیم‌تر شد و NPR 10 درصد از نیروی انسانی‌اش را به علت کاهش درآمد تبلیغات تعدیل کرد. القصه اینکه، چندماه پیش از فرمان اجرایی دونالد ترامپ مبنی بر توقف پرداخت‌ها به NPR، وزارت دفاع آمریکا اعلام کرد این شبکه رادیویی ازجمله رسانه‌های خبری اصلی است که براساس برنامه جدید ملزم به ترک فضای کاری قدیمی خود است و باید شیوه کاری‌اش را تغییر دهد. 

آزادی مطبوعات؟ جدی می‌فرمایین؟! 
به گزارش «الجزیره»، دونالد ترامپ از زمان روی کار آمدن در کاخ سفید، به بهانه اجرای بخشی از یک کمپین گسترده برای کاهش هزینه‌های عمومی دولت فدرال، صد‌ها میلیون دلار از بودجه هنرمندان، کتابخانه‌های ملی، موزه‌ها و تئاتر‌ها را کاهش داده است. او همچنین تهدید کرده بودجه امور تحقیقاتی و آموزش فدرال را قطع خواهد کرد. این اتفاق آثار منفی و مخرب زیادی در پی دارد و امور مربوط به آموزش عالی و آکادمیک را با موانع زیادی روبه‌رو می‌کند. در همین ماه مارس گذشته بود که آژانس رسانه‌های بین‌المللی ایالات متحده با دستور مستقیم شخص ترامپ وارد یک چالش جدی شد و چنانکه پیش‌تر اشاره شد فعالیت صدای آمریکا به اتمام رسید و ادامه کار رادیو اروپای آزاد در آینده به اما و اگر در هاله‌ای از ابهام قرار گرفت. منتقدان ترامپ تلاش برای تعطیلی این رسانه‌ها را سرکوب آزادی بیان قلمداد می‌کنند و از آن به‌عنوان هدیه‌ای به دشمنان آمریکا نام می‌برند، اما باید گفت که این تنها بخشی از قضیه است و دونالد ترامپ در قامت یک «انسان‌رسانه» درصدد معطوف کردن نگاه‌ها به اقدامات خود است و تمایل عجیبی دارد تا با ساخت یک دیگری ستیزه‌جو از منتقدانش، آمریکا را در قامت یک «رئیس» و نه یک «رئیس جمهور» اداره کند. باید منتظر اقدامات گلوبالیست‌ها و نئوکان‌های آمریکایی در این زمینه ماند و دید که چه پیش می‌آید، ولی می‌توان به صراحت عنوان کرد که مقابله بازیگران اصلی قدرت در ساختار سیاسی آمریکا، حداقل در عرصه «نمادین» هیچ‌وقت تا این میزان شدید و غیرمنتظره نبوده است.