تاریخ : ۱۰:۲۸ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۳
کد خبر : 206111
سرویس خبری : جهان شهر

مواجهه جولانی با واقعیت اسرائیل

نگاه و سیاست‌های رژیم صهیونیستی در سوریه چگونه است؟

مواجهه جولانی با واقعیت اسرائیل

حملات صهیونیست‌ها به سوریه پیش از سقوط دولت «بشار اسد» بر این ادعا متکی بود که ایران درصدد استقرار نظامی در این کشور و ارسال سلاح به لبنان است.  با ازبین‌رفتن این بهانه، صهیونیست‌ها حالا بهانه‌ای جدی‌تر یافته و ادعا می‌کنند به دلیل حضور جمعیت دروزی‌تبار در فلسطین اشغالی، آن‌ها حامی دروزی‌ها در شام هستند. 

رژیم‌صهیونیستی برای نخستین‌بار پس از جنگ 6 روزه 1967، در یکی از موقعیت‌های استثنائی برای توسعه ارضی خود قرار گرفته است. این موقعیت در شرایطی ایجاد شده که صهیونیست‌ها بر اثر جنگ «طوفان الاقصی» در وضعیتی قرار گرفته بودند که تسلط‌شان بر مناطقی از سرزمین 1948 نیز محل تردید بود. صهیونیست‌ها تسلط خود بر جولان را با حضور مستقیم نظامی گسترش داده و تکمیل کرده‌اند و هم‌زمان می‌کوشند سیطره غیرمستقیم خود بر جنوب سوریه را با ادعای حفاظت از جمعیت دروزی مذهب ساکن در آن توسعه دهند. 
پس از درگیری میان نیرو‌های حکومت جولانی با شبه‌نظامیان دروزی در حومه دمشق، پایتخت سوریه، رژیم‌صهیونیستی پنجشنبه‌شب (11 اردیبهشت، 1 می‌) به اطراف کاخ ریاست‌جمهوری این کشور حمله کرد. 

«بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر و «یسرائیل کاتس» وزیر جنگ رژیم‌صهیونیستی در بیانیه‌ای مشترک ادعا کردند این حمله گامی در راستای دفاع از دروزی‌ها بوده است. 
 کاتس روز گذشته (جمعه 12 اردیبهشت، 2 می‌) در حساب کاربری خود در برنامه ایکس نوشت: «وقتی الجولانی صبح از خواب بیدار شود و نتایج حمله نیروی هوایی اسرائیل را ببیند، کاملاً خواهد فهمید که اسرائیل مصمم است از آسیب‌رساندن به دروزی‌ها در سوریه جلوگیری کند.»

حملات صهیونیست‌ها به سوریه پیش از سقوط دولت «بشار اسد» بر این ادعا متکی بود که ایران درصدد استقرار نظامی در این کشور و ارسال سلاح به لبنان است.  با ازبین‌رفتن این بهانه، صهیونیست‌ها حالا بهانه‌ای جدی‌تر یافته و ادعا می‌کنند به دلیل حضور جمعیت دروزی‌تبار در فلسطین اشغالی، آن‌ها حامی دروزی‌ها در شام هستند. 

نکات
در خصوص نگاه و سیاست‌های رژیم‌صهیونیستی در وضعیت کنونی منطقه و سوریه نکاتی وجود دارد که در ادامه به آن‌ها اشاره شده است. 

1- درگیری میان حکومت جولانی و دروزی‌ها، به استان‌های جنوبی محدود نیست بلکه این تحولات به ریف دمشق و حومه پایتخت رسیده است. این مسئله نشان می‌دهد رژیم صرفاً درصدد تجزیه سه استان جنوب نیست بلکه قصد دارد سیطره امنیتی کاملی بر دمشق نیز ایجاد کند. 

2- رژیم‌صهیونیستی قصد دارد از پیشینه و ماهیت تروریستی دولت سوریه حداکثر استفاده را کرده و از آن به عنوان بهانه‌ای برای دخالت در امور داخلی این کشور بهره برد. راهبرد تل‌آویو برای استفاده از این فضا، حمایت از اقلیت‌هاست. صهیونیست‌ها می‌کوشند این‌گونه در جهان، منطقه و شام اعتبار کسب کنند. 

احتمالاً دلیل اصلی دست ردزدن به پیشنهادهای جولانی و تحویل‌نگرفتن او، تمرکز صهیونیست‌ها بر استفاده از ماهیت تروریستی حکومت وی برای اهداف بزرگ‌تر است؛ این در حالی است که در نخستین نگاه صهیونیست‌ها باید به‌سرعت نسبت به تمایل حکومت جولانی برای ارتباط و عادی‌سازی پاسخی مثبت می‌دادند. ارتباط حکومت جولانی با رژیم می‌تواند اعتبار جهادی‌ها و اخوانی‌ها را از بین ببرد، اما تل‌آویو هدف بالاتری دارد و از خیر بدنام‌کردن جناح‌های اسلامی گذشته است. 

شاید اگر سقوط سوریه در شرایطی رخ می‌داد که جنایت در غزه اتفاق نیفتاده بود، صهیونیست‌ها به سمت ارتباط با جولانی می‌رفتند؛ اما امروزه به دلیل انزوایی که با آن در پی کشتار مردم مواجه شده‌اند، به دنبال احیای آبرو و اعتبار اخلاقی خود هستند. 

3- رژیم در منطقه قصد دارد نوع جدیدی از دکترین پیرامونی سابق خود را اجرایی کند که می‌توان به تعبیری آن را به‌روزرسانی و انطباق دکترین قبلی با عصر کنونی دانست. دکترین پیرامونی مبتنی بر ارتباط با دولت‌های غیرعرب در منطقه بود؛ به عبارتی دولت‌هایی دارای نیروی گریز از مرکز نسبت به عرب‌ها بودند. این کشور‌ها شامل ترکیه و ایران می‌شد که برای توسعه نفوذ خود در منطقه و جلوگیری از تهدیدات نیازمند تضعیف جبهه عربی بودند. درحال حاضر این نیرو‌های گریز از مرکز در منطقه، کرد‌ها و دروزی‌ها هستند؛ اقلیت‌هایی که به‌نوعی در بدنه اسلامی نمی‌گنجند. در روز‌های اخیر هم شایعه اهانت به پیامبر (ص) توسط دروزی‌ها منتشر شد که گامی در راستای برجسته‌سازی اختلاف هویتی و ساختاری این گروه با جمعیت‌های مسلمان منطقه است. 

رسیدن دکترین پیرامونی از کشور‌های ایران و ترکیه به اقوام کرد و دروزی نشان‌دهنده یک فروکاست در ابعاد این سیاست است. البته باید توجه داشت تمام این پدیده ناشی از جوانب منفی برای صهیونیست‌ها نیست، بلکه تضعیف دولت در عراق و سوریه فضایی برای سوءاستفاده رژیم به وجود آورده است. 

4- گفته می‌شود رژیم قصد دارد کریدوری برای رسیدن به کردستان عراق و سوریه ایجاد کند اما به نظر می‌رسد فوری‌ترین قصدش توسعه نفوذ در بال شرقی جنوب لبنان است تا در جنگ آینده بتواند علاوه بر جنوب، از شرق هم جنوب لبنان را هدف گیرد. بلعیدن لبنان برای صهیونیست‌ها ضرورت بیشتری نسبت به رسیدن به کردستان دارد. نحوه حرکت و ضروریاتی که تل‌آویو با آن‌ها مواجه است این مسئله را نشان می‌دهد. 

5- تحولات سوریه باعث شده رژیم ادراک عمیقی از قدرتمند شدن خود به دست آورد. آن‌ها این قدرت را باور کرده و ذوق‌زده درصدد بیانش به همه هستند. گیدعون صعر، وزیر خارجه رژیم در سفر اخیر خود به انگلیس، در لندن به فرانسه هشدار داد که به رسمیت شناختن فلسطین می‌تواند نفوذ منطقه‌ای پاریس را از بین ببرد. 

اظهارات صعر در شرایطی گفته شد که او برای اصلاح روابط میان تل‌آویو و اروپا که وارد تنش شده بود، به قاره سبز سفر کرد و ورودش به انگلیس نیز پنهانی صورت گرفت. این احتمال وجود داشت که صعر به دلیل جنایت‌های رژیم در غزه طی جنگ اخیر با تبعات قضائی در انگلیس مواجه شود. این تهدید به میزانی پررنگ بود که گفته شد او با تضمین و حمایت دولت انگلیس پنهانی وارد این کشور شده است. از سوی دیگر نخست‌وزیر انگلیس در پاسخ به فشار‌ها و سؤالات درباره این سفر به شکل عجیبی اعلام کرد ارتباطی با آن نداشته است. این مسائل ابعاد کاملی از مشکلات مابین اروپا و رژیم را نشان می‌دهد؛ اما بااین‌حال صعر در چنین وضعیتی دست به تهدید فرانسه زد. از سوی دیگر نتانیاهو نیز خواهان استقلال مستعمرات باقی‌مانده پاریس در جهان شد. 

 نفوذ فرانسه در منطقه به شکل سنتی در شام و در لبنان و سوریه متمرکز است و تهدید به ازبین‌بردن نفوذ این کشور توسط صهیونیست‌ها آن هم در جریان چنین سفری نشان‌دهنده هیجان‌زدگی در تل‌آویو به دلیل آزادی عمل ایجادشده برای آن‌ها در شام است. 

متن کامل این گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.