
چهارشنبه هفته آینده، درهای یکی از بزرگترین و مهمترین نمایشگاههای کتاب ایران در مصلی امام خمینی(ره) باز خواهد شد و شاهد جشنوارهای بزرگ از کلمات، داستانها و دنیای نویسندگان خواهیم بود. نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، همواره فرصتی است برای آشنایی با دنیای تازهای از آثار و نویسندگان که در هر دوره، چیزی جدید برای ارائه دارند.
در دوره سیوششمین نمایشگاه کتاب تهران، نامهای بزرگ ادبیات ایران در کنار آثار جدیدشان حضور خواهند داشت. محمود دولتآبادی با کتاب «حکایات بوالفضل»، که بخشهایی از «تاریخ بیهقی» را در قالبی نو و داستانی روایت میکند، دوباره با قلمش به دنیای خوانندگان وارد میشود. نسیم مرعشی نیز با «آذرباد»، روایتهایی از خانواده مهاجر ایرانی در پاریس نوشته. در کنار اینها، سجاد افشاریان که در دنیای تئاتر درخشیده، اینبار با اثر «بک تو بلک» به دنیای کتابها قدم میگذارد و احوالات پیچیده و عمیق انسانها را از نگاه خاص خود به تصویر میکشد. این تنها شروع ماجراست! در نمایشگاه امسال، نشرهایی چون چشمه، سوره مهر، نی، مرکز، ثالث و.... هم با کتابهای جدیدشان حضور دارند و تلاش کردند تا فضایی متفاوت از ادبیات معاصر را برای کتابدوستان فراهم کنند. اردیبهشت که از راه میرسد، نمایشگاه کتاب هم آماده است تا به ما فرصت دهد نویسندگان مورد علاقهمان را ملاقات کنیم، کتابهای تازه را در دست بگیریم و در میان صفحات پر از کلمات، داستانها و یادداشتها غرق شویم.
نویسندهها
حکایات بوالفضل
محمود دولتآبادی
اگر دوست دارید تاریخ را نه فقط در قالب وقایع خشک، بلکه به شکلی زنده، انسانی و پرجزئیات بخوانید، کتاب «حکایات بوالفضل» دقیقاً همان چیزی است که باید سراغش بروید. این اثر تازه که به انتخاب و مقدمه محمود دولتآبادی و با تصویرگری فرشید پارسیکیا بهزودی منتشر میشود، منتخبی خواندنی از «تاریخ بیهقی» است؛ یکی از شاهکارهای نثر فارسی که هنوز هم بعد از قرنها، نفس تازهای دارد. «تاریخ بیهقی» نوشته ابوالفضل بیهقی، فقط یک کتاب تاریخی نیست؛ روایتی است از زندگی، سیاست، روابط انسانی، قدرت و ضعف آدمها در دوره پادشاهی مسعود غزنوی. حالا «حکایات بوالفضل» آمده تا بهترین و تأثیرگذارترین بخشهای این اثر سترگ را در قالبی جمعوجورتر و در دسترستر، در اختیار خواننده امروز قرار دهد.
بیهقی با چنان دقت و ظرافتی جزئیات وقایع را ثبت کرده که گاهی احساس میکنید در دل ماجرا ایستادهاید. نثر او، ترکیبی است از حقیقتگویی و هنر داستانپردازی. وقتی این ویژگیها را در کنار انتخاب و مقدمه محمود دولتآبادی، نویسنده بزرگ معاصر قرار دهید، نتیجه کتابی است که هم اعتبار ادبی دارد، هم جذابیت روایی، و هم ارزش تاریخی. اگر تا امروز سراغ تاریخ بیهقی نرفتهاید یا همیشه دلتان میخواست نسخهای سادهتر و منتخبی از آن را بخوانید، «حکایات بوالفضل» فرصت خوبی است برای شروع. این کتاب نه فقط برای علاقهمندان به تاریخ، بلکه برای هر کسی که به نثر فاخر فارسی و قصههای پرکشش علاقه دارد، یک پیشنهاد جدی است. پیشنهاد میکنم منتظر انتشارش بمانید و حتما آن را بخوانید.
آذرباد
نسیم مرعشی
از رمان تازه نسیم مرعشی با عنوان آذرباد هنوز اطلاعات دقیقی در دست نیست جز اینکه این رمان روایت خانواده مهاجر ایرانی در پاریس است. اما همین بیخبری شاید برای مخاطبانی که با آثار قبلی او آشنا هستند، کافی باشد تا کنجکاوانه در انتظار انتشار آن بنشینند. مرعشی نویسندهای است که در نوشتن، دغدغه روایت زیستن را دارد؛ نه از آن نوع زندگیهای شستهرفته داستانی، بلکه زیستنِ واقعی، با همه اضطرابها، شکستها، تردیدها و زخمهایی که جا میمانند. مرعشی نویسندهای است که احساسات را بدون سانتیمانتالیسم در روایتش جاری میکند. زبان او روان و بیتکلف است، اما در عمق جملههایش دقت و مهارتی موج میزند که خواننده را ناخودآگاه با خود همراه میکند. شخصیتهایش زندهاند، واقعیاند و دغدغههایشان از دل همین روزهای ما بیرون آمدهاند؛ از زخم جنگ تا گرههای خانوادگی و بلاتکلیفیهای نسلی که همیشه میان ماندن و رفتن در نوسان است. تا زمانی که آذرباد از راه برسد، خواندن آثار قبلی او مثل پاییز فصل آخر سال است یا هرس میتواند برای آشنایی با این سبک ملموس و انسانی، نقطه شروع خوبی باشد. اگر به دنبال داستانهایی هستید که هم ساده باشند و هم بمانند، مرعشی را از دست ندهید.
بک تو بلک
سجاد افشاریان
نمایش «بک تو بلک» به نویسندگی و کارگردانی سجاد افشاریان، اولین بار زمستان ۱۴۰۰ در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه رفت و با فروش شش میلیاردی، به پرفروشترین و پربینندهترین اجرای سال تبدیل شد. داستان آن درباره علی، یک زندانی سیاسی است که در بند انفرادی بهسر میبرد و در دل همان تنهایی، از طریق تلفن زندان با یک معلم آواز آشنا میشود و عاشق او میگردد؛ روایتی که همزمان تلخ، عاشقانه، و سرشار از حس انسانی است.
حالا این اثر موفق، راهش را به دنیای کتاب باز کرده و قرار است تجربهای تازه و متفاوت از «بک تو بلک» را به خوانندهها هدیه دهد. کتاب «بک تو بلک» فقط بازنویسی یک نمایشنامه نیست؛ سفری است به درون ذهن و قلب شخصیتها، با نثری که از دل تئاتر میآید اما از فضای کلمات بهره میگیرد تا عمق احساسات را با ظرافت بیشتری منتقل کند. افشاریان در این کتاب نیز همان صداقت و حسگرایی صحنه را حفظ کرده، اما با استفاده از ظرفیتهای نوشتار، فرصتی فراهم آورده تا مخاطب با دقت و مکث بیشتری درگیر شخصیتها شود. اگر از آندسته خوانندگانی هستید که به داستانهای انسانی، عاشقانههای متفاوت و روایتهایی از دل تنهایی و مقاومت علاقه دارید، کتاب «بک تو بلک» انتخابی است که هم ذهنتان را درگیر میکند و هم دلتان را. چه آن نمایش را دیده باشید، چه نه؛ این کتاب چیزی برای گفتن به شما دارد.
مردگان عمارت بیست و پنجم
سیامک گلشیری
رمان «مردگان عمارت بیست و پنجم» اثر سیامک گلشیری، داستانی است که در آن، خونآشامی با دیدن زخمی کوچک یا بوی خون، به موجودی درنده تبدیل میشود. گلشیری در این اثر، تلفیقی از وحشت و عشق را به تصویر میکشد و قصه مردی را روایت میکند که نفرین نسلهای گذشته، او را در افسردگی از دست دادن همسرش گرفتار کرده است. او در این وضعیت، امیدی به زندگی ندارد تا اینکه ناگهان زنی مرموز سر راهش سبز میشود و او را به جهانی میبرد که در بدترین کابوسهایش نیز ندیده است. با خواندن «مردگان عمارت بیست و پنجم»، مخاطب در حالی که در گرگومیش اضطراب و هیجان قرار دارد، به تدریج به نشانههایی از رهایی و امید دل میبندد. اما هرگاه که دست دراز میکند، جلوتر چیزی انتظارش را نمیکشد. خونآشام، با وجود تمام غرابت فانتزیگونهاش، یادآور انسان امروز و غرایز و امیال اوست که در چنبره قیدوبندهای عرفی و اخلاقی دستوپا میزند و هر لحظه که بتواند از آن بیرون میجهد. با این حال، همچنان سرخورده و پشیمان، ناگزیر به جهان تاریکی برمیگردد.
بخشی از متن کتاب: «تصمیم دارم بروم به جایی که چشمم به هیچ انسانی نیفتد. جایی که انسانها از دستم در امان باشند. شنیدهام در شمال جنگلی هست که هنوز پای هیچ انسانی به آن نرسیده. هرطور شده خودم را میرسانم آنجا...» این رمان با فضاسازیهای خاص و شخصیتپردازیهای عمیق، مخاطب را به دنیایی میبرد که در آن، مرز میان واقعیت و فانتزی بهطور ماهرانهای محو شده است. اگر به داستانهایی با تمهای روانشناختی، ترسناک و فلسفی علاقهمندید، «مردگان عمارت بیست و پنجم» میتواند انتخاب مناسبی باشد.
آدمهای زندگی قبلی
فریبا وفی
شاید برای بسیاری از ما، زندگی مثل رشتهای از لحظهها و آشناییهای گذراست که گاهی ردِ محوی از خود بهجا میگذارند و گاهی تا همیشه با ما میمانند. کتاب «آدمهای زندگی قبل» نوشته فریبا وفی، انگار دعوتی است برای مرور همین لحظهها؛ برای ایستادن، نگاه کردن به پشت سر و فکر کردن به آدمهایی که بیصدا یا با هیاهو، روزی بخشی از دنیامان بودهاند. فریبا وفی، نویسندهای که از نوجوانی با قصه نفس کشیده، در این اثر هم مانند همیشه با زبانی آرام، دقیق و انسانی، به جهان درونی شخصیتهایش سرک میکشد. اگر با رمان موفق او، «پرنده من» آشنا باشید، حتما میدانید که قلم وفی نه فریاد میزند، نه اغراق میکند؛ بلکه با نگاهی موشکافانه و زبانی ساده، آنچنان زیر پوست زندگی میخزد که تا مدتها بعد از خواندن، ذهنتان درگیر باقی میماند. هرچند اطلاعات زیادی درباره محتوای «آدمهای زندگی قبلی» در دست نیست، اما وقتی نویسندهای چون فریبا وفی آن را نوشته، میتوان تاحدی مطمئن شد که با قصههایی طرف هستیم که صادقانه، بیادا و بهشدت قابل لمساند. تجربههایی که ممکن است خود ما هم، کموبیش در زندگیمان با آنها روبهرو شده باشیم.
محمدرضا بایرامی
اگر بهدنبال داستانهایی هستید که هم دلنشین و خواندنی باشند، هم شما را با گوشههایی از تاریخ، فرهنگ و رنجهای مردم این سرزمین آشنا کنند، آثار محمدرضا بایرامی را نباید از دست بدهید. بایرامی نویسندهای است که با نثری ساده اما تأثیرگذار، به ژرفای تجربههای انسانی میپردازد. او اهل اردبیل است و ریشه در منطقه سبلان دارد؛ جایی که الهامبخش بسیاری از داستانهایش بوده است. یکی از مهمترین آثارش، «کوه مرا صدا زد»، داستانی است از دل همین منطقه. قصه پسر نوجوانی به نام جلال که بعد از مرگ پدر، بار زندگی خانوادهاش را بر دوش میکشد. این کتاب بخشی از سهگانه «قصههای سبلان» است که دنیایی از درد، تلاش، ایمان و کشمکشهای انسان با طبیعت و سرنوشت را با زبانی صمیمی و تصویری پررنگ از زندگی روستایی به تصویر میکشد. «کوه مرا صدا زد» فقط یک داستان نیست؛ تلنگری است به ما که چقدر از فرهنگ، باورها و ارتباطمان با طبیعت فاصله گرفتهایم. همین روایت ساده و انسانی باعث شده که این کتاب جوایز معتبری مثل خرس طلایی برن، کبرای آبی سوئیس و کتاب سال آن کشور را از آن خود کند.
اما بایرامی فقط نویسنده قصههای بومی نیست. در رمان تاریخی - اجتماعی «مردگان باغ سبز» به واقعهای کمتر شنیدهشده از دوران سقوط حزب دموکرات آذربایجان میپردازد؛ داستانی که از خاطرهای قدیمی و روایت مادر نویسنده آغاز شده و با پژوهشی تاریخی و چاشنی تخیل، به رمانی خواندنی و تأملبرانگیز تبدیل شده است. این رمان هم موفق به دریافت جایزه اوراسیا شده و یکی از آثار منتخب نمایشگاه کتاب مسکو بوده است. اگر علاقهمند به ادبیات دفاع مقدس هستید، رمان «لم یزرع» بایرامی را از دست ندهید؛ روایتی متفاوت از جنگ، این بار از زاویه دید یک سرباز جوان عراقی. در این اثر، بایرامی تصویری انسانی و دردناک از شیعیان عراقی بهدست میدهد؛ کسانی که نه در جبهه و نه در خانه جایی برای زندگی نداشتند. «لم یزرع» تنها رمانی است که در این زمینه توانسته جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را دریافت کند. کتابهای بایرامی با اینکه جوایز بسیاری در ایران و خارج از کشور کسب کردهاند، ویژگی اصلیشان چیز دیگری است: آنقدر صادقانه و ملموس روایت شدهاند که حس میکنید با شخصیتها زندگی میکنید. اگر بهدنبال داستانهایی هستید که هم دلتان را بلرزاند و هم ذهنتان را درگیر کند، وقت آن است که یکی از کتابهای محمدرضا بایرامی را در دست بگیرید.
شب ملخ
جواد مجابی
رمان «شب ملخ» نوشته جواد مجابی یکی از آثار جدید منتشر شده است که تجربهای متفاوت و جذاب در ادبیات فارسی به شمار میرود. این کتاب با نگاهی طنزآمیز و ساختاری سینمایی، به ترسها و ویرانیهای دوران جنگ پرداخته و دنیای پیچیدهای از احساسات انسانها را به تصویر میکشد. داستان رمان در تهران دوران موشکبارانها روایت میشود، جایی که ترس از مرگ به بخشی از زندگی روزمره تبدیل شده است. اما «شب ملخ» تنها روایت وقایع جنگ نیست، بلکه بازتابی از دنیای درونی انسانهایی است که در میان ترس و بیثباتی، به زندگی خود ادامه میدهند. جواد مجابی در مقدمه کتاب خود تأکید کرده که هدفش ثبت احساسات و تصاویری از آن دوران است، نه فقط بازگویی رویدادها. جواد مجابی، نویسندهای معتبر که در شش دهه فعالیت فرهنگی خود حضوری مستمر و تأثیرگذار داشته، در این اثر توانسته ترکیبی از طنز، واقعیت و تخیل را به زیبایی ارائه دهد.
نیست
فاضل نظری
اگر از طرفداران شعر فاضل نظری هستید، مجموعه تازهاش با عنوان «نیست» را نباید از دست بدهید. این هشتمین کتاب شعر اوست و تغییرات قابل توجهی در سبک و محتوای اشعارش دارد. پس از دو دهه فعالیت در دنیای شعر، فاضل نظری همچنان در دل مخاطبان خود جا دارد و آثارش با استقبال زیادی روبهرو میشود. مجموعه «نیست» علاوه بر اشعار عاشقانه، با غزلهایی اجتماعی، حکمی و عارفانه نیز همراه است که نشاندهنده گسترش دنیای ذهنی و شاعرانه اوست. در این کتاب، لحن فاضل نظری متفاوت از گذشته است، بهویژه در اشعار عاشقانهای مانند «جادوچراغ» و «پذیرفتن»، که با احساسی تازه نوشته شدهاند.
یکی از نکات جالب کتاب، حضور اشعاری انتقادی و هجویهای است که نقد اجتماعی و سیاسی را به شیوهای منحصر به فرد به تصویر میکشد. مثلاً در غزل «فرمانبر»، فاضل نظری با بیانی تند و گزنده به نقد مسائلی میپردازد که در اشعار قبلیاش کمتر دیده میشد.
در یکی از غزلهای زیبای این مجموعه، فاضل نظری سروده است:
اوقات تلخ و وضع خراب و هوا پس است
من تاب قهر یار ندارم بگو بس است
رعنا بتی که آب و گل آفرینشش
از چشمهای مبارک و خاکی مقدس است
ای جان بر لب آمده لبهای دوست را
آرامتر ببوس که این غنچه نورس است
آشفته خاطرش مکن ای پیک و بازگرد
حتی مگو که نامه به خط فلان کس است
زندانی امیدم و میدانم این قفس
هر قدر هم بزرگ شود باز محبس است
لازم نبود نام خودت را بیاوری
فاضل همین که شعر تو را بشنود بس است
گزارش کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.