تاریخ : ۱۰:۱۷ - ۱۴۰۴/۰۲/۰۹
کد خبر : 205900
سرویس خبری : جهان شهر

پاسخ سربازان فراری تل‌آویو به ادعای نتانیاهو

واقعیت‌های نظامی رژیم چه می‌گویند؟

پاسخ سربازان فراری تل‌آویو به ادعای نتانیاهو

آشکار است که مقاومت لبنان نه از نظر نیرو و نه از نظر تسلیحات با رژیم برابری نداشت. این مسئله از جنبه‌های متعددی برخوردار بود. به عنوان نمونه لبنانی‌ها فقط از نظر موجودی تسلیحاتی سطح پایین‌تری نداشتند، بلکه در شرایطی که آمریکا به راحتی و با سرعت انبار‌های مهمات و سلاح رژیم را پر می‌کرد، تأمین سلاح برای مقاومت لبنان حتی در زمان حضور نظام سابق سوریه دشوار و زمان‌بر بود. 

نتانیاهو در روز‌های اخیر طی یک سخنرانی مسائلی مانند ترور دبیرکل مقاومت لبنان و سقوط سوریه را به عنوان پیروزی نهایی خود تصویر کرده است. او معتقد است از شکست 7 اکتبر یک پیروزی ساخته است. 

با این وجود سخنان او چندان واقعی نیستند. آنچه در شام رخ داد به جز سقوط اسد، دور از انتظار نبود. شبه‌نظامیان مقاومت در غزه سلاح همترازی برای جنگیدن با صهیونیست‌ها نداشتند و از همان ابتدا بسیاری از صاحب‌نظران زبده و مطلع می‌دانستند و اعلام می‌کردند رژیم وارد غزه شده و ضمن دست زدن به کشتاری شدید این منطقه را ویران خواهد کرد. 

در خصوص مقاومت لبنان نیز همین‌گونه است. در حالی که رژیم‌صهیونیستی دارای قدرتمندترین نیروی هوایی در منطقه است، بلکه حتی توان آن می‌تواند از مجموع چند نیروی هوایی منطقه بالاتر ارزیابی شود، مقاومت لبنان فاقد هواپیما‌های نظامی است و تنها از تعداد معدودی پهپاد، آن هم پهپاد‌های یکطرفه یا همان انتحاری بهره می‌برد. 

همچنین در حالی که لبنانی‌ها فاقد سامانه پدافند هوایی بوده، رژیم‌صهیونیستی دارای متراکم‌ترین و پیشرفته‌ترین سامانه‌های پدافندی دنیاست. 
آشکار است که مقاومت لبنان نه از نظر نیرو و نه از نظر تسلیحات با رژیم برابری نداشت. این مسئله از جنبه‌های متعددی برخوردار بود. به عنوان نمونه لبنانی‌ها فقط از نظر موجودی تسلیحاتی سطح پایین‌تری نداشتند، بلکه در شرایطی که آمریکا به راحتی و با سرعت انبار‌های مهمات و سلاح رژیم را پر می‌کرد، تأمین سلاح برای مقاومت لبنان حتی در زمان حضور نظام سابق سوریه دشوار و زمان‌بر بود. 

گفته می‌شود دبیرکل مقاومت لبنان با پیش‌بینی اوضاع در هرگونه جنگ آتی با رژیم به اعضا و رزمندگان گروه خود هشدار داده بود که باید برای شرایطی آماده شوند که در آن صهیونیست‌ها موفق خواهند شد در مدت کوتاهی شبکه فرماندهی مقاومت را از بین ببرند. او از فرماندهان خواسته بود فعالیت‌های نظامی، تقسیم‌بندی‌ها و اختیارات به گونه‌ای تنظیم شوند تا یگان‌ها و گروه‌های نظامی کوچک‌تر مقاومت بتوانند در شرایطی که رهبری حزب‌الله حذف شده، به جنگ ادامه دهند. 

بر مبنای همین تدابیر بود که طی جنگ اخیر، لبنانی‌ها با وجود تحقق سناریوی هشدار داده شده، توانستند ارتش رژیم را در جنوب متوقف کنند. 
با این توضیحات که برداشت‌های مدت‌ها قبل سران و کارشناسان مقاومت از هرگونه درگیری در شام با صهیونیست‌ها بوده است، آشکار می‌شود آنچه نتانیاهو درباره تغییر شرایط جا می‌زند، فریب است. 

مشهور است که فردی مانند «یحیی سنوار» به عنوان مبتکر و فرمانده رقم زننده عملیات 7 اکتبر در زندان به این نکته پی برده بود که رژیم از نظر نظامی قوی اما از نظر اجتماعی ضعیف است. تمام ماجرا در همین نکته نهفته است. نه سنوار و نه دبیرکل مقاومت لبنان که رژیم را سست‌تر از خانه عنکبوت توصیف کرده بود، روی ضربه قوی بر رژیم از نظر نظامی ریسک نکردند، بلکه آن‌ها مجموعه حوادثی را کلید زدند که در صورت پایداری مقاومت می‌توانست به تضعیف صهیونیست‌ها از داخل منجر شود. 

 آشکار بود که با توجه به نیات رژیم‌صهیونیستی و برتری غیرقابل چشم‌پوشی نظامی، آن‌ها پس از یک دوره بازسازی سنگین برای نهایی کردن کار مقاومت و بلعیدن اراضی جدید در جنوب لبنان، بار دیگر به جنگ باز خواهند گشت. 

هدف مقاومت در این جنگ موجودیتی، تثبیت مجدد خود بود تا دشمن ناکام بماند. مقاومت لبنان در جنگ ‌مانع از اشغال جنوب لبنان شد و بازداندگی‌اش نیز مانع از درگرفتن مجدد جنگ پس از آتش‌بس شده است؛ هرچند صهیونیست‌ها به دلیل وضعیت پیش‌آمده و تضعیف مقاومت در شام در نقاطی از جنوب لبنان باقی‌مانده و ترور‌ها علیه فرماندهان و اعضای مقاومت را نیز متوقف نکرده‌اند. 

مسئله در خصوص نظام پیشین سوریه اما پیچیده‌تر است. حقیقت آن است که نه اتفاقات غزه و لبنان، بلکه سقوط سوریه بود که باعث شد در اذهان، مقاومت شکست خورده تلقی شود. در واقعیت نظام سوریه دست از مقاومت برداشته، مانع از تحرک محور مقاومت در جبهه جولان شد و محدودیت‌هایی بر مستشاران ایران اعمال کرد. این نظام سقوط کرد اما تصمیمش را گرفته بود تا دیگر مقاومت نکند. 

سوریه به عنوان عضوی از مقاومت سقوط نکرد، بلکه از مقاومت بریده و سپس بر اثر همان جدایی از بین رفت. نباید از یاد برد سوریه با وجود هجمه سنگین مخالفان و دخالت‌های خارجی برای بیش از یک دهه به دلیل اصرار و اتکا بر مقاومت به حیات خود ادامه داده بود. 

مقاومت در شام با این حال ادامه دارد. در سوریه مقاومت شکل جدیدی به خود گرفته و در قالب ضدیت با حکومت جولانی و مقابله با حضور اشغالگران در جنوب سوریه متجلی شده است. در لبنان و غزه نیز مقاومت همچنان حضور دارد تا این دور از جنگ‌افروزی صهیونیست‌ها نیز از نظر نظامی تاکنون چیزی جز شکست تلقی نشود.

اوضاع داخلی رژیم 
برای فهم بهتر وضعیتی که نتانیاهو در آن قرار دارد، باید به بررسی اوضاع سیاسی و نظامی صهیونیست‌ها پرداخت. در ادامه نکاتی در خصوص تحولات جدید در داخل سرزمین‌های اشغالی آمده‌اند. در مواردی اصل این تحولات جدید نیستند، اما برخی موضوعات اخیراً دچار تغییراتی بزرگی شده‌اند. 

1-  نفتالی بنت، سیاستمدار راست‌گرا و نخست‌وزیر اسبق رژیم که اصلی‌ترین رقیب نتانیاهو در انتخابات آتی تلقی می‌شود و همچنین یائیر لاپید، نخست‌وزیر سابق رژیم اخیراً با اشاره مجدد به عدم خدمت نظامی حریدی‌ها و کمبود سرباز، نسبت به اوضاع ابراز نگرانی کرده‌اند. بنابر نقل‌های مختلف صحبت از کمبود ۱۰ تا ۲۰ هزار سرباز است. این اعداد چیزی معادل 10 تا 15 درصد نفرات زمینی ارتش رژیم هستند. بخشی از این نیاز به دلیل مرخص کردن تعدادی از سربازان به دلیل فشار خدمت نظامی ایجاد شده است. گفته می‌شود تعداد سربازان ترخیص شده به این دلیل، 7 هزار نفر است. 

2-  سه اتفاق مهم کمر نظامیان رژیم را در نیروی زمینی شکسته و به نافرمانی و احتمال گسترش آن دامن‌ زده است. موضوع اول افزایش 4 ماهه به مدت خدمت سربازی است. بسیاری از سربازان که منتظر اتمام زمان خدمت خود و فرار از میدان جنگ بودند، حالا می‌بینند 4 ماه دیگر به خدمت نظامی آنان افزوده شده است؛ به عبارتی دیگر نه تنها خبری از خروجشان از میدان جنگ نیست بلکه این 4 ماه اضافه می‌تواند به قیمت جان یا مجروحیت شدیدشان تمام شود. 

موضوع دوم سرخوردگی نسبت به از سرگیری جنگ است. پس از آتس‌بس دوم در جنگ، نظامیان نفس راحتی کشیدند و فکر نمی‌کردند به این سهولت بار دیگر جنگ مجدد شروع شده و آن‌ها بار دیگر به میدان نبرد اعزام شوند. 

موضوع سوم، رویگردانی نظامیان ذخیره برای پاسخ مثبت به فراخوان‌هاست. در شرایطی که دولت موفق به سربازگیری از حریدی‌ها نیست، رویگردانی نظامیان ذخیره از حضور در مراکز نظامی باعث افزایش فشار به نظامیان حاضر در یگان‌ها شده است. 

این اتفاق در ماه‌های اخیر رخ داده اما تلاش‌ها برای حل آن ناکام بوده و همچنان میزان پاسخ منفی به فراخوان‌ها در حال افزایش است. 
چندی قبل «ایال زمیر» رئیس جدید ستاد کل ارتش رژیم‌صهیونیستی در واکنش به درخواست‌های کابینه نتانیاهو برای اشغال غزه گفته بود این اقدام نیازمند سربازان بیشتر و زمانی طولانی است. ارتش تحت هدایت او اما حالا بدون آنکه سربازان بیشتری به خدمت گیرد، مأمور به کاری بزرگ‌تر از قبل شده است؛ آن هم در شرایطی که نسبت به قبل نظامیان ذخیره تمایل کمی به حضور در جنگ دارند. 

3- درگیری بین نهاد‌های حرفه‌ای رژیم‌صهیونیستی مثل سازمان امنیت داخلی موسوم به «شاباک» و دیوان قضایی با دولت در حال افزایش بوده و خوراک اعتراضات را در مقطع کنونی تأمین می‌کند. 

4-  صهیونیست‌ها ادراک کاملی از وابستگی خود به آمریکا داشته و امروز آن را عمیق‌تر از گذشته فهم می‌کنند. وقوع جنگ باعث شده وابستگی رژیم به آمریکا بیشتر از گذشته احساس شود. حمله 7 اکتبر و رویارویی مستقیم با ایران این نیاز‌ها را تشدید کرد. 

در چنین شرایطی گفت‌وگو و توافق میان ایران و آمریکا برای رژیم‌صهیونیستی ناخوشایند‌ترین اتفاقی است که می‌تواند رخ دهد. امیدواری نتانیاهو حضور ترامپ در کاخ‌سفید بود؛ زیرا او یکبار توافق ایجاد شده میان دو کشور را برهم ‌زده بود. با این حال در دوره کنونی، ترامپ که نقطه امید نتانیاهو بود به سمت توافق با تهران متمایل شده است. اگر قرار بود کسی در کاخ‌سفید زیر توافق با ایران ‌زده و موافق آن نباشد، او ترامپ بود که تصمیم بر گفت‌و‌گو گرفته است. 

5- نتانیاهو با فشار ترامپ و اعزام استفان ویتکاف، نماینده ویژه‌اش در امور خاورمیانه به تل‌آویو آتش‌بس را پذیرفت، اما مدتی بعد توانست بار دیگر موافقت رئیس‌جمهور آمریکا برای بازگشت به جنگ را جلب کند. 
علی‌رغم این مسئله اما چندی قبل و در جریان سفر نخست‌وزیر رژیم به کاخ‌سفید، ترامپ به او گوشزد کرد که زمانی در حدود دو الی سه هفته برای پایان دادن به جنگ دارد. 
در روز‌های اخیر ترامپ برای تذکر به نتانیاهو در این خصوص اعلام کرده ارسال غذا و دارو به غزه برای او اهمیت دارد و به همین دلیل به صورت تلفنی با نخست‌وزیر رژیم صحبت کرده است. 

رئیس‌جمهور آمریکا قصد دارد در آینده‌ای نزدیک به منطقه سفر کند و می‌خواهد برای موفقیت بیشتر و همچنین برقراری امنیت در جریان این سفر، جنگ در غزه تا آن زمان متوقف شده باشد. 
توقف جنگ در غزه برای نتانیاهو به معنای تشدید مجدد اختلافات سیاسی در داخل صهیونیست‌هاست. 

متن کامل این گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.