میزان واکسیناسیون پایینتر از حد معمول را میتوان علت وخامت ظاهری فصل آنفلوآنزای امسال در بریتانیا تلقی کرد، مخصوصاً در مقایسه با سال گذشته. در طول دوران همهگیری، دولت بریتانیا طرح واکسیناسیون گستردهای را اجرا کرد که همه افراد بالای 50 سال، دوز رایگان تزریق میشد. ولی اکنون این طرح رایگان، صرفاً شامل افراد بالای 65 سال و یا با بیماریهای پسزمینهای است. بنا بر گفته پروفسور پنی وارد (استاد مدعو علوم داروسازی در دانشگاه کینگز کالج لندن) «مصرف واکسن امسال پایینتر از سال گذشته بود. حدود 73 درصد افراد مسن تا این لحظه واکسینه شدهاند ولی کمتر از 35 درصد از کل افرادی که بیماری پسزمینهای دارند، دوز مورد نیاز خود را دریافت کردهاند. این رقم بسیار کمتر از حد مورد نیاز (90 درصد) برای مدیریت شیوع آنفلوآنزا است.» در میان کارکنان سلامت در خط مقدم مبارزه با بیماری نیز این رقم، به مراتب کمتر است و تنها 42.8 درصد از کل آنها در زمستان 2024-2023، دوز واکسن مورد نیاز خود را دریافت کردهاند.
همهگیری ویروسی یا همهگیری خبری؟
البته، دادههای جمعیتشناسانه و آمار ابتلا به عفونتهای عفونی تنها بخشی از ماجرا را روایت میکنند. مشخصاً فصول شیوع ویروسهای تنفسی در زمستان، فشار زیادی را بر شبکه درمانی تحمیل میکنند ولی بین حقایقی که از این شیوعها وجود دارد و تجربهای که ما از آنها داریم، ناهمخوانی مشخصی وجود دارد. یک چیزی از پس از دوران همهگیری تغییر کرده است. پروفسور هانتر میگوید: «پیش از کووید، باید اوضاع خیلی وخیم میشد تا رسانهها به مسئله بیماریهای فصلی ورود کنند.» اما پس از پشت سر گذاشتن یک بحران جهانی که جان میلیونها نفر را گرفت و زندگی عادی مردم دنیا را برای سالها مختل کرد، بدون شک، آگاهی از تهدیدات ناشی از بیماریهای تنفسی افزایش یافته است. ولی آیا این قضیه میتواند توضیح دهد که چرا چرخههای نسبتاً عادی و قابل پیشبینی از بیماریها، اکنون اینقدر سبب نگرانی شدهاند؟ شاید بهتر باشد برای پاسخ به این سؤال به هند نگاه کنیم، کشوری که بهشدت در دوران امواج متناوب کووید-19 آسیب دید.
در هفتههای اخیر، تیتر رسانهها مبنی بر شیوع مواردی از ابتلا به متانوویروس انسانی (HMPV) که بیمارستانهای چین را در مینوردد و شناسایی چند مورد بیمار مبتلا به آن در هند، سبب بروز وحشت عمومی شده است. یک رسانه تیتر زده بود«HMPV در چین از کنترل خارج شده و بزودی قرنطینه اعلام میشود؛ آیا هند برای همهگیری بعدی آماده است؟» این همهمه رسانهای منجر به «همهگیری خبری» یا بهاصطلاح «اینفودمی» شده است. این عبارت که برای اولین بار در اوایل سال 2000 و با بحران سارس استفاده شده، به این معنی است که چطور اخبار غلط و اطلاعات گمراهکننده میتوانند به سرعت در دوران وجود یک همهگیر، منتشر شوند و واکنش بخش درمان را با اخلال مواجه کنند.
مسئولان بهداشت هند با مشقت تلاش میکنند نگرانی مردم را آرام کنند و همزمان، واکنش خود را به افزایش ابتلای فصلی به بیماریهای تنفسی، مدیریت کنند. جاگات پراکشنادا (وزیر بهداشت هند) در روز دوشنبه گفت: «شبکههای درمانی و نظارتی کشور هوشیار هستند و از اینکه بتوانیم به موقع نسبت به هرگونه چالش درمانی واکنش داشته باشیم، اطمینان حاصل میکنند.» البته هندیها حق دارند از گزارشهایی که درباره یک بیماری اسرارآمیز در چین نشأت گرفته نگران باشند. سازمان بهداشت جهانی تخمین میزند که بین 3.3 تا 5.6 میلیون نفر در دوران همهگیری در هند کشته شدند که بیشترین میزان تلفات در میان تمام کشورها است. از سوی دیگر، حق دارند که به مسئولان خود نیز اعتماد نکنند، مسئولانی که آمار سازمان بهداشت جهانی را زیر سؤال برده و میگویند تنها 481 هزار هندی تلف شدند.
باید عنصر سیاست را هم در تحلیل خود دخیل کرد. افزایش تمرکز رسانههای این کشور بر HMPV، نشاندهنده الگوی گستردهتری از حساسیت به خرج دادن در مورد مسائل بهداشت و درمان است، به خصوص آن دسته مسائل که به چین مربوط میشوند. یک پزشک هندی، به شرطی که شناخته نشود، به روزنامه تلگراف گفت: «در هند که رسانهها بسیار تحتتأثیر روایات بیرونی هستند، شایعات مربوط به بحرانهای بهداشتی در چین به طور مکرر، توجه زیادی را جلب میکنند. چنین گزارشهایی که معمولاً گمانهزنی بوده و تأیید نشدهاند، به گونهای چیده میشوند که با گفتمان چینستیزانه موجود همگام شده و به پیشبرد روایت کمک کنند، نه اینکه حقایق خدمات درمانی عمومی را بیان کنند.»
با این مورد، ویروس HMPVبه عنوان یک بیماری که همه این نگرانیها را ایجاد کرده، یک عامل شناخته شده مانند آنفلوآنزا است که نه تنها در سراسر دنیا وجود دارد بلکه معمولاً هر سال در این بازه، خودش را نشان میدهد. این ویروس که برای اولین بار در سال 2001 در هلند و به لطف بهبود فناوریهای تشخیصی شناسایی شده، احتمال میرود که تا این لحظه، بیش از دههها است که وجود داشته و بهشدت مرسوم است. درحقیقت آنقدر ابتلا به این بیماری مرسوم است که هر کودکی تا پیش از رسیدن به سن 5 سالگی، حداقل یک بار به آن مبتلا شده است. برای بخش بزرگی از مردم نیز نشانههای این ویروس تقریباً از ویروس سرماخوردگی معمولی، غیرقابل تشخیص است.
اینفودمی چالش جهان شد
علیایحال، اینفودمی حول شیوع بیماری در چین تبدیل به معضلی جهانی شده است. روزنامهها و پایگاههای خبری در سراسر دنیا، مانند هند، به سرعت این موضوع را پوشش دادهاند تا تشنگی شدید اجتماعی به اطلاعات درباره این بیماری را سیراب کنند. آمار گوگل نشان میدهد که جستجو برای کلمه HMPV در یک ماه گذشته بیش از 31 هزار و 400 درصد رشد داشته است.
اما در طول باقی زمستان که بیماریهای تنفسی شایع هستند، حقایق پزشکی و واکنشی نسبت به آنها صورت گرفته، با یکدیگر همخوانی ندارند. سازمان بهداشت جهانی روز سهشنبه اعلام کرد: «سطوح گزارش شده از عفونتهای تنفسی حاد در چین، شاملHMPV، در محدوده مورد انتظار برای فصل سرما هستند و هیچ الگوی شیوع غیرمعمولی گزارش نشده است. مقامات چینی گزارش دادهاند که شبکه درمان این کشور تحت فشار نبوده، استفاده از بیمارستانها در حال حاضر نسبت به زمان مشابه سال قبل کمتر شده و هیچ اعلام وضعیت یا واکنش اضطراری نبوده است.»
اما خط باریکی بین جلدهای رنگی و هشدارآمیز روزنامهها و یک فاجعه واقعی وجود دارد. شیوع بیماریهای تنفسی فصلی، رویداد مرسومی است اما تقریباً قطعیت وجود دارد که یک عامل بیماریزای تنفسی، همهگیری بعدی را رقم خواهد زد. کم و بیش، تمام کارشناسان اتفاق نظر دارند که بیماریهای تنفسی، بزرگترین تهدید برای انسان هستند. دلیلش هم تا حدی ناشی از آسیبپذیری تنکردشناسانه (فیزیولوژیک) و اجتماعی ما در برابر آنها است -انسان خودش را در شهرهای پرتراکم نگه میدارد و از طریق حفرههایی با همنوعان خود صحبت میکند که مسیر انتقال ویروسها است. حیوانات بهخصوص آن دستهای که در مزارع و در ابعاد بالا پرورش مییابند، هم تهدید محسوب میشوند؛ چراکه نهتنها آنها نیز در برابر این دسته بیماری آسیبپذیرند بلکه بدن آنها مخزنی برای جهش ویروسها و پلی ارتباطی با انسان است.
نگران چه ویروسی باشیم؟
عمدهترین نگرانی موجود، ظهور یک مورد مدنظر است. با آنکه جهان چشم خود را بر hMPV معطوف کرده، تهدید واقعی همهگیری از جانب ویروس آنفلوآنزای پرندگان با نام H5N1 وجود دارد. این ویروس تا کنون با جهش توانسته به گاوها نیز سرایت کند و در میان گلههای شیرده، مزارع ماکیان و حتی باغ وحشهای سراسر بریتانیا گسترش یابد و میلیونها حیوان و دهها انسان را آلوده کند، افرادی که بخش اعظم آنها از کارگران مزارع هستند. در این هفته، مردی اهل لوئیزیانای آمریکا، اولین انسانی بوده که از آنفلوآنزای پرندگان H5N1 مرد و احتمالاً آن را مستقیماً از پرندگان گرفته بود.
درنتیجه هرچند رسانه ممکن است خود و مخاطبان خود را در این فصل زمستان سرگرم کرده باشد، اما آنچه از گزندی که شبکه درمان در برابر امواج بیماریهای پیشبینیشده و آشنا دیده قابل درک است، این است که ما در برابر تهدیدهای نوظهور آسیبپذیر هستیم. به جای آنکه نگران صفوف آمبولانسهای امروز جلوی بیمارستانها بود، مسئولان درمان باید به فکر ارتقای تابآوری در بیمارستانها و مراقبتهای اجتماعی برای حمایت از افراد مسن باشند و به این بیندیشند که چگونه طرحهای بهتری برای واکسیناسیون طراحی کنند تا بستریهای بیمارستانی در طول شیوعهای قابل پیشبینی، کمتر بماند. دکتر پولارد معتقد است: «اگر این وضعیت، یک همهگیری با ریسکی فراتر از کووید بود (و باید به خاطر داشت که کرونا تنها کمتر از یک درصد مبتلایان را از بین میبرد) و از آن فقط کمی ترسناکتر بود، نشان میداد که شبکه درمانی ما در برابر آن، کمترین سرسختی از خود نمیتواند نشان دهد؛ چراکه ما حتی برای شرایط پیشبینیشده و استاندارد فعلی نیز تابآوری نداریم.»
گزارش کامل علی محمولی، مترجم گروه دانشگاه را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.